معرفی بهترین فیلم‌های اکشن غیر ابرقهرمانی یک دهه اخیر

با نگاهی به سینمای قرن ۲۱ می توان گفت ژانر اکشن روزگار خوش خود را سپری کرده است. در حالی که در دهه‌های هشتاد، نود و حتی ابتدای قرن جدید میلادی پرده‌های سینما مملو از بلاکباسترهای اکشن تابستانی بودند، اما امروزه دیگر آثار اکشنِ خام که اکثراً توسط شرکت جری بروکهایمر تولید می‌شدند در سینماها دیده نمی‌شود. شاید بهتر است بگوییم آن اکشن‌های سنتی جای خود را به فیلمهای ابرقهرمانی عظیم داده‌اند و فیلم اکشن غیر ابرقهرمانی کمی تا قسمتی فراموش شده است.

این روزها مارول و دی سی دست به تولید اکشن‌های فانتزی می‌زنند که دیگر در آن خبر از مبارزات زمینی و قابل لمس نیست، اما در عوض این آثار پُر از جلوه‌های بصری و انفجارهای دیجیتالی است. با این وجود، ژانر اکشن سنتی شاید روند رو به جلویش کند شده باشد، اما هنوز نمرده است.

فیلم‌های اکشن با هر شکل و اندازه‌ای، از یکبارمصرف گرفته تا فرنچایزهای قدیمی، کماکان به پرده سینماها وارد می‌شوند. و همچنین ستاره‌های قدیمی این ژانر در کنار بازیگران جوان هنوز به فعالیت خود ادامه می‌دهند.

هرچند ممکن است دهه اخیر تحت سلطه نوع دیگری از آثار اکشن، یعنی ابرقهرمانی بوده باشد، اما این دهه هنوز هم از نظر وجود اکشن‌های ساده و بی ادعا حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

حالا ما در این مطلب قصد معرفی بهترین اکشن های غیر ابرقهرمانی یک دهه اخیر سینما را داریم. ما در این لیست مجموعه‌ای از فیلم‌های شگفت انگیز که مملو از بدلکاری، تعقیب و گریز هیجان انگیز و صحنه‌های مبارزه عظیم است را معرفی خواهیم کرد.

Hanna

در مورد این فیلم و آدمکش نوجوانش چیز‌های زیادی برای دوست داشتن وجود دارد: کارگردانی جو رایت، موسیقی کمیکال برادرز، معرفی توانایی‌های سیرشا رونانِ فوق العاده به دنیای سینما و صحنه‌های اکشن استخوان خرد کن (از جمله صحنه به یاد ماندنی مبارزه در یک ایستگاه مترو). اما جدا از این ویژگی‌ها، شاخصه اصلی هانا لحن و حال و هوای کلی و منحصر به فرد آن است که بعد از گذشت چند سال هنوز به فضای آن فکر می‌کنیم.

شاید ایده اولیه فیلم هانا، یعنی دختری که تنها با پدرش بزرگ شده و برای قاتل شدن آموزش دیده، کمی آشنا باشد. اما وجود جو رایت در پشت دوربین و همچنین حضور یک شرور برجسته با بازی کیت بلانشت و تیم بازیگری حرفه‌ای به همراه لوکیشن‌های خیره کننده (از جمله پارک تفریحی متروکه) هانا را به اثری متفاوت و بکر تبدیل کرده است.

ما می‌بینیم که شخصیت رونان از مهارت‌های خاصش برای انجام کارهای بسیار وحشیانه استفاده می‌کند، اما یک حساسیت نیز برای او وجود دارد، یک طرف انسانی که آرزو دارد ارتباطاتی را که هرگز نداشته است با دیگران برقرار کند، این شاخصه عامل احساسی درست این فیلم به شمار می‌آید.

The Raid 2

فیلم‌های اکشن بِنُدرت بر اساس داستان های پیچیده ساخته می‌شوند زیرا در واقع نیازی به آن نیست. بیننده معمول سینمای اکشنِ سنتی از فیلمساز می‌خواهد فقط به سراغ اکشن برود. بنابراین گرث ایوانز با حضور در سینمای اندونزی فیلمی اکشن به نام یورش را با همین شرایط تولید کرد. اما این اثر او در اوج سادگی یک خون تازه به این ژانر وارد کرد.

