چرا دنیای Cyberpunk 2077 و شهر Night City یکی از بهترینهاست؟
اکثر بازیکنان Cyberpunk 2077 (و دیگر بازیهای مشابه) بیشتر زمان خود را در حال رانندگی و دویدن طی میکنند تا ماموریتهای بازی را هر چه سریعتر به اتمام برسانند. اما هر کس که بخواهد این ...
اکثر بازیکنان Cyberpunk 2077 (و دیگر بازیهای مشابه) بیشتر زمان خود را در حال رانندگی و دویدن طی میکنند تا ماموریتهای بازی را هر چه سریعتر به اتمام برسانند. اما هر کس که بخواهد این متروپلیس دیستوپیایی را با تمام ویژگیهایش بشناسد، باید آهستهتر از همیشه حرکت کند. در ادامه میرویم تا گشتی در محیط شهر بزنیم و ببینیم که نایت سیتی پر زرق و برق سایبرپانک، چه برای عرضه کردن دارد.
ابتدا از منطقه Pacifica شروع میکنیم، یک منطقه تفریحی که بعد از بحران جهانی اقتصاد، سرمایهگذاران مجبور به رها کردن آن شدهاند. یکی از کم جمعیتترین مناطق شهر که البته تحت کنترل گروههای خلافکار مختلف قرار دارد و پر از فقر و بدبختی است. وقتی در میان بلوارهای عریض آن راه بروید، صدای آژیر و شلیک سلاحهای گرم در دور دستها شنیده میشود. عبور و مرور چندانی در خیابان دیده نمیشود و پیادهروهای آن، کمتر رنگ عابران پیاده را به خود میبینند. هتلهای متروکه شبیه خانههایی روحزده در گوشه و کنار دیده میشوند. سایبرپانک در پیادهسازی فضا موفق عمل کرده، چرا که فضای سرد و بیروح این منطقه بسیار قابل لمس است.
هر از چند گاهی صدایی بیروح از تابلوهای تبلیغاتی خراب شنیده میشود که از بازگشایی بازار بزرگ سلطنتی خبر میدهند؛ اتفاقی که در واقعیت هیچگاه رخ نداد. این تبلیغاتها مدتها پیش ضبط شدهاند و حالا معیوب و پر از نویز هستند و معلوم است که سالهاست در همین وضعیت قرار دارند. جزئیات دیگری هم چون این نیز در Pacifica وجود دارند ولی از قرار، زندگی در این مکان متوقف شده است. عابران بدون حرفی به سمتی دیگر حرکت میکنند و گنگسترها بدون هیچ حرکتی در گوشهای ایستادهاند. تمام اجزای مورد نیاز به کار رفتهاند، اما مصنوعی بودن از سر و رویشان میبارد.
بالاخره در زاغهای زیر یکی از پلهای منطقه، انگار ماجرایی در حال رخ دادن است. یک نفر شبیه کسانی که در خیابانها دیگران را نصیحت میکنند، در مقابل جمعیتی ایستاده و مردم، خیره به او نگاه میکنند. «بمب بیست و سوم تازه شروع ماجرا بود»، «مرگ به سراغ همهمون میاد!» حرفهای او چنین جملاتی هستند و قبل از آن که معلوم شود که چه معنایی دارند و در ادامه چه میشود، جمعیت وحشتزده فرار میکنند. معلوم میشود یکی از NPCهای حاضر در محل به سمت خودرویی در حال سوختن قدم بر میدارد و آتش میگیرد. البته به نظر میرسد که او نه تنها شعلههای آتش که دیگر افراد در حال فرار را هم اصلا لایق توجه حساب نمیکند و هم چنان به مسیر خود ادامه میدهد.
انگار که این قضیه مسری است و بیشتر از چند NPC همین روند را ادامه میدهند و هر کدام به نوبه خود به این وحشت بیشتر دامن میزنند.
آخرین آپدیت ارائه شده برای سایبرپانک، ایرادات بسیاری را برطرف کرد و بازی در حال حاضر در بهترین وضعیت از زمان انتشار خود قرار دارد؛ اما چنین اتفاقات عجیب هنوز هم چندان با بازی غریبه نیستند. البته شاید تماشای برخی از آنها تجربهای جدید و جالب محسوب شوند.
Heywood یک منطقه مسکونی شلوغ با جمعیتی تقریبا لاتین و کاملا متفاوت از Pacifica است. بر خلاف محیط آرام منطقه قبلی، اینجا پر از جنب و جوش است. خودروهای پرنده در بالای سر، خودروهای عادی در خیابانها و عابرین پیاده فراوانی در اینجا مشاهده میشوند. یکی از اعضای گنگ Valentinos در حال ژست گرفتن با یک چاقو است تا دیگری از او عکس بگیرد. افرادی در پارک مشغول تمرین تای چی هستند و چند نفر هم در دکهای مشغول خوردن رامناند.
