ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اخبار و مقالات

۱۰ ویژگی آزار دهنده بازی‌های جهان باز که هنوز از بین نرفته‌اند

بازی‌های جهان باز را همه ما دوست داریم و تقریبا می‌شود گفت گیمری وجود ندارد که واقعا نتواند از تجربه چنین آثاری لذت ببرد. البته منظورم این نیست بازی‌سازانی که عادت به ساخت چنین آثاری ...

نیما فرشین
نوشته شده توسط نیما فرشین | ۱۷ مرداد ۱۳۹۹ | ۱۴:۱۷

بازی‌های جهان باز را همه ما دوست داریم و تقریبا می‌شود گفت گیمری وجود ندارد که واقعا نتواند از تجربه چنین آثاری لذت ببرد. البته منظورم این نیست بازی‌سازانی که عادت به ساخت چنین آثاری دارند، در همه جوانب می‌توانند گیمرها را راضی نگه‌دارند. نه، اتفاقا هنوز یک سری ایرادات در بازی‌های اوپن ورلد مدرن وجود دارند که ریشه‌شان به سال‌ها قبل برمی‌گردد. به همین خاطر، در این مقاله از ۱۰ ویژگی آزار دهنده بازی‌های جهان باز گفتیم که هنوز از بین نرفته‌اند. با ویجیاتو همراه باشید.

۱۰) مراحل «من وقت ندارم، برو آن آیتم را بیاور»

عموما هر بازی‌سازی که به سراغ ساخت یک بازی اوپن ورلد می‌رود، دوست دارد که جهان بزرگ اثرش توسط مخاطب دیده شود. با این حال، برخی از بازی‌سازان دلیلی خوبی به گیمرها برای انجام این کار نمی‌دهند و صرفا سعی می‌کنند با طراحی یک سری ماموریت ساده، به این هدف دست یابند. بدترین نوع این مراحل«فتچ کوئست‌»‌ها هستند. مراحلی که عموما در آن‌ها یک دفعه سر و کله یکی از کاراکترهای مهم بازی رو به رویتان سبز می‌شود و مثلا به شما می‌گوید «زنگوله گوسفندم در روستای آن سر نقشه گم شده و لطفا برو و برایم بیاورش». البته از حق نگذریم پاداش اکثر این مراحل بد نیست، ولی واقعا وقت قهرمان قصه اینقدر بی‌ارزش است که برود و دنبال یک زنگوله گمشده بگردد؟

۹) گیر کردن سوزن NPCهای غیر مهم روی یک جمله

نمی‌دانم اسکایریم را بازی کرده‌اید یا نه. جدای از اینکه بازی یکی از منحصر به فردترین نقش‌آفرینی‌‌های تاریخ به حساب می‌آید اما به دو دلیل دیگر هم شهرت بسیاری دارد؛ باگ‌های فراوان و دیالوگ تکراری «Arrow in the knee». این دیالوگ «Arrow in the knee» که فقط بخشی از یک جمله بلندتر است، توسط چندین و چند NPC معمولی بازی تکرار می‌شود و از یک جایی به بعد به قدری معروف شد که گیمر‌ها برایش کلی ویدیو خنده‌دار می‌ساختند. با این حال، فقط اسکایریم نیست که به درد ضعف در دیالوگ‌نویسی برای کاراکترهای فضا پر کن دچار است. نه، تعداد کاراکترهایی که در بازی‌های جهان باز می‌بینیم، برخی اوقات به قدری زیاد می‌شود که سازندگان صرفا وقت می‌کنند برایشان یک خط دیالوگ بنویسند. خب، این قضیه مشکلی ندارد، اما دیگر کپی پیست کردن دیالوگ‌ها برای کاراکترهای مختلف نیز کار درستی نیست.

