هشتاد درصد از کاربران شبکههای اجتماعی نسبت به سریال میخواهم زنده بمانم و محتوای آن رضایت داشتند و ۲۰ درصد نیز نسبت به وقایع این سریال ناراضی بودند.
بر اساس گزارش آماری که پلتفرم لایف وب منتشر ساخته میزان استقبال از سریال میخواهم زنده بمانم که هفته گذشته پخش فصل اول آن به اتمام رسید در بین کاربران از نکات قابل توجهی برخوردار است.
لایف وب در گزارش خود به موارد متعددی از جمله میزان رضایت و عدم رضایت و همچنین چرایی رضایت و نارضایتی کاربران از این سریال پرداخته است.

آنطور که در این گزارش آمده بیشترین رضایت در بین هواداران سریال نسبت به فیلمنامه آن و قدرت درام موجود در آن بوده است. از آنسو در بین مخالفین نیز نواقص فیلمنامه بیشتر از همه به چشم آمده است. این مساله نشان میدهد که سلایق متفاوت بوده و از نظر عدهای فیلمنامه سریال نقطه قوت آن بوده و از نظر دیگران همین عنصر سریال پاشنه آشیل آن بوده است.
بر اساس گزارش آماری که لایف وب منتشر ساخته و در اختیار ویجیاتو قرار داده، در بین موافقان و هواداران این سریال بیشترین عناصری که برای آنها سریال را جذاب کرده به ترتیب فیلمنامه با بیش از ۵۷ درصد رضایت، بازیگران با نزدیک به ۱۶.۵ درصد، تیتراژ با صدای همایون شجریان با نزدیک به ۶ درصد و دیالوگهای سریال با آماری نزدیک به ۱ درصد میزان رضایت از سوی کاربران بوده است.

فیلمنامه سریال میخواهم زنده بمانم روایتگر یک داستان عاشقانه در دل یک داستان هیجانی (تریلر) بود و چند داستان را به صورت موازی پیش میبرد. این فیلمنامه با حضور کاراکترهای جدیدی در اواسط سریال رنگ و بوی دیگری به خود گرفت و در نهایت پایان بندی نسبتا متفاوت فصل اول آن که میتوان گفت تقریبا در بین سریالهای ایرانی کمتر دیده شده است، باعث شده که رضایت از این بخش در بین هواداران صورت بگیرد.
بازیگران سریال میخواهم زنده بمانم که رتبه دوم رضایتمندی را کسب کردند از جمله ستارگان سینما هستند که در این سریال به نقش آفرینی پرداختند. بسیاری از منتقدین از بازی متفاوت آزاده صمدی تعریف کردند و دو شخصیت اصلی قصه با نقش آفرینی سحر دولتشاهی و حامد بهداد نیز از جمله بازیگران قدر سریال بودند. در بین مخاطبین جوانتر نیز حضور علی شادمان و بازی جذاب و روانش محبوب شد و هرچند باید گفت برخی بازیگران نقشهای فرعی در سریال نتوانستند آنطور که باید ظاهر شوند.

تیتراژ سریال و آوازهای دیگر آن نیز توسط همایون شجریان اجرا شد و با توجه به محبوبیت این خواننده و صدای گیرای آن، پیشبینی استقبال از این آوازها دور از ذهن نبود. همایون شجریان که در سال گذشته به سوگ پدر خود نشست در این سریال دو ترانه را اجرا کرد که ترانه تیتراژ آن در بین مردم بسیار محبوب شده بود.
اما در مواردی که کاربران عدم رضایت خود را نسبت به سریال نشان دادند هم نکات مشترکی وجود دارد (که نشان از تفاوت سلایق میدهد) و هم نکاتی که به نظر میرسد انتقادات به جا و واردی هستند.
موضوع فیلمنامه در بین افراد ناراضی به سریال بیشترین بازخورد منفی را با بیش از ۱۰ درصد داشته و پس از آن مشکل نمایش دهه ۶۰ (زمانی که فضای سریال در آن میگذشت) از انتقادات صریح کاربران بوده است.

