نیروهای ویژه یا همان کماندوها که به «کلاه سبزها» نیز معروف هستند، چه در نیروی دریایی یا زمینی، چه پلیس و یا غیره، همیشه جایگاه ویژهای در «سینمای اکشن مردانه» داشتهاند. تصور کنید شما در سینما نشستهاید و پاپ کورن خود را میخورید و البته همزمان آرزو میکنید که اِی کاش یکی از این ابرمردهای جذاب بودید؛ اما به احتمال زیاد شما چنین فردی نیستید. چرا که این افراد فقط سربازان قدیمی یا آموزش دیده معمولی نیستند، بلکه بهترینها در زمینه کاری خود هستند. مانند ساعت سوئیسی کار میکنند، در عجیبترین شرایط عملیات انجام میدهند و مأموریتهای جهنمی را به بهترین شکل ممگن به پایان میرسانند. آنها از نجات دنیا لذت میبرند و چون از دید عموم مخفی هستند این کار را برای افتخار انجام میدهند نه برای دیده شدن.

باید توجه داشت تیمهای نیروهای ویژه یا کماندویی بهترین چیزی هستند که هر نظامی برای ارائه دارد. آنها همچنین در فیلمهای جنگی بیشترین توجه را به خود جلب میکنند به این دلیل ساده که بهترین ماموریتها را در جنگ به دست میآورند. فیلمهایی که با محوریت کماندوها یا از اساس نیروهای ویژه ساخته شدهاند، عمدتاً برای سینمای اکشن هالیوود هستند و قهرمانهای عضلانی، انفجارهای زیاد و به طور کلی ساختار کلیشهای و یکسان دارند. حال ما در این مطلب از ویجیاتو قصد داریم بهترین فیلم های کماندویی که باید تماشا کنید را به شما معرفی کنیم.
کلاهسبزها | The Green Berets

علیرغم اینکه «کلاهسبزها» ضعیفترین عنوان در لیست است، اما هیچ فهرستی از بهترین فیلم های کماندویی بدون حضور فیلم کلاسیک «جان وین» کامل نمیشود و همچنان به مخاطبان الهام میبخشد تا مسیر کمتر دیده شده از نیروهای ویژه در سینمای کلاسیک هالیوود را دنبال کنند. داستان فیلم کلاه سبزها در اوج جنگ ویتنام جریان دارد و اگر نگوییم این اثر چیزی جز یک سلام پروپاگاندایی به واحد زبده ارتش آمریکا است، دروغ گفتهایم. اما با وجود همه ظرافت و دستور کار آشکارا سیاسی، فیلم The Green Berets یک اثر سرگرمکننده در مورد سربازان غیر متعارف آمریکایی است که بیش از 50 سال قبل از در هالیوود منتشر شد. اثری که واقع گرایی را با سرگرمی مبادله میکند.
کماندو | Commando

از مونتاژ آغازین فیلم با حضور آرنولد شوارتزنگر که به طور معمولی درخت غول پیکری را بر روی شانههایش حمل میکند و صدای شیرین و ترکیبی طبل، ساکسیفون و موسیقی الکترونیک جیمز هورنر، مشخص است که تصویر کماندو از یک کلاه سبز سابق آمریکایی چیزی جز چکیده خالص سینمای هالیوود در دهه 1980 نیست؛ یعنی همان قهرمان آمریکایی که مصداق ارتش یک نفره است. به طور کلی وقتی نوبت به معرفی یکی از پرچمداران آثار اکشن دهه 80 میلادی میرسد، نمیتوانید خیلی بهتر از فیلم کماندو را پیدا کنید.
شخصیت خیالی سرهنگ جان ماتریکس با بازی آرنولد، در طول این فیلم تمام ویژگیهای بارز یک کماندو شاخص را از خود نشان میدهد. اما چرا؟ چون او با یک «M60» به راحتی به دشمنان خود شلیک میکند که هرگز مهماتش تمام نمیشود، سپس با یک M16 تمام اتوماتیک مانند یک تپانچه ساده شلیک میکند، و فقط به یک باغ گل رز نیاز دارد تا دیواری از گلولههای دشمن را متوقف کند. این فیلم سینمایی کماندویی ماموریت ماتریکس را در سفری برای نجات آلیسا میلانو (دخترش) از دست یک دیکتاتور خشمگین آمریکای جنوبی دنبال میکند. کماندو یک چیز را کاملاً روشن کرد: وقتی هالیوود به شوارتزنگر گفت که او هرگز به عنوان یک ستاره سینما موفق نخواهد شد، آنها دروغ گفتند.
پستفطرتهای لعنتی | Inglourious Basterds

