ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

پیش بینی پایان مجموعه بازی تاج و تخت

مجموعه بازی تاج‌ و تخت شبکه اچ بی او به‌ پایان خود نزدیک می‌شود اما پس از اپیزود پنجم و یکی مانده به آخر «ناقوس‌ها» که بسیاری از خطوط داستانی جانبی حل‌نشده را به‌پایان رساند، ...

نگار درستکارفر
نوشته شده توسط نگار درستکارفر | ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ | ۲۰:۳۰

مجموعه بازی تاج‌ و تخت شبکه اچ بی او به‌ پایان خود نزدیک می‌شود اما پس از اپیزود پنجم و یکی مانده به آخر «ناقوس‌ها» که بسیاری از خطوط داستانی جانبی حل‌نشده را به‌پایان رساند، سرنوشت نهایی بسیاری از شخصیت‌های اصلی هنوز مشخص نشده است. بااین‌حال، پیش‌بینی سرنوشت پیش روی آن‌ها با توجه به وقایعی که تاکنون رخ‌داده امکان‌پذیر است. بیایید ببینیم پایان بازی تاج و تخت چه خواهد شد؛ با ویجیاتو همراه باشید.

رویارویی برادران کلگین بالاخره صورت گرفت و تمام شد و هردو برادر سندور و گرگور کلگین در آتش سوختند (مگر اینکه کوه از خاکستر زنده برخیزد). مشابه این موضوع را در سرنوشت دوقلوهای لنیستر سرسی و جیمی شاهد بودیم که هر دوی آن‌ها نیز نه عنوان دشمن بلکه عشاق، درکنارهم مردند. از سوی دیگر وریس خائن با آتش اژدها به دستور دنریس اعدام شد و یورون گریجوی به طرز قابل پیش‌بینی با نیشخندی بر چهره به آغوش سیاه مرگ رفت. همچنین دیگر به خدمات کایبرن نیازی نیست (و بیایید درباره هری استریکلند بی‌اهمیت هم حرفی نزنیم.)

لحظه کلیدی «ناقوس‌ها» وقتی شروع شد که دنریس تارگرین ناقوس‌های تسلیم که درباره‌اش به او گفته بودند را نادیده گرفت و با دروگون مانند بلایی جانکاه بر سر بارانداز پادشاه هوار شد. او هزاران نفر مردم بی‌گناه را کشت و همه را با تبدیل‌ شدن به ملکه دیوانه به وحشت انداخت (با این چرخش او میراث پدر خود به‌عنوان شاه دیوانه را منعکس کرد). با این تفاسیر امکان ندارد که قسمت پایانی بازی تاج‌وتخت مملو از خون‌ریزی و تراژدی نباشد. در ادامه پیش‌بینی ما برای پایان بازی تاج‌ و تخت را بخوانید:

تیریون به دنریس خیانت می‌کند

پایان بازی تاج و تخت

فصل هشتم بازی تاج‌ و تخت به‌صورت مداوم اشاراتی داشته است که تیریون به دنریس خیانت می‌کند و اکنون این امر اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌آید. حتی ملکه خود از آن آگاه است و تیریون را در آخرین اپیزود پخش‌شده تهدید می‌کند. هنگامی‌که وی با وریس درباره توانایی‌های فرمانروایی دنریس و جان با وریس صحبت می‌کند، رفتار منفعل-تهاجمی او نشان داد که هنوز آماده تغییر جبهه و وفاداری خود نیست.

قتل‌عام بارانداز پادشاه به‌دست دنریس همه‌چیز را عوض می‌کند. تیریون مکرراً به دنریس علیه حمله‌ای که به شهر و مردمش آسیب بزند مشاوره داده بود اما او از روی خشم به خاطر وقایع اخیر دست به این کار زد. در این جای کار مشخص‌شده است که او دیگری کلیسی که تیریون تصور می‌کرد نیست. همچنین مرگ جیمی و سرسی براثر حمله  او به بارانداز نیز به وضعیت کمکی نمی‌کند؛ موضوعی که تیریون پیش‌بینی کرده بود اما بازهم برای او شوکه کننده خواهد بود.