در نزدیکی یک محل مسکونی، گروهی از کت و شلواریهایی شیک پوش را شاهد هستیم که نگهبانان Arasakh در دو طرفشان ایستادهاند. «به محله فقیر Vista Del Rey خوش آمدید!» صدای تور لیدر گروه شنیده میشود. یکی دیگر از اعضای گروه میپرسد:«میشه الان عکس بگیریم؟ من پول سرویس ویژه دادم.» این بخشی از داستانپردازی بازی است که به خوبی شکاف طبقاتی ما بین ثروتمند و فقیر و بیخیالی گروه اول نسبت به رنج و زحمت گروه دوم را نشان میدهد.
دیدن چنین جزئیاتی در تعداد مناسب تاثیر مناسبی بر تجربه بازیکنان خواهد داشت، اما برعکس چنین اتفاقی اندک و با فاصله رخ میدهند. با گشتن در Heywood مشخص میشود که خیابانهای Night City تا چه اندازه یک نواخت هستند. غیر از چند موردی که قبلا گفته شد، بیشتر کسانی که میبینید، یا عابرانی هستند که بدون هیچ هدف مشخصی در حال حرکتاند، یا پلیسهایی که حوصلهشان سر رفته و یا اعضای گنگی که منطقه را تحت کنترل خود دارند و با قلدری کردن علیه دیگران، شما را به درگیر شدن تشویق میکنند. هر چه بیشتر به این مناظر بنگرید، مصنوعی بودن آن بیشتر توی ذوق میزند.
Westbrook منطقه بعدی است که به آن میرویم. نکته عجیب دیگری که در حین جابهجایی به نظر میرسد؛ خالی بودن فضای ما بین این مناطق است. در شهری که گفته شده بیش از ۵ میلیون نفر ساکن آن هستند، چنین اتوبانهای بزرگ ولی خالی از خودرو زیادی خلوت به نظر میرسد. البته شاید ترافیک به خاطر حفظ روانی بازی با توجه به سختافزار مقصد کاهش پیدا کرده باشد، اما باز هم در مقایسه با دیگر بازیهای مشابه، این خلوتی اصلا جالب نیست.
منطقه Westbrook یکی از مناطق معروفی است که افراد ثروتمند، مشهور و تاثیرگذاری ساکن آن هستند. جمعیت ژاپنی قابل توجهی در این جا زندگی میکنند که بر معماری، تبلیغات و حتی وجود درختان گیلاس - واقعی یا هولوگرافیک - منطقه تاثیر گذاشتهاند. اینجا به راحتی میتوان فهمید که شهر تا چه اندازه شلوغ است. حتی آلودگی صوتی خیابانها اینجا بلندتر از مناطق قبلی است.
به جرئت میتوان گفت که این جا، زیباترین منطقه سایبرپانک است. شلوغ، پر جزئیات و رنگارنگ. این منطقه شکل نامنظمی دارد، انگار که چند منطقه مختلف بر روی هم ساخته شدهاند. اما باز هم مشکل مناطق قبلی سر جایش است. ساختمانها و مناظر عالی هستند، اما جزئیات معنیداری که بتواند از این فضا نهایت استفاده را ببرد، اندک است.
تنها چیز قابل توجه، حضور تعدادی از مردم در چیزی شبیه به یک حرکت اعتراضی است که تحت نظر پلیس مشغول تکان دادن تابلوهایشان هستند. اما کسی که روی جعبهای پیش روی همه ایستاده و به نظر رهبر این حرکت است، حرف نمیزند. در واقع او دستش را مشت کرده و به هوا میبرد، حرکات دست و صورتش شبیه کسی است که انگار در حال ادای یک سخنرانی آتشین است، اما خبری از صدا نیست. از متن تابلوها که نوشتهاند «پایان نزدیک است!» هم چیز خاصی فهمیده نمیشود.
با کنار زدن جمعیت و رفتن به سمتی دیگر، وارد بخش پشتی یک استودیوی فیلمسازی میشویم که به نظر میرسد طراحان بازی آن را به کل فراموش کردهاند؛ چرا که تقریبا هیچ چیزی در آن یافت نمیشود. به جز گوش دادن به صحبت چند نفر از افراد دخیل در صنعت سینما که در مورد هنرمندانی که از آنها خوششان نمیآید، صحبت میکنند. این اتفاقات هر کدام به نوعی باعث سرخوردگی بازیکنانی میشوند که به دنبال هر جزئیاتی حاضر به گشت و گذار در محیط بازی هستند.
مقصد بعدی، منطقه Watson است. محلهای با بازارهایی شلوغ در کوچه پس کوچههای باریک و البته خانه شخصیت اصلی بازی V. شب شروع شده و شهر باید الان در بهترین حالت ممکن خود باشد. از خیابانی بلند و خالی وارد میشویم که کارخانهها در آن مشغول تولید آلودگیاند. آسمان نارنجی رنگ کاملا با فضای منطقه منطبق است؛ اما باز هم کل این منظره خالی از فعالیت است.