در سال 2009 میلادی کوئنتین تارانتینو فیلم «Inglourious Basterds» را ساخت؛ اما او در مسیر تولید این اثر راهی بسیار متفاوت از فیلم های جنگ جهانی معمولی را در پیش گرفت. در واقع تارانتینو به جای به تصویر کشیدن یک نبرد در میدان جنگ، فیلمی شِبه کماندویی را در پشت صحنه جنگ جهانی دوم به تصویر کشید. ما در این فیلم شاهد یک جوخه ویژه هستیم که متشکل از چند انسان شکارچی از ملل مختلف است. این گروه که به طور رسمی به عنوان اولین نیروی خدمات ویژه شناخته میشود، در طول جنگ جهانی دوم در جزایر آلوتی، ایتالیا و فرانسه جنگیدند.
اما چیزی که این تیم ویژه یا جوخه را بسیار عالی جلوه میدهد این است که آنها کاری را میکنند که حتی سربازان در زندگی واقعی قادر به انجام آن نبودند: آنها آدولف هیتلر را کشتند. در واقع این جوخه با نیروی ترکیبی شکارچیان نازی شامل ستوان الدو راین و ماموران مخفی انگلیس و فرانسه، رهبر حزب نازی را در خشنترین شکل ممکن در فیلم سینمای جنگی تاراتینو سرنگون کردند. تیم کماندوهای تارانتینو که تماماً یهودی هستند، توسط ستوان آلدو راین، با نام مستعار آپاچی رهبری میشوند که از هر یک از اعضای واحد خود 100 پوست جدا شده از سر نازیها میخواهد.
این یک نگاه عالی به سربازان غیر متعارف در جنگی است که در آن خشم و خشونت بر بیشتر سرگرمیهای اطراف شخصیتها تسلط دارد. و به شیوه واقعی تارانتینویی، این فیلم همچنین یکی از به یاد ماندنیترین تیراندازیهای تاریخ سینما را به مخاطبان ارائه میکند.
غارتگر | Predator

دو سال بعد از تولید و نمایش فیلم کماندو، شوارتزنگر دوباره در نقش یک کلاه سبز در فیلم اکشن و ترسناک غارتگر بازی کرد. شوارتزنگر در این فیلم نقش داچ، کهنه سرباز آمریکایی در جنگ ویتنام و سرگرد نیروهای ویژه را بازی میکند، که تیمی از سربازان نخبه را گرد هم میآورد که سیگار خود را پاره میکنند و تنباکو آن را میجوند در حالی که خطرناک ترین بیگانه نامرئی هالیوود نیز در تعقیب و شکار آنها است. به طور کلی Predator فیلم دیگری است که با ایده کلاسیک دهه 80 میلادی ساخته شده است که سلاحهای خودکار بیشتر مساوی است با فیلم بهتر و برتر. بدون شک غارتگر یکی از بهترین فیلم های جنگی کماندویی است که باید تماشا کنید.
دوازده مرد خبیث | The Dirty Dozen

فیلم «دوازده مرد خبیث» محصول ۱۹۶۷ میلادی یک فیلم جنگی با محوریت نیروهای ویژه غیر متعارف در مورد سربازانی نیست که برای کشور خود میجنگند، بلکه این اثر فیلمی درباره مردانی است که در طول جنگ جهانی دوم توسط دولت به ماموریت انتحاری اعزام شدند. این فیلم به وضوح یکی از منابع ارجاعی «جوخه خودکشی» ساخته جیمز گان است. داستان این اثر بدین شرح است که: در جنگ جهانی دوم، یک افسر امریکایی مستقر در انگلستان، مأموریت میگیرد که با استفاده از دوازده سرباز محکوم (به دلیل قتل، تجاوز یا دزدی)، قصری در فرانسهٔ اشغال شده (محل گرد آمدن تعدادی از امرای ارتش آلمان) را منفجر کند.
بدون تردید این یکی از بهترین جوخههای جنگی کماندویی در تاریخ سینما است زیرا برخی از بهترین ستارههای سرسخت اواخر دهه 1960 میلادی را در خود دارد. دونالد ساترلند، جیم براون، چارلز برانسون، تلی ساوالاس و جان کاساوتس برای یک تیم قدرتمند ساخته شدهاند که چندان به یکدیگر اهمیت نمیدهند، اما مجبورند برای شانس زنده ماندن با یکدیگر کار کنند.
سی دقیقه پس از نیمهشب | Zero Dark Thirty

