ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اخبار و مقالات

۷ منطقه ترسناک در دنیای The Witcher 3

دنیای The Witcher 3 یکی از غنی‌ترین و پرجزئیات‌ترین جهانی‌هایی است که تا حالا برای یک بازی ویدیویی طراحی شده. هر گوشه‌ این دنیا، راز و رمز خودش را دارد و بازی به لطف این ...

نیما فرشین
نوشته شده توسط نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹ | ۱۴:۲۳

دنیای The Witcher 3 یکی از غنی‌ترین و پرجزئیات‌ترین جهانی‌هایی است که تا حالا برای یک بازی ویدیویی طراحی شده. هر گوشه‌ این دنیا، راز و رمز خودش را دارد و بازی به لطف این موضوع، مخاطب را مجبور می‌کند که به همه جای نقشه سرک بکشد. با این حال، عده‌ای هم هستند که از این کار خودشان پشیمانند. چراکه در بخش‌هایی از این نقشه، اتفاقات به شدت ترسناکی نیز رخ می‌دهند که هر کسی توان دیدنشان را ندارد. برای همین در این مقاله به سراغ ۷ مورد از این مناطق ترسناک رفته‌ایم و از اتفاقات پیرامونشان برایتان گفتیم. با ویجیاتو همراه باشید.

۷) قبرستان فرشته‌ها

طبیعتا وقتی اسم قبرستان روی یک منطقه می‌گذارند، ناخواسته آدم نسبت به آن حس بدی پیدا می‌کند؛ چه برسد به اینکه اتفاق عجیب و غریب هم در آن رخ دهد. در چنین شرایطی واقعا دیگر هیچکس جرات پیدا نمی‌کند حتی پا در چنین منطقه‌ای بگذارد. در The Witcher 3 متاسفانه چنین منطقه‌ای وجود داشت. در نزدیکی روستای Lindenvale، یک قبرستان کوچک پیدا می‌کردید که در مرکز آن کلیسای جمع و جوری قرار گرفته بود. کنار درب ورودی این کلیسا، دو مجسمه فرشته وجود داشت که پشتشان به دیوار چسبیده بود. با این حال، اگر وارد کلیسا می‌شدید و به سمت درب ورودی برمی‌گشتید، می‌دیدید که مجسمه‌ها چند متری جلوتر رفته‌اند و صورتشان به سمت درب ورودی برگشته. بله، مجسمه‌ها به طرز عجیبی در عرض چند ثانیه جا به جا شده بودند و اگر متوجه این موضوع می‌شدید، قطعا از ترس خشکتان می‌زد. جالب است بدانید که در اصل، این اتفاق یک ایستر اگ است و اشاره به وقایع مشابهی در سریال معروف Doctor Who دارد.

۶) خانه قاشقی

توسان یکی از رنگارنگ‌ترین جهان‌هایی است که برای یک بازی ویدیویی خلق شده. اما همین دنیای زیبا و رنگارنگ نیز گاهی آنقدر تلخ و تاریک می‌شد که واقعا هر کسی قدرت تحمل کردنش را نداشت. برای اثبات این ادعا شاید بد نباشد کمی در مورد عمارت متروکه Trastamara صحبت کنیم. عمارت تار عنکبوت بسته‌ای که به محض ورود به آن، قاشق‌هایی که از سقف آویزان شده بودند، سریع نظرتان را جلب می‌کرد. اما این آویزهای قاشقی صرفا یک نوع دکوراسیون عجیب و غریب نبودند. نه، اوضاع خیلی ترسناک‌تر از این حرف‌ها بود. کل در و دیوارهای این عمارت سوت و کور، پر بود از قاشق‌های کج و کوله و نفرین‌های خطرناک. هر چه قدر هم بیشتر در آن می‌چرخیدید، اوضاع بهتر که نمی‌شد هیچ، بدتر و بدتر می‌شد. اما دیگر چاره‌ای نداشتید. یا باید در خانه‌ای که تا زانویتان در دریایی از قاشق فرو رفته بود به دنبال کشف راز این اتفاق می‌گشتید، یا ترس به شما غلبه می‌کرد و پا به فرار می‌گذاشتید. با این حال، در ازای ماندن و دنبال کردن سرنخ‌ها، بازی یکی از جذاب‌ترین قصه‌های غم‌انگیزش را برایتان روایت می‌کرد که به نظرم نباید از دستش بدهید.

