نقد فصل دوم سریال The Mandalorian – قسمت ششم: تراژدی (The Tragedy)
رابرت رودریگز به عنوان کارگردان کوتاهترین اپیزود فصل دوم تاکنون، یک سکانس اکشن سی دقیقهای را با لحظات احساسی و همچنین بهترین صحنههای جنگی این مجموعه ارائه میدهد. اپیزود جدید تحت عنوان "فاجعه"، ششمین قسمت ...
رابرت رودریگز به عنوان کارگردان کوتاهترین اپیزود فصل دوم تاکنون، یک سکانس اکشن سی دقیقهای را با لحظات احساسی و همچنین بهترین صحنههای جنگی این مجموعه ارائه میدهد. اپیزود جدید تحت عنوان "فاجعه"، ششمین قسمت از فصل دوم مندلورین است که کاملاً روشن میکند که چرا این سریال با موفقیت روبرو شده است.
عنوان اپیزود احساس پیشگویی را از همان ابتدا در بیننده القا میکند. بنابراین، شما میدانید که اتفاق بدی خواهد افتاد. و همین گزاره خاص این قسمت را از آنچه ما به آن عادت کردهایم جدا میکند. همچنین این مسئله وقتی دو برابر هیجانی میشود که میدانید Moff Gideon اکنون دو قسمت است که Razor Crest را ردیابی میکند.
در این اپیزود هیجانانگیز The Mandalorian ما نه تنها شاهد پیشرفت شخصیت ماندو هستیم بلکه شاهدیم برای گسترش گروگو نیز قدمهای واقعی برداشته میشود. در ادامه با بررسی بیشتر ابعاد این اپیزود همراه ویجیاتو باشید.
شروعی احساسی
شخصیت دین جارین یا ماندو در تمام طول این سریال تلاش کرده است تا همیشه توجه گروگو را به خود جلب کند، بنابراین دیدن او هنگام گفتن نام کودک (در سکانس ابتدای اپیزود) برای اینکه او را به صحبت بکشاند به طرز ویژهای شایان ستایش بود. این همچنین به ما میفهماند که ماندو در حال بهترین "پدر جایگزین نوزاد 50 ساله جدای" است.
این شروع احساسی و این گفتگو پدرانه ماندو در ابتدای کار، جزئیات شیرین اما دلخراش (با توجه به عنوان اپیزود) فاجعه را از دور خلق میکند. در هر صورت، فکر میکنم این موضوع باعث میشود که: گروگو به جدای دیگری نپیوندد و ماندو آرام آرام به فکر تربیت او به عنوان فرزند خودش باشد. مطمئناً این احتمال وجود دارد که یک جدای به گروگو برسد (او مدتها روی سنگ بود) ، اما اکنون این دو با هم پیوند دارند و جدا کردن آنها عادلانه نخواهد بود.
ورود شگفتانگیز بوبافت
تقریباً از بعد اپیزود اول، در هر قسمت مردم این سوال را میپرسیدند: "بوبافت کجاست ؟!". خوب ما سرانجام پاسخ خود را دریافت کردیم. او بعد فرار نامعلومش از گودال Sarlacc تمام سالهای گذشته را به نوعی از دست داده و حالا به دنبال زره و لباسش آمده است. بوبا درست بعد از شروع ارتباط گروگو با سنگ ظاهر میشود.
در ابتدا این تصور ایجاد میشود که این بوبا در آستانه یک درگیری با ماندو است، اما آنها با یکدیگر پیمان میبندند: بوبا اگر زره پوش خود را به دست آورد تا زمانی که ماندو برای حفاظت از کودک کمک بخواهد به او یاری میدهد، این امر منجر به شکلگیری یک تیم کاملاً مطمئن و جذاب میشود.
تمورا موریسون در اینجا عالی است و خستگی یک عمر تنهایی مجهولش را در چهره دارد. رودریگز همچنین تعداد زیادی سکانس اکشن دیدنی و جذاب به او میدهد، که اولین آنها شامل بوبایی است که در اطراف یک گروه از نیروهای امپراطوری عظیم میچرخد و آنها را میکشد. بدون شک صحنههای مبارزه بوبافت، یک کلاس استادانه در نحوه استفاده از اکشن برای ارتقا شخصیت است (برجستهترین نکته زمانی که او از موشک jetpack خود برای پایین آوردن حملات نیروهای فراری استفاده میکند).
سبک جنگی او با سبک ماندو کمی متفاوت است، از این جهت که کمتر نمایشی و کاربردیتر است. ماندو یک هفتیرکش اهل دوران وسترن قدیم است، اما بوبا بیرحم و دقیق است. بنابراین باید گفت، این اپیزود بینش جدیدی از یکی از شاخصترین شخصیتهای جنگ ستارگان به بیننده میدهد.
سخنان بوبافت و ماندو در مورد پدرش و منشأ زره پوش یکی از بزرگترین نکات این قسمت بود. به گفته بوبا، پدرش جانگو یک فوندلینگ بود، دقیقاً مانند ماندو، و زره پوش خود را برای مبارزه در جنگ داخلی مندلور دریافت کرد. سپس بوبا زره پوش پدرش را گرفت و آن را از آن خود ساخت. همیشه فرض بر این بود که جنگو یک مندلوریایی واقعی نیست.
اما همانطور که از بو-کاتان و همچنین از طریق مجموعههای Star Wars Rebels و The Clone Wars یاد گرفتیم، مندلوریها از اتحاد دور هستند و عقاید مختلفی دارند. اکنون که بوبا و ماندو با هم کار میکنند، این باورها مطمئناً مورد بررسی قرار میگیرند. و امیدواریم سرانجام جزئیاتی در مورد چگونگی زندهماندن بوبا از Sarlacc بدست آوریم.
بررسی اپیزود از نقطه نظر فنی
جناب لودویگ گورانسون کماکان با نوای دلانگیز خودش سریال را جذابتر میکند. او دقیقاً میداند چه موقع باید موسیقی را کم کند و اجازه دهد اکشن خودش حرف بزند و چه زمانی شدت موسیقی را افزایش دهد و دقیقاً چگونه مخاطبان را غافلگیر کند.
همچنین باید گفت انتخاب لوکیشن ساده سیاره تایثان به عنوان مکانی عالی با الهام از وسترنهای قدیمی برای اکشن و کمین این قسمت عالی بود. شاید چشمانداز روشن و بایر در تضاد کامل با سیاره کم نور و جنگلی کوروِس در هفته گذشته بود، اما باید قبول کرد کاملاً مناسب وقایع این قسمت بود.
با اپیزود "تراژدی" اولین بار بود که رابرت رودریگز کارگردانی سریال مندلورین را برعهده داشت و البته ثابت کرد که برای این کار بسیار مناسب است. رودریگز بدون شک به جلوههای ویژه و فناوری شهرت دارد، بنابراین او از جعبه جادویی امکاناتی که مندلورن برایش تهیه کرده نهایت لذت را برده است. مدیریت او در صحنههای اکشن و مبارزات این قسمت، به ویژه صحنههایی که بوبافت در آن بود، یک کلاس استادانه در نحوه استفاده از اکشن برای ارتقا شخصیت بود.
حرف آخر:
در حالی که "تراژدی" با اسارت گروگو توسط ماف گیدیون به نام اپیزود جامه عمل پوشاند، اما این یک نقطه داستانی بود که مخاطبان انتظار داشتند. اما این قسمت به دلیل آنچه انتظارش را نداشتیم - یعنی بازگشت بوبافت یک برد بزرگ بود. در واقع این قسمت مصداق این بود که Jon Favreau میداند چگونه به هواداران شور تزریق کند. از طرف دیگر به نظر می رسد هشدار آسوکا در مورد ترس و وابستگی گروگو در حال تحقق است.
آیا محبوبترین شخصیت اینترنت میتواند تحت تأثیر Dark Side یا سمت تاریک کهکشان قرار بگیرد؟ این یک فکر عجیب اما جذاب است. همچنین ممکن است قطب نمای اخلاقی ماندو و همچنین ناامیدی وی برای حفظ امنیت گروگو در ادامه بیشتر از پیش به خطر بیفتد. و هنوز این سوال وجود دارد که ممکن است یک جدای در پاسخ به گروگو روی سنگ رویت ظاهر شود. ما کماکان منتظریم…
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
این قسمت عالی بود. از این موضوع که سریال قرار نیست روند یکنواختی داشته باشه خوشحالم و البته که از اتفاقاتی که افتاد ناراحتم. اما یه اکشن ناب تمام عیار بود. منتظر قسمت های بعدی هستم
قسمت جالبی بود.
بر خلاف اپیزود های اول ، این یکی دو قسمت ، اطلاعات خوبی به ما دادند و البته بهترین اتفاق ممکن ، ورود شخصیت های جدید اعم از جدای و مندلوری ها بود.
به نظر من بهترین ویژگی این فصل ؛ معرفی شخصیت های تازه بود که یک جون اساسی به این سریال تزریق کرد.
درباره بدن میزبان و اون ماجرا ها که داخل قسمت های قبلی بود و در این قسمت هم حدودی نشون داده شد ؛ کماکان نظرم اینه که پیدا کردن میزبان برای امپراتور پالپاتین یا همون دارث سیدیوس هست. (●◡●)
پ.ن : آقای پریمی ، اون شخصیت زن ( فنک ) که با بوبافت بود ؛ همون شخصی هست که داخل فصل 1 ماندو ه همراه یک جایزه بگیر تازه کار گرفتنش؟
لطفا جواب بدید.
پ.ن دوم : آقای پریمی لطفا یه مقاله درباره شخصیت ماف گیدیون ارائه بدید و اینکه چطوری Darksaber رو بدست آورده. (( البته درباره دارک سیبر فکر نکنم چیزی بوده باشه و قراره در سریال بهش پرداخته بشه اما لطفا یه مقاله درباره شخص ماف گیدیون منتشر کنید. ))
اون شخصیت زن ( فنک ) که با بوبافت بود ؛ همون شخصی هست که داخل فصل ۱ ماندو ه همراه یک جایزه بگیر تازه کار گرفتنش؟ بله ابتدای اپیزود هم در انچه گذشت ارجاعی شد به اون اپیزود
تشکر
چطور دلشون میاد این بچه یودا رو اذیت کنن....من که امروز دیدمش اعصابم خورد شد و حتی اشکم در اومد...آخه کی دلش میاد این عزیز دلو اذیت کنه...???