فیلم Zero Dark Thirty بر اساس داستانی واقعی پیرامون نیروهای ویژه ایالات متحده در جستجوی طولانی مدت اسامه بن لادن و تیم نظامی است که برای تکمیل ماموریت وارد افغانستان شدهاند. این فیلم داستان کلی شکار و پیدا کردن بن لادن را با حضور جسیکا چستین به عنوان تحلیلگر اطلاعات سیا، مایا هریس و تلاشهای او برای یافتن بن لادن دنبال میکند. این فیلم شامل یکی از بهترین جوخههای جنگی و سینمایی بود زیرا نشان میداد که چگونه این سربازان اطلاعات را جمع آوری کرده و استراتژی خود را برای به دست آوردن هدف خود توسعه دادهاند. در حالی که فیلم بیشتر اقدامات نظامی را به تصویر میکشد، اما این تمرکز فیلم بر تلاشهای خستگی ناپذیر مایا و تیمش برای ردیابی رهبر القاعده با استفاده از نظارت و مصاحبه با مطلعان احتمالی است که آن را جذابتر کرده است.
بیمصرفها | The Expendables

فیلم اکشن «بیمصرفها» اثری سراسر حادثه است که ایده آن توسط سیلوستر استالونه نوشته و سپس توسط خود او تولید شد. این فیلم شامل ستارگان متعدد سینمای اکشن است که هر کدام در دورهای سوپر استار آثار حادثهای بودهاند. این فیلم درون خودش اسامی مانند سیلوستر استالونه، آرنولد شوارتزنگر، بروس ویلیس، دولف لاندرگان، جیسون استاتهام و جت لی را داشت که همه با هم در راستای انجام ماموریتهای خطرناک کار میکردند.
این جوخه کماندویی در رده فیلمهای جنگی و اکشن یکی از بهترینهای تاریخ بود زیرا تعدادی از بهترین ستارههای اکشن دهه 80 میلادی را جمع آوری کرد تا همه ویژگیهایی را که در ابتدا آنها را محبوب کرده بود به نمایش بگذارند. این فیلم سینمایی کماندویی با جذابیت استالونه، تسلط جت لی بر هنرهای رزمی و شوخ طبعی بریتانیایی استاتهام، از قدرت این ستارههای بینالمللی به گونهای برای سرگرمی بیشتر تماشاگران استفاده کرد که فرنچایز محبوب The Expendables را تا به امروز حفظ کرده است.
شکار | The Hunted

فیلم شکار ساخته کارگردان افسانهای سینمای آمریکا یعنی ویلیام فریدکین، یکی از آثار کماندویی متفاوت سینمای هالیوود است که به انتقام و افسارگسیختگی روانی این نیروهای ویژه میپردازد. داستان این فیلم بدین شکل است که «آرون هالام» (دل تورو) یکی از قابلترین کماندوهای ارتش امریکا، سالها پس از سوء قصد موفقش به جان یکی از جنگ سالاران صرب در «کوسوو»ی اواخر دهه ی 1990 میلادی گرفتار خاطرات وحشتناکی از ویرانی و مرگ است. او که به جنگلهای شمال غرب امریکا پناه آورده، شکارچیانی را که قدم در قلمرویش گذاشتهاند، میکشد. بنابراین، مأموران FBI نیز برای دستگیری او چارهای نمیبینند جز این که از استاد سابقش، «ل.ت. بانم» (تامی لی جونز) برای شکار او کمک بگیرند.
یگان ویژه | SWAT