۸) مراحل زمانی

یکی از روی اعصاب‌ترین مراحل بازی‌های جهان باز، همین مراحل زمانی است. چراکه اغلب ما به دنیای بازی‌ها پناه می‌بریم که فقط استرس کارهای روزمره از بدنمان بیرون برود. با این حال، مراحل زمانی بازی‌های جهان باز، دقیقا ما را یاد همان فشار عصبی فکر کردن به زمان مقرر برای رساندن کارها می‌اندازد و طبیعتا این اصلا خوب نیست. از طرفی طراحی این مراحل نیز آنقدر جذاب صورت نمی‌گیرد که مخاطب متوجه زمان تعیین شده نشود. بلکه اتفاقا همین اضافه شدن فاکتور زمان، حکم چالشی را برای مخاطب دارد که او را مجبور به تجربه دوباره و دوباره آن مرحله می‌کند.

۷) مراحلی که باید مدام از جان یک نفر دیگر محافظت کنیم

محافظت کردن از یک NPC یا وسیله نقلیه، واقعا اعصاب فولادی می‌خواهد. چون عملا نمی‌شود برای این نوع ماموریت‌ها برنامه‌ریزی کرد و اغلب همین کاراکترها یا وسائل‌هایی که ما حکم بادیگاردشان را داریم، حساب و کتاب‌هایمان را به هم می‌ریزند. بله، پای هوشی مصنوعی در میان است که ما هیچ کنترلی روی آن نداریم و با اشتباهات عمدی یا سهوی‌اش وقت گیمر را تلف می‌کند و باعث می‌شود از گیم اُوِرهای پی در پی‌ کلافه شود.

۶) باگ‌ها و گلیچ‌های عجیب و غریب

قانونی وجود دارد که می‌گوید: «افزایش وسعت جزئیات و مساحت دنیای یک بازی با زیاد شدن باگ‌ها و گلیچ‌ها رابطه مستقیم دارد». بله، متاسفانه این قانونی است که حتی بزرگان این صنعت را هم به زانو درآورده و عملا محبوب‌ترین ژانر بازی‌های ویدیویی را می‌توان پر باگ‌ترین ژانر این مدیوم نیز لقب داد. از یک جهت این موضوع طبیعی است. به هر حال، سازندگان دنیای بزرگ و پرجزئیاتی خلق کرده‌اند که گوشه گوشه‌اش نیازمند اتفاقات کارگردانی شده است. برای همین پولیش کردن بازی‌های جهان باز واقعا امری سخت و پیچیده است و سازندگان هر کاری هم که بکنند، باز هم نمی‌توانند تمام مشکلات فنی را تا قبل از روز انتشار تشخیص دهند. با این حال، حداقل انتظارمان این است که دیگر بشود این بازی‌ها را بدون دردسر تمام کرد و مجبور نشویم به خاطر یک سری باگ مسخره، مدام بازی را ریست کنیم.

۵) محدود کردن گیمرها

گیمرها بازی‌های جهان باز را به خاطر آزادی عملی که این آثار در اختیارشان می‌گذارند، دوست دارند. اما متاسفانه برخی اوقات مراحلی در این بازی‌ها دیده می‌شود که این قانون را نقض می‌کنند. مثلا یک سری از مراحل هستند که ما را مجبور می‌کنند با وسیله نقلیه مشخصی، مسیر از پیش تعیین شده‌ای را طی کنیم و دقیقا همان کاری که بازی خواسته را انجام دهیم. این یعنی محدودیت و حقیقتش را بخواهید نباید از چنین تعاریفی در بازی‌های جهان باز به وفور پیدا شود.

۴) نقاط به شدت دور دست

بیایید با هم رو راست باشیم. درست است که ما از سفر کردن در جهان بازی‌های اوپن ورلد لذت می‌بریم، اما از جایی به بعد این گشت و گذارها به قدری طولانی می‌شوند که آدم حوصله‌اش سر می‌رود و دوست دارد زودتر به بخش‌های اصلی مراحل برسد. بدتر اینکه برخی از بازی‌های اوپن ورلد یک دفعه تصمیمات جالبی می‌گیرند و برای رسیدن به هدف یک ماموریت، ما را مجبور می‌کنند از یک سر نقشه به نقطه دور افتاده از آن سر جهان بازی سفر کنیم؛ آن هم بدون قابلیت فست تراول. این طور مراحل برخی اوقات تبدیل به عذابی تمام عیار می‌شوند و اکثر ما حاضریم هر کاری بکنیم تا فقط زودتر به مقصد مورد نظر برسیم.

