ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

انیمه Cowboy Bebop
فیلم و سریال

انیمه Cowboy Bebop چگونه روی ژانر وسترن تأثیر گذاشت؟

قبل از اینکه کابوی‌ها بیشتر و بیشتر به دنیای مدرن بازگردند، «شینیچیرو واتانابه»، کارگردان انیمه Cowboy Bebop از عناصر ژانر وسترن استفاده کرد تا شخصیت‌هایی گیرا و روایتی ظریف و در عین حال پیچیده را ...

مهرشاد مرادزاده
نوشته شده توسط مهرشاد مرادزاده | ۶ مرداد ۱۳۹۸ | ۱۴:۳۰

قبل از اینکه کابوی‌ها بیشتر و بیشتر به دنیای مدرن بازگردند، «شینیچیرو واتانابه»، کارگردان انیمه Cowboy Bebop از عناصر ژانر وسترن استفاده کرد تا شخصیت‌هایی گیرا و روایتی ظریف و در عین حال پیچیده را خلق کند. اولین تجربه کارگردانی واتانابه داستان گروهی از اراذل و جایزه‌بگیرها برای پول را روایت می‌کند و برای سبک سینمایی، فلسفه‌های تأمل‌برانگیز، موسیقی متن محشر، شوخی‌های سیاه، شخصیت‌پردازی و بینامتنیت خود به شهرت رسیده است. این سریال انیمه تلفیق جالبی از فرهنگ عامه یا پاپ است و یکی از برجسته‌ترین تکرارهای دنیای غرب وحشی و به خصوص زیرژانر وسترن اسپاگتی است.

همانطور که همیشه بوده

انیمه Cowboy Bebop

انیمه Cowboy Bebop حتی با اینکه آینده را به تصویر می‌کشد، درست همانند شخصیت‌هایش به گذشته وابسته است. داستان در سال ۲۰۷۱ جریان دارد. با این حال طراحی صحنه‌های آن مانند شهرهای منطقه غرب وحشی است و شخصیت‌ها نیز به جای تفنگ‌های لیزری از سلاح‌های قدیمی و گلوله استفاده می‌کنند. سلاح پروتاگونیست اصلی انیمه، یعنی «اسپایک اسپیجل» یک جریکو 941 است و از همان گلوله‌هایی استفاده می‌کند که در فیلم‌های وسترن می‌بینیم: کلت 45.

مزدور انیمه Cowboy Bebop رؤیای استعمارطلبانه و توسعه‌طلبانه ساختن دارایی شخصی را با «گشتن صحرای دست‌نخورده» بازتاب می‌کند. در این جهان اما میل به گشتن و سکنی گزیدن در منطقه غرب وحشی کم‌رنگ و انسانیت در سلاخی‌های بی‌قانون رها شده. قهرمانان خشن آن توسط پلیس‌ها پول می‌گیرند تا ابرمجرمان را در سرتاسر کهکشان متوقف کنند. چرخش کابوی‌ها و هندی‌ها نیز در یک فرد آمریکایی طبیعی به نام Laughing Bull ظاهر می‌شود که به طور کنایه‌آمیزی با هندی‌های استوییک هم‌راستا شده‌اند. اسپایک برای راهنمایی و درمان هنگام زخمی شدن پیش او می‌رود و با توجه به حرکات نرم و پروازهای مداوم اسپایک، لفینگ بول نیز او را Swimming Bird می‌خواند. این دو وضعیت بیگانگی و مرموزی را باهم به اشتراک می‌گذارند.

اسپایک کابوی فضایی و خوشتیپی است که ورودهای ساکتی برای چیدن تقابل‌های خود دارد. خودباوری او در این سریال با حضور در Big Shot: For the Bounty Hunters پایه‌ریزی شده که برنامه‌ای برای جایزه‌بگیران در راستای پیدا کردن هدف بعدی است و مجریانی کاریکاتوری دارد که وسایل مورد نیاز اسپایک را ارائه می‌دهند. از تصویرپردازی کابویی در قسمت Cowboy Funk بیشتر تقلید شده که در آن شخصیتی لوده به نام Andy the Cowboy تلاش‌های اسپایک برای گرفتن جایزه را ناتمام می‌گذارد. بر حسب اتفاق این قسمت همچنین از موسیقی متنی بهره می‌برد که بی‌شباهت به آثار «انیو موریکونه» در فیلم‌های A Fistful of Dollars و A Few Dollars More از «سرجیو لئونه» نیست.

