ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد فیلم هلبوی
فیلم و سریال

نقد فیلم هلبوی – جهنم‌دره‌ای برای پسر جهنمی

سینمای ابرقهرمانی در طی ده پانزده سال اخیر، تغییرات شگفتی داشته و بیش از پیش به محبوبیت رسیده است. سال‌های زیادی از ظهور قهرمانان در پرده نقره‌ای می‌گذرد و در اکثر مواقع این شخصیت‌های کمیک‌بوک‌ها ...

آرش پارساپور
نوشته شده توسط آرش پارساپور | ۱۰ مرداد ۱۳۹۸ | ۲۰:۳۰

سینمای ابرقهرمانی در طی ده پانزده سال اخیر، تغییرات شگفتی داشته و بیش از پیش به محبوبیت رسیده است. سال‌های زیادی از ظهور قهرمانان در پرده نقره‌ای می‌گذرد و در اکثر مواقع این شخصیت‌های کمیک‌بوک‌ها توانستند در فیلم‌هایشان به موفقیت‌های خوبی دست پیدا کنند. برخی از این کاراکترها اما نعل اسب خوش شانسی‌شان را در لابه‌لای نگاتیوهای سینمایی پیدا نمی‌کنند و معمولا در پرده سینما بد می‌آورند. در مطلب نقد فیلم هلبوی باهم نگاهی به یکی از این آثار بد اقبال داریم.

زمانی از مرحوم استن‌لی پرسیدند که چرا به نظرت هالک نمی‌تواند در یک فیلم مستقل خوش بدرخشد؟ او هم جواب داده بود که «فکر می‌کنم ابعاد هالک برای پرده سینما زیادی بزرگ است و داخل آن درست جا نمی‌گیرد.» شاید باورتان نشود ولی شوخی طنز استن‌لی تقریبا با واقعیت همخوانی دارد.

نقد فیلم هلبوی

هلبوی یکی از شخصیت‌های کمیک بوکی مستقل از مارول و دی سی و متعلق به کمپانی دیگری موسوم به دارک هورس کامیکز است؛ ناشری که در بین وانفسای رقابت شدید دی سی و مارول ساز خودش را می‌زند و طرفداران بی‌شماری هم در سراسر جهان دارد. بی‌راه نیست که بگوییم هلبوی معروف‌ترین شخصیت کمیک بوکی این ناشر به حساب می‌آید (شاید دو شخصیت مشهور دیگر این ناشر یعنی ماسک و کونان بربر را نیز کم و بیش بشناسید)

هلبوی یا همان پسرجهنمی برای اولین بار در سال 2004 توسط گی‌یرمو دل تورو تبدیل به یک اقتباس سینمایی شد و بعد از آن در دو انیمیشن سینمایی بلند حضور پیدا کرد. در نهایت هلبوی ۲: ارتش طلایی ساخته شد و استودیو متاسفانه چراغ سبزی به ساخت قسمت سوم و پایان سه گانه گی‌یرمو دل تورو نداد چرا که فیلم تنها دوبرابر بودجه فروش کرده بود و قانون نانوشته هالیوود (فروش سه برابری = سود) در آن به چشم نمی‌خورد. بعد از ساخته نشدن قسمت سوم و ناامید گی‌یرمو دل تورو برای به پایان رسانیدن افسانه‌ای که آن را شروع کرده بود؛ طرفداران تقریبا از اینکه فیلم جدیدی از سری هلبوی را ببینند ناامید شده بودند. پسر جهنمی اما در کمیک‌ها یکه‌تازی می‌کرد و کماکان طرفداران خودش را داشت. مایک مینولا، نویسنده این اثر با سری Hellboy In Hell و Hellboy and the B.P.R.D اسم و رسم این ابرقهرمان جهنمی را سراپا نگه داشت و توانست ابهت کاراکترش را حفظ کند.

نقد فیلم هلبوی

با رشد روزافزون فیلم‌های ابرقهرمانی و گل کردن فروش این فیلم‌ها در باکس آفیس و صد البته پیشرفت ناگهانی مارول در ساخت یک جهان سینمایی ابرقهرمانانه، استودیوهای هالیوودی بار دیگر برای ساخت یک فیلم سینمایی بر اساس کاراکتر هلبوی ابراز علاقه کردند. قرعه این بار به نام استودیو Lionsgate افتاد و حق و حقوق ساخت سری جدید هلبوی به دست این کمپانی رسید.

