اگر به اصطلاح خودمان کارتون باز باشید حتما نام شبکه Nickelodeon را شنیدهاید و با Nicktoonsهای این شبکه (سریالهای اختصاصی و تولید شده توسط خود شبکه) آشنایی لازم را دارید. این شبکه تلویزیونی که نزدیک به ۱۰۰ میلیون تماشاگر فقط در خاک آمریکا دارد سازنده برخی از آثار دوران کودکی ما بوده که مهمترین و شناخته شدهترین آنها برای ما ایرانیان باب اسفنجی و آواتار و سری سال ۲۰۱۲ لاکپشتهای نینجا هستند. در بازی Nickelodeon Kart Racers 2: Grand Prix قرار است با بیشتر کاراکترهای دنیای سریالهای این شبکه در یک مسابقه ماشین سواری به رقابت بپردازیم!
نمیدانم دو سال پیش فرصت کردید سری به بازی Nickelodeon Kart Racers بزنید و یا در هیاهوی بازیهای سال ۲۰۱۸ آن را از دست دادید، میخواهم بگویم ضرری نکردید که تجربه بازی را به دست نیاورید چرا که با یکی از ضعیفترین بازیهای کارتینگی عمرتان روبرو بودید. بازی به هیچ وجه در برابر رقبای خود حرفی برای گفتن نداشت و یک اثر قدیمی و کهنه از همه لحاظ به نظر میرسید.
تیم سازنده بازی که تقریبا تیمی گمنام به شمار میرود (Bamtang Games) بیشتر روی بازیهای مستقل آنلاین کار کرده و شاید بتوان گفت که این سری بزرگترین سری ساخته شده توسط آنهاست. همین تیم دو سال پس از عرضه بازی ضعیفشان دوباره گردهم آمدند و با درس گرفنت از اشتباهات گذشته خود سعی کردند عنوانی بیشتر در خور گیمرها بسازند. نتیجه کار چه شده؟ چند پله موفقیت و البته بازمانده از رسیدن به اوج.
در واقع میتوان گفت حالا با یک بازی متوسط رو به بالا روبرو هستیم که در غیاب رقبای جدید خود حرفهایی برای گفتن دارد و میتواند حسن ختامی مناسب برای بازیهای کارتینگ نسل کنونی باشد. یک بازی که پر از شخصیتهای آشناست و هسته گیمپلی آن شبیه به دیگر بازیهای کارتینگ است و کمی خلاقیت نیز در آن به کار رفته تا بازی به منجلابی که عنوان قبلی در آن گیر کرده بود، آغشته نشود.
Nickelodeon Kart Racers 2: Grand Prix از انیمیشنهای زیادی مهمان دعوت کرده که بسیاری از آنها به یمن شبکه اینترنت و برنامههای دوبله شده توسط صدا و سیما و سایر استودیوهای دوبلاژ، برای ما مخاطبین ایرانی نیز آشنا هستند. کاراکترهایی از انیمیشنهای باب اسنفجی، لاکپشتهای نینجا، آواتار، افسانه کورا، راگرتها (به اسم شیطونها و در برخی مواقع وروجکها از تلویزیون پخش میشد)، هی آرنولد، گربه سگ برخی از این موارد هستند.
البته شخصیتها به همین آثار بسنده نمیشود و از انیمیشنهای دیگری نیز کاراکترهایی برای حضور در بازی آورده شده که کمتر برای ما شناخته شده هستند. مانند رن و استیمپی، زندگی مدرن روکو، دنی فانتوم، اینویدر زیم و… شخصیتهای فرعی زیادی نیز در بازی حضور دارند که الزاما قابل بازی نیستند و نقش دیگری را در گیم پلی ایفا میکنند و آنها نیز چهرههای آشنایی از انیمیشنهای متفاوت به حساب میآیند و معمولا شخصیتهای فرعی اما محبوب آنها را تشکیل میدهند.
تا اینجا دیدیم که بازی از حیث تنوع شخصیت بسیار خوب عمل کرده و دست پر به میدان آمده، اما این همان حادثه ای بود که گریبانگیر بازی قبلی هم شد و سازندگان به خیال داشتن لایسنس این کاراکترهای محبوب، روی هسته گیمپلی بازی خود کار نکردند و آن را به امان خدا رها کردند و به یک کپی پیست ساده از سایر رقبا بسنده کردند.
گیمپلی بازی دستخوش تغییراتی جدی شده و این موضوع از همان ابتدای امر و در حین انتخاب کاراکترها به چشم میخورد. پس از انتخاب راننده، وارد انتخاب گزینههای دیگری میشوید و به اصطلاح ماشین خود را کاستومایز میکنید تا بهترین بهرهوری را با توجه به سلیقه و سبک رانندگیتان در بازی داشته باشید.
شما میتوانید دستیارهای مختلفی برای راننده و ماشین خود انتخاب کنید و به چرخها و موتور آن نیز حالی بدهید. همچنین در حین این انتخابها میتوانید سبک و سیاق رانندگیتان را بین دو حالت تدافعی و تهاجمی بچینید (و یا یک چیزی مابین آن که البته توصیه نمیکنم اینکار را کنید). انتخاب هر یک از گزینهها روی موارد مختلفی نظیر سرعت، دست فرمان، دریفت کشیدن و... تاثیر میگذارد و این شما هستید که انتخاب میکنید سرعت بالاتری داشته باشید یا بتوانید در پیچهای خطرناک، بهتر بپیچید.
این بخش از بازی شاید روی کاغذ کمی برای یک بازی که مختص بچهها تا بزرگسالان است پیچیده به نظر بیاید اما به یمن طراحی فانتزی و راهنمای بامزه بازی، محصول نهایی اصلا مورد پیچیدهای ندارد و گیمرها به راحتی میتوانند ماشین خود را کاستومایز کنند. مهمترین اصل در این بخش انتخاب دستیار بوده که قرار است با کمک آن به یک قدرت ویژه محدود در طول پیست برسید.
پیستهای بازی (که بازهم همگی شامل جهانهای آشنای داخل همین انیمیشنها هستند و در کل ۲۸ مورد را شامل میشود) پر از مواد سبز لجن شکلی است که با دریافت آنها و یا حرکت روی آنها میتوانید نوار نیروی ویژه خود را پر کنید و از آن به موقع استفاده نمایید. این نیروها متنوع هستند، مثلا پلانکتون گل و لای را بر سر دیگر رانندگان فرو میآورد و باعث میشود شما چند ثانیهای سریعتر از همه برانید و یا آپریل (از دنیای لاکپشتهای نینجا) یک بوست چند لحظهای دلچسب به شما میدهد. هر یک از این ویژگیها در برحهای از مسابقه به کار میآیند و گاهی نقشی حیاتی برای اول شدن شما در آخر خط مسابقه بازی میکنند.
جدا از این قدرت ویژه که توسط دستیارانتان انجام میشود، جعبههای علامت سوال رایج و حاکم در بازیهای کارتینگی نیز وجود دارد که شامل دو دسته از آیتمها میشود، یکی آیتمهای دفاعی و دیگری آیتمهای تهاجمی. بسته به انتخاب خودتان در دستیارها، شانس شما در گرفتن آیتمهای هر یک از دسته بالا و پایین میشود و گاه روی خود جعبهها نیز علامت هر یک از این موارد وجود دارد تا آگاهانه انتخاب کنید.
در این بخش از بازی باید هوشمندانه رفتار کنید و از این حیث بازی از باتلاقی که اکثر عناوین کارتینگ به آن دچار میشوند رهایی یافته است: عنصر شانس را میگویم! بسیاری از این بازیها قهرمانی دارند که شانس با او یار بوده و تاکتیکی در بازی به کار نمیرود تا گیمپلی درگیرکنندهتری را شاهد باشیم. اما با این دسته بندی آيتمها (در کنار آیتمهای سرعتی ه گهگاهی سر و کله شان پیدا میشود) این نقطه ضعف بسیار کمرنگ شده است.
بیشتر بخوانید:
به عنوان مثال معمولا وقتی پیشتاز هستید باید به آیتمهای دفاعی تمسک بجویید و زمانی که عقب هستید باید دائما حمله کنید. در کنار همه اینها هوش مصنوعی بازی نیز خودش معمولا حواسش به شما هست و برفرض اگر زیادی عقب بیفتید، یک آیتم درخشان سرعتی به شما میدهد و کاری میکند که برسید به نفر قبلی تا رقابتتان لوس و بیمزه نشود و نخواهید بازی را ریستارت کنید.
گیمپلی بازی فقط شامل مواردی همچون حمله و دفاع و قدرت ویژه نیست و باید از خود قابلیتهای داخل پیستها نیز استفاده کرد تا بتوان یک مسابقه جذابتر را رقم زد. برخی از این قابلیتها (که البته در همه پیستها نیست) نقش تعیینکنندهای در قهرمان شدن شما دارد.
گیمپلی بازی در عین آشنا بودن نسبت به تمام بازیهای کارتینگی (خدا پدر و مادر ماریو و پوکمون را بیامرزد که این سبک بازیها را وارد میدان کرد) خلاقیتهایی از جنس دیوانه وار خود آثار شبکه Nickelodeon دارد که توانسته یک سر و گردن بازی را نسبت به عنوان قبلی بهتر بسازد فقط ای کاش کمی سرعت این گیمپلی بیشتر بود چرا که بازی در برخی مواقع بسیار کند ظاهر میشود.
در کنار این موضوع، گرافیک بازی نیز بهبود یافته و حالا با اینکه با یک گرافیک فوقالعاده روبرو نیستیم اما مانند اثر قبلی گرافیک بازیهای نسل ششمی را نیز نمیبینیم و این خودش جایش شکر گزاری دارد! طراحی کاراکترها بسیار بهتر انجام شده و خبری از گوشههای تیز و طراحی که توی ذوق بزند نیست و پیستها نیز هم پیچیدهتر هستند و هم پر از جزییات ریز و درشت در گوشه و کنار و زمین و هوای آن!
