بررسی داستان فیلم Once Upon a Time in Hollywood از منظر تاریخی
این مقاله در اصل در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۹۸ منتشر شده و اکنون بازنشر شده است. طبق آنچه میدانیم، داستان فیلم از وقایعی حقیقی که در سال ۱۹۶۹ رخ داده، اقتباس شده است. حال در ...
این مقاله در اصل در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۹۸ منتشر شده و اکنون بازنشر شده است.
طبق آنچه میدانیم، داستان فیلم از وقایعی حقیقی که در سال ۱۹۶۹ رخ داده، اقتباس شده است. حال در ادامه این مقاله قصد داریم به برخی از سوالات مرتبط با فیلم و داستان آن پاسخ دهیم تا کمی از ابهامات بهوجود آمده برای مخاطبان برطرف شود. با ویجیاتو همراه باشید.
- 1 داستان فیلم Once Upon a Time in Hollywood راجع به چیست؟
- 2 عنوان این فیلم از کجا آمده است؟
- 3 آیا شخصیت برد پیت و لئوناردو دیکاپریو در فیلم، براساس افرادی حقیقی ساخته شده است؟
- 4 خانواده حقیقی شارون تِیت چه حسی راجع به فیلم دارند؟
- 5 درست است که این فیلم در پنجاهمین سالگرد ماجرای قتلِ شارون تیت اکران خواهد شد؟
داستان فیلم Once Upon a Time in Hollywood راجع به چیست؟
وقایع عنوان «روزی روزگاری در هالیوود» در اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی روایت می شود و طبق تایید کوینتین تارانیتینو شباهت زیادی به فیلم Pulp Fiction – که یکی از شاهکارهای وی است - دارد. تارانتینو سالهای سال روی فیلمنامه کار کرده و قصد دارد بخشی از تاریخ هالیوود و لسآنجلس را که به کلی فراموش شده، به تصویر بکشد. البته که بخش زیادی از داستان فیلم واقعی نیست، امّا اکثر شخصیتهای آن برگرفته از واقعیت هستند؛ همینطور ماجرای قتل شارون تِیت و چهار تن از دوستانش نیز در فیلم به تصویر کشیده می شود.
تارانتینو طی مصاحبهای گفته:
«من بیش از ۵ سال روی این فیلمنامه کار کردهام و همچنین بیشتر زندگیام در لسآنجلس گذشته است. سال ۱۹۶۹ که این اتفاقات [قتل تِیت و دوستانش] افتاد من تقریباً هفت سال داشتم. خیلی خوشحالم که میتوانم این داستان که شاید به دست فراموشی سپرده شده بود را به تصویر بکشم؛ در کنار آن، همکاری با افرادی چون برد پیت و دیکاپریو واقعاً فوقالعاده است.»
«داستان فیلم در سال ۱۹۶۹ در لسآنجلس، نزدیک ارتفاعات هیپی هالیوود جریان دارد؛ جایی که دو نقش اصلی یعنی ریک دالتون (لئوناردو دیکاپریو) به عنوان ستاره سابقِ فیلمهای وسترن در تلوزیون و دوست قدیمیاش کلیف بوث (برد پیت) که بدلکار است، سعی دارند جایی برای خود در شرایط جدید هالیوود باز کنند. حال ریک دالتون یک همسایه مشهور دارد... شارون تِیت.»
عنوان این فیلم از کجا آمده است؟
کوئنتین تارانتینو از طرفداران فیلمهای وسترن-ایتالیایی است و نام «روزی روزگاری در هالیوود» برای ادای احترام به کارگردان ایتالیایی، سرجیو لئون و فیلمهایش یعنی «روزی روزگاری در آمریکا» و «روزی روزگاری در غرب»، انتخاب شده است.
آیا شخصیت برد پیت و لئوناردو دیکاپریو در فیلم، براساس افرادی حقیقی ساخته شده است؟
خیر. شخصیتهای ریک دالتون (لئوناردو دیکاپریو) و دوست قدیمیاش کیلف بوث (برد پیت) کاملاً تخیلی و ساخته ذهن نویسنده هستند. البته که دالتون در همسایگی شارون تِیت (مارگو رابی) زندگی میکند؛ تِیت یک ستاره هالیوود بوده که در ۹ آگوست ۱۹۶۹ توسط پیروان چارلز منسِن کشته شد؛ بنابراین کاراکتر تیت، برخلاف دالتون و بوث از افراد واقعی اقتباس شده است.
خانواده حقیقی شارون تِیت چه حسی راجع به فیلم دارند؟
قسمت مهم و اعظمی از داستان Once Upon a Time in Hollywood به داستان واقعیِ شارون تیت (مارگو رابی) و قتل دردناک او بهدست پیروان چارلز منسِن تعلق دارد. این بازیگر هالیوودی در سال ۱۹۶۹ به ضرب چاقو، توسط Manson Family کشته شد و فیلم کوانتینو در همین سال روایت میشود. خواهر شارون، یعنی دِبرا تیت در مصاحبه با TMZ گفت: «بازیگرانِ فیلم اهمیت چندانی به خانواده مقتول نمیدهند و همه چیز برایشان در آن چکپول ختم میشود.» به نظر او دیکاپریو و پیت با اینکار تمام اعتبار خود را زیرسوال میبرد.
روزی روزگاری در هالیوود از داستان این قتل به عنوان یک پسزمینه برای روایت خود استفاده میکند و اکثر افراد حقیقی که در فیلم دیده میشوند به نوعی با ماجرای قتل ارتباط داشتهاند.
درست است که این فیلم در پنجاهمین سالگرد ماجرای قتلِ شارون تیت اکران خواهد شد؟
بله. فیلم Once Upon a Time in Hollywood روز نهم آگوست ۲۰۱۹ (مصادف با ۱۸ مرداد سال جاری)، در پنجاهمین سالگرد قتل شارون تِیت اکران میشود. تِیت در حالی توسط پیروان چارلز منسِن به قتل رسید که تنها ۲۶ سال داشت و باردار بود.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
درمورد تخیلی بودن کاراکتر ریک دالتون و کلیف بوث کاملا در اشتباهید. این دو کاراکتر در واقع بر اساس شخصیت های واقعی هستن ریک دالتون براساس برت رینولدز، هنرپیشهی آمریکایی شخصیت پردازی شده و کلیف بوث از هال نیدهام که بدل کار این بازیگر بوده و تمام جریانات رفتن رینولدز به ایتالیا به همراه بدلکارش حقیقت داره و همینطور که در فیلم نشون داده شد این دو رابطه ی خیلی صمیمیای داشتند.
حتی به دلیل شباهت تام کروز به رینولدز، تارنتینو در ابتدا اونو برای نقش ریک دالتون انتخاب کرده بود که به دلایلی نقش اونو دیکاپریو بازی کرد
اگه کسی داستان قتل شارون تیت رو ندونه و فیلم رو ببینه حتی به ذهنش هم نمیرسه که ممکنه شارون تیت توسط افراد منسون کشته بشه...به نظر من که بجز بازی فوق العاده دیکاپریو و برد پیت نکته مثبت دیگه ای نداشت...داستانش خیلی از هم گسیخته بود
من فیلم رو دیدم . اکثر فیلم های تورانتینو رو دیدم و اکثرشون بینظیرن و داستان عالی دارن که آدم رو تا لحظه ی آخر میخکوب میکنن . این یکی هم خوب بود و جالب درست شده بود ولی یکم خسته کننده بود و داستان خیلی جالبی هم نداشت و مثل اکثر فیلم های تورانتینو هم آخرش با کلی خون و خون ریزی تموم شد . فقط مسئله اصلی اینجاست که من منتظر این بودم که طرفدارای چارلز منسون برن و "شارون تت" و دوستاش رو بکشن و خیلی بران مهم بود که بدونم چرا طرفدارای منسون باید شارون رو بکشن ! یعنی دلیلی برای این موضوع نبود ولی در این فیلم طرفدارای منسون به خونه ی ریک دالتون که یک شخصیت خیالی هستش حمله میکنن و به طرز خنده داری (سبک تورانتینویی) کشته میشن و جالبه که فیلم تموم میشه و فیلم هیچ اشاره ای به قتل و دلایل اون قتل معروف نمیکنه .
خدایی هیچ چی از این بدتر نیست که همه از یک فیلمی تعریف و تمجید کنن و بعد آدم منتظر این باشه که یه اتفاق خاص بیوفته تو فیلم ولی اون اتفاق نیوفته .
من هم فیلم را دیدم و باید بگویم فیلم خوبی نبود به این دلیل که قصه از هم گسیخته بود، فیلم انسجام نداشت بعضی جاها حوصله سر بر می شد شخصیتها بازی خوبی نداشتند. حتی آل پاچینو در حد یک بازیگر فوق العاده ابتدایی ظاهر شد. اما از جهتی جالب بود و آن اینکه نباید مقهور نام و نشان آدمها شد و باید هر اثری را براساس خودش بررسی کرد و نمره داد نه اینکه مال کدام فیلمساز مشهوری است. نمی شود صرف اینکه فیلم مال تارانتینو است آن را خوب دانست. از طرف دیگر فیلم با قالبهای ذهنی تارانتینو خیلی سازگار نبود. شما اثر چندانی از آن دنیای پالپ فیکشن یا بیل را بکش یا ضد مرگ یا سگهای انباری را نمی بینید. مهم هم نیست. شما فیلمهای اسکورسیسی را که ببینید پی می برید که هر فیلم او یک دنیای خاص و چارچوب خودش را دارد اما یک ویژگی همۀ فیلمها را به هم وصل می کند و آن دیوانگی شخص اسکورسیسی است که در همه آثارش بچشم می خورد. این ویژگی را در آخرین کار آقای تارنتینو ندیدم. شاید هم من اشتباه میکنم. به هر حال نظر شخصی من این بود و امیدوارم به طرفداران پروپا قرص تارنتینو برنخورد. یا حق