۹ باری که تغییر صداپیشه‌های بازی صدای طرفداران را در آورد

یک داستان جذاب و لذت‌بخش را شخصیت‌های آن داستان می‌سازند و در بازی‌های ویدیویی امروزی بخش عظیمی از جذابیت این شخصیت‌ها را صداپیشه‌های آن‌ها بر عهده دارند.

از زمانی که کنسول‌های به اندازه‌ای قدرت یافتند که بتوانند به صورت کامل از صدای شخصیت‌ها میزبانی کنند، قدرت داستان‌گویی بازی‌ها به شکل فزاینده‌ای افزایش پیدا کرده است. در این دو دهه اخیر، هنرمندان مختلف با مهارت خود به شخصیت‌های بازی‌ها زندگی بخشیده‌اند و کاری کردند تا طرفداران بیشتر از قبل آن‌ها را احساس کنند.

اما درست همانند شخصیت‌های تلویزیونی و سینمایی، این صداپیشه‌ها هم همیشه از گزند جایگزین شدن مصون نیستند. برخی اوقات این تغییر با واکنش چندانی مواجه نمی‌شود و حتی شاید طرفداران آن را بهتر از قبل بدانند. اما خیلی از اوقات هم این تغییر می‌تواند طرفداران را دو دسته کرده و یا تماما آن‌ها را از بازی ناامید و ناراضی کند.

این تغییر می‌تواند برای کسی که دوست‌دار شخصیت خاصی بوده و گیج‌کننده و ناامید کننده باشد. بازی‌های ویدیویی بیشتر از هر نوع رسانه صوتی-تصویری دیگری طرفداران را با خود همراه می‌کنند. اما درست در لحظه‌ای که طرف‌دار احساس می‌کند شخصیت را به خوبی می‌شناسد، با صدایی جدید روبه‌رو می‌شود و در بهت فرو می‌رود.

در لیست پیش رو نگاهی انداخته‌ایم به ۹ مورد از شخصیت‌هایی که به هر دلیلی صداپیشه آن‌ها تغییر کرده و باعث ناراحتی طرفداران شده است. با ویجیاتو همراه باشید.

۹- Prophet Of Truth - هیلو ۳

---

در هیلو ۲ ما شاهد معرفی San'Shyuum (که به نام Propehtها یا پیام‌رسانان هم شناخته می‌شدند) بودیم. این افراد شاخص‌ترین مقام در میان نیروهای فضایی بودند. تمام اتفاقات از شکل‌گیری عهدنامه تا رهبری نیروها برای نابودی دنیا بر عهده ایشان بود. بعد از مرگ پیام‌رسان پشیمانی و رحمت، فقط پیام‌رسان حقیقت باقی مانده بود و بازیکنان با هیجان در انتظار برای ماجراهای مربوط به این پیام‌رسان در نسخه سوم بودند.

مایکل وینکات (Michael Wincott) توانسته بود از پیام‌رسان حقیقت شخصیتی جذاب و نیرنگ‌کار در بیاورد. دقیقا شخصیتی که رهبری او بر لشکری از فریب‌خوردگان قابل باور بود.

در هیلو ۳ و در یک پایگاه زیرزمینی، برای اولین بار صدای پیام‌رسان حقیقت را از طریق سیستم صوتی پناهگاه می‌شنویم. اما صدای ترنس استمپ (Terrence Stamp) از آن شخصیت جذاب و بزرگ، یک پیرمرد دست به عصا ساخته بود. این تغییر لحن و حذف حالت فریب‌کارانه او، حقیقت را از یک رهبر فرقه خاص به پیرمردی مست و لرزان تبدیل کرده بود.

البته کیفیت کار استمپ در صداگذاری بد نبود، اما این تغییرات در لحن و شخصیت باعث ناامیدی بسیاری از بازیکنانی شد که منتظر بودند تا بار دیگر حقیقت را با صدای وینکات بشنوند.

طبق گزارشات، مایکل وینکات با بازگشت به نقش سابق خود مخالفت کرده و طرفداران را در حسرت تجربه پایان‌بندی سه گانه اصلی هیلو با صداپیشگی خود گذاشته است.

۸- کلر ردفیلد - رزیدنت اویل رولیشن ۲

---

تغییر صداپیشه در مجموعه رزیدنت اویل اصلا اتفاقی غیر عادی نیست. صرفا جهت مثال، صداپیشه انگلیسی کریس ردفیلد حداقل توسط ۵ فرد متفاوت انجام شده. البته تغییری که بیشتر از همه باعث ناراحتی طرفداران شد، نقش خواهر او بود، چرا که وی بیشتر از همه با یک صداپیشه ثابت به تصویر کشیده شده بود.

