ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اخبار و مقالات

تاریخچه سری Call of Duty

Call of Duty در کنار امثال GTA و Need for Speed یکی از آن نام‌هاییست که همه، حتی آن‌هایی که یک بار هم دستشان به کنترلر بازی نخورده هم حداقل یک بار به گوششان خورده ...

رایان زجاجی
نوشته شده توسط رایان زجاجی | ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۲۳:۰۰

Call of Duty در کنار امثال GTA و Need for Speed یکی از آن نام‌هاییست که همه، حتی آن‌هایی که یک بار هم دستشان به کنترلر بازی نخورده هم حداقل یک بار به گوششان خورده است. این فرنچایز حداقل چهارده سال است که یکی از نمادهای گیمینگ بوده و به دلایل مختلفی معروف و در عین حال منفور بوده است. به عبارتی می‌توان گفت که بهترین‌ها و بدترین‌های صنعت گیم را می‌توانیم در کنار هم در این سری مشاهده کنیم. اما با وجود تمام بالا و پایین‌هایش، کالاف دیوتی همچنان توانسته یکی از غول‌های صنعت گیم باقی بماند.

در بخش اول تاریخچه کالاف دیوتی به تولد این فرنچایز، روزهای اوجش با عناوینی همچون سری Modern Warfare و Black Ops، نقطه تاریکی همچون Ghosts و تبدیل شدن سری به یکی از بزرگ‌ترین و جنجالی‌ترین نام‌های گیمینگ پرداختیم. در بخش دوم این مطلب می‌خواهیم تاریخچه سری را از سال ۲۰۱۴ به بعد بررسی کنیم. طی این سال‌ها کالاف دیوتی وارد دورانی پر از بالا و پایین شد، چند بار تغییرات اساسی در خود دید و اخیرا هم با تغییر سیاست‌های اقتصادی اکتیویژن، حالا به شکلی متفاوت از قبل به فعالیت ادامه داد. پس در این مطلب با ویجیاتو همراه باشید که می‌خواهیم کارمان را با اولین عنوانی که استودیوی اسلجهمر گیمز به طور مستقل ساخت شروع کنیم. عنوانی که تا سه سال آینده مسیری جدید ولی نه لزوما محبوب را برای فرنچایز آغاز کرد.

Call of Duty: Advanced Warfare (2014)

اسلجهمر گیمز پس از اتمام ساخت Modern Warfare 3 توسط اکتیویژن به عنوان سومین توسعه‌دهنده کالاف دیوتی انتخاب شد. ورود این استودیو به جمع اینفینیتی وارد و تری‌آرک باعث شد که بازه ساخت هر نسخه از این سری از دو سال به سه سال افزایش پیدا کند و سازندگان فضای بیشتری برای نفس کشیدن داشته باشند.

اسلجهمر از این فرصت اضافه استفاده کرد و قبل از آغاز ساخت بازی، شروع به توسعه موتور IW Engine کرد و در نهایت توانست از آن انجین منحصر بفرد خود را بسازد. بعد از به دست آوردن یک موتور پیشرفت کرده، آن‌ها به سراغ متحول کردن مکانیک‌های همیشگی کالاف دیوتی رفتند که در آن نقطه بسیار کهنه به نظر می‌رسیدند. این تغییرات در نهایت دوران جدیدی را برای فرنچایز بزرگ اکتیویژن آغاز کرد؛ دورانی که در نهایت نظرات ضد و نقیض بازیکنان را به همراه داشت.

Call of Duty: Advanced Warfare در سال ۲۰۱۴ منتشر شد و کالاف دیوتی را به آینده نسبتا دور برد. با این که Black Ops 2 در یک آینده نزدیک اتفاق می‌افتاد و از المان‌های علمی-تخیلی هم در داستانش بهره می‌برد، اما ادونسد وارفر اولین نسخه‌ای بود که کاملا در آینده جریان داشت.

داستان بازی در سال ۲۰۵۹ جریان داشت؛ یک گروه تکنولوژی‌هراس به نام KVA با حملات تروریستی خود به تهدیدی بزرگ به دنیا تبدیل شده بود و Atlas، یک کمپانی نظامی خصوصی، تبدیل به بزرگ‌ترین نظامی شده بود که می‌توانست با این گروه مقابله کند. بازیکن در نقش سربازی به نام جک میچل (با بازی تروی بیکر) قرار می‌گرفت که در یک عملیات نظامی، بهترین دوستش یعنی ویل آیرنز و همچنین دست چپش را از دست داده بود. بعد از این تراژدی، پدر ویل یعنی جاناتان آیرنز (با بازی کوین اسپیسی) که از قضا رئیس اتلس هم بود، میچل را در شرکت خود استخدام و یک دست پروستتیک به او تقدیم کرد تا از او در عملیات‌های نظامی اتلس بهره ببرد.

سربازان دنیای Advanced Warfare مجهز به لباس‌های پیشرفته‌ای به نام Exo-Suit هستند که توانایی‌های حرکتی آن‌ها را بهبود می‌بخشد. بازیکن هم یکی از این لباس‌ها را در اختیار دارد و به واسطه آن می‌تواند پرش‌های بسیار بلندی داشته باشد، با یک جهش سریع به اطراف خود را از خطر دور کند، و حتی با استفاده از یک قلاب خود را به نقاط مرتفع برساند. به طور کل پیشرفت تکنولوژی در این بازی خود را به خوبی نشان می‌دهد و بازیکن می‌تواند از امکاناتی همچون نارنجک‌هایی که خودشان به سمت هدف مد نظر می‌روند بهره ببرد.

کمپین ادونسد وارفر چند ساعت سرگرم کننده برای بازیکنان ارائه می‌دهد و به طور کل بسیار خوش ساخت است. اما یک مسئله که باعث شده بود این کمپین حس و حال یک پتانسیل از دست رفته را بدهد، ساختار به شدت خطی آن و عدم استفاده کافی از امکانات جدید است. به طور کل، بازی به غیر از یکی دو مرحله آزادی بسیار کمی به بازیکن می‌دهد و بسیاری از این امکانات جدید به شکلی شدیدا محدود و صرفا آن طور که مراحل اجبار می‌کنند استفاده می‌شوند. همچنین، جا دارد به آن صحنه بازی اشاره کنیم که میچل باید با فشردن دکمه F به دوست مرده خود ادای احترام کند. این صحنه تا همین امروز همچنان یک میم (Meme) محبوب باقی مانده است.

سیستم‌های حرکتی جدید بازی به مولتی‌پلیر هم انتقال داده شده بودند. ادونسد وارفر از نظر ساختاری و طراحی شباهت زیادی به نسخه‌های قبلی داشت، اما با سیستم حرکتی پیشرفته خود تجربه‌ای بی‌سابقه به بازیکنان ارائه می‌داد. اما مشکلی که به وجود می‌آمد این بود که گیم پلی هر مچ خیلی زود به پرش‌های بی‌پایان و نبردهای بیش از حد آشوب‌وار ختم می‌شد. مشکل دیگری هم که به وجود می‌آمد این بود که مپ‌های چندنفره چندان برای این حرکت جدید مناسب نبودند و نمی‌توانستند پتانسیل واقعی آن‌ها را شکوفا کنند.

علاوه بر این مشکلات، در نظر داشته باشید که اکتیویژن هر سال بیش از پیش روی پرداخت‌های درون‌برنامه‌ای تمرکز می‌کرد و ادونسد وارفر هم نقطه‌ای بود که شاهد ورود لوت باکس‌ها به کالاف دیوتی بودیم. مایکروترنزکشن‌های غیرمنصفانه و مشکلاتی که بالاتر به آن‌ها اشاره کردیم باعث شدند مولتی‌پلیر Advanced Warfare خیلی زود محبوبیتش را میان بازیکنان از دست بدهد.

یک نکته جالب دیگر در مورد Advanced Warfare این است که برای اولین بار در تاریخ سری، حالت زامبی در یک کالاف دیوتی که توسط تری‌آرک ساخته نشده بود حضور یافت. زامبی در این بازی Exo Zombies نام داشت و یک تجربه جالب، جدید اما نه لزوما چندان عمیق ارائه می‌داد. متاسفانه این حالت تنها به صورت DLC قابل دسترسی بود و باعث شد استقبال از آن هیچوقت چندان زیاد نباشد.

اما یک چیز از Advanced Warfare که واقعا خوب عمر کرده، گرافیک و صداگذاری‌اش است. با این که Ghosts اولین نسخه نسل هشتمی کالاف دیوتی محسوب می‌شود، اما نسل جدید این سری در واقع با ادونسد وارفر شروع شد. به لطف یک موتور بهبود یافته، گرافیک بازی از آن حالت کهنه خارج شد و طراحی هنری جذابش هم باعث شد تا بازی به شدت خوش قیافه باشد، در حدی که بعد از این همه سال همچنان ظاهر خوبش را حفظ کرده است. صداگذاری سلاح‌ها هم که در Ghost پیشرفت خوبی کرده بود، اینجا بهتر از قبل هم شد و باعث شد شلیک کردن آن‌ها بیش از پیش لذت‌بخش باشد.

ادونسد وارفر بعد از انتشار خود از سوی منتقدان و بازیکنان با استقبال به مراتب بهتری نسبت به Ghosts مواجه شد، اما مولتی‌پلیر و تغییر سیستم حرکتی بازی نتوانستند طرفداران را در دراز مدت راضی نگه دارند. یک نکته جالب هم این است که بازی علی‌رغم استقبال بهترش، فروش ضعیف‌تری نسبت به Ghosts تجربه کرد.

همان طور که گفتیم، ادونسد وارفر دوران جدیدی را برای کالاف دیوتی آغاز کرد. تری‌آرک و اینفینیتی وارد حتی بیشتر از اسلجهمر روی فضای آینده و علمی-تخیلی تمرکز کردند و اولی قرار بود نتیجه کارش را با نسخه سال ۲۰۱۵ به نمایش بگذارد.