۵) عمارت قاتلان

در این یک مورد، نه پای یک هیولا ترسناک در میان است و نه جادوی سیاه. نه، اوضاع خیلی پیچیده‌تر از این حرف‌هاست. در منطقه نویگراد، عمارت Whoreson وجود دارد که متعلق به یکی از ۴ سردسته خلاف‌کار شهر است. عمارتی که در نگاه اول، ظاهری عادی و اتفاقا زیبا دارد. اما وقتی وارد آن می‌شوید و کمی در گوشه و کنارش سرک می‌کشید، آن وقت رازهای سیاهش را برایتان رو می‌کند. بله، عمارت Whoreson در اصل یک خانه معمولی نیست، بلکه یک محل بازی برای قاتلی زنجیره‌ای است که علاقه خاصی به کشتن زنان جوان دارد. گوشه به گوشه این عمارت پر است از جسد نیمه عریان زنانی که به وحشیانه‌ترین حالت ممکن به قتل رسیده‌اند. قطعا با دیدن این منظره دردناک، حالتان بد خواهد شد اما خوشبختانه بازی به شما اجازه می‌داد که انتقام این دختران بخت برگشته را از انسانی که قلبش از هر هیولا و جادگوری تاریک‌تر بود، بگیرید.

۴) خانه پدری

در اسکلیج با شخصی به نام الداریک آشنا می‌شوید که می‌گوید خدایان را می‌بیند و آن‌ها مجبورش کرده‌اند کارهای عجیب و غریبی انجام دهد. با این حال، گرالت خیلی زود متوجه می‌شود، این خدایان نیستند که در حال برقراری ارتباط با الداریک‌اند، بلکه کاملا برعکس. برای حل کردن این مشکل، گرالت راهی خانه پدری الداریک می‌شود. در ابتدا همه چیز عادی است. پا در یک خانه تاریک و قدیمی می‌گذارید که دیگر چیزی به فروپاشی‌اش باقی نمانده. اما بعد از کمی گشت و گذار در خانه و پیدا کردن چند سرنخ، متوجه می‌شوید که پای شیاطین در میان است. جالب اینکه پا پیدا کردن آخرین سرنخ، سایه یکی از همین شیاطین روی دیوار کنارتان به شکل غیرمنتظره‌ای نقش می‌بندد و کاری می‌کند که از ترس یک متری به هوا بپرید. در چنین شرایطی، یک قدم برداشتن روی کفپوش چوبی این خانه، واقعا جرات می‌خواست.

۳) باتلاق جادوگران

هر کسی که The Witcher 3 را بازی کرده باشد، قطعا با منطقه کروک‌بک‌باگ آشنایی دارد. منطقه‌ای باتلاق مانند که هر جانور خطرناکی که فکرش را بکنید در آن حضور دارد. به عبارت دیگر پا گذاشتن در کروک‌بک‌باگ، عین این است که جان خود را کف دستتان بگیرید و آگاهانه منتظر رسیدن زمان مرگتان باشید. با این حال، چیزی که کروک‌بک‌باگ را ترسناک‌تر می‌کرد، حضور جادوگران عجیب و غریبی بود که بازی از آن‌ها با نام کرون‌ها یاد می‌کند. اهالی دهکده برای ادای احترام به این جادوگران، گوش‌های خود را می‌برند و تقدیم آن‌ها می‌کنند. همه هم فکر می‌کنند که این جادوگران، سه دختر زیبارویی هستند که می‌توانند در شرایط سخت به کمکشان بیایند. اما اگر همین افراد، این جادوگران را از نزدیک دیده بودند، قطعا دیگر حاضر هم نمی‌شدند که اسمشان را بر زبان بیاورند.