۳) آیتم‌های پیدا کردنی فراوان

محتوای کم، بزرگترین ایرادی است که دنیای یک بازی جهان‌باز می‌تواند داشته باشد. اما نوع محتوای تولید شده برای این دنیا هم مهم است. در ایده‌آل‌ترین شرایط، سازندگان برای گوشه‌گوشه جهان بازی‌هایشان برنامه دارند و با محتوای داستانی و درست حسابی، مخاطب را سرگرم می‌کنند. اما برخی از سازندگان هم هستند که سعی دارند با فعالیت‌های معمولی‌ای چون پیدا کردن بیشمار آیتم نه چندان با ارزش، وقت گیمر را صرفا پر کنند. خب بین این دو نوع محتوا تفاوت بسیاری وجود دارد؛ چراکه یکی به مخاطبش احترام گذاشته و دیگری نه.

۲) جهان‌های خالی

ایرادی که حتی از مورد قبلی هم نابخشودنی‌تر است، ساخت یک بازی جهان باز با دنیایی خالی از محتواست. بله، در سال ۲۰۲۰ هستیم و هنوز هم چنین ایراداتی در بازی‌ها دیده می‌شود. باز اگر یک بازی جهان کوچکی داشته باشد، این ایراد خیلی به چشم نمی‌آید. اما متاسفانه بازی‌هایی که جهان بزرگی هم دارند نیز درگیر چنین ایراداتی هستند و گیمر به جای دریافت بی‌شمار محتوای با کیفیت، فقط مجبور می‌شود با قدم زدن در دنیایی بزرگ، راهی برای سرگرم کردن خودش پیدا کند.

۱) ماموریت‌های تکراری

استاد این یک مورد یوبیسافت است. یعنی اگر فقط یکی از بازی‌های Assassin's Creed را هم تجربه کرده باشید، می‌دانید در مورد چه چیزی صحبت می‌کنم. خصوصا در قسمت اول این سری بازی‌ها این قضیه بیشتر از همه توی ذوق می‌زد و مدام یا باید یک نفر را به قتل می‌رسانیدیم یا یک خبرچین را تعقیب می‌کردیم یا از یک قلعه بالا می‌رفتیم. خب، مگر یک گیمر چقدر می‌تواند یک مرحله یکسان را با کمی تفاوت جزئی تحمل کند؟ با این حال، فقط یوبیسافت هم نیست که چنین اوضاعی برای گیمر‌ها پیش می‌آورد. بلکه حتی رد پایی از این مشکل را در اثری مثل Ghost of Tsushima هم می‌شود دید؛ البته با دز کمتر. طراحی مرحله برای بازی‌های جهان باز واقعا کار هر کسی نیست و باید آنقدر هوشمندانه برای مرحله به مرحله بازی برنامه ریزی کرد که این آثار روندی خسته کننده پیدا نکنند.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (18 مورد)
  • m.n1383141
    m.n1383141 | ۲۰ مرداد ۱۳۹۹

    وای خدا همشون منو دیونه کردن . خیلی جالب بود . تو مکس پین 2 تو یکی از مراحل باید از یکی محافظت کنیم خیلی سخت بود...

  • بهروز
    بهروز | ۱۸ مرداد ۱۳۹۹

    زنگوله عالی بود :)))))))))

  • Gregar
    Gregar | ۱۸ مرداد ۱۳۹۹

    بزرگترین مشکلشون همین ماموریت های بی محتوا و تکراری و بعضا بچه گانه است.
    کافیه بازیهای انیمه ای جهان باز رو بازی کنین که دست بازی های دیگه رو ببوسین بابت این قضیه.
    این قضیه مسیرهای بلند برعکس خوبه و حتی به نظرم فست ترول باید حذف بشه از بازی ها.

