نیچه در فرازی میگوید: «حقیقت خود مقدس نیست، بلکه جست و جویی که برای یافتن حقیقتِ خویش انجام میدهیم مقدس است. بشو آنکه هستی!» اگر بخواهیم The Artful Escape را در یک جمله تفسیر کنیم، میتوانیم به همان گفته نیچه بسنده کنیم، چرا که این بازی در تلاش است خود واقعی کاراکتر اصلی را به او بشناساند، و در پس ماجرا همین توصیه را به شخص بازیکن نیز گوشزد میکند.
The Artful Escape قصه جوانی است با نام فرانسیس وندتی، که از قضا برادرزاده یک خواننده معروف فولک، جانسون وندتی است. جانسون در شهر محل تولدشان به شهرت بسیاری رسیده و همه از او به عنوان یک اسطوره یاد میکنند. حال فرانسیس باید پا جای پای عمویش گذاشته و فضای خالی بعد از او را پر کند تا مردم همچنان قهرمانی زنده داشته باشند و بتوانند به او ببالند، اما چطور؟ فرانسیس چطور میتواند به این خواسته مردم جواب بدهد؟ با اجرای زنده یکی از قطعات عمویش که قاعدتا در سبک فولک و کانتری است. تا اینجا همه چیز عادی به نظر میرسد تا اینکه میبینیم فرانسیس نه در این سبک موسیقی استعداد دارد و نه به آن علاقهمند است. فرانسیس چیزی است کاملا متفاوت، یک نغمه ناجور، که بین نوتهای عمویش گیر افتاده و دنبال راه چاره است. فرانسیس عاشق سبک الکتریک است و مهارت بسیاری نیز در اجرای این نوع موسیقیها دارد؛ اما جایی برای شکوفا کردن این استعداد خود ندارد و به اجبار باید تن به خواسته دیگران بدهد. فرانسیس در حال آماده شدن برای اجراست تا اینکه در غیر قابل پیشبینیترین حالت ممکن، موجودی ماورائی به وی مراجعه میکند و او را به سفری ما بین کهکشانی میبرد. سفری که عملا تلاش دارد تا فرانسیس را تبدیل کند به آن کسی که هست!
داستان اصلی بازی از همینجا آغاز میشود و شما را در ماجراجوییای پر از رنگ و لعاب قرار میدهد که شاید خیلی طولانی نباشد، اما تا مدتی طولانی در ذهنتان خواهد ماند و باعث خواهد شد که سازندگان را تحسین کنید. نحوه روایت داستان بیشباهت به سریال ریک اند مورتی هم نیست؛ پسری ماجراجو در کنار پیرمردی که از خود او هم کلهشقتر است و میخواهد دنیا را تحت تاثیر قرار دهد. سفرهای بین کهکشانی و تعامل با موجودات هوشمند بیگانه، با شوخیهای بامزه و دیالوگهای کوتاه و جذاب، تجربه شما از The Artful Escape را بیش از پیش لذتبخش خواهد ساخت. هدف اصلی بازیکن از دنبال کردن داستان این است که با کاراکتر فرانسیس بیشتر آشنا شوید و او را در سفری که حکم خودشناسی برایش دارد، همراهی کنید. آغاز و پایان داستان به خوبی آببندی شدهاند و از چاله روایی خاصی رنج نمیبرند. منتها میانههای قصه The Artful Escape از نفس میافتد و خلاقیت و جذابیتی که در آغاز داشت را حفظ نمیکند. تکراری شدن گیمپلی و مراحل، پیشروی نکردن داستان و حس فیلر داشتن برخی مرحلهها، باعث این امر میشوند که خوشبختانه پس از مکثی کوتاه بازی دوباره روی پا ایستاده و کنترل را در دست میگیرد.
نیمه دوم و مخصوصا بخش نهایی بازی هیجان خالص است و این را می توان حتی از موسیقیهایی که پخش میشوند نیز فهمید؛ انگار که توسعهدهندگان با خود گفتهاند بهتر است کارتهای خوبمان را در انتها رو کنیم! همه چیز دوباره جان میگیرد و The Artful Escape باز هم نشان میدهد که حرفی برای گفتن دارد و فراموش نکرده که در ابتدای بازی چه قولهایی به بازیکن داده بود.
گیمپلی The Artful Escape چالش خاصی ندارد و در سادهترین حالت ممکن طراحی شده. کمی پلتفرمینگ در کنار انتخاب دیالوگها که تاثیری روی داستان ندارند، با چاشنی موسیقی و اجرای آهنگ اجزای اصلی گیمپلی بازی هستند که شاید در 4 ساعت به اتمام برسد. این ساده بودن شاید در نگاه اول جذاب برسد و بتواند کاربر را همراه خود نگه دارد، اما هر چه بیشتر میگذرد و با مراحل جدید رو به رو میشوید، متوجه نقص آشکار در بخش گیمپلی میشوید، به گونهای که تکرار نوتها و فشردن دکمههای تکراری دیگر جذابیتی برایتان ندارد و دوست دارید بازی هر چه سریعتر یا تمام شود، یا هم رویه خود را تغییر دهد.