Call of Duty: Black Ops 3 (2015)

تری‌آرک برای سومین نسخه بلک آپس ایده‌های جاه‌طلبانه‌ای داشت. آن‌ها که حالا یک سال بیشتر برای توسعه بازی‌شان وقت داشتند، می‌خواستند با توسعه انجین و مکانیک‌های این سری تنوع بیشتری به گیم پلی کالاف دیوتی بدهند. قرار بود دو تغییر مهم این بازی جدید، بهبود سیستم حرکتی پیشرفته بازی و ورود کمپین به یک ساختار جهان باز باشد، اما متاسفانه دومی در نهایت کنسل شد و بخش داستانی بازی به همان حالت خطی همیشگی بازگشت.

این بازی در نهایت در سال ۲۰۱۵ به عنوان سومین قسمت بلک آپس، یعنی Call of Duty: Black Ops 3 منتشر شد. یک نکته عجیب درباره بازی این است که علی‌رغم یدک کشیدن نام بلک آپس، Black Ops 3 تقریبا هیچ ارتباطی با عناوین قبلی تری‌آرک نداشت. با این که داستان بازی در نتیجه وقایع نسخه دوم اتفاق می‌افتاد، اما به غیر از اشاره‌هایی ریز کوچک‌ترین اثری از داستان و شخصیت‌های نسخه‌های گذشته در آن وجود نداشت.

داستان بلک آپس 3 در سال ۲۰۶۵ یعنی چهل سال پس از بلک آپس 2 جریان داشت. در نتیجه اعمال رائول منندز در نسخه قبلی، دنیا وارد یک جنگ سرد سوم شده و تکنولوژی نظامی هم آنقدر پیشرفت کرده که روبات‌ها و ابرسربازان سایبورگ جای سربازان عادی را در میدان جنگ گرفته‌اند.

بازیکن در نقش یک سرباز بی‌نام قرار می‌گرفت که برای اولین بار در تاریخ سری جنسیتش قابل انتخاب بود. این سرباز که طی یک عملیات در کشور اتیوپی به شدت مجروح می‌شود، توسط فرمانده تیلور پیدا می‌شود و به لطف جراحی‌های فراوان، مجهز شدن به اندام‌های ماشینی و دریافت یک رابط عصبی در مغزش به نام DNI جانش نجات پیدا می‌کند. پنج سال بعد، تیلور و گروهش مشکوک به سرقت اطلاعات و کشتن کارمندان CIA می‌شوند و بازیکن در کنار همراهانش باید در سرتاسر دنیا به دنبال آن‌ها برود.

کمپین بلک آپس 3 شامل المان‌های جدید بسیاری می‌شود. قبل از هر مرحله، بازیکن به یک هاب کوچک دسترسی دارد که در آن می‌تواند اتاق، سلاح‌ها و ظاهر خود را شخصی‌سازی کند و قابلیت‌های جدید به دست آورد. این قابلیت‌ها به بازیکن توانایی‌هایی همچون به دست گرفتن کنترل روبات‌های نظامی، حرکت با سرعت بیشتر و غیره می‌دهند. دو نکته جالب توجه دیگر هم در مورد این کمپین وجود دارد؛ اول این که بازیکنان می‌تواند به صورت کو-آپ و نهایتا چهار نفره این کمپین را تجربه کنند، و دوم این که بعد از اتمام آن یک حالت جدید به نام Nightmares در دسترس قرار می‌گیرد که دشمنان بخش داستانی را به زامبی‌ها تغییر می‌دهد.

علی‌رغم این پیشرفت‌های خوب، کمپین و داستان بلک آپس 3 طرفداران چندانی برای خود پیدا نکرد. بدون این که جزئیات بیشتری از داستان بازی لو دهیم، این داستان نه تنها ریتم آهسته‌تری نسبت به تمام نسخه‌های قبلی داشت، بلکه خیلی زود به یک روایت عجیب و پیچیده ختم می‌شد. با این که ایده کلی داستان بسیار خلاقانه بود، اما بسیاری از بازیکنان معتقد بودند که روایت آن بیش از حد نامفهوم و غیرمنطقی از آب در آمده است. همچنین، متاسفانه دیگر خبری از انتخاب‌های تاثیرگذاری که در Black Ops 2 دیدیم نبود و نسخه سوم دوباره به حالت خطی همیشگی کالاف دیوتی بازگشته بود.

مولتی‌پلیر بازی دوباره از ساختار و طراحی‌هایی که در نسخه‌های قبل دیده بودیم استفاده می‌کرد، مثلا سیستم Pick 10 بازگشته بود و مپ‌ها هم از همان ساختار سه خطی (Three Lane) مشهور تری‌آرک استفاده می‌کردند. اما دو تغییر مهم باعث شدند که این حالت حس و حال متفاوتی داشته باشد.

اولین دلیل به سیستم حرکتی بازی برمی‌گشت. سیستم حرکتی بازی اگرچه بازیکن را به مراتب چابک‌تر از نسخه‌های گذشته می‌کرد، اما با آن چه که در Advanced Warfare دیدیم هم متفاوت بود. بازیکن می‌توانست لیز بخورد، با استفاده از یک وسیله جت پک مانند پرش‌هایی بلند با کنترل بالا داشته باشد، و حتی همانند سری Titanfall روی دیوارها بدود.

دومین دلیل هم سیستم Specialists بود. برای اولین بار در تاریخ سری، بازیکن می‌توانست از بین ۹ کارکتر مختلف که هر کدام توانایی‌های مخصوصی داشتند یکی را انتخاب کند. همه اسپشیالیست‌ها از نظر توانایی‌های حرکتی و حمل سلاح مشابه هم بودند، اما یکی دو قابلیت مخصوص داشتند که آن‌ها را از هم متمایز می‌کرد. مثلا یکی می‌توانست دست خود را به یک مینی‌گان مرگبار تبدیل کند، یکی دیگر خود را نامرئی می‌کرد و الی آخر.

حالت زامبی هم یک بار دیگر برگشته بود و این بار بازیکنان را به فضای جالبی می‌برد. مپ جدید بازی Shadows of Evil نام داشت و با حال و هوایی دهه پنجاهی و تقریبا لاوکرفتی یک تجربه بی‌سابقه برای بازیکنان زامبی ارائه می‌داد. یک المان جدید هم که به این بخش اضافه شده بود آیتم‌های جدیدی به نام Gobblegum بودند که برای مدتی بازیکنان را قدرتمندتر می‌کردند. این بخش بزرگ‌تر از همیشه شده بود و طرفداران سرسخت زامبی را حسابی راضی کرد، اما همانند بلک آپس 2 و چه بسا بدتر از آن برای بازیکنان جدید بیش از حد پیچیده و غیرقابل فهم شده بود.

یک نکته جالب درباره بلک آپس 3 این است که بازی از طرف سازندگان پشتیبانی به مراتب بیشتری نسبت به سایر عناوین کالاف دیوتی دید. به طوری که تقریبا دو سال بعد از انتشار بازی و در ژوئن ۲۰۱۷، تری‌آرک یک بسته الحاقی به نام Zombie Chronicles برای بازی منتشر کرد که بسیاری از مپ‌های محبوب زامبی از عناوین قبل را به آن اضافه می‌کرد. همچنین بازی یکی از اندک عناوین این فرنچایز است که روی پی‌سی به صورت رسمی از ماد پشتیبانی می‌کند و حتی یک صفحه Steam Workshop هم دارد. به این دلایل، بلک آپس 3 بیشتر از بسیاری دیگر از کالاف دیوتی‌ها توانست محبوبیتش را در دراز مدت حفظ کند.

بلک آپس 3 نمرات خوبی از منتقدان دریافت کرد و نسبت به دو نسخه قبل هم با استقبال به مراتب بهتری از سوی بازیکنان مواجه شد. بازی فروش بسیار خوبی هم تجربه کرد و به یکی از پرفروش‌ترین عناوین نسل هشتم کنسول‌ها تبدیل شد. با این حال بخش‌هایی همچون کمپین داستانی و پرداخت‌های درون برنامه‌ای با انتقادات زیادی مواجه شدند و به غیر از آن‌ها، فضای علمی-تخیلی و سیستم جدید حرکتی همچنان میان بازیکنان دو دستگی ایجاد می‌کردند. بلک آپس 3 اولین کالاف دیوتی نسل هشتمی ساخته تری‌آرک، و آخرین عنوان از این سری بود که برای پلی استیشن 3 و ایکس باکس 360 هم عرضه شد. لازم به ذکر است که دو نسخه نسل هفتمی بازی به علت محدودیت‌های سخت‌افزاری فاقد بخش تک‌نفره بودند.

بعد از بلک آپس 3 نوبت اینفینیتی وارد بود که برای یک بار دیگر بازیکنان را به آینده ببرد. عنوان قبلی این استودیو یعنی Call of Duty: Ghosts میان بازیکنان منفور بود، اما چیزی که آن‌ها انتظار نداشتند این بود که بازی بعدی‌شان با اوج نفرتی که این سری تاکنون به خود دیده مواجه شود.

Call of Duty: Infinite Warfare (2016)

اینفینیتی وارد بعد از انتشار ناامیدکننده Call of Duty: Ghosts به دنبال یک شروع جدید بود و می‌خواست با پروژه بعدی خود یک تجربه جدید به بازیکنان ارائه دهد. آن‌ها با یک موتور ارتقا یافته ساخت عنوانی را آغاز کردند که کالاف دیوتی را به فضا و بیش از پیش به آینده می‌برد، غافل از این که بسیاری از طرفداران فرنچایز از روند کنونی آن خسته شده بودند.

اکتیویژن حدس می‌زد که این بازی احتمالا با واکنش‌های منفی زیادی مواجه می‌شود، و به همین خاطر یک تصمیم بی‌سابقه گرفت. این کمپانی تصمیم گرفت یکی از نسخه‌های محبوب و قدیمی سری را برای پلتفرم‌های جدید ریمستر کند و آن را در کنار بازی جدید خود منتشر کند - که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. اما اکتیویژن و اینفینیتی وارد هیچ ایده‌ای نداشتند که شدت این واکنش منفی قرار بود چقدر باشد، در حدی که حتی آن ریمستر هم نتوانست کمکی به بهود نظرات کند.

هنگامی که Call of Duty: Infinite Warfare در بهار ۲۰۱۶ معرفی شد، واکنش بازیکنان آنقدر منفی بود که تریلر رونمایی بازی با نزدیک به ۴ میلیون دیسلایک، به یکی از دیسلایک شده‌ترین ویدیوهای تاریخ یوتیوب تبدیل شد. طرفداران کالاف دیوتی که از فضای علمی-تخیلی نسخه‌های اخیر خسته شده بودند، با دیدن اینفینیت وارفر که از قبل هم بیشتر به آینده سفر کرده بود خشمگین شدند. این واکنش منفی همزمان شده بود با استقبال بسیار بالا از Battlefield 1 که با رفتن به جنگ جهانی اول حسابی دل گیمرها را برده بود.

Call of Duty: Infinite Warfare در آینده دوری جریان داشت که در آن، زمین از منابع طبیعی خود خالی شده و انسان‌ها برای تامین منابع مورد نیازشان مجبور به سفر به سیارات دیگر و ساخت کُلُنی در آن‌ها شوند. این کلنی‌ها به مرور باعث شکل‌گیری گروه‌های نظامی رادیکالی شدند که به برای کنترل آن‌ها فعالیت می‌کردند. یکی از این گروه‌ها Settlement Defense Force (SDF) بود که به رهبری سِیلن کاچ (با بازی کیت هرینگتون) بعد از حمله به زمین اعلان جنگ کرد. بازیکن هم در نقش خلبانی به نام نیک رِیِز (با بازی برایان بلوم) قرار می‌گیرد که فرماندهی مقابله با SDF را بر عهده دارد.

کمپین اینفینیت وارفر غالبا در فضا جریان داشت. از آن جایی هم که بازیکن در هم در نقش یک خلبان و هم یک فرمانده قرار می‌گرفت، پتانسیل زیادی برای نوآوری در گیم پلی به وجود آمده بود و خوشبختانه اینفینیتی وارد هم از آن‌ها استفاده کرد. همانند بلک آپس 3، کمپین بازی دارای یک هاب است که بازیکن می‌تواند تجهیزاتش را در آن شخصی‌سازی کند. اما در کنار آن بازیکن می‌تواند تصمیم بگیرد که چه ماموریت‌هایی را انجام دهد، و حتی در صورت دلخواه چندین ماموریت جانبی بازی را برای جوایز مخصوص انجام دهد.

یک المان مهم دیگر بخش داستانی هم نبردهای هوایی بود. بازیکن یک جنگنده فضایی قابل شخصی‌سازی به نام Jackal در اختیار می‌گرفت و در بسیاری از ماموریت‌ها از آن استفاده می‌کرد. خوشبختانه این نبردهای هوایی عالی از آب در آمده بودند؛ بازیکن به شیوه دلخواه خود می‌توانست به نبرد با دشمنان برود، و حتی می‌توانست از جنگنده خود پیاده و بعدا دوباره سوارش شود.

در کل کمپین اینفینیت وارفر یک سورپرایز بسیار خوب برای بازیکنان بود. در کنار یک گیم پلی عمیق‌تر، بازی از یک داستان جذاب، احساسی و دارای شخصیت‌های عمیق بهره می‌برد. بدین ترتیب اینفینیت وارفر توانست بهترین کمپینی که کالاف دیوتی از بعد از بلک آپس 2 به خود دیده بود را ارائه دهد.

اما متاسفانه چنین تعریفی برای بخش چندنفره صدق نمی‌کرد. این مد بسیار به چیزی که در Black Ops 3 دیدیم شبیه بود. سیستم حرکتی (مثلا دویدن روی دیوار) که مستقیما از آن بازی آورده شده بود، و با این که دیگر خبری از اسپشیالیست‌ها نبود، اما سیستم جایگزینش یعنی Combat Rigs حس و حال مشابهی می‌داد. این حس و حال تکراری در کنار مپ‌هایی که در بهترین حالت معمولی بودند باعث شدند تا مولتی‌پلیر اینفینیت وارفر خیلی زود محبوبیتش را از دست بدهد.

حالت سوم بازی زامبی بود تا اینفینیت وارفر به اولین کالاف دیوتی ساخته نشده توسط تری‌آرک تبدیل شود که این حالت را از روز اول انتشار شامل می‌شود. خوشبختانه این حالت خیلی جذاب از آب در آمد. زامبی اینفینیت وارفر در یک پارک تفریحی با حال و هوای دهه هشتاد میلادی جریان داشت و از این رو، شامل سیستم حرکتی کمپین و مولتی‌پلیر بازی نمی‌شد. در کنار یک فضای جذاب، این زامبی بسیار برای تازه‌واردان مناسب بود و در عین حال، با مکانیک‌هایی همچون Fate of Fortune Cards (که مشابه Gobblegums بلک آپس 3 بود) سرگرم‌کنندگی زیادی به بازیکنان قدیمی ارائه می‌داد.

با وجود داشتن یک کمپین بسیار خوب و زامبی خوش‌ساخت، در نهایت آن جو منفی قبل از انتشار و مولتی‌پلیر ناامیدکننده بازی تاثیرشان را گذاشتند. Call of Duty: Infinite Warfare که در پاییز ۲۰۱۶ برای پی‌سی و کنسول‌های نسل هشت منتشر شد، نقدهای متوسط رو به بالایی دریافت کرد. بازی از نظر فروش هم با افت شدیدی مواجه شد؛ با این که اینفینیت وارفر توانست به پرفروش‌ترین بازی کل سال در آمریکا تبدیل شود، اما فروشش نسبت به بلک آپس 3 نزدیک به ۵۰% افت کرد.

با عملکرد ناامیدکننده اینفینیت وارفر، دوران کالاف دیوتی‌های واقع در آینده به پایان رسید. برای نسخه بعد که اسلجهمر گیمز وظیفه ساختش را بر عهده داشت، این فرنچایز قرار بود به ریشه‌های خود بازگردد. اما قبل از پرداختن به نسخه بعدی، باید درباره آن ریمستری که بالاتر گفتیم صحبت کنیم.



Call of Duty 4: Modern Warfare Remastered (2016)

اکتیویژن که می‌دانست اینفینیت وارفر قرار است شرایط سختی داشته باشد، تصمیم گرفت با برگرداندن یک عنوان قدیمی و محبوب دل طرفداران را به دست آورد. و چه عنوانی بهتر از اولین مدرن وارفر که باعث شد کالاف دیوتی به موقعیت امروزش برسد. در حالی که سر اینفینیتی وارد با بازی‌اش گرم بود، استودیوی ریون سافتور وظیفه ریمستر کردن این عنوان افسانه‌ای را بر عهده گرفت.

نتیجه تلاش‌های ریون سافتور به یک ریمستر عالی ختم شد. با بهبود قابل توجه مدل‌های شخصیت‌ها، انیمیشن‌ها، نورپردازی و بافت‌ها، مدرن وارفر یک چهره بسیار جذاب پیدا کرد که در عین این که به نسخه اصلی وفادار بود، در حد یک عنوان نسل هشتمی خوش قیافه شده بود. این ریمستر حتی شامل بخش چندنفره بازی هم می‌شد و واقعا می‌توان گفت با یک ریمستر تمام و کمال طرف بودیم. وقتی هم که این ریمستر در کنار اینفینیت وارفر معرفی شد، بسیاری از مردم به شوخی اشاره می‌کردند که مدرن وارفر هیچ بازیکنی برای اینفینیت وارفر باقی نخواهد گذاشت.

اما این ریمستر آمد و... عملکردی افتضاح از خود به جا گذاشت. نه به خاطر این که خود بازی بد بوده باشد، چون واقعا با ریمستری عالی طرف بودیم. دلیلش این بود که اکتیویژن تصمیم گرفت این بازی را فقط در صورت خرید نسخه Legacy Edition اینفینیت وارفر با قیمت ۸۰ دلار در دسترس قرار دهد. از آن جایی که خود اینفینیت وارفر هم با استقبال ضعیفی از سوی بازیکنان مواجه شده بود، فاتحه مدرن وارفر ریمسترد خوانده شد. این کار ناامیدی بازیکنان را به همراه داشت و ضربه‌ای مرگبار به تلاش ریون سافتور وارد کرد.

این تنها تصمیمات عجیبی نبود که اکتیویژن برای مدرن وارفر ریمسترد گرفت. مدت کوتاهی بعد از انتشار، پرداخت‌های درون برنامه‌ای به بازی اضافه شدند؛ بازی‌ای که در نسخه اصلی خود شامل چنین چیزی نمی‌شد. همچنین، اکتیویژن تصمیم گرفت مپ‌هایی که برای بازی اصلی به صورت بسته الحاقی منتشر شده بودند را دوباره به صورت جدا بفروشد. طرفداران از این کار خشمگین شدند و معتقد بودند که یک ریمستر باید شامل تمام محتویات نسخه اصلی شود. تازه این بسته‌های الحاقی برای نسخه پی‌سی بازی اصلی رایگان بودند، اما در نسخه ریمستر پولی شدند و باعث ناامیدی بیشتر بازیکنان شدند.

ریمستر مدرن وارفر در نهایت بعد از هفت ماه به صورت مستقل منتشر شد، اما دیگر خیلی دیر شده بود برای این که بازیکنان بخواهند به آن فرصت دهند. و بدین ترتیب، این ریمستر که به خودی خود واقعا عالی بود، در نهایت به یک شکست بزرگ برای اکتیویژن تبدیل شد.

Call of Duty: WWII (2017)

اسلهجمر گیمز از بعد از اتمام ساخت Advanced Warfare به ساخت یک نسخه با حال و هوای جنگ جهانی علاقه‌مند بود و کار روی چنین پروژه‌ای را آغاز کرد. ساخت یک بازی جنگ جهانی در بهترین موقع اتفاق افتاد؛ زمانی که مخالفت بازیکنان کالاف دیوتی با گیم پلی بپر بپری و روی دیوار دویدنی نسخه‌های اخیر به اوجش رسیده بود. هنگامی هم که Call of Duty: WWII در بهار ۲۰۱۷ معرفی شد و بازگشت به دوران جنگ جهانی و گیم پلی «پوتین روی زمین» یا همان Boots on the Ground را تایید کرد، از همان لحظه هایپ زیادی برای بازی ایجاد شد.

طی کمپین WWII بازیکن در نقش چندین شخصیت مختلف قرار می‌گرفت، اما شخصیت اصلی بازی رونالد دنیلز نام داشت که به همراه جوخه خود در عملیات‌هایی تاریخی همچون پیاده‌سازی در نرماندی، آزادی پاریس و نبرد بولج شرکت می‌کرد. بازی حال و هوایی مشابه Band of Brothers داشت و با تمرکز روی شخصیت‌ها و همچنین به تصویر کشیدن چیزهایی مانند اردوهای کار اجباری نازی‌ها، یک روایت احساسی و دردناک از جنگ جهانی دوم ارائه می‌داد.

WWII در کمپین خود دو مکانیک جدید ارائه می‌داد. اولین مکانیک بازگشت بسته‌های سلامتی بود. همانند اولین نسخه کالاف دیوتی، سلامتی به صورت خودکار پر نمی‌شد و بازیکن برای بازیابی جان خود باید به بسته‌های سلامتی تکیه می‌کرد. دیگر مکانیک بازی روی جوخه‌ای که عضوش هستید تمرکز می‌کرد. هم‌رزمان شما می‌توانستند برای شما بسته سلامتی یا مهمات مهیا کنند، مکان دشمنان را برایتان مشخص کنند و غیره. علاوه بر این‌ها، مکانیک «شیرجه دلفینی» هم Black Ops 1 و 2 بازگشته بود و بازیکنان می‌توانستند برای فرار از موقعیت‌های خطرناک یک شیرجه به سمت جلو بزنند.

مورد دیگری هم که باعث شد بخش داستانی بازی به تجربه جالبی تبدیل شود، گرافیک آن بود. موتور بهبودیافته اسلجهمر گیمز به آن‌ها اجازه می‌داد محیط‌ها و مدل‌های انسانی به شدت واقع‌گرایانه‌ای بسازند و به انیمیشن‌ها بهبود قابل توجهی ببخشند. همچنین گرافیک هنری عالی بازی باعث شده بود که حال و هوای جنگ جهانی دوم به زیباترین شکل ممکن به بازیکن منتقل شود.

البته همه چیز این بخش بی‌نقص نبود. طراحی مراحل بعضا زیادی خطی، استفاده بیش از حد از Quick Time Events (QTE) و طراحی مشابه بازی‌های قدیمی‌تر سری از جمله نقاطی بودند که مورد انتقاد واقع شدند. همچنین علی‌رغم یک داستان و گیم پلی واقع‌گرایانه‌تر، بعضا آن انفجارها و صحنه‌های مثلا هیجانی کالاف دیوتی که از Modern Warfare 2 به بعد زیاد شاهدش بودیم را می‌دیدیم.

بخش مولتی‌پلیر بازی شامل المان‌هایی می‌شد که قبلا ندیده بودیم. یکی از این المان‌ها، یک هاب آنلاین، همانند آنچه که در سری Destiny می‌دیدیم، به نام Headquarters بود. همه چیز بخش آنلاین از اینجا انجام می‌شد؛ بازیکنان با زاویه دید سوم شخص در یک محیط قرار می‌گرفتند و علاوه بر ورود به مچ می‌توانستند سلاح‌ها و کیل‌استریک‌های خود را امتحان کنند، با بازیکنی دیگر در یک نبرد تک به تک قرار بگیرند، ایموت‌های خود را به رخ دیگران بکشند، و از همه مضحک‌تر، جلوی بقیه لوت باکس باز کنند و شانس خود را امتحان کنند. به دلیل مورد آخر و این که این هاب بعضا فقط وقت بازیکن را تلف می‌کرد، این ویژگی جدید با انتقادات زیادی همراه شد.

دیگر تغییری که WWII به خود دید، سیستم Divisions بود که جایگزین Create-a-Class شده بود. هر بازیکن باید یکی از ۵ دیویژن موجود (که بعدا به ۸ افزایش یافت) را انتخاب می‌کرد که هر کدام تجهیزات، پرک‌ها و سلاح‌های مخصوصش خود را داشتند و با لول آپ کردن آن‌ها می‌شد پرک‌های بیشتری باز کرد. دیویژن‌ها هنگام انتشار بازی به شدت از نظر بالانس مشکل داشتند، که باعث شد اسلجهمر گیمز با آپدیت‌های خود آن را دگرگون کند (مثلا صدا خفه کن دیگر مخصوص یک دیویژن خاص نبود و همه به آن دسترسی پیدا کردند).

علاوه بر حالت‌های قدیمی کالاف دیوتی که در مپ‌های اکثرا سه خطی قابل بازی بودند، یک حالت جدید هم به نام War Mode اضافه شده بود. این حالت که با کمک ریون سافتور ساخته شده بود، تمرکز بیشتری روی داستان داشت. بازیکنان که در یکی از دو طرف متحدین و متفقین قرار می‌گرفتند، می‌توانستند در عملیات‌هایی تاریخی همچون نبرد نرماندی شرکت کنند. به طور کل WWII تجربه مولتی‌پلیر خوبی ارائه می‌داد، اما مشکلاتی که بالاتر به آن‌ها اشاره شد به آن صدمه وارد کردند.

WWII شامل یک بخش زامبی هم می‌شد که به یاد قدیم، Nazi Zombies نام داشت. این بخش که در جنگ جهانی جریان داشت، یک سیستم کلاس‌بندی معرفی کرد و بازیکنان می‌توانستند با انتخاب از بین چهار کلاس مختلف، به قابلیت‌های مختلفی دسترسی پیدا کنند. به غیر از این، زامبی WWII تجربه‌ای آشنا هرچند مثل همیشه لذت‌بخش برای بازیکنان فراهم می‌کرد.

Call of Duty: WWII هنگام انتشار در سال ۲۰۱۷ نقدهای نسبتا مثبتی دریافت کرد و علی‌رغم دریافت انتقادات بابت مشکلاتش، یک قدم رو به جلو برای کالاف دیوتی محسوب می‌شد. از نظر تجاری هم بازی یک موفقیت عظیم بود و توانست عملکرد ناامیدکننده Infinite Warfare را جبران کند.

با موفقیت بازی، به نظر می‌رسید که کالاف دیوتی از این نقطه به بعد روی بازگشت به ریشه‌ها تمرکز می‌کند. سال‌های بعد نشان دادند که این نظریه درست بوده است، اما نسخه‌ بعدی که توسط تری‌آرک ساخته می‌شد با تغییرات بی‌سابقه خود قرار بود همه را شوکه کند.

Call of Duty: Black Ops 4 (2018)

در بخش بلک آپس 3 اشاره کردیم که کمپین آن بازی قرار بود یک تجربه جهان باز باشد، که در نهایت چنین چیزی کنسل شد و جایش را به آن ساختار خطی همیشگی داد. کارمندان تری‌آرک از بابت این تصمیم سخت ناامید شده بودند، اما تصمیم گرفتند برای بازی بعدی خود دوباره یک کار جدید را امتحان کنند.

هنگامی که کار روی چهارمین نسخه بلک آپس شروع شد، تری‌آرک قصد داشت یک کمپین متفاوت با همیشه بسازد. این کمپین داستان بلک آپس 3 را دنبال می‌کرد و در دنیایی پسا-آخرالزمانی جریان داشت. این بخش قرار بود تمرکز گسترده‌ای روی کو-آپ داشته باشد، بدین صورت که بازیکنان در سناریوهای 2v2 مقابل یکدیگر قرار می‌گرفتند تا داستان را جلو ببرند (البته امکان خاموش کردن این ویژگی هم وجود داشت).

توسعه این بخش تا اوایل سال ۲۰۱۸ ادامه داشت، اما پلی تست‌های آن نتایج چندان مثبتی به همراه نداشتند. بعد از این که اکتیویژن تاریخ عرضه بازی را برای اکتبر همان سال تعیین کرد، تری‌آرک مجبور شد باری دیگر یک تصمیم سخت بگیرد. در اتفاقی بی‌سابقه در تاریخ فرنچایز، بخش تک‌نفره از کالاف دیوتی حذف شد. به جای آن، تری‌آرک در حالی که تنها چند ماه به انتشار بازی باقی مانده بود تصمیم گرفت بخش سوم بازی خود را به ترند چند سال اخیر گیمینگ اختصاص دهد، یعنی بتل رویال.

دیگر تغییر مهمی که برای اولین بار در کالاف دیوتی اتفاق افتاد این بود که از این بازی به بعد، نسخه پی‌سی کالاف دیوتی دیگر روی استیم عرضه نشد و انحصارا از پلتفرم اکتیویژن/بلیزارد یعنی Battle.net قابل دسترسی شد. تمام این تغییرات باعث شدند تا هنگام معرفی بازی، واکنش‌‎ها نسبت به آن بسیار منفی باشد.