حال که دنریس به ملکه دیوانه بدل شده، تیریون قطعاً دست‌به‌کار می‌شود. چه از راه معاملات پشت پرده و چه از طریق روشی دیگر نینرنگ بیشتر. فصل هشتم بازی تاج‌ و تخت نشان داد که تیریون بارها و بارها شکست‌خورده است اما همچنین نشان داد که در بازسازی روابط موفق عمل کرده است. الان هم وقت آن است که از تمامی این روابطش به طرز جانانه‌ای استفاده کند.

آریای بی چهره دنریس را در بارانداز پادشاه می‌کشد

پایان بازی تاج و تخت

فصل هشتم بازی تاج‌ و تخت به‌ صورت تدریجی بر روی انسانیت و بلوغ آریا تأکید کرده است. او موفق شد روابط خود را با اتکا به اعتقادات خود حفظ کند: او شریف است اما به‌شدت صادق و رک. یک شب را با گندری گذراند و سپس شاه شب را کشت و بااینکه از کشتن سرسی دست کشید، ملکه دیگری را به‌جای او در لیست خودیافت.

با توجه به شخصیت آریا (یک قاتل) و رزومه‌اش (شاه شب)، او شخصیت مناسبی برای به زیر کشیدن دنریس است. حضور اسب سفید در اپیزود ناقوس‌ها به نظر می‌آید هدف آریا را به‌صورت سمبلیک نشان دهد، این اسب سپید رنگ هم اشاره‌ای به اسبی که دروگو به دنی در روز ازدواجشان داد و همچنین به تصویر کشیدن بخشی از انجیل (در مکاشفه یوحنا، مرگ سوار اسب سفید می‌شود) است.

سؤال اصلی این است که آریا چطور این کار را می‌کند؟ اگر کمی تاملی کنید می‌بینید که شاید پیش‌تر در سریال اشاراتی به چگونگی این عمل شده باشد. در فصل اول مجموعه، آریا از سایه به اعدام پدرش در بارانداز شاه نگاه می‌کند. در تریلر فصل هشتم نیز  هنگامی‌ که دنریس به جمعیت نگاه می‌کند آریا نیز به شکل مشابه باز هم در جمعیت حضور دارد. اعدام در ملأعام یا حمله در ملأعام توسط آریا به دنریس، حلقه داستان مرگ ند استارک و تغییر آریا را تکمیل می‌کند.

جان هویت واقعی خود را فاش می‌کند و با اکراه تخت آهنین را می‌پذیرد

پایان بازی تاج و تخت

پیش از اعدامش، وریس را می‌بینیم که نامه‌هایی با مضمون اعلام جان به‌عنوان وارث حقیقی تخت آهنین می‌نویسد. مشخص نیست که وریس چند نامه نوشت و آن‌ها را به چه کسانی فرستاد اما تنها یک زمزمه به‌جا می‌تواند زنجیره وقایعی را رقم بزند که در قسمت پایانی مجموعه، جان را وادار به افشای هویت خود به‌عنوان یک تارگرین کند. ادعای تخت آهنین خط داستانی شخصیت او را تکمیل می‌کند؛ از حرامزاده استارکی تا پادشاه تارگرینی، باوجود اکراه او در طول این راه.

همان‌طور که به تبدیل دنریس به ملکه دیوانه و خیانت تیریون در پی آن در فصل هشتم مجموعه بازی تاج‌وتخت اشاره‌شده بود، به عدم علاقه جان به سلطنت نیز اشاره شد و او را می‌بینیم که دائما در پاسخ به‌پیش کشیده شدن بحث سلطنت می‌گوید «من تخت را نمی‌خواهم». اما به‌جز دنی، او تنها بازمانده این خط خونی است و چاره دیگری ندارد. همان‌طور که جان به مرگ و بازگشت به زندگی مجدد خود فکر می‌کند، به تخت آهنین نشستن او پایانی برای مجموعه‌ای از رویدادهای زندگی‌اش رقم می‌زند که تا پیش از آن قابل‌درک نبود.

تجزیه هفت پادشاهی

پایان بازی تاج و تخت

طبیعتاً به پادشاهی رسیدن یک تارگرین بر روی تخت آهنین به مذاق تمامی ساکنین وستروس خوش نخواهد آمد. در تمامی بحث‌ها درباره فرمانروایی هیچ اشاره‌ای به هفت پادشاهی نشده است، بالأخص منطقه شمال. به‌خصوص که سانسا در ساعات پایانی این فصل حضور پررنگی نداشته است اما خب ممکن است این روند تغییر کند!

برای شاه شدن، به نظر می‌آید که جان شخصا تارگرین ها را به مردم خودش ترجیح می‌دهد که این ترجیح دادن هم برای بار اول نیست که رخ می‌دهد. اگر خاطرتان باشد در فصل ششم بازی تاج‌ و تخت جان عنوان شاه شمال را دریافت کرد اما آن را در پی به‌دست آوردن اتحاد دنریس در جنگ بزرگ کنار گذاشت. واکنش لردهای شمالی مثبت نبود و این بار هم بدتر خواهد شد. و جان به دلایل دیگری ممکن است وارد درگیری و جدل شود: تارگرین ها با دیوانگی و قتل قرینه هستند و علی‌رغم توانایی‌های قدرتمند فرمانروایی جان، وی تاریخچه طویلی از شکل دادن اتحادهای سؤال برانگیز دارد.

درنتیجه، تجزیه در هفت پادشاهی، تغییری غیرقابل‌بازگشت در سیاست وستروسی، غیرقابل‌اجتناب به نظر می‌آید. در حقیقت وقتی جیمی و سرسی به دنبال راه فراری از قلعه سرخ می‌گشتند، شکستگی واضحی در نقشه روی زمین وستروس ایجاد شد که ممکن است حکایت از این تجزیه احتمالی داشته باشد.

در حین رخ دادن این وقایع، سانسا قطعاً به‌عنوان کاندیدای ملکه راستین شمال پیش خواهد آمد. فصل هشتم بازی تاج‌وتخت سانسا را به‌عنوان رهبری دوراندیش که حتی کوچک‌ترین جزئیات؛ مثل آذوقه بندی در طی جنگ را مدنظر دارد، ترسیم کرده است. پس از نبرد وینترفل او از دنریس می‌خواهد که پیش ازآن‌که دوباره وارد جنگی دیگر شود به سربازان اندکی فرصت استراحت بدهد. سانسا تصویر بزرگ‌تر را می‌بیند و درک می‌کند که می‌توان این خصوصیت را در تمایل او به فاش کردن هویت واقعی جان به تیریون دید.

تیریون و برن پیشنهاد سیستم حکومتی جدیدی را می‌دهند

پایان بازی تاج و تخت

در اپیزود دوم فصل هشت (شوالیه هفت‌پادشاهی) تیریون از برن می‌خواهد که از سفر خود برایش شرح دهد. این سکانس لحظه گذرایی به نظر می‌آید و در حال حاضر تأثیری در داستان نداشته است. ما هر دو شخصیت را به سیطره‌شان به علم و دانش می‌شناسیم: تیریون به تحصیلات و واقعیت علاقه دارد و برن می‌تواند همه‌چیز را به‌عنوان زاغ سه چشم ببیند. بااینکه تیریون شاید نمی‌دانسته که از جنگ بزرگ جان سالم به درمی‌برد- این لحظه خود توسط مرگ زیر سایه رفته- او شاید الآن اطلاعات تاریخی ارزشمندی آموخته باشد.

با بر تحت نشستن جان و تجزیه احتمالی در وستروس، تیریون می‌تواند از دانش اجتماعی سیاسی خود استفاده کرده و پیشنهاد یک سیستم جدید حکومتی را بدهد. به‌عنوان زاغ سه چشم برن توانایی این را دارد که تعادلی در قلمرو ایجاد کند و در کنار او، تیریون با استفاده از مذاکره و مصالحه مردم را خشنود نگه دارد.

سمول تارلی نغمه یخ و آتش را می‌نویسد

پایان بازی تاج و تخت

در انتها، با برقراری سیستم جدید حکومتی، یک نفر باید وقایع رسمی تاریخی را درباره وستروس قدیم بنویسد. چه پایانی بهتر از نوشته شدن نغمه یخ و آتش به‌دست سمول تارلی برای پایان بازی تاج‌ و تخت وجود دارد؟ ایده آن‌که داستانی که برای ما تعریف می‌شود در بطن دنیای داستان نوشته‌شده ریشه در داستان ارباب حلقه‌ها دارد و در طی حضور سم در سیتادل به آن اشاراتی شد. این پایان، سرانجام شایسته‌ای برای بازی تاج‌ و تخت خواهد بود تا تکلیف همه رویدادهای ناتمام را مشخص کند و خطی پایانی برای این دوره (تخیلی) تاریخی شود.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی