نقد فیلم Love and Monsters – سفر ادیسهوار در دنیای هیولاها
فیلم Love and Monsters اثری است که به نظر بیسر و صدا میآید ولی حرفهای زیاد و البته خوبی برای گفتن دارد و یک اثر سرگرم کننده در این قحطی و کویر آثار سینمایی محسوب ...
فیلم Love and Monsters اثری است که به نظر بیسر و صدا میآید ولی حرفهای زیاد و البته خوبی برای گفتن دارد و یک اثر سرگرم کننده در این قحطی و کویر آثار سینمایی محسوب میشود. با نقد فیلم Love and Monsters همراه ویجیاتو باشید.
کمپانی پارامونت جزو آن دسته استودیوهای فیلمسازی هالیوودی است که چندان در برابر اکران آنلاین آثارش علاقه نشان نداده ولی سرسختی بیش از حدی نیز از خودش در ایام شیوع کرونا نشان نداده است. این کمپانی اخیرا در راستای انعطاف پذیری خود، بالاخره فیلم Love and Monsters را که با بودجهای ۳۰ میلیون دلاری ساخته شده روانه اکران آنلاین کرده است.
شاید این امر باعث شود که دیگر آثار در انتظار اکران از سوی این کمپانی نیز به VODها راه پیدا کنند و بالاخره چشممان به جمال A Quiet Place Part II روشن شود، فیلمی که چند روز قبل از شیوع گسترده ویروس کرونا آماده اکران بود و از آن لحظه تا امروز دارد در انبار این استودیو خاک میخورد تا زمان اکران مناسب آن (مثلا بهار ۱۴۰۰) فراهم شود.
اما خارج از این موضوع بیایید به خود فیلم Love and Monsters بپردازیم که در عین بی سر و صدا بودن، فیلمی جذاب و دوست داشتنی است که میتواند طرفداران ژانر اکشن-فانتزی شوخ و شنگ را به خود جذب کند. فیلم دنیایی را به تصویر میکشد که در آن انسانها دستی دستی کره زمین را به باد دادهاند و حالا بخاطر اعمالی که انجام دادهاند، این کره خاکی پر از حیوانات و حشرات غول آسا شده است. به همین ترتیب انسانها سالهاست که در خفا و زیرزمین زندگی میکنند و کسی یارای مقابله با این موجودات (که اکثرشان آدم هم میخورند) را ندارد.
جوئل پسری است که در یک پایگاه زندگی میکند و البته برخلاف همه اعضای پایگاه، مجرد است. عشق جوئل پیش از نابودی دنیا از او جدا شده و جوئل اخیرا توانسته با یک دستگاه ارتباطی رادیویی، او را در یک پناهگاه دیگر که بیش از ۱۳۰ کیلومتر از آنها فاصله دارد پیدا کند. جوئل که یک پسر تقریبا دست و پاچلفتی و ترسو است، تصمیم میگیرد سفری طولانی را روی زمین شروع کند تا به معشوق برسد.
فیلم تم ادیسه واری دارد، جوئل قرار است در راه رسیدن به معشوق (یا بخوانید معبود، چرا که جوئل عشق بچگیشان را میپرستد و اصلا نمیفهمد که هفت سال آزگار از آخرین دیدارشان گذشته) یک سفر دهشتناک را روی زمین پساآخرالزمانی انجام دهد. او همراهانی در این راه دارد که بعضی از آنها همسفر همیشگی هستند و دیگر شخصیتها یک سری کاراکترهای گذرا هستند که سر راه او سبز میشوند.
جوئل در سفر ادیسهای خود، با یک سگ همراه است که این سگ هم مانند جوئل به صاحب قبلیاش که نمیداند کجاست، به شدت وفادار است و دائما یک تیشرت بازمانده از او را در دهان دارد. هر دوی این همسفرها در یک ماجرای احساسی - عشقی گیر کردهاند و قرار است در این سفر به تکامل برسند.
کاراکترهایی که در طول سفر جوئل با او دیدار میکنند، نقش مهمی در شکلگیری شخصیت و پرورش او دارند. هیچکدام از این کاراکترها بعدا در طول فیلم مجددا ظاهر نمیشوند و کارگردان به خوبی سفر ادیسهای قهرمانش را تنها و تنها بر دوش خود این قهرمان انداخته است. جوئل باید درباره زندگی،عشق،ترس و بقا چیزهای بیشتری بداند و دنیای عجیب و غریب امروزی در این راه، جلوی او قرار دارد.
مایکل متیوز، کارگردان فیلم، اولین اثر بلند داستانی خود را جلوی دوربین برده و پیشتر با ساخت آثاری کوتاه نشان داده که شم فانتزی خاص خودش را دارد. او با بودجهای محدود که در اختیار خودش و تیمش قرار گرفته، اثری ساخته که فراتر از یک فیلم با هزینه ساخت ۳۰ میلیون دلار به نظر میآید. جلوههای ویژه فیلم با اینکه محدود هستند ولی بینظیر کار شدهاند و بازیگران نیز چیزی کم نگذاشتهاند. این دو فاکتور اصلی که بیشتر از همه به چشم میآیند در فیلم او رعایت شده و مشکلات ریزی که گاهی در فیلم پیش میآید، کاملا خارج از دیدرس است.
مشکلات بیشتر در بخش فیلمنامه عرفانی،درام،اکشن و کمدی فیلم Love and Monsters به چشم میخورد و این مشکلات تا رسیدن به لحظات پایانی فیلم، درشت و درشتتر میشوند. به نظر میرسد که کارگردان بدش نمیآمده یک سریال بسازد و بیشتر دنیای پساآخرالزمانی دیوانه وارش را به تصویر بکشد چرا که داستان دائما کش میآید در حالیکه پتانسیلش رو به تحلیل رفتن است.
قطعا فیلمی مانند فیلم Love and Monsters به طور ناخودآگاه پس از دیدن تریلرهایش، با آثاری چون زامبیلند مقایسه میشود ولی باید تاکید کنم که فاز دو فیلم کاملا متفاوت است. فیلم Love and Monsters همانطور که از اسمش برمیآید اثری است عارفانه و عاشقانه که هیولاها دور آن قدم میزنند و تمرکز نه روی کمدی بودن ماجراست و نه روی دز اکشن بودن و خود این هیولاها. در واقع کارگردان تصمیم گرفته قصه تکامل جوئل و بلوغ او را که در گروی یک روابط عاشقانه کهنه است، در قالب یک قصه پساآخرالزمانی روایت کند، قالبی که انصافا توجه مخاطب را بر میانگیزد و باعث میشود که قصه از حالت کلیشهای خود کاملا خارج شود.
ادای دین فیلم به آثاری چون زامبیلند و حتی بازیهای کامپوتری پساآخرالزمانی بر هیچکس پوشیده نیست و بسیاری از سکانسها تداعی کننده این موضوع هستند که کارگردان با دنیای گیم نیز آشنایی خوبی دارد. به عنوان مثال پنهان شدن جوئل و سگ از دیدگاه هیولای ملکه پشت یک کنده درخت، سکانسی است که عمدتا در یک کات سین بازی ویدیویی به چشم میخورد و فیلمبرداری آن نیز همان حس و حال را ایجاد میکند. اساسا میتوان گفت «عشق و هیولاها» شبیه به یک اثر اکشن RPG در دنیای فانتزی ذهنی متیوز است و پتانسیل خوبی برای تبدیل شدن به چنین بازی را دارد!
ناگفته نماند کارگردان با زیرکی تمام از نمایش حیوانات و حشرههای غول آسای متعدد حذر میکند و سعی میکند تا حد امکان «خان»های کمتری در این سفر پیش روی قهرمان خود بگذارد. ما از موجودات وحشتناک کره خاکی تنها چند مورد معدود را میبینیم که البته هیجان انگیز هستند ولی قطعا موارد بهتر و بیشتری میتوانست در فیلم به نمایش در بیاید که بودجه اندک، دست و بال تیم را بسته است.
البته راستش را بخواهید شخصا این مورد را یک بخت و اقبال در کنار عوامل فیلم میبینم چرا که این ماجرا به تمرکز روی جنبههای انسانی فیلم کمک شایانی کرده است و آن را آلوده به زرق و برق جلوههای ویژه متعدد نکرده است.
در واقع باید اعتراف کرد فیلم Love and Monsters اگر به دستان یک استودیوی دست و دلبازتر میافتاد، احتمالا آغشته به کلی هیولا و صحنههای اکشن نفسگیر میشد، با این حال مایکل متیوز و تیمش نخواستند (یا شاید هم شانس آوردند و نتوانستند) وارد این وادی بشوند و این شده که فیلمشان تبدیل به یک اثر بلاک باستری نشده است. انسانها در Love and Monsters حرف اول را میزنند و اکوسیستم ترسناک آنها در وهله دوم ماجرا قرار دارد. شخصیتهای فیلم نیز خوشبختانه دوست داشتنی از آب درآمدهاند و همانطور که گفته شد، همگی در خدمت پرورش کاراکتر جوئل به عنوان قهرمان این سفر اعجاب انگیز هستند.
فیلم Love and Monsters اثری است که به نظر بیسر و صدا میآید ولی حرفهای زیاد و البته خوبی برای گفتن دارد و یک اثر سرگرم کننده در این قحطی و کویر آثار سینمایی محسوب میشود.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اثر فوق العاده ای بود. بازی بازیگر های فیلم واقعا عالی بود. با اینکه بودجه فیلم پایین بود ولی فیلم در حد یک بلاک باستر در آورده بودن، آخرش خوب و انگیزشی بود ولی شاید مشکلش این بود که یکم کلیشه ای شد، چون مثل یک کلیپ انگیزشی شد، اگر آخرش یکمی عمیق تر بود با یک اثر بی نظیر متفاوت طرف بودیم... ولی برای عموم بنظرم پایان مارول زده ی خوبی بود...
عالی بود، راستش کمی اشک ریختم، کاملا انگیزشی بود ،حتمن ببینیدش ارزشش رو داره??
خیلی فیلم داغونی بود
فیلم خوبیه بخاطر بازیگرش اصلیش