بخش مولتی‌پلیر Black Ops دوباره به آینده بازگشته بود، اما این بار دیگر خبری از جت پک و وال‌رانینگ نبود و شاهد همان گیم پلی Boots on the Ground همیشگی بودیم. با این حال، اسپشیالیست‌ها از بلک آپس 3 بازگشته بودند و چند نفر دیگر هم به جمعشان اضافه شدند. همانند نسخه قبل هر اسپشیالیست از قابلیت‌های منحصر بفرد خود بهره می‌برد، هرچند که این بار در هر تیم فقط دو اسپشیالیست می‌توانستند حضور داشته باشند.

بخش چندنفره بازی در کل همان تجربه همیشگی را ارائه می‌داد، اما حالا شامل تغییراتی هم می‌شد که بازی را کمی تاکتیکال‌تر کرده بودند. مثلا دیگر از بازیابی خودکار سلامتی خبری نبود و بازیکن باید برای پر کردن جان خود از یک آیتم مخصوص استفاده می‌کرد. سلاح‌ها هم از شخصی‌سازی بیشتری برخوردار شدند و با تغییراتی که در لگد و سیستم‌های hitscan/projectile آن‌ها به وجود آمد، منجر به خلق گان پلی عمیق‌تری شدند.

علاوه بر مولتی‌پلیر، زامبی هم برگشته بود. این مد با این که تغییرات چندانی در مکانیک‌های خود ندیده بود، اما در راستای جبران کمبود بخش تک‌نفره شامل محتوای بیشتری نسبت به نسخه‌های قبل می‌شد. هنگام انتشار بازی سه بخش برای زامبی در دسترس قرار داشتند؛ Voyage of Despair که روی کشتی تایتانیک جریان داشت، IX که بازیکنان را به یک کلوسئوم در روم باستان می‌برد، و Blood of the Dead که بازسازی یکی از مپ‌های محبوب بلک آپس 2 بود. علاوه بر این سه، یک مپ چهارم به نام Classified هم با خرید Black Ops Pass در دسترس قرار می‌گرفت که بازسازی مپ Five از بلک آپس 1 بود. از ویژگی‌های جدید این بخش هم می‌توان به اضافه شدن دو آیتم قابل مصرف جدید به نام Elixirs و Talismans اشاره کرد.

حالا می‌رسیم به بخش سومی که تنها در چند ماه ساخته شد، یعنی بتل رویال که Blackout نام داشت. این حالت مطابق همان چیزی که از یک بتل رویال انتظار دارید جریان دارد؛ ۱۰۰ بازیکن به صورت تک‌نفره یا گروه‌های دو، سه و چهار نفره به داخل یک مپ بزرگ می‌پرند، به دنبال سلاح و تجهیزات می‌گردند، و در حالی که مپ به شکل دایره‌وار کوچک می‌شود سعی می‌کنند آخرین بازمانده بازی باشند.

مپ بزرگ بازی شامل وسایل نقلیه‌ای همچون اتومبیل و هلیکوپتر می‌شد تا بازیکنان با سرعت بیشتری در آن جابجا شوند. برخی از مپ‌های محبوب سری بلک آپس هم به عنوان مکان‌های مشخصی در این مپ حضور داشتند، همچون Nuketown. حتی مکان‌های مخصوصی هم وجود داشتند که شامل زامبی‌ها می‌شدند. بخش بتل رویال بعدا یک مپ کوچک‌تر به نام Alcatraz دریافت کرد که تنها شامل ۴۰ نفر می‌شد، بازیکنان در آن می‌توانستند ریسپاون شوند و هیچ وسیله نقلیه‌ای هم داخل آن وجود نداشت.

در حالی که بلک آپس 4 هنگام معرفی با انتقادات زیادی مواجه شد، اما پس از انتشار در پاییز ۲۰۱۸ توانست با نظرات مثبتی مواجه شود. از Blackout به عنوان یک حالت بسیار خوش‌ساخت و لذت‌بخش یاد می‌شد و مولتی‌پلیر و زامبی هم علی‌رغم حس و حال نسبتا تکراری‌شان با استقبال خوبی مواجه شدند. از طرف دیگر نبود بخش داستانی و اضافه شدن پرداخت‌های درون‌برنامه‌ای غیرمنصفانه آن هم درست مدتی پس از انتشار بازی، انتقادات زیادی به همراه داشتند. با این حال، بازی در فروش خود کمتر از انتظارات اکتیویژن عمل کرد و از این نظر یک ناامیدی برای این کمپانی بود.

قاعدتا قرار بود تری‌آرک بعد از انتشار بلک آپس 4 تا سه سال بعد روی پروژه بعدی خود کار کند، اما مشکلاتی که در توسعه کالاف دیوتی ۲۰۲۰ به وجود آمد باعث شد تا آن‌ها مجبور شوند دوباره در شرایطی سخت وارد عمل شوند. این کار باعث شد تا پشتیبانی بعد از انتشار بلک آپس 4 بسیار زودتر از انتظار به پایان برسد.

از آن طرف، اینفینیتی وارد پس از گذراندن ۶ سال سخت بالاخره قرار بود آن تحولی که کالاف دیوتی شدیدا به آن نیاز داشت را بدهد. و چه کاری بهتر از این که شروع جدید با ریبوت یکی از نام‌های افسانه‌ای سری همراه شود. اما قبل از آن، این فرنچایز قرار بود با ورود به بازار موبایل گیمینگ گرد و خاک به پا کند.

Call of Duty: Mobile (2019)

در دورانی که بازار بازی‌های شوتر آنلاین مجانی روی موبایل حسابی داغ بود، اکتیویژن تصمیم گرفت با همکاری تنسنت با امثال PUBG Mobile و Fortnite وارد رقابت شود. اما به جای پورت کردن یکی از بازی‌های اصلی سری، تصمیم گرفته شد که یک نسخه از ابتدا مخصوص موبایل ساخته شود. استودیوی TiMi وظیفه ساخت این عنوان را بر عهده گرفت و بر خلاف بازی‌های پی‌سی و کنسول از انجین Unity استفاده کرد. نتیجه Call of Duty: Mobile بود که در اکتبر ۲۰۱۹ به صورت مجانی برای iOS و اندروید منتشر شد.

Call of Duty: Mobile یک عنوان تماما چندنفره است و شامل دو حالت مولتی‌پلیر عادی و بتل رویال می‌شود. مولتی‌پلیر در بخش‌هایی همچون Team Deathmatch یا Domination و Kill Confirmed قابل بازی است و بسیاری از مپ‌های محبوب بازی‌هایی همچون Modern Warfare و Black Ops 2 هم در آن حضور دارند. این حالت شامل دو مچ‌میکینگ عادی و رنکد هم می‌شود. به غیر از مولتی‌پلیر، بازی شامل یک حالت زامبی هم می‌شد. اما این متاسفانه این بخش به علت تعداد بازیکنان پایین تنها بعد از چند ماه حذف شد.

از طرف دیگر در بتل رویال، بازی تجربه‌ای کم و بیش مشابه همان چیزی که در Blackout بلک آپس 4 دیدیم ارائه می‌دهد. صد بازیکن در یک مپ فرود می‌آیند، باید به دنبال اسلحه و تجهیزات بگردند، و در حالی که مپ به صورت دایره‌وار کوچک می‌شود حریفان خود را بکشند و آخرین بازمانده مچ باشند. اما نکته جالبی که درباره بتل رویال کاد موبایل وجود دارد این است که علاوه بر زاویه دید اول شخص، بازیکنان می‌توانند به صورت سوم شخص هم بازی کنند - که اقدامی برای رقابت با امثال پابجی و فورتنایت از سوی اکتیویژن بوده است.

همان طور که گفتیم، بازی تماما برای موبایل و پشتیبانی از کنترل با تاچ اسکرین ساخته شده است. این باعث شده که سیستم حرکتی بازی اگرچه به روانی عناوین اصلی سری نباشد، اما همچنان یک تجربه‌ای بسیار قابل بازی به کاربران موبایل ارائه دهد. بازیکنان در صورت دلخواه می‌توانند به جای تاچ اسکرین از یک کنترلر برای کنترل بازی استفاده کنند. در کنار یک سیستم کنترل خوب، گرافیک کاد موبایل هم به طرز واقعا قابل تحسینی خوب است و بعضا می‌توان آن را با نسخه‌های نسل هفتمی سری مقایسه کرد.

بازی که به صورت مجانی قابل بازی است، برای درآمد خود به پرداخت‌های درون‌برنامه‌ایی تکیه می‌کند - که صرفا به آیتم‌های تزئینی محدود می‌شود. کاد موبایل دارای دو واحد پولی است که یکیشان از طریق بازی کردن و دیگری با پرداخت پول واقعی به دست می‌آیند. دومی که COD Points نام دارد، برای خرید آیتم‌های تزئینی به کار می‌رود. همچنین بازی دارای بتل پس‌های فصلی هم هست و به بازیکنان اجازه می‌دهد با پرداخت ۱۰ دلار، با بازی کردن خود دائما جوایز مختلف دریافت کنند.

Call of Duty: Mobile از همان زمان انتشار به یک موفقیت فوق‌العاده تبدیل شد و همچنان هم محبوبیت بالای خود را حفظ کرده است. بازی در ماه اول انتشار خود با بیش از ۱۴۸ میلیون دانلود و ۵۴ میلیون سود خالص به موفق‌ترین بازی موبایل تاریخ تبدیل شد. به تازگی هم بازی به رکورد ۵۰۰ میلیون دانلود دست یافت.

مدت کوتاهی انتشار کاد موبایل، نوبت نسخه جدید کالاف دیوتی برای پلتفرم‌های اصلی بود که توسط اینفینیتی وارد ساخته شده بود.



