نقد فیلم The YinYang Master – یک فیلم اکشن فانتزی از شرق آسیا

فیلم «استاد یین یانگ» بر اساس مجموعه رمان ژاپنی «Onmyoji» نوشته شده توسط باکو یومِماکورا، تولید شده است؛ پیش از این فیلم، رمان «Onmyoji» منبع یک بازی ویدیویی آنلاین پرطرفدار نیز بوده است که سازندگان این اثر سینمایی با تولید این فیلم، اقتباسی از این داستان و بازی را هدف خود قرار داده‌اند. به طور کلی استاد یین یانگ حلقه دیگری از زنجیره طولانی فیلم‌های بلاک‌باستر فانتزی است که طی چند سال گذشته از سینمای چین بیرون آمده است. در ادامه با نقد فیلم The YinYang Master همراه ویجیاتو باشید.

داستان فیلم از این قرار است: چینگ مینگ به دلیل داشتن خون انسانی و اهریمنی مورد تبعیض معلمان و دیگر شاگردان مدرسه یین یانگ قرار می‌گیرد، و بعد از چند سال متهم به تلاش برای سرقت سنگی ارزشمند و جادویی می‌شود که می‌تواند مار غول پیکر نُه سر و پادشاه شیاطین را زنده کند، این خط داستانی مسیر اصلی این اثر فانتزی و اکشن را شکل می‌دهد؛ و در ادامه قهرمان داستان در می‌یابد که وی کلید حل همه بدبختی‌ها و رقیبی شایسته برای شرور اصلی فیلم است. البته در طول نمایش فیلم، ما با چند شخصیت دیگر آشنا می‌شویم، اما بیشتر اوقات دشوار است بگوییم که شخصیت اصلی اینجا چه کسی است.

استادانِ یین یانگ چیزی شبیه به جادوگران فیلم دکتر استرنج هستند که توانایی اجرای جادو‌های قدرتمند را دارند. اما قهرمان اصلی فیلمِ «استاد یین یانگ»، یک نیمه جن و نیمه انسان است. بنابراین به همین ترتیب، فیلم نیز خودش ترکیبی عجیب از فرهنگ هاست؛ نیمی از فرهنگ چینی‌ها و نیمی از اصول فرهنگی ژاپنی‌ها؛ اما بدون تردید مشکل اصلی این اثر در فیلمنامه آن نهفته است. فیلمنامه‌ای که روشن است تحت تاثیر آثار سینمایی دیگری نگاشته شده. این اثر در ظاهر یک فیلم فانتزی بلند پروازانه دیگر از سینمای فوق فانتزی چین است که هر ساله ده مورد از این‌ دست آثار را نمایش می‌دهد که یکی از آنها اکثراً Monkey King است.

این فیلم اکشن و فانتزی به کارگردانی Weiran Li از ثانیه اول مشخص است که با ورود به قلمروهای فانتزی و نمایش قدرت ماورایی، سعی می‌کند یک اثر تماماً بصری باشد. همچنین وابستگی بیش از حد فیلمساز به تصاویر و طراحی دقیق لباس و فضا گویای وجود بودجه مناسب از سوی سازندگان برای این کار است. بودجه‌ای که تمام و کمال صرف جلوه‌های ویژه شلوغ شده است. این اثر از منظر جهان سازی یک فیلم فانتزی کامل است که خودش را خیلی جدی نمی‌گیرد و باید به جای یک فانتزی هالیوودی بیشتر شبیه به یک فیلم انیمه با آن رفتار کرد. اگر مردم بتوانند فیلم را برای آنچه که هست بپذیرند و در سطح خودش از آن لذت ببرند، چیزهای زیادی برای ارائه وجود دارد. اما در غیر این صورت، اگر از دریچه استاندارد آثار هالیوود به فیلم نگاه کنید، قطعاً انتقاد کردن از آن بسیار آسان است.

به نظر می رسد برای تولید این فیلم یک شرکت جلوه‌های ویژه به سراغ یک تهیه‌کننده سینمایی رفته و گفته است: این چیزی است که ما می‌توانیم پیرامون اقتباس از یک بازی موبایلی انجام دهیم و سپس تعدادی از جلوه‌های بصری جالب را که روی آنها کار کرده‌اند، لیست کرده و آن را رنگ و لعاب داده‌اند؛ سپس تهیه‌کننده تیمی از نویسندگان را آورده و به آنها گفته است که یک داستان در مورد تمام این جلوه‌های بصری شکل دهند. بنابراین این فیلم بیشتر اکشن محور است تا رابطه محور یا قصه گو، همچنین رمز و راز یا تعلیقی در بدنه این کار وجود ندارد، در واقع این فیلم بیشتر حول یک سری سناریوهای اکشن و جنگی می‌چرخد.