۲) گورستان رازهای خانوادگی

با دنبال کردن خط داستانی ‌The Witcher 3، به منطقه کروز پرچ می‌رسیدید. جایی که تحت سلطه فردی به نام بلادی بارون است. کروز پرچ در ابتدا یک منطقه آرام و معمولی به نظر می‌رسد. اما وقتی با بارون آشنا می‌شدید و مراحل «Family Matters» (حتما روی لینک کلیک کنید و مقاله را بخوانید) را طی می‌کردید، می‌فهمیدید که در قلب کروز پرچ چه اتفاقات تاریکی رخ داده. اول از همه می‌فهمید که بارون با همسرش رفتار خوبی نداشته، بعد متوجه می‌شوید که این زن بارون بوده که به او خیانت کرده و در انتها، مشخص می‌شود که بارون فرزند سقط شده‌اش را درست به خاک نسپرده و حالا همین فرزند مرده، تبدیل به موجود خطرناکی به نام باچلینگ شده و دارد از خون زنان باردار منطقه تغذیه می‌کند. بله، بازی یک دفعه تمام این قصه‌های تاریک را سرتان می‌ریزد و کاری با شما می‌کند که حاضر باشید برای دور شدن از کروز پرچ هر کاری بکنید.

۱) سایلنت هیل

قطعا وقتی میان‌تیر این بخش را خواندید تعجب کردید، اما واقعا بی‌منظور آن را انتخاب نکردم. اگر موفق به تجربه بسته گسترش‌دهنده فوق‌العاده Hearts of Stone شده باشید، قطعا به عمارت Von Everec سفر کرده‌اید. عمارت ترسناکی که در وسط منطقه مه آلودی مخفی شده بود و محلی‌ها باور داشتند که هر کس پا در آن گذاشته، زنده برنگشته. البته حق با محلی‌ها هم بود. چراکه اطراف عمارت Von Everec، نه تنها ارواح و موجودات خبیث پرسه می‌زدند، بلکه موجود خطرناکی به نام کِرتِیکر هم زندگی می‌کرد. موجودی که با دو متر قد و صورتی بدون چشم و ابرو و بینی در اطراف برای خودش می‌چرخید و افرادی را که کشته بود در زمین عمارت چال می‌کرد. اما قضیه باز هم به همین جا ختم نمی‌شد. مثل شهر سایلنت هیل، در عمارت متروکه Von Everec نیز آنقدر اتفاقات عجیب و ترسناک رخ می‌داد که واقعا دلم نمی‌خواهد بخش جذابشان را برایتان اسپویل کنم. فقط بگذارید این را بگویم که بعد از بیرون آمدن از Von Everec دیگر آن انسان سابق نبودید.

خب این هم از ۷ منطقه ترسناک دنیای The Witcher 3. نظرتان در موردشان چیست؟ به کدام یک از آن‌ها سفر کرده بودید؟ حتما در مورد تجربه‌هایتان برایمان بگویید.

تماشای ویدیو با بالاترین کیفیت از یوتیوب ویجیاتو

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (52 مورد)
  • ahmadreza237e
    ahmadreza237e | ۵ آذر ۱۳۹۹

    من چندین بار بازی تموم کردم سر تریس و ینفر تریس و انتخاب کردم بازی ام تموم کردم توی یه شهر یه خونه ب گرالت هدیه میدن و در اخر تریس ب اونجا میاد ولی انگاری ادامه داره ولی نمیدونم باید چیکارکنم چیزی نشون نمیده اگه کسی این مراحله رو رد کرد کمکک کنه