Call of Duty: Modern Warfare (2019)

اینفینیتی وارد چندین سال بود که روی یک موتور کاملا جدید برای خود کار می‌کرد. آن‌ها با این انجین جدید به دنبال ایجاد تحولی بودند که کالاف دیوتی از سال‌ها قبل به آن نیاز داشت. با تصمیم اکتیویژن و اینفینیتی وارد، قرار شد این انجین اولین خروجی خود را با نامی داشته باشد که کالاف دیوتی را به موقعیت کنونی‌اش رساند، یعنی Modern Warfare.

هنگامی هم که Call of Duty: Modern Warfare در سال ۲۰۱۹ معرفی و عرضه شد، تفاوت آن با عناوین قبلی در حد روز و شب بود. کیفیت بافت‌ها، انیمیشن‌ها، مدل‌های کارکترها، نورپردازی و رسما هر چیزی که به گرافیک مربوط بود در حد یک نسل پیشرفت کرده بود. در کنار گرافیک، گیم پلی بازی هم از اساس تغییراتی بزرگ به خود دید. کالاف دیوتی حالا بیش از همیشه شامل المان‌های واقع‌گرایانه می‌شد. مثلا سلاح‌ها سنگین‌تر به نظر می‌رسیدند و می‌شد آن‌ها را برای کاهش لگد هنگام تیراندازی روی سطوح مختلف گذاشت. حتی کار ساده‌ای همچون باز کردن درها هم به مکانیکی عمیق تبدیل شد.

مدرن وارفر 2019 از چندین نظر حکم یک آغاز جدید برای فرنچایز را داشت. یکی از آن‌ها به داستان بازی برمی‌گشت. به عنوان یک ریبوت برای سری مدرن وارفر، این بازی در دنیایی جریان داشت که وقایع سه‌گانه اصلی در آن اتفاق نیفتاده بودند. داستان بازی درباره اتحاد یک افسر CIA و نیروی SAS با شورشیان کشور خیالی «ارزیکستان» بود که مورد حمله ارتش روسیه قرار گرفته بود. این داستان تمرکز گسترده‌ای روی به تصویر کشیدن جنبه‌های تاریک و وحشتناک جنگ داشت و جدی‌ترین کمپینی بود که کالاف دیوتی تا حالا ارائه می‌داد. همچنین شخصیت‌های محبوبی همچون کاپیتان پرایس از سه‌گانه اول به عنوان نقش‌های اصلی بازگشتند، هرچند که این بار صداگذاری آن‌ها توسط بازیگران دیگری انجام شده بود.

کمپین بازی یکی از بهترین‌هایی بود که کالاف دیوتی تاکنون به خود دیده بود و با لحظات هیجان‌انگیز و در عین حال تاریک و شوکه‌کننده خود بازیکنان را تا انتها جذب خود نگه می‌داشت. مرحله Clean House به عنوان مصداق بارز این گفته، یکی از متفاوت‌ترین مراحل تاریخ سری بود. این بخش داستانی در کل با رضایت بالایی مواجه شد، اما در مواقعی احساس می‌شد که بازی می‌خواهد محض شوکه‌کننده و جنجالی بودن، شوکه‌کننده و جنجالی باشد و از این نظر مورد انتقاد قرار گرفت.

بخش مولتی‌پلیر هم در راستای تحول گیم پلی بازی دچار تغییرات خاص خود شد. مپ‌ها این بار بزرگ‌تر از همیشه بودند و از آن ساختار همیشگی سه خطی خارج شده بودند، که باعث شد بازیکنان فضای بیشتری برای جابجایی در محیط داشته باشند. همچنین برخی از مپ‌ها قابلیت بازی در شب هنگام را هم داشتند که در آن شرایط بازیکنان باید روی دوربین‌های دید در شب تکیه می‌کردند. یک حالت هم به نام Realism در بازی وجود داشت که رابط کاربری را پنهان می‌کرد.

همچنین در ابتدا قرار بود هیچ مینی‌مپی در بخش چندنفره بازی وجود نداشته باشد، اما نظرات بازیکنان درباره بتای بازی باعث شد تا اینفینیتی وارد این ویژگی را بازگرداند - هرچند بدون نشان دادن مکان دشمنان. سیستم شخصی‌سازی اسلحه هم عمیق‌تر از همیشه شده بود و بازیکنان از بین ۶۰ اتچمنت مختلف می‌توانستند انتخاب و روی سلاحشان نصب کنند. از دیگر تغییرات مولتی‌پلیر می‌توان به بازگشت کیل‌استریک‌ها اشاره کرد که تا مدت‌ها جایشان را به اسکور‌استریک‌ها داده بودند.

دو مد جدید هم به این بخش اضافه شده بودند که تجربیات جالب و منحصر بفرد خودشان را ارائه می‌دادند. اولی Ground War بود؛ این مچ‌ها در مپی بزرگ جریان داشتند و شامل ۱۰۰ بازیکن و همچنین وسایل نقلیه مختلف می‌شدند. این حالت عملا پاسخ کالاف دیوتی به سری Battlefield بود و حداقل برای چند ماه یکی از محبوب‌ترین بخش‌های بازی بود. دیگر حالت جدید Gunfight بود که درست برعکس Ground War عمل می‌کرد؛ مپ‌هایی بسیار کوچک که دو تیم دو نفره را مقابل هم قرار می‌دادند تا در مچ‌هایی چهل ثانیه‌ای با یکدیگر رقابت کنند.

برای اولین بار از سال ۲۰۱۳، کالاف دیوتی برای بخش سوم خود شامل زامبی نمی‌شد. به جای زامبی، مدرن وارفر 2019 بخش Spec Ops را دوباره بازگرداند. علی‌رغم هیجانی که برای بازگشت این حالت کو-آپ چهارنفره وجود داشت، اسپک آپس به علت ماموریت‌های بیش از حد سخت و خسته‌کننده‌اش بازیکنان را ناامید کرد. یکی از حالت‌های زیرمجموعه این بخش به نام Survival هم به مدت یک سال در انحصار پلی استیشن قرار داشت، که باعث اعتراض بازیکنان شد.

مدرن وارفر 2019 نه تنها از نظر داستان و گیم پلی، بلکه از نظر پشتیبانی بعد از انتشار هم یک تحول بزرگ برای کالاف دیوتی بود. این بار دیگر خبری از لوت باکس و سیزن پس نبود و تمام محتویات اضافه به صورت مجانی در اختیار بازیکنان قرار می‌گرفتند. به جای سیاست‌های قبلی، کالاف دیوتی به ساختار فصلی و بتل پس رو آورد. همچنین، بازی برای اولین بار در تاریخ سری از کراس‌پلی پشتیبانی می‌کرد، که به بازیکنان تمام پلتفرم‌ها اجازه می‌داد با یکدیگر بازی کنند. این عوامل باعث شدند تا مدرن وارفر محبوبیتش را بیشتر از عناوین گذشته حفظ کند.

Call of Duty: Modern Warfare در نهایت به یک موفقیت عظیم تبدیل شد. بازی نمرات خوبی دریافت کرد و بخش کمپین و مولتی‌پلیرش غالبا با نظرات بسیار مثبتی مواجه شدند، هرچند مواردی همچون Spec Ops، طراحی برخی از مپ‌ها و همچنین برخی از بخش‌های داستانی با انتقاد مواجه شدند. این عنوان از نظر تجاری هم عالی عمل کرد و چندین رکورد شکست؛ از جمله بهترین عرضه دیجیتالی تاریخ اکتیویژن، پرفروش‌ترین کالاف دیوتی روی پی‌سی و بیشترین فروش دیجیتالی در سه روز روی پلی استیشن 4. با سودی بیش از ۶۰۰ میلیون دلار در سه روز اول انتشار، مدرن وارفر به پرفروش‌ترین کالاف دیوتی نسل هشتم تبدیل شد.

اما این موفقیت بزرگ تنها شروع کار اکتیویژن برای آینده کالاف دیوتی بود. مدرن وارفر قرار بود چند ماه بعد از انتشار یک حالت چهارم هم دریافت کند که به صورت یک بازی مستقل هم عمل می‌کند. این مد قرار بود به مهم‌ترین بخش کالاف دیوتی تبدیل شود و این سری را وارد دورانی جدید کند.

Call of Duty: Warzone (2020)

از زمانی که مدرن وارفر 2019 وارد بازار شد، شایعات اضافه شدن یک بخش بتل رویال به گوش می‌رسید. منطقی هم بود، چرا که Blackout یکی از محبوب‌ترین بخش‌های بلک آپس 4 بود و مسلما هم اکتیویژن نمی‌خواست بازار بتل رویال را رها کند. طی این چند ماه، بارها و بارها شاهد فاش شدن اطلاعات این بخش بودیم.

در نهایت، اکتیویژن در ماه مارچ به طور رسمی از این حالت بتل رویال به نام Call of Duty: Warzone رونمایی کرد. وارزون عملا حالت چهارم مدرن وارفر بود، اما بر خلاف Blackout، آن را می‌شد به صورت یک بازی مستقل و رایگان هم بازی کرد. این بخش/بازی بلافاصله بعد از معرفی منتشر شد.

وارزون از موتور مدرن وارفر 2019 استفاده می‌کند و مکانیک‌های آن بازی را به یک تجربه بتل رویال منتقل می‌کند. بازی در مپی به نام Verdansk جریان دارد و ۱۵۰ بازیکن می‌توانند به صورت تک‌نفره یا گروهی در آن فرود آمده و با پیدا کردن تجهیزات برای زنده ماندن تا آخر بازی تلاش کنند. وارزون در نگاه اول همانند هر بتل رویال دیگری به نظر می‌رسد که صرفا گیم پلی کالاف دیوتی را یدک می‌کشد، اما در واقع نوآوری‌های خاص خود را به این ژانر تزریق می‌کند.