من متن یا خلاصه داستان بازی را که براساس آن، این فیلم ساخته شده ندیده‌ام، اما به طور حتم این اثر بیشتر شبیه فیلمی است که کورکورانه مبتنی بر یک بازی موبایلی ساخته شده است. بنابراین ما باید دو ساعت بی وقفه در معرض صحنه‌هایی شبیه به آثاری چون هری پاتر و ارباب حلقه‌ها قرار بگیریم که معنی خاصی را نیز تداعی نمی‌کنند؛ صحنه‌هایی چون رژه موجودات، شخصیت‌ها، طلسم‌ها، جادوها وکینه‌های قدیمی که توسط نیروهای تاریک نگه داشته می‌شوند و فلاش‌بک هایی که به طور مفهومی پیشینه‌ای مفید به شخصیت‌ها اضافه نمی‌کنند.

البته این اثر لزوماً یک فاجعه هم نیست. چرا که تیم تولید با تنظیم و طراحی درست صحنه‌های جنگی و مبارزات، اقدامات خوبی را برای درگیر کردن مغز بیننده فراهم می‌کنند. بدون شک اجراهای قدرتمندی در زمینه بازیگری، یا فیلمنامه‌ای جالب توجه وجود ندارد که بتواند شما را درگیر خود داستان کند، اما جنبه‌های بصری و اکشن کار و تعدد لوکیشن‌های رنگارنگ و لباس‌های زیبا باعث می‌شود تماشای یک باره این کار خسته کننده به نظر نرسد. به طور ساده این اثر یک نوع لیگ عدالت به سبک چین باستان با تعداد زیادی CGI خوب است که در آن بسیاری از هیولاها و شکارچیان هیولا در جنگ‌هایی که هرگز خسته کننده نیستند، می‌جنگند! بنابراین اگر طرفدار اکشن هستید، این فیلم می‌تواند حکم یک فنجان چای ریلکس‌ کننده را برای شما داشته باشد.

این فیلمی است که به راحتی می‌توان آن را تماشا کرد، زیرا این داستان نیست که بزرگترین سرمایه اثر است، بلکه جنبه‌های تصویری آن است که بیننده را جذب کار می‌کند. با این حال، من توصیه می‌کنم که تمام توجه خود را بر روی صفحه نمایش و جزییات آن بگذارید، زیرا این بخش است که می‌درخشد. سینمای خیالی یا فانتزی شرق آسیا قبلاً ما را به این واقعیت عادت داده است که تصاویر و موسیقی‌های زیبا کارت برنده آنها هستند و اینجا نیز چنین است. استاد یین یانگ چه از نظر فریم‌های ساکن و چه از نظر صحنه‌های اکشن فیلمی زیبا از نظر بصری است. ارائه مبارزات باهم و استفاده از سحر و جادو در آن چشمگیر است. هیولاهای داخل فیلم کاملاً جالب به نظر می‌رسند، زیرا برخی از آنها دارای جلوه‌های بصری عالی هستند و البته برخی نیز به نظر می‌رسد از بازی‌های ویدیویی بیرون آمده باشند.

مهم نیست که فیلم‌های مبتنی بر بازی‌های ویدیویی از کجا می‌آیند، آنچه مهم به نظر می‌رسد این است که آن‌ها همیشه بیشترین جذابیت را برای بازیکنان آن بازی دارند یا نه، با این اوصاف این اثر شما را به آن سطحی می‌رساند که می‌توانید آن را جالب بدانید. شاید این فیلم تلاشی کلیشه‌ای در ژانر سینمایی فانتزی به نظر بیاید، اما همچنین این اثر موفق می‌شود همان کاری را که قول داده است، انجام دهد: و آن چیزی نیست جز دو ساعت سرگرمی پاپ کورنی.

بنابراین اگر با آثار فانتزی سینمای چین و کمدی‌ها اغراق شده آن کنار می‌آیید، دیدن فیلم «استاد یین یانگ» می‌تواند برای شما یک اثر سرگرم‌کننده باشد. قطعاً این اثر بهترین فانتزی سال نیست، اما اگر سینمای آسیا را با جادو، موجودات عجیب و دوئل‌های زیبا به سبک «Crouching Tiger, Hidden Dragon» دوست دارید، پس این فیلم نیز شما را جذب خودش خواهد کرد.