بازی‌هایی که می‌توانند به مینی سریال‌های عالی تبدیل شوند

بازی‌های ویدیویی در چند سال اخیر، بخش زیادی از فضای مجازی و دیجیتال را از آن خود کرده‌اند. زیاد پیش می‌آید که ببینیم یک بازی ویدیویی از یک فیلم مشهور فروش بیشتری داشته باشد. ولی متاسفانه هیچ فرمول موفقی پیدا نشده که این دو دنیا را با هم یکی کند. درست است که بعضی از شرکت‌ها موفق شد‌ه‌اند که یک فیلم یا سریال موفق از یک بازی درست کنند، ولی تعداد این موارد انگشت‌شمار است. حتی برخی از فیلم‌های ساخته شده از روی یک بازی جزو بدترین فیلم‌های تاریخ قرار دارند.

البته تمامی این حرف‌ها به این معنا نیست که هالیوود تلاشی نمی‌کند. با توجه به این که ما در عصر طلایی تلویزیون هستیم بسیاری از استودیو‌ها و شرکت‌های بزرگ دوست دارند که از محبوبیت بازی‌ها به نفع خود استفاده کنند. در این لیست به تعدادی بازی که می‌توان از آن‌ها یک مینی سریال خوب ساخت اشاره می‌شود. با ویجیاتو در ادامه همراه باشید.

Bioshock

---

هالیوود چندین بار تلاش کرد که یک فیلم از بایوشاک بسازد ولی هرگز کامل نشد. اولین بار قرار بود که فیلمی با کارگردانی گور وربینکسی (Gore Verbinksi) باشد ولی در مرحله فیلم‌برداری ساختش متوقف شد. همین الان هم شایعاتی مبنی بر ساخت دوباره فیلمی از این بازی وجود دارد. این فیلم قرار است که ترسناک و تا حدودی سیاسی باشد. موضوع اصلی فیلم درباره چگونگی عملکرد جامعه در زمانی است که تعدادی افراد فاسد و گرسنه قدرت در حال حکومت کردن هستند. داستان این فیلم الان، می‌تواند همان عمقی را داشته باشد که بازی در آن زمان داشت.

با وجود تمامی این حرف‌ها باید به این مسئله هم اشاره کرد که ممکن است ساخت یک سریال کوتاه از این بازی مسیر درست‌تری باشد. بازی‌های ویدیویی به صورت میانگین به ۱۲ ساعت زمان نیاز دارند که داستانشان تمام شود. این بازه زمانی به یک سریال کوتاه بیشتر می‌خورد تا یک فیلم. حتی می‌تواند مثل سریال‌های True Detective و Fargo در هر فصل یک داستان جدا را بیان کند. البته با همچین کاری دیگر سریال کوتاه نمی‌شود ولی همچنان تماشا کردنش لذت‌بخش خواهد بود.

Life Is Strange

---

تصور کردن بازی‌های قسمت به قسمت مثل Half Life، به عنوان یک سریال کوتاه بسیار ساده است. البته داستان قوی این بازی باعث شده است که برای همچین ایده‌ای یک گزینه بسیار عالی باشد.

بازی اول Life is Strange داستان مکس (Max) را روایت می‌کند که دانشجو عکاسی است و در شهر Arcadia Bay زندگی می‌کند. مکس یک روز متوجه می‌شود که یک قدرت عجیب دارد که می‌تواند زمان را به عقب برگرداند. در همین موقع حاله‌ای از یک فاجعه را می‌بیند که به سمت شهر عزیزش در حال آمدن است. در حقیقت Life Is Strange یک بازی احساسی است که داستان را به خوبی منتقل می‌کند. رابطه مکس با دوست قدیمی‌اش کلوئی (Chloe) هم غم‌انگیز و هم جذاب است. این بازی از شما این سوال را می‌پرسد که برای نجات عزیزانتان چقدر فداکاری می‌کنید؟

Hellblade: Senua's Sacrifice

---

داستان این بازی که تا حدودی از ایده فیلم‌سازی معروف به نام الکس گارلند (Alex Garland) الهام گرفته شده بود، در دوران واکینگ‌ها و حول دین شمالی‌ها اتفاق می‌افتد. در اصل این داستان یک زن است که در حال عزاداری و درگیری درونی با خود است ولی هیچ‌کدام از این مسائل را کسی جدی نمی‌گیرد. این بازی دارای داستانی بسیار زیبا است که دارد التماس می‌کند که از آن یک سریال ساخته شود.