برای مثال، بازی سیستم اینونتوری عناوین بتل رویال را تا حد امکان ساده کرده تا دیگر بازیکنان در لحظات حساس نخواهند نگران مدیریت اینونتوری باشند. یکی نوآوری دیگر Gulag است؛ بازیکنان پس از کشته شدن به مکانی به نام گولاگ منتقل می‌شوند و در حالی که سایر بازیکنان آن‌ها را تماشا می‌کنند و به سمتشان سنگ می‌اندازند، در یک مبارزه تک به تک قرار می‌گیرند. در صورت پیروزی، آن‌ها باری دیگر به بازی باز خواهند گشت - هرچند که با مرگ‌های بعدی دیگر خبری از گولاگ نخواهد بود.

اما حتی در این صورت هم یک راه برای برگشتن به بازی وجود دارد. فروشگاه‌هایی در سرتاسر مپ وجود دارند که بازیکنان می‌توانند از آن‌ها مهمات، آرمور، کیل‌استریک و غیره خریداری کنند و یکی از این آیتم‌ها هم بازگرداندن هم‌تیمی‌های کشته شده در ازای یک مبلغ خاص است. بدین صورت بازیکنان همواره راهی برای ریسپاون شدن در بازی دارند.

وارزون از سیستم پیشرفت یکسان و هماهنگ با مدرن وارفر (و در آینده، نسخه‌های بعدی کالاف دیوتی) استفاده می‌کند. تمام افزایش سطح‌هایی که برای خود یا سلاح‌ها تجربه می‌کنید، اپراتورها و سایر آیتم‌های تزئینی و واحد پول بازی همگی با عناوین اصلی مشترک هستند و پیشرفتشان به یکدیگر منتقل می‌شود. حتی بازیکن می‌تواند با درخواست جعبه Loadout از ایستگاه‌های خرید و یا باز کردن آن‌هایی که به صورت رندوم فرود می‌آیند می‌تواند به سلاح‌های شخصی‌سازی شده خود از بازی اصلی دسترسی داشته باشد.

وارزون هنگام انتشار با استقبال بسیار بالایی مواجه شد و بلافاصله جایگاه خود را به عنوان یکی از بازی‌های برتر ژانر بتل رویال تثبیت کرد. سایز بزرگ مپ و خوش‌ساختی آن، نوآوری‌های بازی و گان پلی خوبی که از مدرن وارفر آمده بود از جمله چیزهایی بودند که مورد تمجید قرار گرفتند. وارزون همچنین توانست از همان ابتدای انتشار بازیکنان بسیار زیادی را به خود جذب کند، که یکی از عوامل اصلی آن انتشار در اوایل پاندمی کووید-19 و خانه‌نشینی مردم بود. بازی در دو ماه اول عرضه بیش از ۶۰ میلیون بار دانلود شد و طبق آخرین آمار، از ۱۰۰ میلیون بازیکن فعال هم عبور کرده است.

موفقیت بالای Warzone برای فرنچایز کالاف دیوتی سرنوشت‌ساز بود. در حالی که انتشار سالیانه کالاف دیوتی‌های جدید قرار بود همچنان ادامه داشته باشد، اکتیویژن می‌خواست از وارزون به عنوان پلتفرم اصلی این فرنچایز استفاده کند. نتیجه این شد که وارزون و نسخه‌های آینده کالاف دیوتی باید با یکدیگر منطبق شوند و در کنار یک سیستم پیشرفت هماهنگ، از سلاح‌های مشترک هم بهره ببرند.

اولین نتیجه این سیاست جدید را قرار بود در نسخه ۲۰۲۰ و آخرین عنوانی که در این تاریخچه پوشش می‌دهیم ببینیم. اما قبل از این که به آن بپردازیم، باید اشاره‌ای به یک ریمستر دیگر از سری مدرن وارفر داشته باشیم.

Call of Duty: Modern Warfare 2 Campaign Remastered (2020)

مدت کوتاهی پس از انتشار وارزون، Call of Duty: Modern Warfare 2 به صورت ریمستر شده در ماه مارچ برای پلی استیشن 4، و یک ماه بعد برای پی‌سی و ایکس باکس وان منتشر شد. در حالی که ریمستر نسخه اول توسط ریون سافتور ساخته شده بود، وظیفه مدرن وارفر 2 بر عهده استودیوی Beenox قرار گرفت.

متاسفانه همان طور که از اسم این عنوان پیداست، بیناکس تنها کمپین مدرن وارفر 2 را ریمستر کرد و دیگر خبری از مولتی‌پلیر و Spec Ops نبود. اگرچه اکتیویژن در این باره توضیحی ارائه نداد، اما مشخص است که این کار جهت نگه داشتن بازیکنان کالاف دیوتی در مدرن وارفر 2019/وارزون انجام شده است. و خب، ریمستر مدرن وارفر 1 هم از نظر تجاری یک شکست بود و بخش چندنفره‌اش با استقبال چندانی مواجه نشد.

در هر صورت، این عنوان که با قیمت ۲۰ دلاری عرضه شد همان کمپین دوست‌داشتنی را با گرافیکی به مراتب بهتر ارائه می‌داد. علاوه بر بهبودهای گرافیکی، بیناکس تغییرات کوچک اما تاثیرگذاری به صحنه‌های مختلف بازی بخشید. به عنوان یک نمونه، در مرحله منفور No Russian حالا می‌توانستید شخصیت یوری از MW3 را مشاهده کنید.

تنها نکته قابل توجه دیگری که از این ریمستر می‌توان گفت، آیتم‌های تزئینی مخصوصی هستند که با خرید بازی می‌توانید برای مدرن وارفر 2019/وارزون به دست آورید. حالا، برویم سراغ آخرین کالاف دیوتی‌ای که در زمان انتشار این مطلب عرضه شده است.

Call of Duty: Black Ops Cold War (2020)

می‌رسیم به عنوانی که اصلا قرار نبود در سال ۲۰۲۰ عرضه شود. اگر به چرخه ساخت عناوین کالاف دیوتی در هشت سال گذشته نگاه کنید، می‌دانید که قاعدتا اسلجهمر گیمز باید بازی جدید خود را منتشر می‌کرد. قرار اولیه هم همین بود، اما مشکلات فراوانی که در ساخت بازی به وجود آمدند سرنوشت این فرنچایز را برای سال ۲۰۲۰ عوض کردند.

در بهار ۲۰۱۹، یعنی ماه‌ها قبل از انتشار مدرن وارفر، اخباری منتشر شد که کالاف دیوتی 2020 در وضعیت بدی قرار دارد. اسلجهمر گیمز و ریون سافتور دو توسعه‌دهنده این عنوان بودند و اصلا قرار نبود نسخه جدیدی از سری بلک آپس بسازند. اما به دلیل اختلافات زیادی که این دو با یکدیگر داشتند، ساخت بازی را اصلا خوب پیش نرفته بود. وضعیت آنقدر بد بود که از بازی به عنوان یک فاجعه یاد می‌شد.

این باعث شد اکتیویژن پروژه اسلجهمر گیمز را از سال ۲۰۲۰ کنار بگذارد و تری‌آرک را برای ساخت بازی روی کار بیاورد. زمانی که توسعه‌دهندگان برای ساخت بازی داشتند حالا کمتر از همیشه بود و به همین دلیل، تصمیم بر این شد که تری‌آرک تنها روی مولتی‌پلیر و زامبی کار کند و بخش داستانی بر عهده ریون سافتور قرار بگیرد. در نتیجه، این بازی به دومین کالاف دیوتی‌ای تبدیل شد که توسط دو توسعه‌دهنده اصلی ساخته می‌شد. اسلجهمر گیمز هم در کنار کار روی COD 2021، به عنوان یک استودیوی پشتیبان به ساخت بازی کمک کرد.

در نهایت این بازی به نسخه‌ای دیگر از بلک آپس تبدیل شد، اما این بار به فضای Black Ops 1 برمی‌گشت. در حالی که انتظار می‌رفت همچون همیشه در فصل بهار شاهد معرفی بازی باشیم، اما تا اواسط تابستان هیچ خبری از آن نشد. بالاخره در ماه آگوست ۲۰۲۰ شاهد رونمایی بازی با نام Call of Duty: Black Ops Cold War بودیم که قرار بود در پاییز همان سال به عنوان یک بازی میان نسلی برای کنسول‌های نسل هشت، نسل نه و پی‌سی عرضه شود.

بلک آپس کلد وار در اوایل دهه هشتاد میلادی جریان دارد و درست بین نسخه 1 و 2 قرار می‌گیرد. داستان بازی درباره یک جاسوس مرموز از شوروی به نام «پرسیوس» است که نقش بزرگی در رقم زدن حوادث جنگ سرد دارد. به دستور رونالد ریگان، یک مامور CIA به نام راسل ادلر وظیفه جمع‌آوری یک تیم برای پیدا کردن و کشتن پرسیوس را بر عهده می‌گیرد و در سرتاسر دنیا به دنبال او می‌رود.

الکس میسون، فرانک وودز و جیسون هادسون از نسخه‌های قبلی در این قسمت حضور دارند (البته با صداگذاری‌های جدید) و شخصیت‌های جدیدی هم به آن‌ها ملحق می‌شوند. در حالی که بازیکن در مواقعی کنترل میسون را بر عهده می‌گیرد، اما کارکتری که در اکثر بازی در نقشش بازی می‌کنید فردی به نام «بِل» است. بازیکن می‌تواند نام واقعی بل، جنسیت، گذشته و ویژگی‌های شخصیتی او را تعیین کند، که طی داستان بعضا به آن‌ها اشاره می‌شود و مورد آخر روی گیم پلی هم تاثیر می‌گذارد. این اولین باریست که شخصیت اصلی یک کمپین کالاف دیوتی در این حد قابل شخصی‌سازی بوده است.

