نقد فیلم The Eight Hundred – نبرد تکنیکی سینمای چین با هالیوود
قبل از اینکه جهان غرب درگیر جنگ جهانی دوم شود، چین درگیر جنگی سخت، طولانی و مرگبار علیه ارتش شاهنشاهی و متجاوز ژاپن بود. حالا فیلم هشتصد ساخته فیلمساز تحسین شده «Guan Hu» که در ...
قبل از اینکه جهان غرب درگیر جنگ جهانی دوم شود، چین درگیر جنگی سخت، طولانی و مرگبار علیه ارتش شاهنشاهی و متجاوز ژاپن بود. حالا فیلم هشتصد ساخته فیلمساز تحسین شده «Guan Hu» که در کارنامه خود اثر تحسین شده آقای شش (Mr. Six) را دارد، ما را به عمق نبرد شانگهای در سال 1937 میبرد. در این نبرد، هشتصد سرباز چینی در محاصره یک انبار در وسط میدان نبرد شانگهای در شرایطی سخت با ارتش ژاپن میجنگیدند. در ادامه با بررسی فیلم همراه ویجیاتو باشید.
ایدئولوژی سیاسی فیلم
موضوع وطن دوستی و عشق به کشور خود، و همچنین آرمانهای حاصل از آن، همیشه یکی از عاملهای تولید ژانر سینمای جنگ بوده است. اخیراً تفکر جینگوئیسم در سینمای نوظهور و بلاکباستری چین، به سادگی به عنوان شکل شدید میهن پرستی در سینما تعریف و مطرح شده، اما به نظر نمیرسد چنین تعریفی معنای کامل و درستی را ارائه دهد.
چرا که میهن پرستان برای آرمانهای کشور خود میجنگند و در نهایت، میمیرند یا در مکتب اسلامی ما شهید میشوند. جینگوئیسمها بیشتر مشتاق کشتار دیگران و حتی خودشان به صرف یک ایده نه چندان روشن هستند.
لازم به ذکر است که جینگوئیسم نوعی ملیگرایی افراطی با مشخصهٔ اصلی سیاست خارجی تهاجمی است. جینگوئیسم همچنین تمایل یک کشور به استفاده از تهدید یا زور، به جای روابط برقراری مسالمتآمیز و صلحطلبانه، برای دفاع از منافع ملیاش نیز تعریف میشود. جینگوئیستها کشور خود را برتر میدانند و در هر موقعیتی جانبدارانه طرف خودی را میگیرند. خاستگاه لغوی جینگوئیسم به بریتانیا بر میگردد که رویکرد ستیزهجویانه نسبت به روسیه در خلال جنگهای روسیه با عثمانی در دههٔ ۱۸۷۰ شدت گرفته بود.
میانه روی میهن پرستانه
حالا فیلم «The Eight Hundred» در مابین این دو ایده، یعنی میهن پرستی و جینگوئیسم قرار دارد. مثال چنین دیدگاهی در این صحنه خلاصه میشود: در یکی از «قهرمانانه ترین» لحظات فیلم، سربازی است که بستهای از نارنجک را به سینه میبندد. او چاشنی نارنجکها را میکشد و از دیواره تخریب شده میپرد و به شدت به سمت گروهی از سربازان مخالف که سپرهای نفوذ ناپذیری دارند، سقوط میکند. چنین عملی در نگاه اول به شدت میهن پرستانه است. در واقع نمونه چنین اعمالی را در سینما دفاع مقدس نیز زیاد دیدهایم.
اما وجه تمایز فیلم با تفکر میهن پرستی در ادامه این صحنه رُخ میدهد. جایی که این عمل، بلافاصله توسط سربازان دیگر دنبال میشود، آنها نارنجکهای بیشتری را میگیرند، آنرا به سینههای خود میبندند و در یک صف قرار میگیرند تا جهشِ خودکشی را به نوبت انجام دهند. اینجاست که میگویم فیلم در یک تقارن دیدگاه قرار دارد. فراموش نکنیم این فیلم از چین آمده است و همانطور که داستان طولانی دولتهای استبدادی همیشه ثابت کرده است، تاریخ همیشه در متن عظمت و شکوه کشور، حکام و قهرمانان آن ارائه میشود.
شایان ذکر است، در هشتصد موارد زیادی وجود دارد که شبیه تبلیغات سیاسی است، به ویژه با توجه به اینکه فیلم توسط دولت تأیید شده است و اولین نمایش آن نیز در سال گذشته در هفتادمین سالگرد جمهوری خلق چین برنامه ریزی شده بود. بنابراین، نتیجه فیلمی است که در تلاش برای ایجاد تعادل بین تبلیغات مورد تقاضای حزب و یک آزاد اندیشی در ژانر سینما جنگ، شکل گرفته است. اما طرح این موضوعات قابلیت فنی فیلم را زیر سوال نمیبرد.
فیلم هشتصد از نگاه فنی
اما خود فیلم از منظر فنی چگونه است؟ هشتصد قطعاً یک شگفتی تصویری است، زیرا اولین فیلم چینی است که به طور کامل با IMAX فیلمبرداری شده است. کارگردان Guan Hu مطمئناً با این اثر جاهطلبانه ترین فیلم چینی درباره جنگ را ساخته است. این را میشود در تولید بی عیب و نقص آن دید. جلوه های بصری، صحنههای اکشن و هماهنگی بدلکاری و حتی موسیقی متن فیلم توسط فیلمسازان بین المللی درگیر در فیلمهای مختلف از هابیت و مردان ایکس: آخرالزمان گرفته تا آهنگساز روپرت گرگسون-ویلیامز، ساخته شده است.
از نظر روایت، فیلمنامه بیش از حد به موقعیت خود وابسطه است، و شخصیتهای آن برای بیننده به عنوان چهرههایی بیشتر ناشناس باقی میمانند که دائماً میجنگند و گهگاه میمیرند. اساساً این مورد یکی از نقاط ضعف بزرگ فیلم است. اما فیلم The Eight Hundred توانایی تکنیکی و لجستیک سینمای رو به پیشرفت چین را به رُخ هالیوود و آثار بلاکباستری آن میکشد. نمیتوان انکار کرد که این یک تجربه سینمایی خیره کننده است، و رقیب فیلمهای پرفروش جنگی اخیر مانند دانکرک و 1917 است.
طراحی صحنه و فضاسازی عالی و عظیم است، سازندگان با گنجاندن تفریحات صادقانه دهه 1930 شانگهای، صدها صدها سرباز، کاوش در ساختمانها و تعداد زیادی آوار که صفحه را دائماً پر میکنند، بیننده را مجذوب قاب بندیها میکند. علاقه مندان به فیلمهای جنگی، بسیاری از مناطق این ژانر را تشخیص خواهند داد، از جمله سربازانی که مجبور به ایستادن در آخرین موضع هستند و توسط شهروندان خود برای ادامه جنگ تشویق میشوند. (کلیشهای ترین وجه فیلمهای جنگی و حماسی)
فراز و نشیبهای فیلم هشتصد
با یک زمان طولانی دو ساعت و نیم، هشتصد میداند که چگونه تنش را حفظ کند و به سربازان و تماشاگران لحظات کافی را میدهد تا نفس بکشند و از یک مرحله تا مرحله بعدی فاصله بگیرند. در واقع هشتصد فیلمی است که «حماسه» را مجسم میکند. زمینهها و چشم اندازها عالی است، استفاده از CGI صادقانه بسیار چشمگیر است، و فیلمساز با علم به قوانین ژانر قادر به حفظ تنش و احساس هیجان در سراسر اثر است. بنابراین هشتصد مسئله اخلاقی مشخصی دارد و قطعاً یکدست بودن فیلم در هسته اصلی، همین مسئله است.
از طرف دیگر، این فیلم ریشه در واقعیتهای انکار ناپذیر زندگی در نبرد دارد، اما در ویژگیهایی که به طور معمول یک فیلم جنگی احساسی و خوب ایجاد میکند کوتاه و ضعیف است. قابل ذکر است که هشتصد در ایجاد روابط عاطفی بین مخاطب و شخصیتهای اصلیاش ناکام مانده و فاقد هرگونه احساس رفاقت در بین مدافعان انبار سیهنگ است.
بیشتر شخصیتهایی که میمیرند بی شاخصه و بی نام هستند و مخاطب فرصتی برای برقراری ارتباط شخصی با آنها ندارد که حس فقدانی را که فرد از یک فیلم جنگی انتظار دارد، به ذهن منتقل کند. در آثار جنگی شاخص در هالیوود، مانند Saving Private Ryan و Band of Brothers، مخاطبان این فرصت را دارند که قبل از مرگ در جنگ با شخصیتها پیوند احساسی و شخصی برقرار کنند. در مقابل، مرگ به تصویر کشیده شده در هشتصد، فاقد چنین فاکتوری است.
حرف آخر
با این اوصاف هنوز هم ارزش دارد که از منظر سیاسی به هشتصد توجه کنید. این فیلم اگرچه ناقص است، اما نشان دهنده انفعال دولتهای غربی در برابر تجاوزات ژاپن و همچنین مشارکت آوارگان چینی در این حوادث است.
در حالی که سربازان جوان با شجاعت در برابر مهاجمان ژاپنی در یک طرف رودخانه به سختی میجنگند، غیرنظامیان چینی که به حرفهای پوچ انگلیس دل خوش کردهاند، در قمارخانهها قمار میکنند و نمایشهای اپرای چین را تماشا میکنند. به نظر میرسد این پیام به ویژه در میان افزایش تنشها بین شرق با غرب منطقی باشد.
به طور کلی، اگر به تاریخ و سیاست چین علاقه دارید، این فیلم هنوز ارزش دیدن دارد. و اگر پیام سیاسی برای شما جالب نیست، حداقل The Eight Hundred در میان انفجارها و درگیریهای مسلحانه جلوههای ویژه مناسبی دارد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
تو فیلم های ضد آلمان هم درباره جنگ جهانی از این دروغ ها از طرف امریکا و انگلیسی ها زیاد دیدیم و قهرمان بازی های دروغین.چین هم همیشه تو فیلم هاش دشمنی و نفرتش از ژاپن رو نشون داده.تفکرات کمونیست خیلی خطرناک تر از نازیسم و هر حزب دیگه ایه.فیلم های چینی هم مثل بسیاری از اجناسشونه !
سینمای چین چند وقته زده تو کار مظلوم نمایی و بد نشون دادن همه نمونه ش هم بلاک باسترای چندسال اخیرش که خیلی هم پرفروش بودن مشکل من با فروشش نیست مشکل اینه تو همه فیلمای بلاک باسترش مثل ایپ من عملیات دریای سرخ یا مثلاگرگ جنگجو همش به در طی داستان داره بهشون ظلم میشه و این چیزا یکم نخ نما شده
الان فیلمش خوب بود یا بد بود، من نفهمیدم:/
ارزش دیدن نداره.داستان دروغ و قهرمان بازی الکی