داستان بازی هم دارای المان‌های درام است و هم دارای صحنه‌های ترسناک. البته یک فضاسازی عالی هم دارد که همه این‌ها را به هم وصل می‌کند. حتی اگر گیم‌پلی بازی را هم حذف کنند باز هم می‌شود با اشتیاق بازی را تماشا کرد. با موفقیت اخیر فیلم The Northman، ساخت همچین سریالی هم می‌تواند مخاطبان زیادی را جذب کند. حتی ممکن است که خیلی از افراد متوجه این موضوع نشوند که این سریال بر اساس یک بازی ساخته شده است. هرچقدر افراد بیشتری با این داستان آشنا بشوند بهتر است چون افراد بیشتری یکی از بهترین داستان‌های نوشته شده اخیر را تجربه می‌کنند.

What Remains of Edith Finch

---

بازی‌های این شکلی که داستان را قسمت به قسمت تعریف می‌کنند جزو بهترین گزینه‌ها برای ساخت سریال هستند. دلیلش هم فکر کنم واضح باشد؛ چون خود بازی به چندین قسمت کوچک‌تر تبدیل شده است و کسی که می‌خواهد به سریال تبدیلش کند، کار نسبتا راحتی خواهد داشت.

بازی What Remains of Edith Finch در حقیقت داستان شخصی به نام ایدث فینچ است که وقتی می‌فهمد که باردار است تصمیم می‌گیرد که به خانه کودکی خود بازگردد. به نظر می‌رسد که خانواده او نفرین شده باشند چرا که از کل خانواده فقط ایدث زنده مانده است. تمامی اعضا خانواده، قبل از پیر شدن و به صورت خیلی غم‌انگیزی از دنیا رفته‌اند. به صورت کلی گیم‌پلی بازی به این صورت است که در هر مرحله شما نحوه مرگ یکی از اعضا خانواده را می‌بینید. نحوه بازگویی داستان هم زیبا و هم غم‌انگیز است و در حقیقت هرکدام از این مراحل، برای خودش یک فیلم کوتاه است. اگر یک سریال کوتاه از این بازی ساخته شود می‌تواند در هر قسمتش، داستان یکی از اعضا خانواده را روایت کند. داستان این بازی به قدری قشنگ است که یک گزینه عالی برای سریال شدن است.

Grand Theft Auto V

---

بازی‌های زیادی از راکستار می‌توانستند در این لیست باشند، مثلا Red Dead Redemption 2. داستان زیبای آرتور مورگان (Arthur Morgan) به سادگی می‌تواند تبدیل به یک سریال کوتاه شود. اما اگر مجبور باشیم که فقط یک بازی از راکستار را انتخاب کنیم، احتمالا Grand Theft Auto V لایق‌ترین انتخاب ممکن باشد. هر سه شخصیت اصلی بازی به صورت جداگانه داستان قشنگی دارند ولی این تداخل داستان‌های هر سه است که باعث جذابیت زیاد داستان بازی شده است. برای همین هم هست که از داستان این بازی می‌شود یک سریال کوتاه خیلی جالب ساخت.

فقط شهرت اسم این بازی می‌تواند تعداد خیلی زیادی مخاطب را برای سریال جذب کند. حتی کسانی که بازی نمی‌کنند هم نام بازی Grand Theft Auto را شنیده‌اند. این ایده آن‌قدر خوب است که عجیب است که کسی تا الان انجامش نداده است. دلیلی که این بازی را در این لیست قرار داد، این است که اگر هم بازی نکرده باشید باز هم می‌توانید از سریالش لذت ببرید.

Alan Wake

---

خود بازی Alan Wake یک علامت سوال بزرگ بوده و همچنان محسوب می‌شود. سبک این بازی به صورت معمایی، مشابه سریال Twin Peaks و کتاب‌های استیون کینگ بود. درست است که پس از انتشارش خیلی سر و صدای زیادی به پا نکرد ولی همچنان طرفداران خودش را داشت.

بازی بیشتر شبیه یک فیلم یا سریالی بود که در دهه ۱۹۹۰ ساخته شده بود. این بازی که دارای یک محور داستانی قوی است، تمامی ویژگی‌ها یک بازی را دارد. اما تبدیل کردن این ویژگی‌ها به همراه داستان بازی، به یک سریال کوتاه خیلی هم سخت نیست. زیرساخت این تبدیل وجود دارد و طرفداران این مجموعه هم قطعا خوش‌حال خواهند شد. با توجه به اعلام آمدن یک بازی دیگر از این مجموعه، الان بهترین وقت برای استفاده از این شادی طرفداران است که خبر ساخت یک مینی سریال کوچک از Alan Wake را اعلام کنند.