خط زمانی فصل اول سریال میخواهم زنده بمانم متعلق به دهه شصت شمسی است و از همان قسمتهای اغازین نسبت به نمایش این دهه انتقادات فراوانی شد که با گذشت زمان هم در سریال درست نشد. نحوه آرایش و پوشش بازیگران زن و مرد هیچ دخلی به مد و استایل دهه شصت ندارد و این مساله بیشتر از همه توی ذوق مخاطب میزند. فضاسازی و معماری لوکیشنها نیز چندان تناسبی با دهه مذکور ندارد و سریال از نظر طراحی صحنه و لباس و همچنین گریم، اصلا نتوانسته به خط زمانی فیلمنامه پایبند باشد.
نزدیک به ۱.۵ درصد از مخالفین سریال داستان آن را کپی کاری دانستند، هرچند برچسب زدن کپی کاری به فیلمنامه سریال میخواهم زنده بمانم کمی بیانصافی به نظر میرسد اما آنطور که آمار لایف وب از میزان فعالیت کاربران نشان میدهد، آنها نسبت به این مساله نقد داشتهاند. احتمالا بحث کپی کاری در بین مخالفین به مساله مثلث عشقی پیش آمده بین شخصیتهای اصلی سریال برمیگردد که تا حد زیادی تداعی کننده مثلث عشقی سریال موفق «شهرزاد» بوده و درباره آن نیز در رسانهها صحبت زیادی شد.

این صحبتها تا جایی پیش رفت که کارگردان سریال یعنی شهرام شاه حسینی رسما در یک مصاحبه مطبوعاتی ضمن تعریف و تمجید از حسن فتحی به عنوان یک فیلمساز سینمایی (خالق سریال شهرزاد) تاکید کرد که این سریال را ندیده است که قصدش کپی کاری از آن باشد.
بر اساس گزارش آماری که لایف وب منتشر ساخته و در اختیار ویجیاتو قرار داده، موضوع پایان بندی فصل اول بیش از ۱.۵ درصد از توییتها و پستهای مخالفین سریال را دربرگرفته است و باید گفت این موضوع نیز دور از ذهن نبود. پایان بندی سریال کمی تا قسمتی متفاوت با دیگر سریالهای ایرانی رقم خورد و کشته شدن برخی از کاراکترهای کلیدی و حذف آنها از مسیر قصه تنها در یک قسمت، میتواند باعث نارضایتی برخی کاربران شود. ریسکی که تیم سازنده سریال به جان خریدند هرچند باعث متمایز بودن این پایان بندی شده اما میشد پیشبینی کرد که عدهای را نیز ناراضی کند. شنیدههای ویجیاتو حکایت از این دارد که داستان فصل دوم با گذشت چند ده سال خط زمانی رو به جلو در زمان حال و سال ۱۴۰۰ روایت میشود و باید دید که فیلمنامهنویسان سریال چه خوابی برای ادامه روایت داستان کاراکترهای خود دیدهاند و آیا میتوانند ناراضیان نسبت به پایان بندی فصل اول را در فصل دوم به افرادی راضی تبدیل کنند یا خیر.

در نهایت کمی بیشتر از نیم درصد از مخالفین نسبت به نحوه بازی بازیگران انتقاد داشتند و این موضوع احتمالا به نقش آفرینی ضعیف بازیگران فرعی سریال برمیگردد که کمی بالاتر بدان اشاره شد. البته ناگفته نماند عدهای نیز بازی آزاده صمدی را خارج از فضای بازی دیگر هنرپیشگان میدانستند که به نظر نمیرسد چندان ایراد درستی باشد.
آنطور که به نظر میرسد بیشترین پستهای منتشر شده درباره این سریال مختص به شبکه اجتماعی فیلتر شده تلگرام بوده و در این پیام رسان بیشتر از همه درباره سریال میخواهم زنده بمانم مطلب نوشته شده است. این موضوع البته متاسفانه احتمالا دربرگیرنده پستهای دانلود غیرقانونی این سریال هم است. به طور میانگین بیش از ۲۵۹ هزار پست درباره این سریال در تلگرام منتشر شده است و همین آمار فوق نیز از بین این تعداد نوشته به همراه دیگر نوشتهها در شبکههای اجتماعی نظیر توییتر و اینستاگرام استخراج شده است.
در شبکه اجتماعی توییتر بیش از ۱۷ هزار توییت درباره این سریال توسط کاربران نوشته شده و در شبکه اجتماعی اینستاگرام نیز بیش از ۲۹ هزار پست درباره این سریال توسط کاربران درج شده است. گمان میرود که در زمان توقیف کوتاه مدت این سریال با شکایت ناجا، میزان پستهای مرتبط با این سریال در تمامی شبکههای اجتماعی فزون یافته باشد.