انیمه Cowboy Bebop

اسپایک و دوست قدیمی و شریک کاری او، یعنی Jet Black به همراه Faye Valentine، زنی که تقریبا از تمامی مردان اطراف خود بهتر شلیک می‌کند، Ed که متخصص تکنولوژی است و یک سگ اطلاعاتی به نام Ein سوار سفینه بیباپ خود می‌شوند. وقتی هر سه گروه در قسمت Jamming with Edward به هم می‌پیوندند، اسپایک اظهار می‌کند از کودکان، حیوانات و زنانی با نگاه رو به پایین نفرت دارد. بر خلاف آثار وسترن کلاسیک، میهن پرستی اسپایک به خاطر نجات کودکان و زنان منحرف نشده.

واناتابه درباره سکوت احساسی اسپایک و فایه گفته: «فکر کنم اسپایک کمی او را دوست دارد، اما شخص رک و روراستی نیست و مطمئن می‌شود که این (احساس) را نشان ندهد». در قسمت پایانی و احساسی این سریال، فایه که معمولا اخلاق سردی دارد با اسپایک روبه‌رو می‌شود و هنگامی که اسپایک برای مبارزه با رقیب خود یعنی Vicious راهی می‌شود، می‌پرسد چرا او در حال رفتن است. از آنجایی که فایه خانه‌ای ندارد، بیباپ را تنها جای قابل بازگشت می‌خواند. اد نیز پدر خود را ترک کرده و آن دو برای گذشته‌شان کمی معروف هستند. این شخصیت‌ها با نداشتن جایی برای خواندن خانه، با وسیله نقلیه خود یعنی بیپاپ راهی فضا می‌شوند.

بازگشت به آینده

انیمه Cowboy Bebop

روی کاغذ، اسپایک کابوی تنهایی است که در تکامل شخصیت خود روندی قهرمانی در فضای وسترن را طی می‌کند. اگرچه ارزش‌های او با فاکتورهای قهرمانان آمریکایی اختلاف دارند. او هنگامی که به فضا می‌رود و خدمه‌اش نمادی از خانواده‌ای هسته‌ای هستند، ملی‌گرایی را ترجیح می‌دهد. از نظر زیباشناسی، یونیفرم کابویی افراد اسپایک لباسی نجیب است که هم چندسویه و هم بی‌هویت محسوب می‌شود.

«متیو لفوند»، استاد طراحی انیمه در دانشگاه Western گفته: «ما از طرفی مردی داریم که در مرز جستجو می‌کند و از طرف دیگر مردی که هر روز بیدار می‌شود، لباس کاری می‌پوشد و خریدهایی را انجام می‌دهد». اسپایک تا وقتی با جمعیت پنج تا نه نفری اطراف خود همراه می‌شود که حرکات نرم مبارزاتی خود که بی‌شباهت به سبک جیت کان دو از «بروس لی» نیستند را اجرا کند. انیمه Cowboy Bebop پر از سکانس‌های مبارزات جذاب است که سبک بروس لی را با تیراندازی‌های وسترن پیوند می‌زنند. در فیلم انیمه Cowboy Bebop، اسپایک حتی هفت‌تیر خود را با جارویی در جای اسلحه می‌کشد.

پروتاگونیست اسرارآمیز ما در قسمت اول به نام Asteroid Blues حتی کلاه لبه پهن و پانچو بر تن دارد که ما را به یاد «کلینت ایستوود» در نقش مرد بدون نام و سه‌گانه Dollars که پیش‌تر نیز به آن اشاره شد، می‌اندازد. علاقه واتانابه به ایستوود در اشارات او به Dirty Henry نمایان‌تر می‌شوند. صحنه مبارزه‌ای در باری با طراحی وسترن که طی آن اسپایک خمار ناگهانی دست به کار می‌شود و همراه با متصدیانی در لباس پیش‌خدمتی ژاپنی ادامه می‌یابد، یادآور زمین زدن دزد بانک هری هنگام جویدن هات‌داگ است. اسپایک در این صحنه، به طور شخصی دلنشین و باوجنات است و می‌تواند با دیگر شخصیت ایستوود در High Plains Drifter، یعنی Stranger مقایسه شود که برای دفاع از شهر مرزی فاسدشده توسط کلانترش استخدام شده.