یک دلال مواد مخدر بزرگ که زندانی شده است، جایزه ای ۱۰۰ میلیون دلاری تعیین میکند، برای هر کسی که او را از زندان آزاد کند. اکنون تنها تیم ویژه پلیس، با سلاحها و تاکتیکهای منحصر به فرد است که میتواند جلوی این اتفاق را بگیرد. فیلم SWAT از نظر فنی بازسازی یک سریال تلویزیونی است، اما این اثر سینمایی پر اکشن در مورد نیروی پلیس نخبه لسآنجلس است که در نوع خود یک فیلم بسیار لذت بخش و تماشایی است. این فیلم با چند بازیگر جذاب، اکشن قابل قبول و فیلمنامهای معمولی، بیشتر کارهای خود را به درستی انجام میدهد و همین باعث میشود بخواهید آن را به لیست فیلم های کماندویی که باید تماشا کرد، اضافه کنید.
نیروی دلتا | Delta Force

یک هواپیمای بزرگ در مسیر آتن به رم و نیویورک توسط تروریستها ربوده میشود. آنها از خلبان درخواست میکنند که به سمت مکان مشخصی که آنها میخواهند پرواز کند. اما این گروه نمیدانند که تیمی تشکیل شده از کماندوها به فرماندهی سرگرد «مک کوی» و کلنل «آلکساندر» مسئول رویارویی با آنها هستند. اکنون میدانم که پس از این خلاصه داستان به چه چیزی فکر میکنید؛ احتمالا با خود میگویید فیلم دلتا فورس یکی از زبالههای قدیمی دهه 80 میلادی با بازی چاک نوریس است، و شما کاملاً در اشتباه نیستید. با این حال، از میان تعداد انگشت شماری فیلمهای رزمی کماندویی ساخته شده، این تنها فیلمی است که الف) حداقل تا حدودی مشهور و ب) در واقع سینمای سرگرمکننده است. چاک نوریس میتواند به هر نیروی ویژهای در این سیاره لگد بزند، زیرا او یک کماندو عالی است.
اولین خون | First Blood

اولین خون شاید تیرهترین فیلم سینمایی کماندویی تاریخ سینما پیرامون یک سرباز با تواناییهای ویژه چون جان رمبو باشد. ممکن است دنبالههای این اثر به آثاری ناتوان تبدیل شده باشند، اما First Blood کماکان به طرز شگفتآوری متفکرانه است. یک طوفان آسیب پذیر برهنه که در آن تناقضات وحشتناک و رقت انگیز یک نیروی ویژه آمریکایی چون جان رمبو آشکار میشود. مطمئناً اکشن فوقالعادهای در این فیلم هیجانی وجود دارد، اما خود اثر همچنین به عنوان تفسیر جالبی درباره جنگ ویتنام عمل میکند، موضوعی رایج در میان فیلمهای اکشن دهه 80 میلادی. اولین خون نشان میدهد که گاهی اوقات سادگی جواب میدهد. داستان سر راست است و فیلم همچنان میتواند مضامین خود را ارائه دهد و در عین حال سکانسهای اکشن فوقالعادهای دارد.
سرعت | Speed

نیروهای ویژه پلیس نیز همیشه یک سوژه خوب برای آثار کماندویی هستند. به همین منظور فیلم سرعت نیز در لیست بهترین فیلم های کماندویی قرار میگیرد. به این خلاصه داستان توجه کنید: هنگامی که یک اتوبوس از سرعت 50 مایل در ساعت بالاتر میرود، یک بمب در آن مسلح میشود. اگر سرعت به زیر 50 برسد، همان بمب منفجر میشود. اگر شما بودید چه کار میکردید؟! احتمالا تنها دعا ابزار شما بود. اما اگر جک تراون (کیانو ریوز) یک افسر ویژه LAPD با چنین سوژهای روبرو شود، خیلی فوری ماشین یک غیرنظامی را «قرض» گرفته و به وسیله نقلیه در حال حرکت در بزرگراه میپرید و مطمئن میشد که 13 مسافر داخل اتوبوس زنده و سالم از ماشین بیرون بیایند.
سرعت به کارگردانی یان دی بونت از آن دسته فیلمهایی است که روی کاغذ بسیار احمقانه به نظر میرسد، اما زمانی که پا را روی گاز کامل نگه دارید و ستارههای سینمایی مناسب را درون قصه قرار دهید، به نوعی همین ماجرای به ظاهر احمقانه نیز کاملاً کار میکند. به طور کلی سرعت عملاً تعریف یک فیلم پاپ کورنی است. این اثر یک فرض ساده را میگیرد و آن را تا اوج تقویت میکند. اجرای عالی ساندرا بولاک و کیانو ریوز نیز به آن کمک ویژهای میکند.
یورش | The Raid