    • Saeed
      Saeed | ۱۷ آذر ۱۳۹۹

      بازی چند پایان داره میتونین تریس یا ینفر رو انتخاب کنی یا هیچکدوم هر دوشون با هم دست به یکی میکنن و با هم رفیق میشن و گرالت رو تنها میزارن و از آخر سیری میاد به خونت بازی تا لول ۱۰۰ ادامه داره از اونجا به بعد باید بیوفتی دنبال تروفی ها و کارهایی که نکردی من روی سخت ترین حالتم تموم کردم و الان ۱۰۰ درصد کردم تروفیشو واقعا بی نظیره این بازی

  • .....
    ..... | ۲۶ شهریور ۱۳۹۹

    تا الان در مورد گرفتن با نگرفتن ویچر ٣ مردد بودم ولی الان یقین پیدا کردم که باید بازیش کنم
    مرسی به خاطر مقاله ی خوبتون?

  • امیر
    امیر | ۱۲ شهریور ۱۳۹۹

    حالا خوبه گفت اسپویل خاصی نداره.نمودی که حاجی

  • Arash
    Arash | ۱۲ شهریور ۱۳۹۹

    با اینکه من قبلا ویچر رو تموم کردم اینسری نسخه goty رو دانلود کردم و قلب سنگی و داستان اصلی رو تموم کردم و حالا دارم روی هیولای توسان کار میکنم.اول اینکه اصلا تکراری نشده برام دوم اینکه قصد دارم اینسری تمام مپ رو اکسپلور کنم.دوستان اگر بازی رو روی درجه سختی سوم بزارید واقعا گاهی اوقات از مواجهه با هیولا ها وحشت میکنید????.مرسی از ویجیاتو

  • yazdan
    yazdan | ۱۲ شهریور ۱۳۹۹

    دمت گرم نیما جون تا جایی که دیدم فقط شما جواب میدی به کامنتا و یه سوال به نظرتون ردد2 بگیرم یا ویچر3؟؟

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۲ شهریور ۱۳۹۹

      والا یکم متفاوتن از هم. اگه دنبال یه بازی نقش آفرینی میگردی قطعا ویچر. اما اگه دنبال یه تجربه سر راست و فوق‌العاده می‌گردی به نظرم رد دد.

  • Samak
    Samak | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    بسیار عالی
    تو تمام ویچر3، هورسان جونیور شاید تنها آدمی بود که ذره ای تو کشتنش مردد نبودم.

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      دقیقا

  • ilya
    ilya | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    دمت گرم نیما جان

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      مخلصیم برادر.

  • Vortex
    Vortex | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    آقا نیما دمت گرم بابا دمت گرم...عجب مقاله ای...من خودم تو مورد 4 حسابی داشتم...عرق..میریختم موقعی که تو اون مرحله بودم...وهمین طور مورد اول که خودش یه شاهکاره... خصوصا اونجاییی که وارد دنیای نقاشی شده...میشی...من خودم تا چند روز در گیر داستانش بودم...
    .....راستش یه چیزی که تو بازی ویچر 3 خیلی دوس دارم اینه که همه ی تصمیمایی که گرالت میگره رو ببینم این خودش کلی به گیم پلی بازی اضافه می کنه... ولی...اصلا خسته کننده نیست...من 4 بار این بازی رو تموم کردم واصلا هم برام تکراری نشد .... هنوز خیلی از راز و رمز هاشم نتوستم پیدا کنم...می خوام سر فرصت درست حسابی یه بار دیگم...بازی کنم...واقعا شاهکاره...یکم سازنده های اساسین باید ازش یاد بگیرن ببینن چطور میشه یه بازی جهان باز ساخت که هیچ وقت تکراری نشه...?

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      مخلصیم رفیق. واقعا ویچر ۳ از معدود بازی‌هاییه که میشه بهش گفت شاهکار. خصوصا تو بخش قصه گویی بی‌نظیره این بازی.