با بردن این سکانس‌ها به دنیای سال ۲۰۷۱ و پخش کردن آن در جهان، آن‌ها معنای جدیدی را القا می‌کنند. اسپایک جایی را به نمایش می‌گذارد که می‌تواند تیزبینی در بی‌پروایی باشد و حتی هنگامی که روایت برای گفتگوها و ساخت تنش روند آهسته‌تری پیدا می‌کند، به شوکه‌شدن به صحنه‌های اکشن می‌رویم. معمولا هنگام پخش تیتراژ پایانی است که مخاطب توانایی پردازش احساسی هر قسمت را پیدا می‌کند.

رودررویی فرارسیده

انیمه Cowboy Bebop

برای بیش‌تر بخش‌ها، اسپایک باحال‌ترین شخصیت ممکن می‌شود. در مواقع معینی اما افسردگی سرکوب شده او به نمای بی‌حال او می‎آیند. هنگامی که او به آسمان خیره می‌شود، غذای بی‌مزه می‌خورد، به صورت زنجیره‌ای سیگار می‌کشد و فلش‌بک‌هایی را تجربه می‌کند، ما مواقعی از تنهایی عمیق را می‌بینیم. او توسط ملکه عشوه‌گری مورد نفرت قرار گرفته و همجنس‌گراهراسی قهرمانان نرینه‌رفتار قبل از خود را بازتاب می‌کند. این اتفاق کمتر از یک دهه قبل از Brokeback Mountain ظاهر می‌شود و دکتر «اریکا اسپوهرر» آن را «نگاهی مجدد به ژانر وسترن» با گرفتار شدن طرح کابویی در نگه‌داشتن واقعیت تاریخی می‌خواند. یکی دیگر از واکنش‌گراترین موارد اسپایک، خاطرات دشمن دیرینه او یعنی Vicious است که موجب شد او معشوقه خود، «جولیا» را از دست دهد.

سنت همیشگی شیطان مقابل خوبی که در بسیاری از عناوین وسترن دیده می‌شود، در اینجا که اسپایک و همراهانش ضدقهرمان هستند نیز مبهم است. واتانابه اسپایک را گستردگی شخصیت خود می‌داند: کارگردان نوشیدنی الکلی نمی‌نوشد یا نمی‌جنگد اما می‌خواهد این کارها را انجام دهد. بنابراین اسپایک این کار را انجام می‌دهد. خدمه بیباپ همانند کابوی بیگانه‌هایی ناخوشایندند که می‌خواهند محلی را از سروصدا رها کنند و بدون هیچ ردی ناپدید شوند. شاید اسپایک برای مردان قانون کار کند، اما او هیچ سهامی در ارزش‌های بلندمرتبه قانون و خدمات جمعی ندارد و عضو سابق سندیکای مجرمانه Red Dragon محسوب می‌شود.

همکار سابق و دشمن دیرینه اسپایک یعنی ویشس هم خوب و بدی در خود دارد و هم آینه‌ای برای او محسوب می‌شود. با توجه به غم و غصه اسپایک، بسیاری در Jupiter Jazz او را با ویشس اشتباه می‌گیرند، اما تفاوت حیاتی میان این دو شخصیت استفاده از خشونت است. ویشس به این دلیل می‌کشد که می‌تواند و معتقد است در این دنیا چیزی برای ایمان داشتن به آن وجود ندارد. در همین حال، اسپایک معمولا از خشونت برای گرفتن پول یا در دفاع از خود استفاده می‌کند. با توجه به اینکه او بی‌ملاحظه‌تر از شهروندی شرافتمند به نظر می‌رسد، بخش خوب موقتی و اخلاق‌گرایانه دودویی دنیای خود را در مقایسه با شیطانیت ویشس مجسم می‌کند.