در کنار گرافیک فانتزی و نزدیک به حال و هوای انیمیشنهای شبکه Nickelodeon، موسیقی بازی نیز برگرفته از آثار انیمیشنها است و همین مساله به جذاب شدن بازی کمک کرده است. اساسا اینکه تیم سازنده توانستهاند از تک تک جزییات انیمیشنهای موجود در بازی استفاده کنند بسیار اتفاق خوبی بوده است. موسیقی بازی در هر دور تندتر میشود و در دور آخر رسما دیوانه وار میشود و به بازی هیجان مضاعفی میبخشد.
ناگفته نماند که متاسفانه سازندگان به صداپیشگان شخصیتها دسترسی نداشتند و لال بودن تمام این کاراکترها با صداهای دوست داشتنیشان تیشه به ریشه بازی میزند و واقعا نکته ناراحتکنندهای به حساب میآید.
تماشا کنید: کرش بندیکوت برگشته ولی تا حالا کجا بود
همچنین فقدان بخش داستانی برای بازی که پر از شخصیتهای عمیق با تاریخ و هویتی چند ساله است، مساله آزاردهندهای برای بازی Nickelodeon Kart Racers 2: Grand Prix به شمار میرود. بازی میتوانست به راحتی یک یونیورس جذاب برای این کاراکترها بسازد و داستانی جنون آمیز را برای آنها روایت کند اما همانطور که از پسوند عنوان آن برمیآید، ترجیح داده یک بازی مسابقهای صرف باشد و بس، بازی که در حالت آفلاین تا ۴ نفر هم میتوان با رفقا تجربهاش کرد و در حالت آنلاین نیز این عدد به ۸ نفر همزمان در یک مسابقه هم میرسد.
Nickelodeon Kart Racers 2: Grand Prix بازی محشری در سبک و سیاق خودش نیست ولی از افتضاح قبلی نیز بسیار بهتر است و اگر شخصیتهای کارتونی مورد علاقهتان را گردهم در یک مسابقه ماشین سواری ببینید، جذابیتش بیشتر هم خواهد شد.
خلاصه بگم که...
در بازیهای ریسینگ کارتینگ این نسل هم ماریو کارت را داشتیم و هم کرش بندیکوت و هم سونیک. تعداد این بازیها اما به خاطر هزینه بالای ساخت بازی روز به روز کمتر میشود و Nickelodeon Kart Racers 2: Grand Prix احتمالا حسن ختامی بر این ژانر در نسل کنونی کنسولهاست، عنوانی که بهتر از نسخه قبلی عمل کرده و حالا یک اثر آبرومند برای هواداران به شمار میرود.
میخرمش
بازی پر از شخصیتهای مختلف از انیمیشنهای محبوبی است که بسیاری از آنها در ایران نیز شناخته شده هستند، از گربه سگ و باب اسفنجی گرفته تا لاکپشتهای نینجا و آواتار. حضور این شخصیتها در کنار هم و خلاقیتهایی که در گیمپلی بازی به وجود آمده کاری کرده که این عنوان یک اثر سرگرمکننده باشد،بخصوص اگر به صورت چندنفره تجربه شود. یادتان باشد بازی شش هفته دیگر روی استیم عرضه میشود.
نمیخرمش
همه چیز بازی در عکسهای آن داد میزند و این شما هستید که باید ببینید با بازیهای مسابقهای کارتینگی و فانتزی حال میکنید یا نه. بازی اصلا و ابدا قصد ندارد به عناوین مسابقهای آرکید نزدیک بشود و گیمپلی مخصوص به خودش را دارد. اگر با این نوع مسابقه دادن مشکل دارید، قید بازی را بزنید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
من این بازی رو داشتم. خیلی جالب و سرگرم کنندست. همیشه با داناتلو میرفتم :)
بده چپ بده راست هر ور دلت خواست.....خیلی جالب بود.
#kingarash
اصلا به پایه کرش بندیکوت نمیرسه
قطعا نمیرسه ولی دلیلی هم نمیشه که ازش راحت گذر کنیم به نظرم
خیلی نیکلودین رو دوست چون انیمیشن های قشنگی ساخته و امیدوارم یه روزی بازی های خیلی خوبی هم بسازن
آره منم منتظرم بازهای AAA از آثارش هستم واقعیتش
دوستان کسی میدونه چرا هنوز قسمت دوم فصل چهارم گرندتور نیومده ممنون میشم پاسخ بدید
نمی خرمش چون کرش تیم ریسینگ هست و.......
نقد خوبی بود ممنون. تو این سبک بازی من کرش رو بیشتر میپسندم چون خاطره دارم باهاش
اره ولی عنوان جدیدی اگر میخوای توی این سبک سراغ این باید رفت .هرچند کرش و سونیک و ماریو پیشتازان هستند هنوز
اقای پاساپور شما هم که منتقد بازی دراوردید ( صرف خنده)