حالا گزینه مورد نظر لیست ما دنباله فیلم یورش است. قسمت دوم یورش، مصداقِ یک کلاس درس برای چگونه ساختن یک دنباله سینمایی است. چرا که فیلمساز در این فیلم با گسترش درست داستانش، چیزهایی را که مردم برای اولین بار دوست داشتند به شکل بهتر و بیشتر تحویل آنها می‌دهد. روایت در این اثر غنی‌تر و پیچیده‌تر است، فیلمبرداری زیبا و متنوع‌تر شده و اکشن؟ خوب این بهترین چیزی بوده که می‌توان به عاشق یک فیلم اکشن ارائه کرد.

به نظر من آن صحنه نبرد آشپزخانه در یورش ۲ یکی از بهترین مبارزات در همه زمان ها را ارائه می‌دهد. بدون شک سکانس تعقیب و گریز ماشینها درون این فیلم یکی از مبتکرانه ترین لحظات سینمای اکشن در طول تاریخ این ژانر است. این فیلم یک اکشن پیشتاز با داستانی گره خورده در فضای گانگستری است که تماشای چندباره آن خارج از لطف نیست.

Baby Driver

ادگار رایت یکی از هیجان انگیزترین فیلمسازان دهه گذشته است و Baby Driver بلندپروازانه‌ترین فیلم او تاکنون است. خیلی‌ها این اثر را یک فیلم موزیکال اکشن می دانند. با این وجود فیلم کاملاً موزیکال نیست، سبک موسیقی در این اثر شامل روشی است که من تاکنون در فیلمی دیگر ندیده‌ام.

در واقع ادگار رایت با سبک خاص خودش موسیقی را در این فیلم به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی شخصیت اصلی تبدیل کرده و ما را کاملاً به عنوان یک همراه، کنار راننده قهرمان در دنیای اثر قرار داده است.

طراحی و تدوین دقیق فیلم باعث شده است که این اثر در بین معاصران هم شکل خود برجسته باشد و صحنه‌های تعقیب و گریز (چه در وسایل نقلیه و چه در تعقیب‌های با پای پیاده) درون فیلم به اندازه کافی خوب هستند.

با در نظر گرفتن استانداردهای ژانر اکشن در زمینه تعقیب و گریز، صحنه‌های شاخص این فیلم در کنار بهترین‌ها در کل ژانر قرار می‌گیرند.

چندین فیلم اورجینال را در این لیست پیدا خواهید کرد، اما Baby Driver از همه اورجینال‌تر است. به طور کلی این فیلم چکیده یک سینمای اکشن هیجان انگیز و ابتکاری است.

Kingsman: The Secret Service

نگاه کاملاً سرگرم کننده و ویژه متیو وان به فیلم‌های جیمز باند و جاسوسی، باعث تولید مردان پادشاه: خدمات مخفی شد. اثری طنازانه و جذاب که همزمان اکشن جالبی را نیز به بیننده ارائه می‌دهد.

این فیلم هرگز به قلمرو حقه بازی و مزه کردن ژانر فرو نمی‌رود و داستانش را آنقدر جدی می‌گیرد که به یک ورود جالب در ژانری محبوب تبدیل می‌شود. در واقع متیو وان به شکلی دوست داشتنی بیننده را در دل ژانر اکشن جاسوسی غرق می‌کند.

کالین فرث با نقش یک جاسوس باسابقه در این فیلم درجه یک است و نشان می‌دهد در ژانر اکشن نیز می‌تواند یک نابغه باشد. فیلم کینگزمن تمام اِلِمان‌های مورد انتظار ژانر اکشن جاسوسی را تا آنجا که می‌تواند مورد استفاده قرار می‌دهد.

مثال بارز این موضوع پاهای شمشیری سوفیا بوتلا در نقش شرور آدمکش این اثر است. جدا از این که فیلم یک اثر جاسوسی شیک و بی عیب نقص است، باید گفت یکی از شدیدترین و جذاب‌ترین صحنه‌های مبارزه‌ای کل یک دهه گذشته نیز مربوط به این اثر است (این صحنه شاخص مبارزه فک انداز داخل کلیساست).

Atomic Blonde

پرداختن به روز‌های پایانی جنگ سرد در این درام جاسوسی به رهبری شارلیز ترون یک اکشن کاملاً مدرن ایجاد کرده است. با ترکیب فرمول فیلمهای بورن و تِم جاسوسی آثار جیمز باند بلوند اتومی خواست یک فرنچایز جدید را شکل دهد، اما شرایط آنجور که سازندگان این اثر دوست داشتند پیش‌نرفت.

شخصیت ترون در این فیلم برگرفته از کلیشه‌های آثار جاسوسی است، او یک شخصیت تیره با انگیزه‌های تیره‌تر است. بهترین نکته فیلم در صحنه‌های مبارزه آن خلاصه می‌شود. شاید کیفیت صحنه‌های اکشن در درجه اول به کارگردان و تیم بدلکاری ختم شود.

اما نباید فراموش کرد که شارلیز ترون اکثر صحنه‌های مبارزه و بدلکاری‌اش را خودش انجام داده، و این به کیفیت اکشن اثر افزوده است. اگر صادق باشیم، باید بگوییم بلوند اتومی فیلم خوبی نیست، اما یک اکشن جذاب است. در این نوع فیلم اکشن طرح و ایده به سختی اهمیت پیدا می‌کند. در این اثر همه چیز خلاصه به لذت ساده تماشای شارلیز ترون در حال ناکار کردن دُشمنش می‌شود.

Pain & Gain

بهترین فیلم مایکل بِی در سال های اخیر رنج و گنج بوده که اکثریت جذابیت خود را از حضوز دواین جانسون و مارک والبرگ در آن بدست آورده است. البته فیلم یک داستان دیوانه‌وار نیز در پس زمینه خود دارد که بیننده را با آن همراه می‌کند.فیلم به شدت ستاره محور است و اساساً ستون حیاتی فیلم را تیم بازیگری آن تشکیل می‌دهند.

گنج و رنج بدون والبرگ و جانسون خیلی راحت به یک فیلم با برند مایکل بِی بدل می‌شد، اما این دو ستاره با فرو رفتن به درون شخصیت‌های جالبشان فیلم را از یک اثر معمولی به یک اکشن کمدی قابل تأمل تبدیل کرده‌اند. این فیلم مخلوطی از یک کمدی سیاه با اکشنی از جنس مایکل بِی است، و همین ترکیب آن را دیدنی کرده.

The Expendables

اگر می‌خواهید یک فیلم اکشن داشته باشید، اما نمی‌توانید تصمیم بگیرید که کدام غول بازیگری این ژانر را می‌خواهید ببینید، پس چرا فیلمی را تماشا نمی‌کنید که همه آنها را نشان می‌دهد؟!

سیلوستر استالونه با بی مصرف ها تلاش کرد تا یک فرنچایز سینمایی اکشن با حضور تمام ستاره‌های این ژانر بسازد، و در نتیجه او در سال ۲۰۱۰ موفق به انجام این کار شد. استالونه با بی‌مصرف‌ها به دنبال احیای اکشن سنتی بود، در واقع او خواست با تولید یک فیلم اکشن که شامل ویژگی‌های بهترین فیلم های جنگی کماندویی دهه هشتاد و نود میلادیست، مردم را دوباره با چنین آثاری آشتی دهد.

جالب اینجاست ایده فیلم به شدت ابتدایی و وام دار سینمای اکشن سنتی است: شما در فیلم شاهد یک گروه مزدور هستید که همه آنها مهارتهای تخصصی خود را دارند. ما در این فیلم شاهد انواع طعنه‌ها و تک گویی‌های شاخص این آثار به اضافه انفجار و گلوله فراوان هستیم، چیزی که ماهیت این چنین فیلم‌هایی را تشکیل می‌دهد.

Brawl In Cell Block 99

درگیری در سلول ۹۹ فیلمی اکشن در زیر ژانرهای زندان، هیجانی و نئو-نوآر به نویسندگی و کارگردانی اس کریگ زالر است. این درام اکشن بازگشتی به سینمای گرین هاووس (اصطلاحی آمریکایی برای آثار با بودجه کم که عمدتا فیلم‌های ترسناک، اکشن و خشن را شامل می‌شود) و خشونت ذاتی درون آنها است. فیلم‌هایی که روزگاری ستاره اصلی آن چارلز برانسون بود.

صحنه‌های مبارزه در این فیلم دارای استخوان بندی شیک و ساختاری جالب است. و همچنین فراموش نکنید بازی وینس وان در این اثر چیز بسیار متفاوتی است. حضور اکشنی چون درگیری در سلول ۹۹، در میان سینمای مدرن برجسته است.

Fast Five

در سال 2011، تولیدکنندگان فرنچایز سریع و خشمگین به طور ناگهانی درگیر تغییر زمین بازی این مجموعه فیلم محبوب شدند: آنها آزادانه سر ماشین خود را به سمت خلق افراد عجیب و غریب بسیار و اکشنی ما فوق فیزیکی کج کردند.

فیلم Fast Five دوران لحن کارتونی را برای این مجموعه آغاز کرد، که Fast & Furious را از سِری فیلم‌های تکراری درگیر اتومبیل به یکی از موفق‌ترین و محبوب‌ترین بلاکباستر‌های تجاری هالیوود تبدیل کرده.

بخش عمده این موفقیت البته تنها در تغییر لحن خلاصه نمی شود، چرا که تیم بازیگری عالی نیز در رشد این فیلم و مجموعه نقش مستقیم داشته اند. شاهکار و هنرنمایی اصلی سازندگان این فیلم در انتخاب دواین جانسون به عنوان آنتاگونیست اجرای قانون در فیلم خلاصه می‌شود.

دواین جانسون در قامت لوک هابز عامل شکوفایی بزرگ این فرنچایر شد. صحنه های اکشن این فیلم نیز یکی پس از دیگری از جذابیت خیره کننده ای برخوردار هستند. و احتمالاً این مجموعه فیلم تا آینده ای دور ادامه خواهد داشت.

Salt

آنجلینا جولی توانایی کار در سینمای اکشن را با فیلم آقا و خانم اسمیت ثابت کرده بود، اما او با فیلم سالت نشان داد می‌تواند به راحتی یک ستاره اکشن منحصر به فرد باشد. این فیلم بنیان اصلی اش را از جنس مدرن آثار جاسوسی و اکشن می‌گیرد.

البته فیلم سالت با ایده فیلم های جاسوسی دهه هفتاد میلادی در بستر یک اکشن مدرن قصه پُر التهاب خودش را تعریف می‌کند. عملکرد جذاب جولی به همراه صحنه‌های اکشن دیدنی، فیلم سالت را به سطحی بالا در آثار اکشن مدرن وارد کرده است.

این فیلم در ابتدا با در نظر گرفتن تام کروز به عنوان ستاره فیلم ساخته شده بود، اما وقتی جولی به آن پیوست و همچنین تغییر جنسیت شخصیت اصلی اتفاق افتاد، فیلمنامه دستخوش تغییر شد و شخص آنجلینا جولی در تغییر فیلمنامه نقش مستقیم داشت.

همانطور که اغلب در فیلم های اکشن موفق اتفاق می‌افتد، جولی بیشتر کارهای بدلکاری را خودش انجام می‌داد. وی همچنین با مأموران اطلاعاتی زن ملاقات کرد تا به واقع گرایی عملکرد خود بیفزاید. در مجموع سالت یک اکشن شیک و یک فیلم جاسوسی قابل تأمل در ده سال اخیر است.

John Wick: Chapter 2

قسمت اول جان ویک، یک فیلم اکشن بهتر از حد متوسط با بازی لذت بخش از کیانو ریوز همیشه دوست داشتنی بود. اما همین اثر متوسط ما را آماده جلال و شکوه دنباله‌ای کرد که یکی از بهترین درخشش های ژانر اکشن در حافظه اخیر ما سینما دوستان است.

جان ویک قسمت دوم به طور جامع و هدفمند از قسمت قبلی بالاتر است. سازندگان می‌دانستند که چه چیزی می‌خواهند برای این دنباله اضافه کنند: همه چیز. قسمت دوم این فیلم بر اساس فرض انتقام ساخته شد. اما نکته اول و آخر فیلم بدون تردید اکشن است.

این اثر یکی از ناب‌ترین و خالص‌ترین عصاره های ژانر اکشن است که چاد استالسکی با زبان خشن سینمایی به آن تجمل و شکوه داده است. به نظر جان ویک مانند یک شخصیت بازی ویدیویی خفن است که توسط بهترین بازیکن جهان نیز کنترل می‌شود.

فیلم سوم این مجموعه نیز عالی است، اما کاملاً با قسمت دوم تعادل برقرار نمی‌کند. حتی می توان گفت ۳۰ دقیقه ابتدای قسمت سوم تا یک درجه بالاتر از حد عادی این فرنچایز است، اما کامل نیست. هرچند باز هم ظرافتهای قسمت دوم این فیلم را کاملتر می‌کند.

Mission: Impossible – Fallout

فیلم Fallout ساخته کریس مک کواری بهترین فیلم مأموریت غیرممکن تاکنون است، چه از نظر داستانی و چه از نظر تنوع بدلکاری‌های چشمگیر در آن، اما نکته کلی این فرنچایز سرگرمی آزادانه و شوخ طبعی اثر در کل مجموعه است.

به ظاهر شخصیت اتان هانت با بازی عالی تام کروز آرزوی مرگ دارد، چرا که او بی پروا همه وسایل نقلیه را هدایت می کند، آن هم بدون تجهیزات محافطتی مناسب. اما جذابیت این فرنچایز در همین جنون ها خلاصه می شود.

و جالب اینجاست هر چه تام کروز پیرتر می شود اتان هانت نیز جذابتر می‌شود. خلاصه مجموعه فیلم مأموریت غیر ممکن یک جاسوس باحال و جالب است. بدون تردید این مجموعه فیلم در یک دهه گذشته یکی از مهم‌ترین عامل های زنده ماندن ژانر اکشن بوده‌اند.

Skyfall

فیلم های جیمز باند بندرت در مورد چیزی عمیق تر از کت و شلوارهای بی عیب و نقص، اکشن های جالب، زنان خوش سیما و محلی عجیب و غریب برای جاسوسی است، اما Skyfall که در 50 اُمین سالگرد این مجموعه فیلم اکران شد، انتظارات اضافی را بر دوش خود داشت.

خوشبختانه فیلم انتظارات را برآورده کرد و به یکی از بهترین فیلم های باند تبدیل شد. این اثر اکشنی در مورد عواقب امپریالیسم و گناهان گذشته است. فیلم Skyfall با طرحی دقیق، کارگردانی عالی و البته انبوهی از سکانس‌های اکشن دیدنی، معیار جاسوس مورد علاقه مردم را دوباره احیا کرد.

دنیل کریگ قرار بود انسانیت بیشتری به جیمز باند تزریق کند، و او مطمئناً اینجا این کار را می‌کند. او به عنوان جاسوسی عمل می‌کند که بهترین روزهایش پشت سر او است. موفقیت Skyfall ناشی از تنوع آن است، از صحنه‌های تعقیب و گریز تا اکشن زیرزمینی در لندن و حتی کشمکش پر تنش سیاسی.

Snowpiercer

کارگردان کره ای بونگ جون هو اکنون بیشتر به خاطر کمدی سیاه خود یعنی Parasite شناخته می‌شود، اما شاید بزرگترین موفقیت او قبل از آن فیلم Snowpiercer به زبان انگلیسی بود.

اگرچه این کار فیلمی در مقیاس بسیار بزرگتر از Parasite است، اما شباهت‌های آن با برنده بهترین فیلم اسکار کم نیست، به ویژه در بررسی مبارزات طبقاتی و تنش ناشی از چنین شرایطی.

