یک پلتفرمر موبایلی با چاشنی ترس چگونه است؟

اگر طرفدار بازی‌های سبک پلتفرمر هستید، در این مطلب با بررسی بازی iOS و اندورید Rest in Pieces همراه ویجیاتو باشید.

این غیرقابل انکار است که نقش بازی‌های پلتفرمر را در شکل گیری و پیشرفت صنعت ویدیو گیم نادیده بگیریم. دورانی بود که بازی‌های پلتفرمر یکه تاز بازی‌های ویدیویی بودند و از سایه همین سبک‌ها، عنواین موفقی از جمله بازی ماریو و سونیک به وجود آمدند و بعدها خودشان پیشرو این سبک شدند. این بازی‌ها به لطف گیم‌پلی سریع، مخاطبان بازی‌های ویدیویی را به چالش می‌کشیدند، کاری که آن زمان کمتر کسی قادر به انجامش بود و این همان‌چیزی است که بازی‌های پلتفرمر را از دیگر بازی‌ها متمایز می‌کند. تعادلی بسیار هوشمندانه بین سادگی و سختی!

تجربه یک بازی پلتفرمر با چاشنی ترس و دنیایی تاریک چگونه خواهد بود؟ عنوان Rest in Pieces شاید در نگاه اول، یک عنوان ترسناک بنظر برسد اما سوال اینجاست که آیا واقعا این بازی پای المان‌های وحشت را نیز به دنیای پلتفرمرها باز کرده است یا نه! حال ما اینجاییم تا به شما بگوییم که ترکیب یک بازی پلتفرمر با المان‌ها ژانر وحشت چگونه از آب در خواهد آمد و یا ارزش تجربه دارد؟

باز هم همان سناریوی جذاب قدیمی، جدال بین خوب و بد! تصور کنید در کابوسی تمام نا‌پذیر گیر افتاده‌اید. همه‌جا سرد و تاریک است و انجسام بی روح‌تر از همیشه بنظر می‌رسند. تاریکی همه‌جا را فرا گرفته است و شما احساس تنهایی می‌کنید. هرچقدر که فریاد می‌زنید کسی نیست که صدایتان را بشنود، اما با این حال شما باید دنبال راه نجات بگردید.

داستان بازی بیانگر تاریک‌ترین احساسات و کابوس‌های ماست. جایی که شما باید به ارواح کمک کنید تا راهی برای نجات خودشان پیدا کنند. این ارواح در کابوسی که بیشتر شبیه هزارتو است گیر افتاده‌اند و تنها راه بیدار کردن آن‌ها از این کابوس باز کردن چشمانشان است. شما باید سه مرتبه این کار را تکرار کنید تا به کابوس این مردم بیچاره پایان دهید و گرنه آن‌ها تا ابد در این کابوس باقی خواهند ماند.

در بخش گیم‌پلی، می‌توان گفت که کنترلرهای بازی و مکانیز‌های حرکتی آن واقعا سخت هستند و به هیچ عنوان شما با یک بازی پلتفرمر ساده طرف نیستید و همه‌چیز حساب شده و دقیق عمل می‌کند. همان‌طور که از یک بازی پلتفرمر انتظار می‌رود تمامی وظیفه شما در بازی کنترل و حرکت دادن شخصیت خودتان به سمت چپ و راست است. حواستان باید به موانع نیز باشد که به مرور بیشتر و سخت‌تر می‌شوند.  

بازی از مراحل و کابوس‌های مختلفی برخوردار است که هر کابوس ویژگی‌ها و موانع خودش را بر سر راه شما قرار خواهد داد. در هر کابوس باید سه چشم برای بیدار کردن شخصیت خودتان پیدا کنید تا بتوانید راه نجاتی از این هزارتوی تاریک پیدا کنید. می‌توان گفت که استودیوی سازنده توانسته است ترکیب خوبی از یک بازی پلتفرمر با المان‌های ژانر وحشت و گاها روانشناسانه را در اختیار مخاطب قرار دهد.

جلوه‌های صوتی و بصری بازی، موی تنتان سیخ می‌کند! شاید بازی عنوان یک اثر پلتفرمر را به دوش نمی‌کشید، بدون اغراق می‌توانست یکی از بهترین موسیقی متن‌های بازی‌های موبایلی را داشته باشد. محیطی تاریک و غم‌آلود و صدای خنده‌های دلقکی که مدام تکرار می‌شود، شاید به اندازه کافی ترسناک نباشد اما موسیقی بازی قطعا شما را خواهد ترساند و حس اضطراب عجیبی را در عمق وجودتان پدید خواهد آورد.