  • Hesoyam
    Hesoyam | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    ای وای اون خونه‌ی وان اوریک ها چه اتمسری داشت خدایی سه تا باس فایت توپ هم داشت توش خیلی حال کردم. مخصوصا وقتی اون caretaker رو اولین بار دیدم خشکم زد. فقط اون برج الکساندر که توش پر موش بود رو جا گذاشتی پر روح‌ بود و در هاش واس خودش بازو بسته میشد کوئستشم خیلی جالب بود

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      آره راست میگی. اونم خیلی خوب بود. فقط یکم از نظر ابعاد نسبت به اینا کوچیک‌تر بود.

  • Mahyar-545
    Mahyar-545 | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    یه سیستمی که از ویچر 1 تا حالا تو بازی وجود داشته، اینه که شبا موجودات ترسناک تر و بیشتری نسبت به روز پرسه میزنن و این مورد واقعا به جو بازی خیلی کمک کرده. من به شخصه وقتی دارم بازی میکنم، استرس این رو دارم که مراحل رو در طول روز تموم کنم که کارم به شب نکشه??‍♂️

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      این بازی معرکه است به معنی واقعی کلمه.

  • بی نام
    بی نام | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    چه مکان های جالبی. واجب شد حتما بخرمش و تجربش کنم

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      تصمیم درستیه.

  • Assassins Creed
    Assassins Creed | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    واقعا از خوندن این مقاله لذت بردم.
    به شخصه در مناطق 7 و 4 خیلی جا خوردم...??

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      امیدوارم مراحل هارتس آو استون رو هم تجربه کرده باشی. چون عمارت Von Everec رو وقعا کسی نباید از دست بده.

  • Siavash
    Siavash | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    ویچر ۳ بهترین بازی‌ای بود که تا به حال انجامش دادم ولی به نظرم بازی برای ترسوندن نبود، آدم رو شوکه می‌کرد گاهی اوقات، اما خودم از اون مورد ۴ ترسیدم ?? و اون امارت von everec رو واقعا دوست داشتم، کلا داستان و موزیک‌های بازی هم که فوق‌العاده‌ بود و هست.

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      شاهکاره این بازی.

  • randy
    randy | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    گرالت باشی و از این مکان ها بترسی ? اصن راه نداره

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      گرالت نمیترسید، ما می‌ترسیدیم :)))

  • Caped00
    Caped00 | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    بهترین بازی های نسل ۸ یکی rdr2و یکی هم witcher3

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      از من قبول کن و به این لیستت برث آو د وایلد رو هم اضافه کن.

  • نامجو
    نامجو | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    ویچر 3 سبک اکشن ار پی جی رو وارد مرحله ای تازه کرد. باید اقرار کنم بهترین بازی که در این نسل تجربه کردم بازی witcher 3 بود.

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      درود بر تو با این کامنت زیبات.

      • نامجو
        نامجو | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

        لطف داری

  • سهیل حسینی
    سهیل حسینی | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    سلام خیلی جالب بود الان که نگاه میکنم میبینم دقیقا این قسمت ها ترسناک بودن، اما ویچر چون ‌خیلی بزرگه و کوئست های زیادی داره قطعا بازم مکان های ترسناک دیگه ای هم هستن، مثل اون غارهایی که با کِرا متز اوایل بازی میرفتیم و اون فانوس معروف رو بهت میداد. و کابوسی که مجبور میشدیم آخرش با یکی از سخت ترین باس های بازی ینی اولگیرد ون اوریک مبارزه کنیم

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      آره قطعا هستن بازم. ولی من از بین همه اینا گزینه هفتم و اول رو بیشتر دوست دارم. خیلی جالب بودن.

  • AMINN
    AMINN | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    سلام ممنون بابت مقاله
    من متاسفانه تا الان نتونستم ویچر ۳ رو بازی کنم. درمقایسه با این همه بازی جدیدی که اومده گرافیک و گیم پلیش چجوریه؟ اگه بازیش کنم میتونم مثل بازی های جدید ازش لذت ببرم؟

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      ببین به هر حال از نظر بصری یکم بازی قدیمی شده الان. ولی شاهکاریه واسه خودش. اگه تجربه‌اش نکردی به نظرم به خاطر قصه و موسیقی و شخصیت پردازی خوبش حتما بازیش کن.