الیسون کورت (Alyson Court) نقش کلر ردفیلد را در رزیدنت اویل ۲، Code: Veronica، Darkside Chronicles، و سینمایی انیمیشنی آن بر عهده داشته و طرفداران از کار وی راضی بوده‌اند. او در پشت صحنه نقشی بیشتر از تنها یک صداپیشه را بر عهده داشته و کار دیگر صداپیشه‌های Outbreak را کارگردانی می‌کرده. البته تمام این قضایا باعث نشده تا او هم از تعویض مصون بماند.

وقتی که بعد از مدت‌ها کلر به دنیای رزیدنت اویل بازگشت، هم خود الیسون و هم طرفداران از شنیدن صدای جدید شخصیت ناراحت شدند. جیمز بیکر کار خود را به خوبی انجام می‌دهد، اما طرفداران از خود این تغییر ناراضی بودند.

گرما و اراده‌ای که در صداپیشگی کلر به نمایش گذاشته بود، تبدیل به بخشی از نقش این شخصیت شده بود و صدای بیکر تنها پوسته‌ای از آن را داشت.

در ادامه هم دوباره این شخصیت به کنار رفته تا در نهایت در بازسازی رزیدنت اویل ۲، با صداگذاری جدیدی به نمایش در بیاید. این بار هم استفانی پانیسلو کار خود را به خوبی انجام می‌دهد، اما هر چه کند باز هم در سایه صدای الیسون کورت قرار می‌گیرد.

۷- اروینگ لمبرت - اسپلینتر سل: Pandora Tomorrow

---

یکی از دلایل محبوبیت و موفقیت نسخه اصلی اسپلینتر سل، در نحوه ارائه آن بود. شاید این مدل کمی کهنه و پیش پا افتاده به نظر برسد، اما وقتی بازی عرضه شد، واقع‌گرایی آن را تا حد زیادی بالا برد. بازی کردن این نسخه حسی شبیه به بازی کردن در یک فیلم یا سریال را داشت که در آن مشغول ماجراجویی با سم فیشر بودیم.

هر دو شخصیت عالی بودند. تعامل ما بین سم فیشر و رئیس و دوست قدیمی‌اش اروینگ لمبرت، با هنرنمایی دان جردن، بازی را به جریان می‌انداخت. اکشن آرام و مخفی‌کارانه اسپلینتر سل بدون این گفت‌وگوها و صدای خاص جردن بخش زیادی از حس و حالش را از دست می‌داد.

این که چرا دان جردن از نسخه بعدی کنار رفته بود، هیچ گاه به صورت رسمی اعلام نشد. اما به نظر می‌رسد که به دلیل این که هر دو نسخه Pandora Tomorrow و Chaos Theory به صورت هم زمان در حال ساخت بودند، جردن زمان کافی برای صداپیشگی در هر دو نسخه را نداشته است. در نتیجه لمبرت در این نسخه توسط دنیس هیبرت صداپیشگی شده.

هیبرت کارش را به خوبی انجام داده و سعی کرده تا میراث‌دار خوبی باشد، اما نتوانسته آن حس سابق را در مخاطبین ایجاد کند. بخشی از هویت سم فیشر در همان بازی اول و رابطه او با لمبرت شکل گرفته. لمبرتی که در نگاه طرفداران همیشه با صدای دان جردن به خاطر می‌آید.

۶- فرانک وست - Dead Rising 4

---

نسخه اول Dead Rising یک بازی خاص بود. یک دنیای آخرالزمانی زامبی‌زده که شما باید در یک مجتمع تجاری از خود محافظت کنید. خیلی‌ها از بازی به طلوع مردگان در دنیای بازی‌ها یاد می‌کردند.

چیزی که بازی را به یاد ماندنی می‌کرد، حس شوخ‌طبعی‌ای بود که شخصیت خبرنگار داستان، فرانک وست با صداپیشگی روتولو (TJ Rotolo) در بازی ایجاد می‌کرد. وست یک فرد لاغر اندام، مغرور و تیکه پران بود. در یک کلام او کاملا روی اعصاب بقیه بود و همین او را جالب توجه می‌کرد.

روتولو در بسیاری از بازی‌های فرعی مجموعه نقش فرانک را بر عهده داشت، اما وقتی که در Dead Rising 4 فرانک دوباره به عنوان نقش اصلی بازگشت، طرفداران ناامیدانه متوجه تغییر صداپیشه او شدند. بیشتر صداپیشگانی که جایگزین فرد دیگری می‌شدند، شبیه فرد قبل خود رفتار می‌کردند، اما السون (Ty Olsson) این گونه نبود. صداگذاری او با چیزی که بازیکنان از فرانک سراغ داشتند کاملا متفاوت بود.