فیلم از لحاظ بصری چشمگیر و بی وقفه مبتکرانه است، اگر فیلم را ندیده‌اید هرچه کمتر در مورد پیشرفت طرح بدانید بهتر است، اما به زبان ساده این یک داستان انقلابی است. اصالت Snowpiercer در لحظات اکشن پُر تنش و اجراهای عالی تیم بازیگری و تولید خلاصه می‌شود.

Mad Max: Fury Road

بازسازی یک اثر محبوب اما کاملاً فراموش شده از دهه 80 میلادی راهی برای جلب توجه مهم یا دلارهای بزرگ درون گیشه به نظر نمی رسید. اما این بازسازی عجیب جورج میلر به یکی از بهترین فیلم‌های دهه گذشته تبدیل شد.

جدیدترین فیلم مَد مکس، یک اثر جاده‌ای پساآخرالزمانی و عجیب است که معنای جدیدی را برای عبارت اکشن “اکتان بالا” به ارمغان می‌آورد. فیلم جاده خشم در ارائه اکشن و هیجان لحظه ای خنثی نمی‌شود. فیلم در حرکت خشمگینش به جلو، مناظر متروک جنگ زده و خشونت خفن و افسار گسیخته اما باور پذیری را ارائه می‌دهد.

این یک فیلم اکشن با لیاقت و جاه طلبی اصیل هنری است (به ویژه در انتشار مجدد تک رنگ زرق و برق دار). میلر و همکاران او نه تنها از حد انتظار فراتر رفتند، بلکه با یک شاهکار بیرون آمدند.

از دیدگاه تولید یک اکشن متکی به عمل انسان زنده، ممکن است این این فیلم فک انداز ترین اثری باشد که من تا کنون دیده‌ام. این یک فیلم مترقی است که آشکارا فمینیستی است و شخصیت های اصلی آن تلاش می‌کنند تا جلوه‌ای از کنترل را در جهانی که تحت سلطه یک دیکتاتور دیوانه است بازیابی کنند.

Inception

برند علمی تخیلی کریستوفر نولان او را به یکی از هیجان انگیز‌ترین کارگردانان جهان تبدیل کرده است و فیلم پرفروش Inception ممکن است بهترین اثر او تا به امروز باشد. این فیلم ترکیبی پر از دیوانگی و اکشن کاملاً مفهومی با استفاده از تنظیمات و ترفندهایی است که تاکنون دیده نشده است.

سرآغاز یا تلقین با ایده یک فیلم سرقتی مبتنی بر رویا، بی‌وقفه ابداعی است. تنظیم فیلم در درجه اول در ضمیر ناخودآگاه یک مرد به نولان اختیار تام می‌دهد تا دقیقاً همان کاری را که می‌خواهد انجام دهد، خواه این کار شامل خرد شدن بلوک های شهر، یا آسمان خراش هایی باشد که در زوایای دیوانه واری تا می‌شوند، یا در جسورانه ترین صحنه فیلم، سکانس مبارزه ای جذاب در راهرو است که به صورت چرخشی انجام می‌شود.

فیلم مملو از ستارگان درجه یک بازیگری چون تام هاردی، دیکاپریو، مورفی و جوزف گوردون لویت و خیل عظیم دیگری از بازیگران است. (سقوط اصلی نولان به عنوان یک فیلمساز تمایل به جدی گرفتن خودش است – چیزی که در اینجا از آن اجتناب می‌کند) نکته مهم این است که Inception یک انفجار از ایده های جالب است، حالا مهم نیست که اثر بازسازی یا اقتباس کمیک باشد یا یک نسخه اورجینال سینمایی.

بیشتر بخوانید:

• ۱۰ فیلم برتر زامبی‌ محور کمدی که نباید از دست بدهید
• نقد فیلم Falling – دیدار مجدد پدر روانی با پسر آشفته
• بهترین فیلم‌های اکشن بین‌المللی یک دهه اخیر کدام است؟
• با بهترین فیلمهای اکشن سال 2019 آشنا شوید
• رتبه بندی بهترین سکانس‌های اکشن سری جان ویک
• مأموریت غیرممکن در فضا؛ آیا فیلم تام کروز و ناسا بدون صحنه‌های اکشن است؟