مهمترین اتفاقات که برای کینگ شارک در دنیای کمیکها افتاده است
اوضاع در دنیای کمیکهای دیسی میتواند خیلی عجیب و غریب شود، مخصوصاً اگر کینگ شارک (King Shark) و جوخه انتحاری نیز دخیل باشند. این کوسه انساننمای سخنگو به عنوان یکی از دشمنان سوپربوی پا به ...
اوضاع در دنیای کمیکهای دیسی میتواند خیلی عجیب و غریب شود، مخصوصاً اگر کینگ شارک (King Shark) و جوخه انتحاری نیز دخیل باشند. این کوسه انساننمای سخنگو به عنوان یکی از دشمنان سوپربوی پا به دنیای کمیکها گذاشت که در هاوایی زندگی میکرد. کینگ شارک که با نام نانائوی (Nanaue) شناخته میشود، ادعا میکند که پسر خدای کوسهای است که پادشاه تمام کوسهها محسوب میشود. با این حال، سم ماکوآ (Sam Makoa)، یکی از دوستان سوپربوی، هیچوقت این ادعای او را باور نکرد.
جای تعجب ندارد که کینگ شارک یک موجود پرخور است و انسانهای نیز جزو غذاهای مورد علاقه او محسوب میشوند. با این حال، این کوسه گنده چند اتفاق مهم را در دنیای کمیکها رقم زده است که در ادامه به سراغ ۱۰ مورد از مهمترین اتفاقات که برای کینگ شارک در دنیای کمیکها افتاده میرویم.
- 1 ۱۰. خوردن دست مادرش برای بقا
- 2 ۹. از بین بردن سایدآرم
- 3 ۸. مراقب آرتور کری شدن
- 4 ۷. گیر انداختن گریفتر برای آماندا والر
- 5 ۶. بالا آوردن یو یو
- 6 ۵. نمو را برای زندگی بیسر و صدا ترک کرد
- 7 ۴. به آتلانتیس نقل مکان کرد
- 8 ۳. جلوی غرق شدن مرا را گرفت
- 9 ۲. به آکوامن در مبارزه با راث کمک کرد
- 10 ۱. عضو وفادار جوخه انتحاری
- 10.1 به مطالعه ادامه دهید:
۱۰. خوردن دست مادرش برای بقا
وقتی در مورد یک کوسه انساننمای گنده که به خوردن انسانها علاقه دارد صحبت میشود، پیدا کردن یک اتفاق مهم میتواند نسبی باشد. اما او حداقل رابطه خوبی با مادرش داشته است.
در یک مقطع، کینگ شارک مجبور به فرار از دست سم ماکوآ و مقامات هاوایی بود. او در نهایت پیش مادرش بازگشت ولی اوضاع خوبی نداشت. مادر کینگ شارک وقتی متوجه شد فرزندش نیاز به تقویت برای بقا دارد، اجازه داد تا او دستش را بخورد.
۹. از بین بردن سایدآرم
چند نفر از اعضای جوخه انتحار هستند که بیش از یک بار سر و کلهشان در گروه پیدا شده است. کینگ شارک نیز یکی از این شخصیتهاست و چندین بار در مأموریتهای مختلف به این تیم پیوسته است. اما در اولین مأموریتش یک اتفاق مهم افتاد.
جوخه برای همراهی سوپربوی و سم ماکوآ در حملهشان به مخفیگاه زیرآبی سیلیکون دراگونز (Silicon Dragons) فرستاده شده بودند. در طی این مأموریت، سایدآرم (Sidearm) به گروه خیانت میکند. در نتیجه این خیانت، کینگ شارک خیلی زود کارش را میسازد. نباید فکر خیانت به این کوسه انسانخوار به سر کسی بزند.
۸. مراقب آرتور کری شدن
تغییرات کمیکهای دیسی در طی سالها باعث شده داستان پسزمینه خیلی از شخصیتها نیز به شکل دیگری روایت شوند. کینگ شارک یکی از این شخصیتهاست که درگیر این تغییرات شده است؛ البته در تمام این تغییرات هنوز هم با یک کوسه انساننمای گنده طرف بودیم.
در یکی از داستانهای مربوط به سرگذشت کینگ شارک، او به عنوان محافظت آرتور کری (Arthur Curry) جوان، یا همان آکوامن، معرفی میشود. طبیعتاً، دلایل خاصی برای این اتفاق وجود داشته اما از اهمیت آن کاسته نمیشود.
۷. گیر انداختن گریفتر برای آماندا والر
در طی سالها، برخی از شخصیتهای کمیکهای دیگر وارد کمیکهای دیسی شدهاند. یکی از شخصیتهای خلق شده توسط جیم لی برای انتشارات وایداستورم (WildStorm) جزو این شخصیتها قرار میگیرد. گریفتر (Grifter) پس از این که دیسی در سال ۱۹۹۹، انتشاراتش را خریداری کرد، وارد کمیکهای دیسی شد.
گریفتر یکی از شخصیتهای محبوب وایداستورم محسوب میشود که به کمیکهای دیسی ملحق شده است. در مقطعی، او به زندان بل ریو (Belle Reve) وارد شده و چیزی را از آماندا والر میدزدد. اسکواد به دنبال او میرود و یک کینگ شارک شدیداً خشن دستگیرش میکند.