در حین گشتن در محیط طوفان شن به راه افتاد و چهرهای جدید به شهر داد. در میان شنهای طوفان، نورهای محوی در دوردست و سایه درختان نخلی که در باد در حال تکان خوردن بودند، دیده میشد. در محوطه اطراف آپارتمان V، جزئیات فراوانی به چشم میخورند. احتمالا به این دلیل که در دموهای قبل از انتشار، بیشتر اوقات همین منطقه نمایش داده میشد.
بازارهای معروف این منطقه آن قدر شلوغ و درهم هستند که باعث کاهش نرخ فریم بازی میشوند. در ابتدا به نظر این قضیه جالب به نظر میرسد؛ اما وقتی که دقت کنید باز هم همان وضعیت قبل در اینجا هم موج میزند. حرکات تکراری و بیهدف و بدون هیچ ماجرایی. دنیای بازی پتانسیل فراوانی دارد، اما هیچ چیزی برای ارائه آن موجود نیست.
بعد از این همه مدت گشتن در فضای شهر، هیجانانگیزترین و قابل توجهترین اتفاقی که تا به حال رخ داده، همان آتش گرفتن NPCها در منطقه Pacifica است؛ چیزی که اصلا قرار نبوده تا اتفاق بیفتد. به سمت مرکز شهر حرکت میکنیم. جایی که شهر، بیشترین وجهه را برای نمایش دارد. آسمانخراشهای شهر بسیار عظیماند. اما با وجود محیطی این چنین بزرگ، باز هم اینجا آرامتر از جاهای دیگر است.
محله Downtown یا همان پایین شهر هم وضع خوبی ندارد. در سفر به آن جا هیچ رویدادی خاص یا حتی گفت و گویی ساده ما بین شهروندان دیده نشد.
در نهایت به منطقه Santo Domingo میرسیم که ترکیبی از یک منطقه صنعتی با حاشیهنشینی است. منطقهای که با زرق و برقهای مناطق قبلی بسیار تفاوت دارد. تفاوت خانههای ردیف شده حاشیهنشینها جالب است. از دور دست چراغهای نئونی شهر بر آن میتابد. پیادهراه خراب آن با چراغهای خیابان رنگی آبی به خود گرفتهاند و گاهی هم نور مغازهها و فروشگاهها آن را کمی رنگارنگتر جلوه میدهند. یک پاساژ قدیمی تحت کنترل خلافکاران و خودروهای قدیمی که در جاده حرکت میکنند، توجه را به خود جلب میکنند.
شهر همین بود. ظاهر آن جالب و پر ماجرا به نظر میرسد؛ اما هیچ چیزی برای ارتباط گرفتن با آن وجود ندارد. ظاهر آن میدرخشد، اما باطن آن چندان عمیق نیست. بسیاری از بازیکنان منتظر چنین دنیایی بودند، اما این چیزی نیست که عاشقان سرک کشیدن به هر کوچه پس کوچهای بتوانند با آن به راحتی کنار بیایند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
چه شهر های قشنگی داره.
.
ای کاش منم میتونستم بازیش کنم ولی متاسفانه بخاطر صحنه های بازی نمیشه?
واقعا بازی خوشگله غیر از پوشش مردمش
یه گزینه سانسور تو ستینگ بازی هست فکر میکنم روشنش کنی صحنه هاش رو دیگه نشون نده
می تونی سانسور کنی توی بخش Settings :))))
برادر من در ستینگ بازی گزینه برادران محرم هستند را فعال کن دیگه سانسور میشه البته اسم اون گزینه برادران محرم هستند نیست حواست باشه
مقاله که ترجمه بود و اوکی بود، خسته نباشید میگم. فقط عجیب بهنظر اومد برام چرا تیتر گفته یکی از بهترینهاست و داخل متن که میریم نهایتا پی میبریم اونقد جالب نیست نایت سیتی و فقط زرق و برق ظاهری داره
دقیقا ، همین رو میخواستم بگم تیتر کلا با متن پارادوکس داره
تیتر های ویجیاتو واقعا یه چیزی شبیه صفحه وقایع روزنامن که داخلشون به جذابی موضوعش نیست
اینو با رد دد مقایسه کنید بعد تکرار بگید البته اگه بتوانید
ردد و افسانه زلدا: نخوندم?
مقایسه فضای سایبرپانکی با طبیعت؟
از نظر زنده بودن شهر
اسکایریم خطاب به همه بازیها: نخوندم?
داداش خیلی سبک هاشون متفاوته و در ضمن هر چقدر هم که وضعیت بازی الان خوب شده باشه باز اون چیزی که قرار بود باشه نیست
من هر سه رو بازی کردم و خودم عاشق رد ددم ولی نایت سیتی زیباترین شهریه که تو گیما دیدم. تنها مشکلش پویا نبودن محیط و npc هاس. یعنی اگه دست راکستار بود این پروژه ، شاهکار تر از هر شاهکاری بود