فیلم های اکشن خیلی کم بر اساس داستانهای پیچیده ساخته میشوند زیرا در واقع نیازی به آن نیست. بیننده معمول سینمای اکشنِ سنتی از فیلمساز میخواهد فقط به سراغ اکشن برود. بنابراین گرث ایوانز با حضور در سینمای اندونزی فیلمی اکشن به نام یورش را با همین شرایط تولید کرد. اما این اثر او در اوج سادگی یک خون تازه به این ژانر وارد کرد. صحنههای اکشن و نبردهای تن به تن در فیلم The Raid: Redemption پس از ده سال همچنان جزو بهترین فیلم های هیجان انگیز تاریخ سینما است (مخصوصا آن صحنه مبارزه میان راما، اندی و مد داگ).
داستان این فیلم سینمایی اکشن درباره یک گروه پلیس ویژه با خصوصیات کماندویی است که باید خود را به بالاترین طبقه یک ساختمان بلند برساند، جایی که رییس و سرکرده خلافکاران حضور دارد. به همین سادگی! این فیلم اکشن با حضور ستارگان سینمای اندونزی مثل ایکو اویس، یایان روهیان، جو تسلیم، دونی آلامشیاه و ری ساهتاپی دارای صحنههای مبارزهای و اکشن جانانهای است که واقعا نباید از دست بدهید.
تحت محاصره | Under Siege

گروهی تروریست به ناو جنگی یواساس میزوری حمله میبرند تا تجهیزات اتمی کشتی را به یک دولت خارجی بفروشند. اما آشپز کشتی، «کیسی ریباک» (سیگال) که کاماندوی سابق نیروی دریایی است به مقابله با آنان میپردازد. تحت محاصره احتمالاً مشهورترین فیلم اکشن استیون سیگال و بدون شک بهترین فیلم او است. سیگال در این فیلم سینمایی کماندویی نقش کیسی ری بک، یک سرآشپز سرنشین کشتی جنگی را بازی میکند. این فیلم ترکیبی خوب از صحنههای اکشن دیوانهوار، کشتارهای بی رحمانه و شوخ طبعی است که برخی از آنها به لطف تعاملات استیون سیگال با شخصیتهای اطرافش شکل گرفتهاند.
رنجر | Ranger

جمشید هاشم پور، ستاره سینمای دهه ۶۰ و ۷۰ زمانی که سینمای ایران هنوز به درامهای آپارتمانی محدود نمیشد و فیلمهای اکشن محبوبیت زیادی در میان علاقمندان به سینما داشت، سالهای درخشش بیچون و چرای خود را میگذراند. بازیگری که با وجود بازی در ژانرهای مختلف نامش همیشه بهعنوان ستارهی بیبدیل فیلمهای اکشن در تاریخ سینمای ایران ماندگار خواهد بود. بر همین اساس و برای ادای احترام به این بازیگر و البته سینمای اکشن ایران، آخرین عنوان لیست بهترین فیلم های جنگی کماندویی را به یکی از بهترین فیلم های جنگی ایران با نام رنجر با بازی جمشید هاشم پور اختصاص میدهیم.
رنجر مرتضی، رزمنده کماندوی ایرانی، در پی یک درگیری شدید با نیروهای عراقی در جنگلی واقع در عراق، به اسارت آنها درمیآید. اما او پس از فرار از اردوگاه باید با استفاده از تواناییهای وژه خود اطلاعات مهمی را به نیروهای ایرانی برساند. فیلم رنجر به کارگردانی احمد مرادپور در سال ۱۳۷۸ ساخته شده است. بهترین فیلم هیجانی ایرانی این لیست با نمایش یک روایت حماسی در پسزمینه دفاع مقدس، به نیروهای ویژه ارتش جمهوری اسلامی ادای احترام میکند. در این اثر سینمایی جمشید هاشم پور، جمشید شاه محمدی، فخرالدین صدیق شریف، آرش تاج تهرانی، یوسف مرادیان و محمود مقامی به هنرمندی پرداختهاند.