۶. بالا آوردن یو یو
شخصیتهای زیادی به عضویت جوخه انتحار در طول تمام این سالها درآمدهاند که یعنی شخصیتهای مکمل قابل از بین رفتن هستند. یکی از این شخصیتها یو یو (Yo-Yo) نام داشت؛ ویلنی که میتوانست اندازه بدنش را کوچک و بزرگ کند.
وقتی جوخه برای توقف یک شورش در بل ریو اعزام میشوند، یو یو تصمیم میگیرد که خیلی کوچک شود. خیلی دور از ذهن نیست که تصور کنیم کینگ شارک او را ببلعد. حداقل در نهایت نانائوی او را بالا آورد تا باز هم در جوخه فعالیت داشته باشد.
۵. نمو را برای زندگی بیسر و صدا ترک کرد
برخی از تیمهای دنیای کمیکها شاید به صورت مخفف نام جالبی داشته باشند اما کلمات تشکیل دهنده آنها خیلی هم منطقی نیستند. نمو (N.E.M.O.) نیز یکی دیگر از این اسامی است که به عنوان مخفف نیروی دریاییِ نظم ریزکیهانی (Nautical Enforcement of Macrocosmic Order) استفاده میشود.
کینگ شارک یکی از شخصیتهایی بود که برای مدتی عضو نمو بود اما این گروه را ترک کرد تا سعی کند یک زندگی آرامتر برای خودش پیدا کند. در این مقطع از زندگیاش، نانائوی اساساً سوپرویلن بودن را کنار گذاشت و میخواست مسیر متفاوتی برای زندگیاش پیدا کند، مسیری که خودش هم مطمئن نبود چیست.
۴. به آتلانتیس نقل مکان کرد
تلاش کینگ شارک در متفاوت زندگی کردن باعث شد تا او سر از آتلانتیس دربیاورد. قبل از این کار، کینگ شارک به سراغ آکوامن رفت و از او خواست تا به این مکان نقل مکان کند. آکوامن قبول کرد و باور داشت که یکی از دشمنان سابقش بالأخره توانسته مسیر زندگیاش را عوض کند.
با این که کینگ شارک دیگر دوباره آن سوپرویلنی که انتظار میرفت نشد اما در سبک زندگی جدیدش به عنوان یک ارباب جنایت فعالیت کرد. حداقل دیگر سعی نداشت که دوباره سوپربوی را ببلعد.
۳. جلوی غرق شدن مرا را گرفت
وقتی کینگ شارک در آتلانتیس اقامت داشت، آکوامن از حکمرانی این سرزمین برکنار شد. شخصیتی به نام راث (Rath) که تشنه قدرت بود، جایگزین آکوامن و رهبر جدید آتلانتیس شد. این جایگزینی برای بسیاری از ساکنان این سرزمین خیلی خوشایند نبود.
یکی از آن ساکنان، مرا (Mera) بود. او قدرت و تواناییهای خود را از دست داد و نزدیک بود که غرق شود. در نهایت مرا توسط کینگ شارک و گروهش نجات پیدا کرد اما به عنوان گروگان نزد آنها ماند. با این که اصل این کار خیلی دوست داشتنی نیست اما حداقل نانائوی زندگی مرا را نجات داد.
۲. به آکوامن در مبارزه با راث کمک کرد
در نهایت، آکوامن تصمیم میگیرد تا در برابر راث بایستد. بزرگترین مشکل پادشاه هفت دریا این بود که ارتش و پشتیبان در اختیار نداشت. به این ترتیب، آکوامن به سراغ کینگ شارک در سطوح پایین آتلانتیس رفت.
راضی کردن کینگ شارک در انجام این نقشه کاملاً با شکست مواجه شد. او باور نداشت که آکوامن بتواند در این نبرد پیروز شود. اما در نهایت، نانائوی انتخاب کرد تا در کار آرتور بجنگد و گروهش را نیز با خود همراه کرد.
۱. عضو وفادار جوخه انتحاری
مسئول گروهی مثل سویساید اسکواد بودن با کلی آزمون و خطا کردن همراه است. اما آماندا والر یکی از مصممترین و مطمئنترین شخصیتهای دنیای دیسی محسوب میشود. اگر قرار باشد یک شخصیت وجود داشته باشد که جوخه نسبت به او اظهار وفاداری کنند، قطعاً آن شخصیت آماندا والر است.
البته باید توجه داشت که بخش زیادی از این وفاداری به خاطر بمبهایی است که والر در گردن اعضای تیم جاگذاری میکند. با این حال، کینگ شارک هر از چند گاهی نشان میدهد که نسبت به والر و جوخه انتحاری واقعاً وفادار است. شاید این گروه نزدیکترین چیزی باشد که نانائوی به یک خانواده داشته.
به مطالعه ادامه دهید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
کینگ شارک:مامان گشنمه غذا رو بیار
مادرش:اومدم
کینگ شارک : غذا کو؟؟
مادرش:بفرما پسر گلم?غذا خیلی وقته که اماده بوده
یه لحظه گفتید نمو من فکر کردم با نمو پیکسار رابطه ای داشته که دیدم نه یه نمو دیگه هست?
دقیقا منم همینطور ?
تعداد لایک ها نشون میده همه اینجوری بودن?
"ما کمی اوباش میکنیم"