کمپین کلد وار شامل یک المان مهم می‌شود که از بلک آپس 2 به بعد دیگر ندیدیم، یعنی انتخاب‌های تاثیرگذار روی داستان. طی کمپین بارها فرصت دارید که با تصمیم گرفتن در نقاط مختلف روی اتفاقات، سرنوشت شخصیت‌ها و پایان بازی تاثیر بگذارید. ماموریت‌ها هم عمیق‌تر از همیشه شده‌اند و بیشتر روی گشت و گذار تاکید دارند. نه تنها طی هر ماموریت یک یا چند هدف اختیاری برای انجام دادن دارید، بلکه می‌توانید مدرک جمع‌آوری دارید. در کنار آن‌ها ماموریت‌های جانبی هم وجود دارند؛ این سه المان همگی روی روند بازی تاثیر می‌گذارند و می‌توانند پایان داستان را تغییر دهند.

خارج از این المان‌ها، کمپین کلد وار تجربه‌ای بسیار متنوع ارائه می‌دهد و مراحلی همچون Desperate Measures، که از سری Hitman الهام گرفته، تجربه‌ای بی سابقه در فرنچایز کالاف دیوتی محسوب می‌شود. این عوامل به همراه یک داستان جذاب باعث می‌شوند که کمپین کلد وار به یکی از بهترین‌های کل فرنچایز تبدیل شود.

در بخش مولتی‌پلیر، کلد وار عملا یک بازگشت به گذشته است. بازی به جای انجین جدید اینفینیتی وارد، از انجین قدیمی‌تر هرچند بهبودیافته تری‌آرک استفاده می‌کند. این باعث شده که سیستم حرکتی و تیراندازی بازی بیشتر حس و حال عناوین گذشته سری را بدهند. مپ‌های بازی هم جوری طراحی شده‌اند که بیشتر سبک گیم پلی عناوین گذشته سری را تشویق می‌کنند، بر خلاف چیزی که در مدرن وارفر 2019 دیدیم.

در کنار حالت‌های 6v6 و 12v12، یک حالت دیگر به نام Fireteam در بازی حضور دارد که تا چهل بازیکن می‌توانند در آن حضور داشته باشند. همانند مدرن وارفر، وسایل نقلیه باری دیگر نقش مهمی در مولتی‌پلیر دارند. یک چیز دیگر هم که از مدرن وارفر برگشته، سیستم Create-a-Class و شخصی‌سازی سلاح است که با تغییراتی جزئی در کلد وار هم حضور پیدا کرده‌اند.

زامبی هم در کلد وار بازگشته و از نظر داستان، گیم پلی و حتی مپ‌هایش تقریبا مثل یک ریبوت برای این بخش محبوب می‌ماند. یکی از ویژگی‌های جدید این بخش این است که پیشرفت مولتی‌پلیر با آن یکی است و بازیکنان می‌توانند سلاح‌های شخصی‌سازی شده خود از آن مد را به آن بیاورند. یک نکته جالب توجه از این بخش، حالت Outbreak است. Outbreak که ابتدای فصل دوم به بازی اضافه شد، یک تجربه جهان باز و تازه از زامبی ارائه می‌دهد.

سیستم پیشرفت کلد وار با وارزون و مدرن وارفر مشترک است و بتل پس و لول آپ شدن بازیکن به عناوین دیگر هم منتقل می‌شود. همچنین، سلاح‌ها و اسکین‌های کلد وار در وارزون هم حضور پیدا می‌کنند، اما این بازی و مدرن وارفر از این نظر دیگر هیچ اشتراکی ندارند. و همانند دو بازی دیگر، کلد وار هم به طور کامل از کراس پلی پشتیبانی می‌کند.

Call of Duty: Black Ops Cold War هنگام انتشار در نوامبر با نمرات مثبتی مواجه شد، هرچند نه در حد مدرن وارفر. در حالی که کمپین و زامبی نظرات مثبت زیادی به همراه داشتند، مولتی‌پلیر واکنش‌های مختلفی به خود دید. برخی معتقد بودند که کلد وار در این بخش یک عقبگرد نسبت به مدرن وارفر محسوب می‌شود، و برخی دیگر هم بازگشت آن به سبک و سیاق بازی‌های قدیمی‌تر را دوست داشتند. یکی دیگر از مواردی که انتقادات زیادی را به همراه داشت، کمبود محتوای بازی نسبت به نسخه‌های قبلی بود. با این حال، بازی فروشی بسیار خوب تجربه کرد؛ به طوری که طی شش هفته اول انتشار بیش از ۶۷۸ میلیون دلار به دست آورد و توانست به پرفروش‌ترین عنوان سال ۲۰۲۰ در آمریکا تبدیل شود.



آینده

در زمان انتشار این مطلب، نسخه بعدی کالاف دیوتی همچنان معرفی نشده است. تنها اطلاعاتی که به طور رسمی می‌دانیم این است که بازی بعدی توسط اسلجهمر گیمز ساخته می‌شود و همانند مدرن وارفر و کلد وار با وارزون هماهنگ خواهد بود. طبق شایعاتی که تاکنون شنیده‌ایم، این بازی قرار است Call of Duty: WWII Vanguard نام داشته باشد و به عنوان دنباله‌ای برای نسخه سال ۲۰۱۷ به جنگ جهانی دوم بازگردد.

این در حالیست که کالاف دیوتی به لطف وارزون و کاد موبایل در متفاوت‌ترین و پولسازترین وضعیت ممکن قرار دارد. این دو بازی برای اکتیویژن موفقیت‌هایی عظیم بوده‌اند و حالا حالاها قرار است از آن‌ها پشتیبانی شود. باید دید که این دو در آینده چقدر روی نحوه فعالیت کالاف دیوتی و بازی‌های آینده فرنچایز تاثیر خواهند گذاشت.


از شما بابت این که تا اینجا با ما همراه بودید ممنونیم و امیدواریم که از خواندن این تاریخچه دو بخشه لذت برده باشید. به نظرتان بهترین کالاف دیوتی کدام است؟ کدام را بیشتر از بقیه دوست دارید؟ بیشترین خاطرات را با کدام داشتید؟ آیا از وارزون، کاد موبایل و نسخه‌های اخیر سری رضایت دارید؟ خوشحال می‌شویم اگر نظرتان را با ما و سایر کاربران ویجیاتو به اشتراک بگذارید.

بیشتر بخوانید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (12 مورد)
  • farergdgg
    farergdgg | ۱۵ خرداد ۱۴۰۰

    ۱- تکراری بودن نسبت به نسخه قبل
    ۲- داستان کوتاه

  • Ramila
    Ramila | ۱۴ خرداد ۱۴۰۰

    خیلی عالی بود، ممنون از وقت و حوصله ای که بخرج دادی. بی نهایت سپاسگذارم سلامت باشی

  • Hamid1982
    Hamid1982 | ۳ خرداد ۱۴۰۰

    عالی بود .اما علت اینکه اینقدر بازی خطی رو بد میدونید چیه ؟ هر بازی جهان بازی قشنگ و جذاب نیست. بعضی بازی ها اتفاقا به صورت خطی بهترند . همینطور که نسخه های قدیمی به نظرم هنوز جذاب ترند. اینجوری پیش بره همه بازی ها GTA میشند

    • رایان زجاجی
      رایان زجاجی | ۶ خرداد ۱۴۰۰

      اینجا منظورمون از خطی بودن، جهان باز نبودن نیست. منظور اینه که کمپین‌های کاد عموما کوچک‌ترین آزادی‌ای به بازیکن نمی‌دن و هر حرکتی که توسط سازنده تعیین نشده باشه رو به گیم اور ختم می‌کنن. البته امثال بلک آپس 2، کلد وار، اینفینیت وارفر و... سعی کردن این مسئله رو بهبود ببخشن.

  • BaD-MaN
    BaD-MaN | ۱ خرداد ۱۴۰۰

    عالی بود
    دمتون گرم

  • Mehrab123
    Mehrab123 | ۱ خرداد ۱۴۰۰

    بعد از کلد وار و مدرن وارفر(2019) black ops 3 رو خیلی دوست داشتم ، نمیدونم چرا اینقدر هیت میگرفته این بازی!!

  • Pouya-saeidi
    Pouya-saeidi | ۱ خرداد ۱۴۰۰

    بهترین دوران کالاف دیوتی نسل هفتم بود

  • Amirggsain
    Amirggsain | ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰

    سلام.واو چقدر سریع دومین قسمتو گذاشتید???.کالاف دیوتی wwiiخیلی هیجان انگیز و جیگر بود?واقعا اسلاد گیمر wwiiرا مثل یک جنگ واقعی گیم را طراحی کرده بود .بخش زامبیش که دیوانمون کرده بود خیلی سخت بود.مولتی پلیر اش هم بد نبود?ولی بخش داستانیش عشششق بود?

    • s4
      s4 | ۱ خرداد ۱۴۰۰

      اسلاد گیمر یا سلج همر؟??

    • Amirggsain
      Amirggsain | ۱ خرداد ۱۴۰۰

      تایپ گوشیم اذیت می‌کنه شما ناراحت نشو??حالا فهمیدیم زبان رومی هم بلدی دادا?(منظور بد ندارم دوست عزیز.)

      • Amirggsain
        Amirggsain | ۱ خرداد ۱۴۰۰

        نه اونه که خودم نوشتم برای اون که بهانه نیاوردم داداش...اونو با عشق خودم نوشتم ??

    • ShadowRunner2100
      ShadowRunner2100 | ۲ خرداد ۱۴۰۰

      میخواستن خوشگلش کنن ?

مطالب پیشنهادی