۵ شخصیت ابر شرور بازی‌ها که قهرمانان را به قتل رساندند

در دنیای بازی‌های ویدیویی، معمولا کم پیش می‌آید که شاهد کشته شدن قهرمانان اصلی به دست آنتاگونیست‌ها باشیم. اما بازی‌های این لیست به ما ثابت کردند که قهرمانان هم یک روزی می‌میرند و همیشه سفیدی بر سیاهی قالب نیست. پس در ادامه با ویجیاتو همراه باشید تا ۵ آنتاگونستی که قهرمانان بازی‌های ویدیویی را به قتل رساندند را با هم مرور کنیم.

هشدار: این متن حاوی اسپویل قصه بازی‌هاست

5) Mephiles – Sonic the Hedgehog

چیزی که طبیعتا خیلی از ما انتظارش را نداریم، این است که در یکی از بازی‌های سونیک، این خارپشت آبی‌رنگ بمیرد. دقیقا عین این می‌ماند که ماریو در یکی از سفرهای نجاتش برای پیچ جان خودش را از دست بدهد. بنابراین سگا باید دیوانه باشد که نماد اصلی شرکتش را دو دستی به کام مرگ بفرستد. اما برخلاف چیزی که همه ما فکر می‌کنیم، سونیک واقعا در بازی Sonic the Hedgehog 2006 کشته می‌شود؛ آن‌ هم به دست کاراکتری به نام مِفِیلس. در جریان یک سری از اتفاقات، سونیک و مفیلس در مقابل هم قرار می‌گرفتند. اما مفیلس با گول زدن سونیک، از پشت به او خنجر می‌زد و با یک انرژی اسپیر قدرتمند کار او را می‌ساخت.

4) Wendigos – Until Dawn

سیستم روایی آنتیل داون طوری طراحی شده بود که تمام کاراکترهای قابل بازی در آن می‌توانستند در مسیر قصه کشته شوند. برای مثال بازی معمولا شما را بر لبه تیغ دو راهی‌هایی قرار می‌داد که اگر تصمیمات درستی در آن‌ها نمی‌گرفتید، بعید نبود که مجبور شوید با یکی از کاراکترهای دوست داشتنی قصه خداحافظی کنید. اکثر این مرگ‌ها هم به دست موجودات ترسناک و خشنی به نام وندیگو رقم می‌خورد. موجودات وحشی و آدمخواری که هیچ رحمی در وجودشان پیدا نمی‌شد و کافی بود تا یک اشتباه از شما سر بزند تا کارکترهای بازی به دستشان سلاخی شوند.

3) 2 Micah Bell – Red Dead Redemption

مرگ آرتور مورگان قطعا یکی از تلخ‌ترین اتفاقاتی بود که ما در یک بازی ویدیویی تجربه کردیم. ما به شخصیت فوق‌العاده جذاب این کابوی پا به سن گذاشته به شکل عجیبی در جریان قصه Red Dead Redemption 2 عادت کرده بودیم و طبیعتا دل هیچکداممان نمی‌خواست که در آخرین لحظات بازی شاهد مرگ او باشیم. ولی قصه رستگاری این بازی‌ها قرار نیست پایان خوشی داشته باشد. در اواسط راه ما می‌فهمیدیم که آرتور به بیماری سل مبتلا شده و در نهایت جانش را از دست می‌دهد. ولی مرگ دردناک آرتور می‌توانست سخت‌تر از این حرف‌ها باشد. چراکه اگر شما به نوار شرافتتان اهمیت نمی‌دادید، آن وقت بود که مایکا بل دستش برای آزار دادن شما بیشتر باز می‌شد. مایکا بل یک خیانت‌کار تمام عیار بود و از آن جنس شخصیت‌هایی به حساب می‌آمد که همه حالشان از او به هم می‌خورد ولی مجبور به تحملش بودند. با این حال، اگر انتخاب‌های درستی انجام نمی‌دادید، آرتور در نهایت به دست همین یاغی بی‌همه چیز کشته می‌شد و ما هم می‌فهمیدیم همیشه پایان شب سیه، سفید نیست.

2) Irene Engel – Wolfenstein II: The New Colossus

ولفنشتاین ۲ یکی از جالب‌ترین پلات توییست‌ها در بازی‌های چند سال اخیر را داشت. در اواسط بازی، ویلیام بلازکوویتز توسط نیروهای نازی دستگیر می‌شد. بعد از محاکمه او، تصمیم بر این شد که ایرنه انگل، جلوی صدها سرباز نازی سر ویلیام را از تنش جدا کند. خب در اینجا ما با خودمان می‌گفتیم که لابد دوستان ویلیام یک راهی برای نجاتش پیدا می‌کنند. اما این اتفاق نمی‌افتاد و در کمال ناباوری، ایرنه سر ویلیام را از تنش جدا می‌کرد و او را می‌کشت. این اتفاق به قدری شوکه کننده بود که قشنگ تا چند دقیقه، اصلا نمی‌توانستیم بفهمیم که چه اتفاقی دارد می‌افتد و عملا چیزی که دیده بودیم را باور نمی‌کردیم.

1) General Shepherd – Call of Duty Modern Warfare 2

در جریان آخرین ماموریت‌های مادرن وارفیر ۲، ما کنترل روچ را به دست داشتیم و سعی می‌کردیم به همراه گوست، اطلاعات به دست آورده از محل اختفای ماکاروف را به دست نیروهای خودی برسانیم. ولی در کمال ناباوری، ژنرال شپرد که خودش می‌خواست ماکاروف را به قتل برساند و تبدیل به قهرمان جنگی شود، به جای نجات اعضای گروهش از دست ارتش دشمن، با شلیک گوله‌ای به قفسه سینه روچ و شلیک دیگری در سر گوست، جان دوتا از مهمترین قهرمانان قصه سری CoD و هم رزم‌هایش را می‌گرفت. بدتر اینکه او با ریختن بنزین روی بدن نیمه جان روچ، او را زنده در آتش ‌سوزاند و لحظه‌ای را رقم زد که دیگر آدم نمی‌توانست جلوی سرازیر شدن اشک‌هایش را بگیرد.