نظر شما درباره سریال میخواهم زنده بمانم چیست؟ نقطه قوت و نقطه ضعف این سریال فیلیمو را چطور ارزیابی میکنید و حدس و گمانتان درباره وقایع فصل دوم حول محور چه مسائلی است؟ نظر خود را در بخش کامنتها با ما در میان بگذارید.
سلام لطفا نقد و بررسی قسمت نوزدهم و قسمت پایانی سریال میخواهم زنده بمانم رو بذارین
فیلم ایرانی بدرد نخور
«تیتراژ با صدای همایون شجریان با نزدیک به ۶ درصد» متاسفم برای کسایی که بخاطر تیتراژ رفتن یه سریال رو دیدن ، خداوکیلی بعضی رفتارا تو این ملت عجیبه
بهتر از دل و سریال صدا و سیما بود
اسپم مربوط : حتی دود کش دو هم لوسه یکش خیلی بهتر بود :/
سلام.
من جزو اون ۲۰ درصد ناراضی هستم?
واقعا منطقش و دیالوگ هاش عجیب بودن?
من دوتا نقد به این سریال داشتم. البته کلی نقد دیگه هم بود .ولی این دوتا خیلی توی چشم میزدن. یکی اینکه هر قسمت سریال بالاخره ما باید با یه صحنه ۵ ۶ دقیقه ای موزیک ویدیو مواجه میشدیم. که یکی دو بار بد نیست. ولی دیگه بالای ۶ ۷ بار اینکار رو کردن به مخاطب این حس رو میده که صرفا برای طولانی کردن فیلم گذاشته شده. دوم هم اینکه اگه به دیالوگ کاراکتر ها دقت کنین. یه حس مصنوعیت خاصی توشون میبینین. نویسنده ها جوری برای کاراکتر ها دیالوگ نوشتن که انگار همه شون یه دکترای فلسفه دارن. جملات قلمبه و فلسفی که واقعا چیزای غیر واقعی هستن. مخصوصا برای دهه ۶۰ . حالا نکات منفی دیگری که بعضی هاشون در این مقاله هم ذکر شدن که بماند
ادامه :جالبه بدونبد از اولین کتاب هایی که در مورد سفر در زمان نوشته شده مربوط به یک ایرانی است اسمشو یادم رفته اما حدودا دوره عباسیان بوده و داستانش یجورایی شبیه قهوه تلخه
آخه وقتی برکینگ بد و گات و بوجاک و تویین پیکس و وایر و آفیس و فرندز و لاست و لفت اورز و سوپرانوز و ریک و مورتی و…. هستن ،آخه اینا رو ببینیم؟
متوجه نمیشم چطور برخی ادعا می کنند که برکینگ بد و گات را دیده اند و فن انها هستند و از سوی دیگر این آثار را هم می بینند و وقت خود را تلف می کنند
من شخصا تنها اثری که دیدم قهوه تلخ بود که بعد از آن پایان بندی افتضاحش دیگر از بقیه آثار نا امید شدم.
به نظرم قهوه تلخ اگر خارجی بود حتما الان سربال معروفی می شد چون ایده این سریال واقعا بی نظیر بود حداقل در ایران یعنی سفر در زمان به نظر من حتی عوامل تولید این سریال از پتانسیل سرشار این سریال آگاه نبودند
با احترام اما وقتی سریال های با کیفیتی مثل breaking bad و got و تویین پیکس و وایر و سوپرانوز هستش آخه چرا اینا؟؟
اونور اونا تام شلبی و برلین دارن
اینور ما حامد بهداد داریم که شیرینی رو برمیداره بو میکشه میگه توش زنجفیل سه تا تخم مرغ و ارد ریختی (مثلا پیش بینی کرده?♂️?) که مثلا شخصیت جذاب باشه?♂️ این پلیس هست یا اشپز؟؟؟؟
بازم یک عاشقانه دیگه به مولا که بجز کمدی و عاشقانه (که همونم درست حسابی نمیسازید)ژانر های دیگه هم هستن