ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اخبار و مقالات

چطور فیدل کاسترو نسلی از گیمرهای کوبایی را پرورش داد؟

مطلبی که پیش روی شماست در اصل روز ۷ تیرماه سال ۱۳۹۸ منتشر شده بود که اکنون بازنشر شده است. جوان‎های کوبایی عاشق بازی‎های ویدیویی‎‌اند؛ علی‎رغم نرخ پایین نفوذ اینترنت، عاشق بازی‎های تحت شبکه‎اند، عاشق ...

شایان ضیایی
نوشته شده توسط شایان ضیایی | ۲۹ آبان ۱۳۹۸ | ۲۳:۰۰

مطلبی که پیش روی شماست در اصل روز ۷ تیرماه سال ۱۳۹۸ منتشر شده بود که اکنون بازنشر شده است.

جوان‎های کوبایی عاشق بازی‎های ویدیویی‎‌اند؛ علی‎رغم نرخ پایین نفوذ اینترنت، عاشق بازی‎های تحت شبکه‎اند، عاشق جمع کردن بازی‎های ویدیویی‎اند، عاشق تجربه آن‎ها به صورت گروهی یا تنها، عاشق بازی‎ ساختن‎اند و حتی حاضرند به صورت قانونی بخرندشان، فقط اگر می‎توانستند.

اما علی‎رغم آنچه به نظر یک عشق درونی و مقاومت ناپذیر به هرچیزی که به بازی‎ها مربوط می‎شود می‎رسد، رسانه‎های زیرزمینی کوبا که تکنولوژی و گیمینگ را در این کشور پوشش می‎دهند و نیز خود گیمرها می‎گویند که گیمرهای کوبایی پیش از عمل ساده‌ی بازی کردن، ارزیابی کردن و نرمالیزه کردن بازی‎ها، با چالش‎‎هایی چیرگی‎ناپذیر روبرو می‎شوند.

مناقشه بر سر آنچه کوبایی‎ها واقعاً می‎خواهند و آنچه دولت کوبا اجازه‎اش را می‎دهد، به گفته متخصصان، به طرق گوناگون دریچه‎ای است بر تمام مشکلاتی که این کشور با آن‎ها روبروست.

جایگاهی که کوبا امروز خودش را در آن از منظر اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می‎یابد همگی ریشه در تاریخ خود این کشور و تاریخچه خانواده‎ای دارد که برای بیش از نیم قرن بر کوبا حکمرانی کرده‎اند: کاسترو‎ها.

در سال ۱۹۵۲، فیدل کاسترو وکیلی بود که می‎خواست یک صندلی در مجمع نمایندگان کوبا داشته باشد، اما در جریان هفت سال تومارنویسی، حملات مسلحانه، قیام عمومی و مداخله آمریکا، کاسترو توانست فولخنثیو باتیستای دیکتاتور را از سر کار بردارد. کاسترو خیلی زود اثبات کرد که خودش هم به اندازه باتیستا دیکتاتور است و کشور را از گروه‎های مقاومت پاک کرد؛ یا به بند کشیدشان یا به چوبه دار. درحالی که انقلاب سوسیالیستی کوبا داشت از یک حرکت مردمی به حرکتی رادیکال تبدیل می‎شد، هزاران کوبایی به آمریکا فرار کردند.

تا سال ۱۹۶۰ کاسترو تمام مخالفین را از بین برده بود، نه فقط در جایگاه‎های دولتی، بلکه در دانشگاه‎ها و تمام روزنامه‎هایی که حامی حکومت نبودند هم تعطیل شدند؛ رادیو و تلویزیون به خدمت کاسترو درآمد. دولت تقریباً تمام زمین‎ها و کسب و کارهای خصوصی را قبضه و شروع به تعیین قیمت محصولات و حقوق‎های مردم کرد. فیدل کاسترو خیلی زود برادرش رائول را به فرماندگی نیروهای مسلح انقلابی منسوب کرد و یک گروه همسایه و ناظر به نام کمیته دفاع از انقلاب تشکیل داد.