انیمه Cowboy Bebop

جت پلیس سرکش و سابقی است که با تفاوت‌های خود نمایان‌گر ویژگی‌های خودسرانه اسپایک است. شغل قبلی او در Inter-Solar System Police یا همان ISSP چندین بار در انیمه Cowboy Bebop مورد اشاره واقع شده و این نقاط داستانی عدم اعتماد شخصیت‌ها به مقامات قانونی را بیان می‌کنند. وقتی جت افسری از ISSP کنونی به نام «باب» را برای حل معمای واقعه‌ای تروریستی ملاقات می‌کند، باب به او می‌گوید به دلیل فساد درون نیروی پلیس، آن‌ها نمی‌توانند شرکت پزشکی مشکوکی را مورد بررسی قرار دهند.

هنگامی که این مکالمه ادامه می‌یابد، جت و باب High Noon «گری کوپر» را می‌بینند که در آن، ارتشبد «کین ویل» باید گروهی از قاتلان را بدون کمک مردم شهرش سرنگون کند. به گفتار کین، تحمیل قانون کاری قدرنشناسانه است: «تو برای گرفتن قاتلان جانت را به خطر می‌اندازی و قاضی‌ها آن‌ها را آزاد می‌کنند تا آن‌ها دوباره بیرون آمده و به تو شلیک کنند... برای چی؟ برای هیچی. برای ستاره‌ای از جنس قلع (پول)». High Noon درباره شهامت معنوی و وظیفه مرد برای مخافظت از زن و بچه است. در عوض قهرمانان انیمه Cowboy Bebop هیچ عذاب وجدانی برای انگیزه‌های پول‌محور و روش‌های شورشی‌مانند خود ندارند: در فیلم انیمه Cowboy Bebop، اسپایک کار خودشان را «کاری سخت و دقیق» می‌خواند. سکانس جت و باب با صحنه راندن اسب کین به سمت غروب آفتاب بسته می‌شود، اما آینده مقامات قانونی و به طور کلی جامعه در انیمه Cowboy Bebop کمتر آرمان‌گرایانه است.

این وظیفه روی دوش تو خواهد بود

انیمه Cowboy Bebop

انیمه Cowboy Bebop سؤالات بی‌پایان هستی‌گرایانه‌ای را درباره گذشته، عشق و خشونت مطرح می‌کند. همانطور که «ازرا پوند»، شاعر نوگرا در اثر !make it new، اسم شب از بازچرخش تاریخی دوباره جان داده شده مشتق شده بود، انیمه Cowboy Bebop نوستالژی همگانی را درک می‌کند تا با سؤالات بی‌پاسخ زندگی دست و پنجه نرم کند. با متوسل شدن به تقلیدها و برگردان‌هایی از زیرژانر وسترن اسپاگتی، واتانابه ایدئالیسم ریسک‌های قبلی سینما را با استفاده از تصاویر آشنا می‌پیچاند تا بازنمودی از موضوعات بسیار بحث‌شده را بیان کند.

این انیمه بیننده را با پایانی احساسی رها نمی‌کند. خدمه دوباره کنار هم قرار نمی‌گیرند و با سفینه خود به سمت آفتاب در حال غروب حرکت نمی‌کنند. عقده‌گشایی روشنی در دنیای واقعی یا سرگرمی وجود نخواهد داشت. در عوض کابوی‌های سرگردان بیشتر، بی‌ثباتی محسوس‌تر، گشت‌و‌گذار‌های وسیع‌تر، افسردگی قابل لمس‌تر و نابودی بیشتر وجود خواهند داشت. همانطور که قسمت آخر یادآور می‌شود، ما همیشه قرار است «وظیفه‌هایی را روی دوش خود داشته باشیم».

اما نکته امیدبخش این واقعیت غمگین به نظر رسیده، خودمختاری اشاره شده است: ما مالک انتخاب‌هایمان هستیم، خاطرات ما جاری هستند و آینده پر از احتمالات بی‌مرزی است که در مرز‌های کهکشان محدود شده‌اند. اگر هر کسی انتخاب آگاهانه‌ای داشته باشد، شاید بتواند مانند یک کابوی زندگی کند. ما می‌توانیم درون یا بیرون از مرزهای جامعه زندگی کنیم، افسار زندگی را به‌دست بگیریم و راه خودمان را بسازیم.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی