ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم سینمایی

نقد فیلم The Night House – یک شعر از نوعِ ترسناک

دیوید بروکنر، کارگردان فیلم‌های ترسناک است اما همواره آثارش حرف‌هایی فراژانری برای گفتن داشته‌اند. آخرین ساخته‌اش، فیلم The Night House یک فیلم دلهره‌آور روانشناسانه است. فیلمنامه نه چندان بی‌نقصش را بن کالینز و لوک پیوتروسکی ...

چکاوک کافی
نوشته شده توسط چکاوک کافی | ۳ آبان ۱۴۰۰ | ۲۰:۳۱

دیوید بروکنر، کارگردان فیلم‌های ترسناک است اما همواره آثارش حرف‌هایی فراژانری برای گفتن داشته‌اند. آخرین ساخته‌اش، فیلم The Night House یک فیلم دلهره‌آور روانشناسانه است. فیلمنامه نه چندان بی‌نقصش را بن کالینز و لوک پیوتروسکی نوشته‌اند. خانه شب محصول سال 2020 است اما مردادماه امسال در ایالات متحده اکران شد. منتقدان، چه آن‌ها که فیلم را بی‌بروبرگرد ستوده‌اند و چه آن‌ها که نقدهایی را به آن وارد دانسته‌اند، همگی بر سر این موضوع با هم اتفاق نظر دارند که این فیلم اثری قابل توجه است.

در هر ژانری ظرفیت لازم برای خلق معنا، سنت شکنی و موضع گیری وجود دارد؛ از جمله در ژانر وحشت. بهترین‌های این ژانر، فیلم‌هایی هستند که قصه‌یشان را نه بر ترس از هیولاهای عجیب و غریب، بلکه بر ترس‌های بنیادین بشر استوار کرده‌اند. ترس از مرگ مهم‌ترینِ این هراس‌هاست. این سوال بی‌پاسخ که بعد از مرگ به کجا می‌رویم ریشه‌ بسیاری از افکار و اعمال انسان‌ها در طول تاریخ بوده‌است. فیلم خانه شب داستانش را بر این پرسش بنا می‌کند و از همین طریق قصد دارد بیننده را بترساند.

بث (ربه‌کا هال) زنی ست که به تازگی همسرش، اوون را از دست داده است. اوون خودکشی کرده و این مرگ به خودی خود بث را دچار شوک می‌کند. اما این تمام ماجرا نیست. بث شبح اوون را در گوشه و کنار خانه احساس می‌کند. نه فقط او بلکه معشوقه‌های پرشمارش را هم می‌بیند و به جای همه آن‎ها زجر می‌کشد. او به دنبال کشف حقایقی درباره مرگ اوون است...

بنیان‌های روانشناسانه

اگزیستانسیالیست‌ها به چنین موقعیت‌هایی، «مرزی» می‌گویند. موقعیت مرزی وضعیتی ست که یک فرد با واقعیت فناپذیریِ خود یا یکی از عزیزانش از فاصله‌ای نزدیک مواجه می‌شود. تجربه‌ای قریب به مرگ. مانند تصادفی سهمگین و یا فوت ناگهانی یکی از وابستگان. در خانه شب هم وضعیت روحی متزلزل بث تنها نتیجه عزادار بودن او نیست. مرگ‌آگاهی ست که او را در آستانه جنون قرار داده است.

 این دومین بار است که او صدای نفس‌های مرگ را در نزدیکی خودش حس می‌کند. دفعه قبل، موقعیت مرزی او را متوجه پوچی زندگی کرده است و گویی این تجربه‌ جدید می‎‌خواهد تجربه پیشینش را اصلاح کند.

بنیان‌های اسطوره‌ای

در اساطیر یونان، هادس، نامِ خدا و سرزمین مردگان است. این سرزمین، بر خلاف المپ که جایگاه نور، روشنایی، صدا و شادی ست، جهانی ست پر از سکوت و غرق در تاریکی. نام فیلم از همین اسطوره گرفته شده است.  خانه شب، یعنی مکانی که مانند شب تاریک است. از طرفی تاریکی همواره با مفهوم ابهام قرابت داشته است. مولف با برگزیدن چنین نامی، گوشه چشمی هم به ناشناخته بودن سرنوشت انسان بعد از مرگ دارد.

مطابق این اساطیر، پس از مرگ، ارواح درگذشتگان با قایقی کوچک از پنج رود عبور می‌کنند تا به هادس برسند. حالا علت وجود قایق و آب در فیلم روشن می‌شود. فیلمساز از این نشانه بصری آشنا برای رساندن مفهوم مورد نظرش استفاده می‌کند. جهان پس از مرگ و آن‌چه در آن‌جا می‌گذرد، دغدغه اصلی خانه شب است.

داستان دیگری که بعید نیست مد نظر فیلمساز بوده باشد، افسانه گیلگمش است. اسطوره‌ای که بر خلاف دو نمونه قبلی، شرقی ست.

 گیلگمش پادشاه ستمگر بین‌النهرین بود. خدایان، موجودی به نام انکیدو را خلق کردند تا با او به مبارزه برخیزد. اما بین آن دو دوستی‌ای درگرفت. با مرگ انکیدو، گیلگمش دچار یاس و پوچی شد و باقی زندگی‌اش به تلاش ناموفقی برای کشف اکسیر حیات گذشت. اسطوره گیلگمش مرثیه‌ای بر ناکامی انسان در کشف معنای زندگی و مرگ است.

در فیلم The Night House هم، بث مانند گیلگمشی ست که به تازگی انکیدویش را از دست داده است. او با چهره زشت مرگ روبه‌رو شده و حالا می‌خواهد حقیقت آن را کشف کند. با این تفسیر، بث دیگر یک «دوشیزه معصوم در خطر» نیست که باید از میان جنگل ارواح نجاتش داد، او فیلسوفی ست در پی پاسخ دادن به سوالی که ذهن تمام همنوعانش را به خود مشغول کرده است.

داستان‌پردازی

چنگ زدن به تمثیل می‌تواند آثار ژانر وحشت را از سطح فیلم‌هایی که تنها به هدف سرگرم کردن مخاطب ساخته می‌شوند بالا بکشد. اما تا زمانی که جهان داستانی اثر کامل نباشد، این اتفاق روی نمی‌دهد. هر زیرمتن سمبولیکی احتیاج به رویه‌ای داستانی دارد که از نقطه‌نظر ژانر بی‌خلل‌ باشد. این ویژگی در خانه شب به شکل تام وجود ندارد.

فیلم دارای دو ساحت است. ساحت استعاری و ساحت ترسناک. متاسفانه اثر در برقراری رابطه و تعادل بین این دو عرصه به پختگی کامل نرسیده است. به طوری که به نظر می‎‌رسد فیلمساز نمی‌دانسته به استعاره خدمت کند یا ژانر وحشت. از همین رو، گاه به این سو غش می‌کند و گاه به آن سو. این موضوع به بزرگترین نقطه ضعف خانه شب بدل شده است.

به همین دلیل در فیلم The Night House دو چیز گنگ باقی می‌ماند اول آن که هدف اوون از قتل زن‌هایی شبیه به بث واقعا چه بود؟ دوم، آیا بث هم محکوم به سرنوشتی مانند اوون است یا نجاتی که در پایان فیلم دیدیم ضامن آرامش ابدی اوست؟

شاید بشود با استناد به نماد و استعاره پاسخ‌هایی برای این دو پرسش جور کرد اما وای بر هنرمندی که جهان اثرش را ناقص بگذارد به امید آن‌که دیگری آن را کامل کند. خواه این دیگری هنرمندی دیگر باشد، خواه مخاطب!

شخصیت‌پردازی

با آن‌که ما تقریبا تمام مدت بث را در قاب تصویر می‌بینیم اما او را به خوبی نمی‌شناسیم. بدیهی ست قهرمانی که خودش را به ما نمی‌شناساند، توانایی آن را ندارد که دیگر شخصیت‌ها و مهم‌ترین آن‌ها یعنی اوون را به ما معرفی کند. -هرچند گویا خود او هم شناخت چندانی از همسرش ندارد.- به طور خلاصه نه گذشته بث برای ما روشن است، نه اوون و نه حد و حدود عشق و رابطه این دو.

بازی‌ها

بازی بی درام ربه‌کا هال دست به دست بی‌گذشته بودن شخصیت بث می‌دهد و بیش از پیش او را از تماشاچی دور می‌کند. بازی شخصیت‌های فرعی هم همان‌قدر سطحی باقی می‌ماند. تا جایی که تصور می‌شود، هیچ کدام به اندازه کافی در نقششان عمیق نشده‌اند.

دلیل این اتفاق آن است که بازی‌ بازیگرها به جولانگاه بعدِ هنری یا شاعرانه فیلم تبدیل شده‌است در حالی که شخصیت‌پردازی و همدلی برانگیزی باید درخدمت ژانر باشد. وقتی این دو عنصر وابسته به هم، هدف‌های متفاوتی را دنبال کنند، هرج و مرج نتیجه‎‌ای طبیعی ست.

کیفیت فنی

بعدِ شاعرانه فیلم موجب شده‌است، ریتم فیلم برای یک اثر ژانر وحشت اندکی کند باشد. سکوت‌ قهرمان اصلی و کل فیلم هم نمودهای دیگری از این جنبه است.

آن‌چه در قاب تصویر تماشا می‌کنیم از نظر نور و رنگ بی‌نقص است. بروکنر در این عرصه چیره‌دستی‌اش را به رخ می‌کشد. استفاده از خطای دید برای ترساندن مخاطب کاری بدیع و تاثیرگذار بود. قاب‌بندی‌های استادانه و سایه‌بازی‌هایی کارا، به علاوه استفاده متناوب از سکوت و صداهایی که به دقت گزینش شده‌اند، از مهم‌ترین نقاط قوت فیلم به حساب می‌آیند.

فیلم The Night House فیلمی ست که هم سرگرمتان می‌کند و هم به فکر فرو می‌بردتان. فیلمی که به احتمال زیاد از تماشای آن لذت می‌برید.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (1 مورد)
  • Pouya121
    Pouya121 | ۳ آبان ۱۴۰۰

    جدیدا هم فیلم ترسناک معرفی میکنید هم بازی ترسناک کنسول هم بازی ترسناک موبایل خدایا بسته دیگه خسته شدیم دیکه.????

مطالب پیشنهادی