    • نامجو
      نامجو | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      به شدت توصیه میشه. این نسل که خبری از elder scrolls نبود ولی ویچر چنان جای خالی این بازی رو پر کرد که الدر اسکرولز بعدی باید سعی کنه رو دست ویچر 3 بزنه.

    • Kasra
      Kasra | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      من روی پلی استیشن بازی کردم نسخه کامل رو به همراه دی ال سی هاش، آقا این بازی معرکست، اینقدر باهاش حال کردم که هم کتاباش رو خوندم هم نسخه ویندوز رو خریدم تو تخفیف هالووین خیلی مناسب شده بود الان نمیدونم چنده، داستان بسیار قوی و زیبا، بعد کوئست های فرعی خیلی جذاب و داستانی، دی ال سی ها شدیدا خوبن، شدیدا، و اینم بگم که تازه که دارم با گرافیک الترا روی ویندوز بازی می‌کنم فهمیدم چقدر گرافیک خوبی داره، این بازی نسبت به الان هنوز هم عالیه و اگر از این سبک خوشت میاد پیشنهاد میکنم هم کتاباش رو بخونی توی فیدیبو هست( سانسور داره)هم بازیش کنی.

  • علیرضا
    علیرضا | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    بی شک یکی از بهترین بازی های عمرم بود که خیلی خیلی دوسش دارم من همه جاهایی که گفتی رو رفته الا قبرستان

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      بعد از برث آو د وایلد، بهترین بازی نسل منم هست ویچر. قبرستونم از کفت رفته واقعا. من جات بودم میرفتم سراغ بازی دوباره.

      • نامجو
        نامجو | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

        آقا نیما این مقاله بدجوری به دلم نشست. در زمینه انتخاب ویچر به عنوان بهترین بازی این نسل هم کاملا باهات موافقم. بعد از گذشت 5-6 سال هنوز لذت قدم اسب سواری در گندام زارهای بازی با سایه آفتاب های گاه و بی گاه همراه با موسیقی بسیار زیبای شرقی این بازی جلوی چشمامه.

  • Hosein-b-z-i
    Hosein-b-z-i | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    خیلی ممنون مقاله جالبی بود

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      مخلصیم حسین جان.

  • وحید
    وحید | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    ممنون مقاله عالی به این میگن، ویچر 3 خیلی خفن و باحال بود امیدوارم بازی ویچر 4 هم بسازن چه شود ?

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      عزیزی وحید جان. ممنون که خوندی و کامنت گذاشتی.

  • Aref3831
    Aref3831 | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    ممنون آقا نیما مقاله مثل همیشه عالی بود .

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      چاکریم عارف جان. مثل همیشه پر انرژی.

  • Mahdi-HK
    Mahdi-HK | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

    اول اینکه ممنون آقا نیما بابت مقاله
    ببخشید آقا نیما یک سوال داشتم بازیه a way out روی ps store تخفیف خورده شده ۸ دلار من میخواستم بخرم با رفیقم آنلاین بازی کنم
    من شنیدم که بدون اینکه لازم باشه دوستم بخره میتونیم بازی کنیم میخواستم بدونم آیا واقعیه و چطور میشه این کارو کرد ؟(روی ps4)

    • نیما فرشین
      نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

      سلام مهدی جان. ممنون بابت کامنتت. در مورد A Way Out هم باید بگم که درست شنیدی. از این مقاله می‌تونی استفاده کنی:
      https://dgto.ir/w63

      • Mahdi-HK
        Mahdi-HK | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

        خیلی ممنون از پاسخ سریعتون

        • نیما فرشین
          نیما فرشین | ۱۱ شهریور ۱۳۹۹

          مخلصیم.

مطالب پیشنهادی