کپکام از این تغییر دفاع کرده و می‌گفت که فرانک پیرتر شده و باید کمی صدا و لحنی متفاوت‌تر داشته باشد. البته با دیدن سوابق روتولو، این که همین کار بر عهده او گذاشته نشده، بی‌احترامی به نظر می‌رسد.

۵- Aerith - Kingdom Hearts 2

---

وقتی که شخصیت‌های فاینال فانتزی وارد دنیای کینگدام هارتز یا به نوعی دنیای دیزنی شدند، برخی از آن‌ها تازه برای اولین بار صداپیشه دریافت کردند. به نظر می‌رسید که در انتخاب این صداپیشه‌ها نهایت دقت صورت گرفته، چرا که اسم و بودجه دیزنی پشت سر آن قرار داشته است. برای مثال دیوید بوریناز (David Boreanaz) در زمان صداپیشگی لئون، شخصیت مشابه Squall فاینال فانتزی در دنیای کینگدام هارتز، شخصی کاملا ناشناس بود.

صداپیشگی مندی مور (Mandy Moore) در نقش Aerith هم کاری فوق‌العاده از آب در آمد. او کاری کرد تا شخصیت ساده و خیال‌پرداز او به نحوی به نمایش در بیاید که او را کم هوش جلوه ندهد. او در عین داشتن حالتی مادرانه و نرم، شخصیتی محکم دارد. متاسفانه این وضعیت فقط برای مدت کوتاهی باقی ماند و در نسخه بعدی، صداپیشه تغییر کرد.

شخص بعدی که صداپیشگی را بر عهده داشت، منا سواری (Mena Suvari) بود و کاری کرد که انگار Aerith یک فرد خمار است.

تن صدای او مشکلی نداشت، اما هر بار که شروع به صحبت می‌کرد، به گونه‌ای بود که انگار صداپیشه در همان لحظه در حال خمیازه کشیدن است. به نظر می‌رسد که این مشکل از سمت کارگردانی صدا بوده تا خود شخص. چرا که در انیمیشن Final Fantasy VII: Advent Children کار بهتری ارائه کرده بود. اما به هر حال اولین کار وی باعث شد تا بازیکنان از کار او راضی نباشند.

۴- کریس ردفیلد - رزیدنت اویل ۷

---

رزیدنت اویل ۷ برای جذب مخاطبین جدید، از داستان قدیمی فاصله گرفته و شخصیت‌ها و مناطق جدیدی را وارد مجموعه می‌کند که ربطی به داستان نسخه‌های قبلی ندارند. اما در آخرین صحنه بازی، اتفاقی می‌افتد که تمام طرفداران را مبهوت می‌کند. شخصیت اصلی بازی، اتان وینترز، توسط سربازی که خود را ردفیلد معرفی می‌کند، نجات داده می‌شود.

چهره کریس در این نسخه چنان با کریسی که می‌شناختیم فرق می‌کند که طرفداران احتمال داده‌اند که او یک کلون ساخته شده توسط شرکت آمبرلا یا از ماسک‌پوشان HUNK (نیروهای خاص آمبرلا) است. در بسته الحاقی بازی مشخص شد که این شخص خود کریس ردفیلد است و در این نسخه با چهره و صدایی جدید وارد داستان شده است.

صداپیشگی دیوید ووگن به نسخه قبلی کریس شباهت داشت، اما طرفداران هم چنان از این کار ناراضی بودند. طرفداران حتی در حالت اول شخص هم از تغییرات صورت گرفته در کریس ناراضی بوده و کاملا مخالف این تغییر بودند.

کپکام با شنیدن نظرات، در نسخه Village که به نوعی پیوند دهنده دو نسخه بود، دست به تغییر زد. ووگن کنار گذاشته شد و جف شین کار را بر عهده گرفت. حال آن که شین در بازسازی رزیدنت اویل ۳ که در سال قبلش منتشر شده بود، دقیقا با همین صدا نقش کارلوس را بر عهده داشت و این خود نوعی دیگر از مشکلات را به وجود آورد.

۳- سم فیشر - اسپلینتر سل: بلک لیست

---

گاهی اوقات طرفداران به صداپیشه‌ای که از اول بازی در کنارشان بوده وابسته می‌شوند. این اتفاق برای شخصیت سم فیشر با هنرمندی مایکل آیرون٬ساید رخ داد. البته نقش او بیشتر از تنها صداپیشگی بود. در مراحل قبل از تولید اسپلینتر سل، آیرون‌ساید در نوشتن بخشی از پیش‌زمینه‌های سم نقش داشت و به ساختن شخصیتی بیش از یک کالبد خالی برای بازیکنان کمک کرد.

در سال ۲۰۱۳ و در نسخه Blacklist اریک جانسون جای آیرون‌ساید را گرفت.

طرفداران به سرعت از سم فیشر با صداپیشگی او ابراز نارضایتی کردند. چرا که او از آن چیزی که آیرون‌ساید ساخته بود، بسیار فاصله گرفته بود. آن اراده و استحکام خاص با چیزی کاملا سطحی و فراموش‌شدنی جایگزین شده بود.

چیزی که اوضاع را بدتر می‌کرد، داستان بازی بود که جای خاصی را برای جانسون باقی نذاشته بود. ترکیب این دو اتفاق کاری کرده بود که سم فیشر شخصیتی سطحی‌تر و مشابه قهرمانان اکشن معمولی به نظر برسد.

بعدا آیرون‌ساید علت کناره‌گیری خود را تشخیص سرطان اعلام کرد. بعد از طی کردن روند درمان، او و سم فیشر برای یک ماموریت ویژه در Ghost Recon Breakpoint بازگشتند و طرفداران را به بازگشت مجدد امیدوار کردند.

۲- اسنیک - متال گیر سالید ۵

---

تغییر صداپیشگان در متال گیر ۵ سر و صدای بسیاری به پا کرد و این موضوع چند دلیل داشت. اول این که فردی بدون سابقه خاص، کیفر سادرلند، به یک باره نقش یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های دنیای بازی‌ها را بگیرد، سابقه نداشت.

کار کیفر در نقش اسنیک بد نبود، اما چیزی نبود که طرفداران آن را دوست داشته باشند. ونوم اسنیک به شکل غیر منتظره مختصرگو بود که این ویژگی در نقطه مقابل اسنیک پر حرفی است که می‌شناختیم.

چیزی که طرفداران را واقعا ناراحت کرد، نحوه رفتار استودیو با دیوید هایتر بود. هایتر تقریبا چند دهه نقش اسنیک را بر عهده داشت و هر سری صدای اسنیک را به نحوی تغییر داد. در آن زمان و شاید تا به الان، صدای اسنیک هایتر نمادی‌ترین صداپیشگی در دنیای بازی‌های ویدیویی غرب بوده. شاید شما هم حداقل یک بار سعی کرده باشید تا «Metal Gear» را با لحن اسنیک تقلید کنید.

اما استودیوی ژاپنی احتمالا اهمیتی به این سوابق نمی‌داد و سعی داشت تا با جایگزین کردن او با یک هالیوودی معروف‌تر، پول بیشتری به دست آورد. بعد از ۱۵ سال، سازندگان صداپیشه اسنیک را عوض کردند و این تصمیم تا مدت‌ها بر سر زبان‌ها بود.

۱- همه شخصیت‌ها - Silent Hill HD Collection

---

در چهار نسخه اصلی بازی صدای نقش‌های مختلف حالتی عجیب، وهم‌انگیز و ترسناک داشتند و بر حس و حال متفاوت بازی تاثیر مثبتی داشتند. شما با هر شخصیتی که روبه‌رو می‌شدید، ممکن نبود صدای آن‌ها برای‌تان ناخوشایند نباشد. این ویژگی باعث شده بود تا بازی بیش از پیش در بهم ریختن روان بازیکنان موفق باشد.

در سال ۲۰۱۲ کونامی تصمیم گرفت تا مجموعه سایلنت هیل را تا آخرین قطره بدوشد و کالکشن اچ‌دی بازی را منتشر کرد. یکی از ویژگی‌هایی که در این نسخه تغییر کرده بود، صداپیشگان جدید بود تا طرفداران را مشتاق خرید مجدد بازی کند.

کار صداپیشگان جدید اصلا بد نبود، اما شاید بتوان گفت که تناسبی با بازی نداشت. آن حس عجیب قبلی در صدای جدید غایب بود و لحنی معمولی جایش را گرفته بود. صدای عمیق و احساسی تروی بیکر به جای صدای نرم جیمز ساندرلند یکی از این تغییرات ناخوشایند بود. طرفداران این را یکی از پس‌رفت‌های بزرگ در صداپیشگی خاص بازی می‌دانستند.

مشکل دیگر این بود که در سایلنت هیل ۲ امکان انتخاب صدای کلاسیک وجود داشت، اما سایلنت هیل ۳ تنها با صداپیشگان جدید قابل اجرا بود. تام هولت که در ساخت این پروژه همکاری داشته گفته که به دلیل برخی مشکلات فنی و تدارکاتی، سایلنت هیل ۳ را فقط می‌شد با صداپیشگی جدید تجربه کرد.

این اتفاق باعث شد تا بسیاری از طرفداران به سراغ ebay رفته و دوباره همان نسخه اصلی پلی استیشن ۲ بازی را تهیه کنند تا بتوانند از همان چیزی که خلق شده، لذت ببرند.