نقد فیلم Home Sweet Home Alone – پیچوتاب جدید در یک داستان کلاسیک
فیلم «Home Sweet Home Alone» ششمین فیلم از فرنچایز «تنها در خانه» است که همچنان همان ردپای فیلم اصلی را دنبال میکند؛ البته با این تفاوت که سعی میکند چرخش جدیدی را بر روی داستان ...
فیلم «Home Sweet Home Alone» ششمین فیلم از فرنچایز «تنها در خانه» است که همچنان همان ردپای فیلم اصلی را دنبال میکند؛ البته با این تفاوت که سعی میکند چرخش جدیدی را بر روی داستان کلاسیک ایجاد کند. اما سوال اینجاست که آیا این چرخش جواب میدهد یا خیر؟! برای یافتن پاسخ در ادامه با نقد فیلم Home Sweet Home Alone همراه ویجیاتو باشید.
آخرین قسمت از فرنچایز Home Alone با هدف متمایز شدن از دنبالههای قبلی تولید شده و تغییر جدیدی به فرمول افراد بد داستان میافزاید. اگرچه نسخه اورجینال تنها در خانه هرگز قابل تعویض و تکرار نیست، اما Home Sweet Home Alone چیزی را ارائه میدهد که قبلاً از Home Alone 2 به بعد دیده نشده بود: داستانی قابل قبول با خندههای فراوان. این فیلم داستان مکس مِرسر (آرچی یاتس)، پسر 10 سالهای را دنبال میکند که به طور تصادفی وقتی والدینش بدون او به تعطیلات میروند«در خانه تنها» میماند، و به زودی باید از خانه خود در برابر دو سارق که قصد سرقت یک عروسک ارزشمند را دارند دفاع کند.
خوب، بیایید فوراً فیلم را بررسی کنیم، زیرا میدانم به چه چیزی فکر میکنید: چه کسی میخواهد بازسازی Home Alone را ببیند؟ و این سوال بسیار خوبی است. تنها در خانه یکی از معروف ترین و محبوب ترین فیلمهای کریسمس در تمام دوران است. حتی این فیلم به اندازهای شهرت دارد که هر سال در حوالی آبان یا آذر در تلویزیون ملی کشور ما ایران نیز پخش میشود و با وجود اینکه اکنون بیش از 30 سال از ساخت فیلم میگذرد، کماکان فیلم هیچ نشانهای از کاهش محبوبیت را نشان نمیدهد.
آنهایی که مثل من با این فیلم بزرگ شدهاند، همچنان از دیدن دوبارهی آن، انرژی نوستالژیکی میگیرند. در همین حال، کسانی که برای اولین بار آن را مشاهده میکنند، طنز بینظیر آن را یک شوخی ماندگار میدانند و به زودی عاشق آن میشوند. بنابراین، ایده بازسازی Home Alone ممکن است انتخابی عجیب به نظر برسد. چرا که اگر خود فیلم هنوز جذاب است، چرا باید آن را از نو بسازند؟ خب، حقیقت این است که ستونهای «تنها در خانه» برای چندین دهه استوار مانده است، با این حال این موضوع مانع از ادامه فیلم و راهاندازی مجدد چندینبار آن نشده است. در واقع، با احتساب آخرین قسمت، شش فیلم در فرنچایز تنها در خانه وجود دارد.
دو قسمت اول با بازی مکالی کالکین، دو فیلمی هستند که همه آنها را به یاد دارند. مورد سوم به نوعی فراموششدنی بود، اما نه به اندازهی که مردم فکر میکردند، و این در حالی است که هرچه در مورد قسمتهای چهارم و پنجم کمتر گفته شود، بهتر است. به استثنای «تنها در خانه 2: گمشده در نیویورک»، همه فیلمها در اصل بازخوانیهای مستقیم از نسخه اورجینال هستند. و اگر بخواهیم منصف باشیم، علیرغم تغییر مکان برای Home Alone 2، آن قسمت نیز از همان فرمول داستانی نسخه قبلی خود پیروی کرد.
بنابراین، مفهوم بازسازی «تنها در خانه» چیز جدیدی نیست و به طور منظم اتفاق افتاده است. اما تفاوت این بار در این است که مردم کمی بیشتر به این ورودی اخیر توجه میکنند. اما چرا؟ چون این فیلم جدید که هم بازسازی و هم یک دنباله (بسیار) آزاد برای دو فیلم کالکین است به طور انحصاری برای دیزنی پلاس تولید شده، و تبلیغات فراوانی را پشت سر گذاشته است. البته برخلاف دنبالههای قبلی از روی نسخه اصلی، Home Sweet Home Alone چیز جدیدی را ارائه میکند و در عین حال به طرفداران قدیمی تعداد زیادی ایستراِگ یا ارجاع میدهد تا ماجراهای قدیمی کوین مککالیستر را به آنها یادآوری کند.
به این ترتیب فرانچایزی که اکنون تحت مدیریت دیزنی است، باعث شده تا Home Sweet Home Alone به بهترین دنباله تنها در خانه از زمان دو فیلم کالکین تبدیل شود، اگرچه این قسمت نیز چیز زیادی نمیگوید. اکثر فیلمهای تنها در خانه تا کنون ساختار مشابهی را دنبال کردهاند: یک بچه تنها بدون نظارت در خانه رها میشود، گروهی از تبهکاران سعی میکنند از خانه سرقت کنند، اما همان بچه تنها سعی میکند از خانهاش دفاع کند. با این اوصاف، فیلم Home Sweet Home Alone تا حد زیادی این قالب را حفظ میکند، اما این داستان را از نگاه «سارقان»، یعنی دو شخصیت پم و جف فریتزوسکی، به ترتیب با بازی الی کمپر و راب دلینی، روایت میکند.
با بیکار شدن شخصیت جف به عنوان پدر یک خانواده، این زوج باید خانه خانوادگی خود را بفروشند، بنابراین آنها در طول یک بازدید برای خرید خانه خود، با مکس مرسر (آرچی یتس) آشنا میشوند که جعبه عروسکهای قدیمیای را که جف در کمدش پیدا کرده، مسخره میکند. بلافاصله پس از آن، خانواده فریتزوسکی متوجه میشوند که یکی از عروسکها بسیار کمیاب است و بیش از دویستهزار دلار ارزش دارد، که راه حلی روشن برای مشکلات مالی وخیم آنهاست. وقتی آنها سعی میکنند عروسک را پیدا کنند، متوجه گم شدن آن میشوند و تصور می کنند که مکس باید آن را برده باشد. و این هسته مرکزی روایت این فیلم است.
تمرکز بر جنایتکاران جهت گیری جالبی برای این داستان است و کمپر و دلینی به راحتی بهترین گروه سارقانی هستند که این فرنچایز بعد از هری (جو پشی) و مارو (دانیل استرن) به خود دیده است. این تغییر تمرکز، باعث میشود که مخاطب به این شخصیتها اهمیت دهد، تا جایی که نمیخواهد ببیند این دو نفر خوشنیت از راههای ابداعی و دردناک آسیب میبینند. بنابراین، به طرز عجیبی، Home Sweet Home Alone تقریباً بچه تنها در خانه را در درجه دوم این داستان قرار میدهد، که شاید بهترین ایده باشد.
اما با این تغییر افق، فیلم Home Sweet Home Alone حس پویایی موجود در خانواده را ندارد که نسخه اصلی را بسیار خاص کرده بود. در واقع با کاهش اهمیت پویایی خانواده در این اثر، فیلم یک عنصر کلیدی از آنچه که تنها در خانه را به یک اثر محبوب طولانی مدت تبدیل کرده است از دست میدهد. دلیل اینکه این فیلم اورجینال به مدت 30 سال به عنوان یکی از اصلیترین فیلمهای خانوادگی تاریخ سینما باقی مانده این است که در میان همه آشوبهای درون کار، ماهیت اصلی فیلم شامل داستانی شیرین و گرم درباره با هم بودن است.
نسخه اصلی نوشته جان هیوز، به طرز فریبندهای ساده و در عین حال ماهرانه ساخته شده بود. چیزی که هیوز با نسخه اصلی نوشت تقریباً شبیه یکی از تلههای کوین بود که به طرز بیعیب و نقصی روی هم چیده شده بودند: این یعنی هر قطعه در جای درست قرار میگرفت. اما چیدمان داستانی در این فیلم جدید، چیز قابل دفاعی نیست. در واقع شخصیت مکس همان کوین است اما بدون پرداخت و واکاوی شخصیتی. البته آرچی یتس انتخابی قابل درک برای این نقش است، چرا که او با نشان دادن حس شوخ طبعی فراتر از سن خودش در فیلم جوجو خرگوشه تواناییهایش را ثابت کرد، اما در اینجا فقط در قسمتی از داستان فضایی برای تسلط بیشتر به او داده شده که کافی نیست.
این در حالی است که در نسخه اصلی، شخصیت کوین مک کالیستر با بازی کالکین، خیلی بیشتر فرصت خودنمایی داشت. در واقع فیلمنامه جان هیوز اعصاب این را داشت که از داستان استفاده کند تا در نهایت به موضوعات درون یک خانواده بپردازد، زیرا کوین کمکم متوجه میشود که تنها بودن آن چیزی نیست که باید انجام شود. اما نسخه جدید با وجود داشتن چنین پیامی در متن خود، توانایی اجرای آن را ندارد. یکی دیگر از گلایههای من در این مورد این است که چرا شخص کارگردان نتوانست از «Aisling Bea» کمدین توانای ایرلندی، نقش مادری ناامید که توسط کاترین اوهارا افسانهای انجام شده بود را به تصویر بکشد (اگرچه تصدیق میکنم که حتی تلاش برای مقایسه این دو تقریباً ناعادلانه است).
بنابراین، فیلم Home Sweet Home Alone یک بازسازی دیگر است که به چشم نمیآید. مطمئناً، قسمتهای خندهداری وجود دارد، اما وقتی از بازیگران کم استفاده میکنید و میدانید که نمیتوانید نسخه اصلی را بالاتر ببرید، واقعاً هیچ توجیهی برای پشت سر گذاشتن همه مشکلات وجود ندارد. فقط به این دلیل که میتوانید یا اجازه دارید یک کلاسیک را بازسازی کنید، به این معنی نیست که حتماً باید آن را انجام دهید.
با این اوصاف، این فیلم جدید هم بدون جذابیت نیست، اما داستان آن چیزی بیشتر از یک نسخه خانوادگیتر از یک فیلم خانواده پسند نیست. در واقع در این فیلم هیچکس نمیتواند ذاتاً بد یا ترسناک باشد و با در نظر گرفتن این موضوع، فیلم فقط با سرعت پیش میرود و از فرمول تکراری خود عبور میکند. اما لذت در آن کجاست؟ چیزی که اولین قسمت این فرانچایز را بسیار لذت بخش کرد، بازی پر پیچ و خم کوین با سارقان بود. در اینجا، وقتی امیدوارید هر دو طرف به نحوی پیروز شوند، تأثیر یکسانی ندارد.
با این حال این فیلمی است که توصیه میکنم حتما ببینید. تک تک قسمتهای این پازل ارزش دیدن را دارد. اجراهای خندهدار، صحنههای سرگرمکننده و پیوند بسیار مهمی با نسخه اورجینال و کلاسیک که به بسیاری از سؤالات درباره خاندان مککالیستر پاسخ میدهد، از جمله اینکه کوین با زندگیاش چه میکند، علیرغم این واقعیت که، متأسفانه، او در فیلم نیست.
همانطور که میدانید حضور کمدی فیزیکی یا همان اسلپاستیک در این فرنچایز ضروری است و فیلم Home Sweet Home Alone نیز از تولید و نمایش آن دوری نمیکند. بنابراین، کودکان با تماشای آنها با صدای بلند به برخی از تلههای مکس و واکنشهایی که از افراد بد برمیانگیزد میخندند. البته امیدواریم که آنها ایدههای زیادی در مورد نحوه عذاب دادن خواهر و برادر خود نداشته باشند. با این حال، شخصیتهای کمپر و دلینی در مدت زمان کوتاهی چیزهای زیادی را پشت سر میگذارند که باعث میشود هر کس با داشتن عقل تعجب کند که چرا این دو تسلیم نمیشوند. شخصاً، منِ منتقد با دیدن میدان عذاب آور و دردناک لِگویی (یکی از تلههای فیلم) همه چیز را رها میکردم. اما پم و جف مصمم هستند تا تماشاگران به بدبختی هایشان بخندند.
در نهایت، Home Sweet Home Alone چیزی است که بچهها دوست خواهند داشت و خانوادهها میتوانند از تماشای آن با هم لذت ببرند. نسخه جدید با وجود نادیده گرفتن پویایی خانوادگی کودک در مرکز داستان، و رد شدن از کنار آن، بیشترین نزدیکی را به روحیه فیلم کلاسیک کریس کلمبوس دارد. البته این فرنچایز هنوز برای بازگشت به روزهای شکوه خود باید کارهای زیادی انجام دهد؛ اما این قسمت جدید قطعا ارزش حداقل یکبار تماشا را دارد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
قسمت یک رو شاید بالای ۱۰ بار تو بچگی از تلوزیون دیدم هر بار هم واسم تازه بود
خیلی ممنون نقد عالی بود
من فکر کردم گند میزنه ولی نقد رو که خوندم خمچین فهمیدم بد بد نبوده
یادش بخیر بچه بودیم میدیدیم
همیشه هم داستان حول محور یه بچه میچرخید که پدر مادرش به هر دلیلی از خونه میرفتن
بعد دزد میاد خونشون
تنها در خانه فقط نسخه 1و2
هیچی اون قسمت اول نمیشه. بقیه فقط شیر دو.شی بودن.
پی نوشت:یه خاک رفتیم. ترول دیس بکن بر گشته.
اتفاقا ۷۰ درصد دلیل خراب شدن سایت شمایید که به دیسلایک و ترول و اسپم زیادی اهمیت میدید و الکی بخاطر ش یک کامنت به سایت اضافه میکنین و باعث سمی شدن جو میشین سعی کنین اهمیت ندید توی هر پستی میرم یه مشت ادم هی از ترول ها حرف میزنن ترول ها دنبال توجه ان پس بهشون توجه نکنین ??
این بچه وقتی تفنگ دستش میگیره شبیه کودکی های doomguy میشه =)
میگم چرا این انقدر آشناست
اولا :من اصلا نمیخوام خاطره هام با تنها در خانه خراب بشه
دوما: نمره هاش اصلا جالب نیست
واقعا نمرش کم بود
یکم مدرن تر شده
ولی من اون بچه قبلیه رو بیشتر دوست داشتم??
این به دل نمیشینه
به موز فورتنایت علاقه خاصی داری؟
بسیار
در ضمن ایشون پادشاه پیلی هستند
توهین نکن
یه نگاه به پروفم هم بنداز
@r-you-gamer
پادشاه؟?
بله
پروف قبلی من رو یادته؟
جالبه تا تیتر رو دیدم گفتم چقد شبیه تنها در خانست ، و بعد تازه متوجه شدم داستان چیه
چقد با تنها در خانه حال میکردم بچگیم ، قشنگ سبک مورد علاقم بود
دست به دست هم دادن تا خاطرات ما نابود بشه
دقیقا