  • Farnam
    Farnam | ۱۸ مرداد ۱۳۹۹

    مقاله خیلی عالی بود. فقط مورد پنج توی سال های اخیر داره کمتر میشه و به امید روزی که به صفر برسه

  • بهرام
    بهرام | ۱۷ مرداد ۱۳۹۹

    تنها مشکل Rdr2 این بود که از نظر داستان, کمی پایین تر از نسخه اول همین سری بود.
    ولی از هر نظر این بازی محشر بود. راک استار با این بازی , کار خودش را برای نسخه های بعدی سخت کرد

  • ممد
    ممد | ۱۷ مرداد ۱۳۹۹

    8 حتی تو بازی های داستانی و مرحله ای هم اذیت میکنه

  • randy
    randy | ۱۷ مرداد ۱۳۹۹

    تو کل این لیست فقط با شماره های 1 و 8 موافقم بقیه گزینه ها همشون جزئی از بازی جهان بازن ...بازی خطی نمیخوای تجربه کنی که برادر من

  • Rdfd
    Rdfd | ۱۷ مرداد ۱۳۹۹

    با همش موافقم.
    بعضی بازیا هم هستن که پایان بندی بدی دارن و به گیمر بی احترامی میکنن! ??

    • Morteza0935
      Morteza0935 | ۱۸ مرداد ۱۳۹۹

      مثل dmc5

    • Farnam
      Farnam | ۱۸ مرداد ۱۳۹۹

      مثل لست آف آس ۲

  • امیرحسین
    امیرحسین | ۱۷ مرداد ۱۳۹۹

    هیچی اعصاب خورد کن تر از بازیای جهان باز اسون نیست یعنی حتی وقتی رو سخت ترین حالتم تنظیمشون میکنی باز راحتن و بعد یه مدت خسته میشی

  • امیرحسین
    امیرحسین | ۱۷ مرداد ۱۳۹۹

    فقط رد دد ۲ این مشکلاتو نداشت

  • SHAYAN
    SHAYAN | ۱۷ مرداد ۱۳۹۹

    days goneرو به دلیل طولانی بودن رفتن از ی نقطه به نقطه دیگه نصفه ولش کردم

  • mahdi-naeimi
    mahdi-naeimi | ۱۷ مرداد ۱۳۹۹

    جالب بود

  • امیر
    امیر | ۱۷ مرداد ۱۳۹۹

    فقط تایم و محافظت از npc خیلی رو مخن

  • کیانوش
    کیانوش | ۱۷ مرداد ۱۳۹۹

    بنظرم ماموریت های فرعیی که اجباری و باید بری تا ماموریت اصلی باز بشه خیلی رو مخه

    • TheVigilante
      TheVigilante | ۱۷ مرداد ۱۳۹۹

      نکته جالب اینه حداقل اسمشم عوض نمیکنن ک یکم دلمون خوش بشه
      مثلا بزارن مراحل پیش اصلی Pre main mission

  • سعید
    سعید | ۱۷ مرداد ۱۳۹۹

    یک مشکل دیگه بازی‌های جهان باز هم اینه که خیلی وقتها بعد از یک ماموریت گیج می شیم که الان باید کجا بریم تا بقیه خط داستان بازی را دنبال کنیم روی نقشه هم اینقدر ماموریت فرعی هست که ماموریت اصلی بازی بین اونها گم میشه. البته همه جهان بازها اینجوری نیستند ولی گم شدن توی بازیها برای من که خیلی مشکل بزرگیه.

    • Hasan
      Hasan | ۱۷ مرداد ۱۳۹۹

      این بیشتر به خاطر اینه که گیمرهای ایرانی زبان انگلیسی بلد نیستن.....

      مثلا تو بازی هل بلید یک اگه انگیسی بلد نباشی خیلی گنگه بازی برات ولی اگه انگلیسی بلد باشی متوجهید که هیچ نوع حتی کمترین گنگی در بازی دیده نمیشه.....

    • TheVigilante
      TheVigilante | ۱۷ مرداد ۱۳۹۹

      دقیقا باهات موافقم
      فالوت 4 رو بیشتر از یه سال طول کشید مراحل اصلیشو تموم کنم ب خاطر همین قضیه

مطالب پیشنهادی