شخصا از عناوینی که شما را مجاب به اجرای موسیقی میکنند و میخواهند از همین طریق داستان را پیش ببرند بسیار لذت میبرم و دوست دارم بیشتر شاهد چنین المانی در بازیها باشم، اما The Artful Escape آن جذابیت خاص را ندارد و نمیتواند امضای منحصر بهفرد خود را پای اثر بزند. بازی رسما بر پایه اجرای موسیقی طراحی شده و مهمترین عنصر گیمپلی به حساب میآید، ولی برخلاف ایده جذابش به شکل ناکاملی پیاده شده و در اجرا لنگ میزند. شما با شوق و ذوق میخواهید موسیقی اجرا کنید ولی هیچ چالشی پیش روی خود ندارید، اگر موفق به اتمام مرحله شوید انتظار جایزه دارید ولی بازی اصلا Rewarding نیست، اگر هم جایی از اجرا اشتباه کنید با هیچ مجازاتی رو به رو نمیشوید و انگار نه انگار که اصلا کاری انجام دادهاید! کند شدن ریتم موسیقی به هنگام بازی هم مخاطب را ناامید میکند و پتانسیل بسیار زیادی که برای تزریق دیوانهوار آدرنالین داشت را حیف میکند. فارغ از تمام این صحبتها، گیمپلی The Artful Escape روان و جمع و جور است، و با کمی ارفاق میتواند نمره قبولی را بگیرد، چرا که تلفیق داستان با گیمپلی بسیار ماهرانه پیاده شده و میتواند شما را پای بازی نگه دارد تا ببینید در ادامه چه پیش خواهد آمد.
شخصیتپردازیها و خلق کاراکترهای متنوع و جذاب نیز از نقاط قوت The Artful Escape است. خود شخصیت اصلی یعنی فرانسیس کاملا با بازیکن حس همذاتپنداری ایجاد میکند و میتواند داستانش را به زندگی واقعی خیلیها تعمیم بخشد. دیگر کاراکترهای فرعی نیز پرداخت خوبی دارند و در عین حال که برخی حضور خیلی کوتاهی در بازی دارند، اما تا انتهای ماجراجویی در ذهنتان خواهند ماند و آنها را به یاد خواهید داشت.
اما همه اینها را کنار بگذارید، چون وقتی حرف از طراحی محیط که شود The Artful Escape، همانطور که لایق اسمش هم هست، میدرخشد و نشان میدهد که قرار گرفتن در یک بوم نقاشی چه حس و حالی دارد! طراحی تکتک مراحل از لحاظ گرافیکی حرف ندارند و چشمان شما را مسحور خود میکنند. دقت به جزئیات، روایت داستان با مناظر (Visual Storytelling)، گرافیک هنری خیرهکننده، همه و همه از مواردی هستند که The Artful Escape را به تجربهای تبدیل میکنند که حتی اگر سختگیرترین آدم روی زمین هم باشید، دلتان خواهد خواست که ساعتی از وقت خود را به زل زدن به جلوههای بصری The Artful Escape اختصاص دهید و با گوش دادن به موسیقی محشرش، حس تعلیق و غوطهور شدن در دنیای بازی را حس کنید.
گرافیک فنی بازی شاید چندان حرف زیادی برای گفتن نداشته باشد و خیلی هم معمولی به نظر برسد، اما همانطور که بالاتر گفته شد، گرافیک هنری تماما این موارد را میپوشاند و چشمان شما را از آن خود میکند. صداگذاریها و صداپیشگیها نیز بسیار حرفهای کار شدهاند و گاهی اوقات حس حضور در انیمیشنهای تلویزیونی را به آدم میدهند. در کل بخش فنی The Artful Escape برای کسی جای اعتراض نمیگذارد و رسالت خودش را به بهترین نحو ممکن انجام میدهد.
خلاصه بگم که...
The Artful Escape تجربهای مهیج و جذاب برای همه سلیقههاست. بازی ارزش یک بار تجربه را حتما دارد و با داستان گیرای خود میتواند شما را ساعاتی از مشغلههای ذهنی دور نگه دارد. با توجه به حضور بازی در گیمپس، کار چندان سختی برای تجربهاش نخواهید داشت.
میخرمش
قصه و مفهومی که The Artful Escape در پی بیانش است هم به خودی خود جذاب است، هم نحوه روایت آن به شکل ماهرانهای انجام شده. جلوههای بصری خارقالعاده نیز با اضافه شدن به این ترکیب قدرتمند، تجربهای لذتبخش برای بازیکن به ارمغان خواهد آورد.
نمیخرمش
اگر دنبال یک پلتفرمر پر از معما و چالشهای خاص هستید The Artful Escape برای شما ساخته نشده. کمبود بازی در این بخشها به شدت حس میشود و باعث میگردد بخواهید قید ادامه را بزنید و سراغ عناوینی در همین سبک، اما با چالشهای بهتر و پازلهای بیشتر بروید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
امتیاز ۸۰ از سرش زیادیه
از همون نمایش های اولیه معلوم بود چیز مالی نیست