در سال ۱۹۶۱، سال‎ها پیش از ظهور صنعت بازی‎های ویدیویی، ایالات متحده تحریم‎هایی علیه کوبا تعیین کرد و شکلی از آن تحریم‎ها همچنان هم ادامه دارند. تا سال ۱۹۶۵، کوبا رسماً به کشوری کمونیست تبدیل شد و فیدل کاسترو نخست‎وزیر آن بود.

کاسترو در حفظ کنترل بر کشور چالش‎های مختلفی را پشت سر گذاشته؛ مانند فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که که از نظر سیاسی و اقتصادی حامی کوبا بود.

«دوره خاص» این کشور اوایل دهه ۹۰ میلادی و در پاسخ به از بین رفتن جماهیر شوروی به عنوان یکی از مهم‎ترین حامیان آغاز شد. در این برهه، بیش از ۸۰ درصد از محصولات کوبا محو شدند و دسترسی به برق، حمل و نقل و غذا شدیداً محدود شد. این اتفاق در را برای سرمایه‎گذاری خصوصی در سازمان‎های دولتی باز کرد و به مرور زمان نوع خاصی از تجارت‎های خصوصی قانونی شدند که به انفجاری در کسب‎وکارهای رستوران‎های خانگی و مهمان‎سراها منتهی شد.

در سال ۲۰۰۷، رائول، برادر فیدل به رییس جمهور کشور تبدیل شد. در سال ۲۰۰۸ فیدل به خاطر بیماری رسماً استعفا کرد. درحالی که برخی امیدوار بودند انتقال قدرت از فیدل به رائول به کاهش یافتن کنترل دولتی و باثباتی هرچه بیشتر منجر شود، چنین اتفاقی به هیچ وجه نیفتاد.

در حالی که رییس جمهور وقت آمریکا، باراک اوباما روابط دیپلماتیک با کوبا را احیا کرد و برخی از تحریم‎ها و محدودیت‎ها علیه این کشور را برداشت، دونالد ترامپ از آغاز کارزار انتخاباتی خود وعده کنار گذاشتن قرارداد اوباما را داده بود.

«وقتی میزان قدرت، و قدرت شخصی‎ای که فیدل کاسترو در ۴۷ سال به دست آورد را در نظر می‎گیرید، به این فکر خواهید افتاد که منطقی است اگر با انتقال قدرت به رائول، اوضاع اندکی تغییر کند.» سباستین آرکوس، یکی از محقق انستیتوی تحقیقات کوبا در دانشگاه بین المللی فلوریدا ادامه می‎دهد: «به طرقی تغییر کردند، اما نه به شکلی چشمگیر».

آرکوس می‎گوید در عوض رائول توانست توهم تغییر را به وجود آورد، بدون اینکه چیزی را واقعاً تغییر دهد. به زعم آرکوس، برای درک اینکه چرا چیزهای زیادی بعد از انتقال قدرت تغییر نکرد، باید درکی از رابطه دو برادر داشت. «آن‎ها همیشه به عنوان یک تیم عمل می‎کردند. آن‎ها از زمانی که باهم به مدرسه می‎رفتند به عنوان یک تیم عمل می‎کردند. آن‎ها از یکدیگر مراقبت و محافظت می‎کردند».

«این کار را در کوه‎های سیِرا مِیسترا [و هنگامی که از نیروهای باتیستا می‎گریختند] کردند و سپس در روزهای انقلاب کوبا و زمانی که یک تنش داخلی در جنبش ۲۶ام جولای کاسترو به وجود آمد».

در این مورد آخر، افرادی داخل جنبش بودند که خواستار بازگشت کشور به قانون اساسی سال ۱۹۴۲ کوبا شدند و در این بین گروهی دیگر که ظاهراً توسط رائول کاسترو هدایت می‎شد رژیمی تمامیت‎خواه می‎خواست. «وقتی اعضای گروه برای شکایت به سراغ فیدل رفتند، فیدل خشمگین می‎شد و رائول را به توسعه یک دولت کمونیست مخفی و به خطر انداختن انقلاب متهم می‎کرد». آرکوس ادامه می‎دهد: «اما در واقعیت، همان‎طور که تاریخ اثبات کرده، این دو مشغول کاری تیمی بودند. فیدل پلیس خوب بود و رائول پلیس بد.»

آکروس توضیح می‎دهد که این نقش بازی کردن تا به امروز و تا لحظه مرگ فیدل ادامه پیدا کرده است؛ البته در شمایلی دیگر.

«این بار بازی متفاوت بود». آکروس ادامه می‎دهد: «فیدل قرار بود از رائول حمایت کند. فیدل کسی بود که تلاش می‎کرد همه‎چیز را عقب نگه دارد و رائول شخصیت ترقی‎خواه بود، شخصیتی اصلاح‎طلب، شخصیتی فن‎سالار. زیر نظر رائول، اوضاع قرار بود بهتر شود و مردم چه خارج از کوبا و چه داخل کوبا این مسئله را باور کرده بودند».

اما آرکوس می‎گوید این دروغی بود با هدف جذب سرمایه خارجی بیشتر، خصوصاً از طرف اروپا، آسیا و ایالات متحده آمریکا. رائول کاسترو، کسی که هم‎اکنون رهبری کوبا را برعهده دارد گرچه دستورات سوسیالیسم را در این کشور حفظ کرده اما برخی چیزها دستخوش تغییر شده‎اند.

«این موضوع غیرقابل نفی است. کوبایی‎ها حالا می‎توانند در هتل‎هایی اقامت کنند که زمانی برای توریست‎ها رزرو شده بود. رائول با فروش موبایل‎ موافقت کرد و شرکتی توسعه داد تا سرویس‎های برقراری تماس و دسترسی به اینترنت را مدیریت کند».

تحت حکومت رائول کاسترو، کوبا حالا موبایل و دسترسی عمومی محدود به اینترنت در پارک‎ها دارد. با از راه رسیدن اینترنت در کنار نسلی از گیمرها که با کنسول‎های قاچاق شده توسط والدین‎شان به کشور بزرگ شده بودند و پیدایش شبکه‎های LAN گسترده گیمرها در زیرزمین اقصی نقاط کشور، فرهنگ گیمینگ در کوبا کلید خورد.

اگرچه بسیاری از کوبایی‎های ۲۰ یا ۳۰ ساله امروز بازی‎هایی ویدیویی را تجربه می‎کنند، اما عادات گیمینگ آن‎ها شدیداً با فرهنگ گیمینگ در دیگر نقاط جهان متفاوت است. گیمینگ مبتنی بر شبکه شدیداً در کوبا محبوب است اما به خاطر محدودیت در دسترسی به اینترنت کم‎سرعت این کشور، بازی‎ها هیچوقت با حضور شخصی خارج از کشور انجام نمی‎شوند. بازی‎هایی که آن‎ها انجام می‎دهند عمدتاً کرکی است و حتی نرم‎افزارهای شبکه‎سازی مورد استفاده آن‎ها هم معمولاً هک شده‎ هستند تا قانون ممنوعیت شبکه‎های خیابانی دور زده شوند. گیمرها معمولاً برای مدت زمان بیشتری از کنسول‎های خود استفاده می‎کنند و برای گرفتن بیشترین بازدهی از سیستم‎های خود، به متخصصین تعمیر اتکا می‎کنند. و در حالی که نوعی جامعه نوظهور از بازیکنان مسابقات الکترونیکی در حال رشد در این کشور است، اما افراد دخیل همواره احساس زندانی بودن و ناتوانی در رقابت با هرکسی خارج از کشور می‎کنند.

و خود اینترنت، زمانی که به آن دسترسی می‎یابید، به مراتب از استانداردهای اکثر کشورهای غربی پایین‎تر است.

«برای اینکه ایده‎ای از سرعت تغییرات داشته باشید، هم‎اکنون سه میلیون موبایل در کوبا وجود دارد، اما هنوز میزان به مراتب پایین‎تری موبایل در هاییتی وجود دارد». آکروس ادامه می‎دهد: «پراکندگی اینترنت اما هم‎چنان کمترین مقدار در جهان نیم‎کره غرب است».

این موضوع ریشه در مشکلات متعدد دارد که اقتصاد کوبا یکی از مهم‎ترین آن‎هاست.

«ساختار اقتصادی کوبا از جنبه‎های گوناگون بسیار پیچیده است. یک بازار زیرزمینی بزرگ در کوبا وجود دارد که به هر چیزی دسترسی دارد».

و درحالی که محصولات این بازار سیاه -چیزهایی مانند کنسول‎های بازی، بازی‎ها، فیلم‎ها، روترهای وای‎فای و دیگر دیوایس الکترونیکی- هنوز برای بسیاری از ساکنین کوبا قابل‎تهیه نیستند، اما این محصولات معمولاً راه خود را به نقاط گوناگون کشور باز می‎کنند.

در کنار تمام مشکلات اقتصادی به وجود آمده به‎خاطر این بازار سیاه و عناصر هسته‎ای سوسیالیسم و کمونیسم مانند تقسیم دارایی و مشاغل، نگرانی‎هایی در داخل دولت کوبا نیز وجود دارد که باید تا چه حد در برابر اینترنت آزاد اندیش بود.

«نوعی مناقشه بر سر این موضوع در دولت کوبا وجود دارد». آرکوس تشریح می‎کند: «آنها در حال بررسی منافعی هستند که می‎توانند از دسترسی دادن اینترنت به کوبایی‎های معمولی به دست آورند و در عین حال رژیم کنونی در وضعیت کنترل کامل است».

«آن‎ها از گردش آزاد اطلاعات وحشت دارند. آن‎‎ها به مدت ۶۰ سال مشغول کنترل تمام رسانه‎ها بوده‎اند و حاضر نیستند از این کار دست بکشند».

از همین حالا نوعی شبکه خیابانی پا به حیات گذاشته که میزبان چند نشریه و روزنامه مستقل است؛ برخی از آن‎ها هم به پوشش اخبار گیمینگ و تکنولوژی اختصاص یافته‎اند.

«من ایمانی به گسترش اینترنت ندارم چون توسط رژیم کنترل می‎شود». آکروس می‎گوید: «اینطور نیست که علی‎رغم مقاومت دولت در حال محقق شدن باشد. دولت به آرامی در حال گسترش دسترسی به اینترنت است و از آن به عنوان مزیتی استفاده می‎کند که تنها در اختیار افراد مورد اعتماد قرار می‎گیرد. پیش‎بینی نمی‎کنم که کوبایی‎های معمولی در شهری در مرکز کوبا دسترسی معمول به اینترنت داشته باشند».

و حتی در هاوانا، جایی که اینترنت بیشتر از هرجای دیگر در دسترس است، پوشش اینترنت می‎تواند بسیار غیر یکدست باشد.

«شما باید به این اماکن مخصوص وای‎فای بروید. شما باید بلیتی را بخرید که مونوپلی در ازای ۲ دلار به شما می‎فروشد. اما کارت‎ها خیلی زود باطل می‎شوند. افراد زیادی هم هستند که این کارت‎ها را به ازای ۳ یا ۴ دلار به شما می‎فروشند».

بنابراین یک‎بار دیگر بازاری سیاه وجود دارد و دسترسی به اینترنت، کند و غیر یکپارچه است. و مشخصاً صفحاتی هم وجود دارد که قادر به دسترسی به آن‎ها نخواهید بود.

«شبیه به کاری است که چینی‎ها انجام می‎دهند، اما در چین آن‎ها اینترنتی به مراتب بهتر دارند».

گذشته از مشکل دسترسی به اینترنت، کوبایی‎هایی که می‎خواهند بازی کنند از خرید قانونی بازی‎های مورد علاقه خود به خاطر تحریم‎های مبادلاتی، سانسورینگ در خود کوبا و هزینه‎های گزاف محتویات ناتوان هستند.

میانگین درآمد در کوبا، بنابر آمار کارملو مسا-لارگو اقتصاددان، کمتر از یک دلار آمریکا در ماه است. درآمد برخی در این کشور به 1000 پزوی کوبا در ماه می‎رسد؛ مانند پزشکان که چنین درآمدی دارند.

اما برای مقایسه درآمد با ایالات متحده، باید پزوی کوبا را به «پزوی قابل‎تبدیل کوبا» تبدیل کنید؛ ارزی که تنها توسط توریست‎ها استفاده می‎شود و رسماً CUC نام دارد. بنابر اعلامیه دولت کوبا، نرخ رسمی این ارز، ۸۰ پزوی قابل‎تبدیل کوبا در ازای هر دلار است. اما آرکوس می‎گوید که نرخ واقعی توسط بازار سیاه پر رونق این کشور تعیین می‎شود که در این صورت، نرخ مبادله معادل ۲۴ یا ۲۵ پزوی قابل‎تبدیل کوبا در ازای هر دلار خواهد بود.

«وقتی درآمدها را تبدیل می‏‎‎کنید، به رقمی بین ۲۵ الی ۳۰ دلار در ماه می‎رسید».

دولت کوبا می‎گوید این نحوه محاسبه درآمد منصفانه نیست زیرا یارانه‎هایی که دولت به مردم می‎دهد در آن لحاظ نشده است. دولت کوبا با اعمال سوبسیدهایی روی کالاهای اساسی مانند برنج، قهوه و شکر، این محصولات را با قیمت بسیار کمتری به مردم می‎فروشد. اما معمولاً یافتن این محصولات دشوار است، زیرا موجودی‎ها به سرعت تمام می‎شود.

بیمه سلامتی و آموزش عالی هم به بدون هیچ هزینه در اختیار مردم کوبا قرار می‎گیرد.

طی دوران اقامتم در هاوانا، در خانه‌ اجاره‎ای یک زوج جوان ماندم و هر صبح صبحانه‎ای سبک در کافه کناری می‎خوردم. معمولاً بعد از این تا پایین خیابان قدم می‎زدم و به پارک‎های اطراف می‎رفتم که مردم در آن‎ها به دنبال نشانه‎ای از یک کاربر اینترنت امیدوار می‎گشتند. به آسانیِ رفتن پیش یک نفر و گفتن تعداد کارت‎هایی که می‎خواستم بود. می‎توانستم هرچقدر که می‎خواهم بخرم، هر کارت در ازای ۳ پزو قابل‎تبدیل کوبا، یک ساعت‎ اینترنت غیر قابل اعتماد به من اعطا می‎کرد. گاهی از اوقات به مغازه تعمیر موبایل نزدیک می‎رفتم و بلیت‎های مختلف بسته به مدت‎ زمان استفاده‎ام از موبایل در این کشور می‎خریدم.

به عنوان یک توریست انتظار نداشتم که اینقدر آشکار در مواجهه با کلاه‎برداری روزانه اکثر کوبایی‎ها قرار بگیرم؛ یک جور اقتصاد ثانویه که کشور را شناور نگه می‎دارد، اما در همه‎جا آشکار بود. فروشگاه محلی معمولاً تنها یک یا دو جنس انبار می‎کرد و تا زمان فروخته شدن‎شان، کوهی از اجناس می‎ساخت. غذا و نوشیدنی در رستوران‎های محلی غالباً تحت تاثیر چیزی هستند که آن روز در دسترس بوده است. خیابان‎ها پر بودند از ماشین‎های کهن‎سال و زیبای ساخت آمریکا و روسیه، و معمولاً به راننده‎هایی باصلاحیت‎ تعلق داشتند که متوجه شده بودند به عنوان یک راننده تاکسی پول بیشتری از معلمین، مهندسین یا مکانیک‎ها به دست می‎آورند.

دستگاه‎های آرکید هیچوقت وارد کوبا نشدند، نه به صورت رسمی. اما نوعی از آن‎‎ها وارد شد، قوت گرفته از کنسول‎های خانگی و مستقر در اتاق خانوادگی منزل کارآفرینان کوبایی. ظهور این دستگاه‎های آرکید مثال خوبی است هم برای اقتصاد جانبی کوبا و هم بخش خاکستری میان اینکه چه چیزی آشکارا غیرقانونی است و چه چیزی قابل‌پذیرش است، و زندگی کوبایی‎ها از این بخش خاکستری می‎گذرد.

آرکید خانگی معمولاً شامل یک تلویزیون، یک کنسول ماد شده که پر است از بازی و یک مبل درون اتاقی تاریک است. دارندگان این مراکز سرگرمی کوچک، هزینه‎ای ساعتی دریافت می‎کنند که بیشتر از پول خرد جیب نیست و به کودکان همسایه اجازه می‎دهند داخل آمده و بازی کنند.

بسیاری از افرادی که با آن‎ها مصاحبه کردم، با من از نخستین تجربه‎شان با بازی‎های ویدیویی، چه روی کنسول‎های قاچاقی و چه حین گذران تابستان در یکی از همین آرکیدها صحبت کردند.

طی برهه‎ای کوتاه از زمان، به لطف تغییری در قانون درباره مالکیت خانه و آغاز کسب‎و‎کارهای مجوزدار بود که این آرکیدها رونق پیدا کردند.

مدت‎ها پیش نبود که تغییری در قانون توسط رائول کاسترو در سال ۲۰۱۰، به کوبایی‎ها اجازه خرید و فروش خانه داد. تا پیش از آن خانه‎ها معمولاً توسط دولت به مردم داده می‎شدند و از اعضای خانواده به اعضای خانواده می‎رسیدند یا میان دو مالک خانه مبادله می‎شدند. کاسترو ضمناً دریافت جواز برای اداره یک کسب‎وکار شخصی و استخدام کارمند را هم قانونی کرد.

با پیدایش قوانین سال ۲۰۱۰، هر کوبایی تنها می‏‎توانست صاحب دو خانه و نه بیشتر باشد. این قانون راه را برای خانه دوم باز کرد که می‎توان از آن برای کسب‎وکار استفاده کرد. این کسب‎وکارهای کوچک خیلی زود سرازیر شد، بسیار بیشتر از آن‎چه کاسترو انتظارش را داشت و به مرور بازفروش لباس، وسایل الکترونیکی و ظهور تئاترهای کوچک پخش فیلم و آرکیدها را هم در بر گرفت.

یک سخت‎گیری در سال ۲۰۱۳ از سوی دولت به جمع‎آوری جواز تئاترها و آرکیدهای خانگی منجر شد، اما باعث نشد که مردم کاملاً اداره این آرکیدهای خانگی را متوقف کنند و بسیاری از آن‎ها هنوز به صورت مخفیانه وجود دارند.

درحالی که به نظر می‎رسد درباره کشوری صحبت می‎کنیم که مشغول پشت سر گذاشتن یک نوع انقلاب است، چه موضوع فضای دیجیتال باشد و چه گیمینگ یا اینترنت، تغییرات واقعی و پایدار در کوبا نیازمند روندی به مراتب طولانی‎تر هستند.

«موضوع خیلی سخت‎تر از بازسازی صرف زیرساخت‎ها خواهد بود». آکروس ادامه می‎دهد: «زیرساخت افتضاح است، اما بازسازی آن از بازسازی ذهن کوبایی‎هایی که سه نسل از این محیط مسموم را تجربه کرده‎اند آسان‎تر خواهد بود».

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (19 مورد)
  • amingh3
    amingh3 | ۵ آذر ۱۳۹۸

    مقاله‌ی جالبی بود ولی جاش اینجا نبود. بیشتر راجع به استفاده از اینترنت بود تا گیم. با یه تغییر تیتر، موجود کلی مقاله تغییر نمیکنه که!

  • Behnam
    Behnam | ۱ آذر ۱۳۹۸

    حالم از این دنیایی بهم میخوره که همه تصمیم های احمقانه میگیرن و جنگ راه میندازن و موشک و موش موشک بازی راه میندازن و یه پوشک بچه رو بسختی میشه کیفیت خوبشو پیدا کرد
    میخام بدونم، واسشون غذا و آب شد ؟ « انقلابی » و سانسور زده و خفه
    خیلی چیزا برپایه حدس و گمان و زمزمه و ترس و تردید
    چرا ؟ کسی گندکاریشو گردن نمیگیره و نمیگه اشتباه کردم !
    ازون طرف خودشو همه کاره و مسوول می‌دونه و همه باید به پاش بیفتن و اطاعت کنند ! هه
    سپر انسانی درست میکنن امثال همین کوبا و ایران و چین
    گروگان میگیرن مارو
    بین خودمون جاسوس و خبرچین رشد پیدا می‌کنه
    بدگمانی و پارانویا
    یه مشت اراجیف تحت اسم « موفقیت و تصویر » بولد میشه میره سرتیتر خبرها
    بعد کنارش یه چیزی مثل « شرف ، ابرو » هم رشد می‌کنه
    یه دفه مارو بکشین راحتمون کنین
    چرا شکنجه میدیم همو ؟

  • Behnam
    Behnam | ۱ آذر ۱۳۹۸

    حکایت اون کره شمالییع که « رهبر جون اجازه داد مردم سیب زمینی سرخ کنن !» اصلا چرا راه دور بریم , مثل همین جا و خونواده خودمن و خیلی از گداصفت ها ، که نمیزارن مثل آدم زندگیمونو بکنیم ، فضا پر از ترس و ارعاب و تهدید باشه همین میشه ، ازون بدتر وقتیه که واسه دفاع از خودتم اجازه باس بگیری وگرنه سر از هلفدونی درمیاری

  • Behnam
    Behnam | ۱ آذر ۱۳۹۸

    نمی‌دونستم واسه یه خونه خریدن و فروختن هم اجازه لازمه!
    از برکات انقلاب !
    مرده شور هرچی انقلابه ببره
    قرون وسطی راحتتر زندگی میکردن مردم
    تنها خوبیش این بوده که ازون ساختمونا و ماشینای کلاسیک بجای جاذبه توریستی استفاده کردن
    که البته اون هم « اجازه انقلابی » میخاسته
    متاسفم واسه اون آقاهه که میگه« زاویه دار و یه طرفه بوده متاسفم ! »
    کلن هرچی فضا بسته تر و تاریک تر
    محیط واسه رشد قارچ و کپک مناسبتر

  • بهروز
    بهروز | ۳۰ آبان ۱۳۹۸

    چه جمله ی عمیقی :
    «زیرساخت افتضاح است، اما بازسازی آن از بازسازی ذهن کوبایی‎هایی که سه نسل از این محیط مسموم را تجربه کرده‎اند آسان‎تر خواهد بود»

  • بهروز
    بهروز | ۳۰ آبان ۱۳۹۸

    مقالتون غلط املایی زیادی داره . لطفا یک بار مقالتون رو کامل بخونید و دوباره منتشر کنید . با تشکر

  • رضا
    رضا | ۱۵ تیر ۱۳۹۸

    مقاله کاملا یک طرفه و زاویه دار ، واقعا متاسفم براتون...

  • هادی اِبی
    هادی اِبی | ۱۴ تیر ۱۳۹۸

    اتفاقا مقاله بسیار پربار و آگاهی دهنده و تلخ بود و البته چه آشنا !!! با تشکر از کلیه عزیزان بابت زحمت این مقاله که متقبل شدند و چه خوب که لینک داخل یک سایت پربازدید بود(سایت ورزش۳) و عکس (فیدل کاسترو) و تیتر جذابی داشت که باعث شد ما مطالعه کنیم،گرچه گفته دوستمون درست بود و تیتر به محتوا زیاد ارتباط نداشت ولی مهم محتوای مفید و پُرباری بود که ارائه شد، ازین ببعد پیگیر سایت جذابتون هستم و با کمال میل برای شما تبلیغ و به دوستان معرفی میکنم ، با تشکر????

  • sam
    sam | ۱۴ تیر ۱۳۹۸

    چقدر شبیه ما هستن :)))

  • سید‌مصطفی علوی
    سید‌مصطفی علوی | ۱۰ تیر ۱۳۹۸

    چه مطلب خفنی بود. مرسی

  • ?️?️
    ?️?️ | ۹ تیر ۱۳۹۸

    چقدر آنچه بر کوبا و دیگر کشورهای کمونیستی و سوسیالیستی رفته، شبیه روند اجتماعی و سیاسی ایران معاصره فقط گاه با غلظت و وزن متفاوت..
    خوندن تاریخ این کشورها برای مردم ایران درس‌های زیادی داره.

  • رامین
    رامین | ۹ تیر ۱۳۹۸

    سلام.ممنون از مقالتون. به نظر من عنوان این مقاله با کلیت متن زیاد سنخیتی نداره. با این که عنوان مقاله اصلی هم همینه ولی از نظر من فقط بخشی از مقاله بود و عمدتا درباره کل سیستم کوبا بود. ممنون بابت زحمتتون

  • Mostafa
    Mostafa | ۸ تیر ۱۳۹۸

    بسيار قشنگ بود .. اميدوارم از اين دست مقالات تو سايتاي ايراني بيشتر شه ، به نظرم خوندن دو چيز به مردم ايران خيلي كمك ميكنه يكي تاريخ معاصر و مهمتر از اون سرگذشت كشورهاي وابسته به شوروي سابق كه چجوري حكومتاشون قدرت گرفت و چه سرنوشتي نصيبشون شد

  • مسعود عنایتی
    مسعود عنایتی | ۸ تیر ۱۳۹۸

    افتزاح

    • شایان ضیایی
      شایان ضیایی | ۸ تیر ۱۳۹۸

      چه اتفاقی افتاده عزیز دل؟ باهام حرف بزن :))

      • مسعود عنایتی
        مسعود عنایتی | ۱۴ تیر ۱۳۹۸

        تیتر هیچ ربطی به متن نداره فقط دو خط متن با تیتر یکیه با شما که

    • هادی بارسائی
      هادی بارسائی | ۱۴ تیر ۱۳۹۸

      افتضاح درسته عمو جان چی یاد میدن تو مدرسه به شما! دنبال سیاست نبودی فکر کردی فقط از بازی های کامپیوتری باید گفته می شده؟ از این سایت ها زیادن از هم دیگه هم کپی می کنن... برات این مقاله سنگین بوده خوشت نیومده این مقاله بسیار پر باره و شما زحمت پشت این مقاله رو چون باب میلت نبوده نمی بینی در بهترین حالت باید بگی خوشم نیامد نه افتزاح به قول خودت!!

      • هادی اِبی
        هادی اِبی | ۱۴ تیر ۱۳۹۸

        اتفاقا مقاله بسیار پربار و آگاهی دهنده و تلخ بود و البته چه آشنا !!! با تشکر از کلیه عزیزان بابت زحمت این مقاله که متقبل شدند و چه خوب که لینک داخل یک سایت پربازدید بود(سایت ورزش۳) و عکس (فیدل کاسترو) و تیتر جذابی داشت که باعث شد ما مطالعه کنیم،گرچه گفته دوستمون درست بود و تیتر به محتوا زیاد ارتباط نداشت ولی مهم محتوای مفید و پُرباری بود که ارائه شد، ازین ببعد پیگیر سایت جذابتون هستم و با کمال میل برای شما تبلیغ و به دوستان معرفی میکنم ، با تشکر????

      • R.M.G.S
        R.M.G.S | ۱۶ تیر ۱۳۹۸

        مدرسه چی میگی یوهو من هرچی کارشناس سیاسی هست میشناسم من دوبرابر اون مغز کوچولویی شما سیاست رو میشناسم شما برو همون اشغالایی که میخونی رو بخون. بعد بیا بلبل زبونی کن
        اینترنت و بازیو ..... اگه تو کوبا محدود باشه عوضش خدمات درمانی و پزشکیشون رایگانه چند تا مستند از جان مور ببین بعد بیا ابنجا طرز فکر شما عین اونایی هست که این دوسال به شکر خوری افتادن که به اون ........رای دادن

مطالب پیشنهادی