فیلم پسرجهنمی ریبوت این سری به حساب می‌آید و قرار است داستان را دوباره از نو تعریف کند. بازیگر پسر جهنمی این بار دیوید هاربور است (که او را در نقش کلانتر سریال استرنجر تینگز می‌شناسیم) و کارگردان ترجیح داده برای حداقل ایجاد شباهت بین فیلمش و دو اثر قبلی، از یاران ابرقهرمان کاملا متفاوتی در کنار پسر جهنمی استفاده کند.

فیلم با بودجه‌ای ۵۰ میلیون دلاری ساخته شد و کمی بیشتر از ۴۰ میلیون دلار فروخت؛ این موضوع یعنی ضرر تمام و نشانه‌ای است از وجود سایه یک طالع نحس بر سر پسر جهنمی. اکثر قریب به اتفاق منتقدان فیلم را نکوهش کردند و عده‌ای انگشت شمار آن را فیلمی متوسط خواندند.

نقد فیلم هلبوی

اما نسخه ریبوت هلبوی ۲۰۱۹ واقعا چه چیزی دارد و چه چیزی ندارد؟ چه شده که هلبوی با این افت فروش مواجه شده و چرا اکثر منتقدان به آن روی خوش نشان ندادند؟ درباره ین موضوع پیش‌تر در مطلبی خوانده بودیم ولی با نقد و بررسی دقیق‌تر فیلم هلبوی شاید بهتر بتوانیم به پاسخ این پرسش‌ها برسیم.

داستان فیلم هلبوی از چندصدسال پیش آغاز می‌شود، زمانی که شاه آرتور افسانه‌ای با جادوگری قرمزپوش به نام نیولا وارد نبرد شد و بعد از اینکه با شمشیر جادویی اکسکالیبور او را به چند قسمت تقسیم کرد، به سربازانش دستور داد تا تکه‌های بدن این جادوگر پلید را در جای جای انگلستان دفن کنند تا هیچ‌گاه دست هیچ‌ کس به آن نرسد.

بعد از این روایت عجیب و غریب، به دنیای حال می‌رسیم و با هلبوی آشنا می‌شویم. مردی با پوستی قرمز، دو شاخ شکسته روی پیشانی و ریش‌هایی نامنظم و البته یک دست پولادین و دم بلند قرمز که شاخصه‌های او به حساب می‌آیند. هلبوی در این دنیا در سازمانی موسوم به    B.P.R.D کار می‌کند و علیه موجودات ماورالطبیعه که دردسرساز باشند مبارزه می‌کند.

نقد فیلم هلبوی

فیلم بعد از مدتی ما را با پیشینه هلبوی و زمان ورودش به زمین انسان‌ها آشنا می‌کند؛ آنجاست که می‌فهمیم پسر جهنمی در واقع یک سلاح کشتار جمعی بوده که بر اساس یک سری ورد جادویی به سیاره زمین آمده ولی در آغوش مردی بزرگ شده و حالا به جای اینکه علیه بشریت فعالیت کند، در کنار آنها کار می‌کند. از آنسو موجودی گزار مانند را داریم که سعی دارد اعضای بدن جادوگر بدذات را از اقصی نقاط لندن پیدا کرده و با سرهم بندی کردن او، بار دیگر ملکه شرور را به زندگی بازگرداند.

فیلمنامه فیلم هلبوی یک فیلمنامه شلخته و پر از مفاهیم متنوع است. این فیلمنامه آنقدر محتوا درون خود جای کرده که احتمالا خود شخص مایک مینولا (خالق هلبوی) هم نمی‌توانست در یک داستان دو ساعته این همه عنصر از دنیای هلبوی را درون یک داستان جای کند. اندرو کازبی که نویسنده اصلی فیلمنامه بود برای گیمرها و کمیک‌خوانان آشناست. او فردی است که تاکنون چند کمیک ناموفق منتشر ساخته و در نگارش فیلمنامه فیلم لایواکشن Saints Row نیز نقش داشته است.

کازبی به همراه مایک مینولا فیلمنامه فیلم جدید هلبوی را نوشتند و از آنجایی که هر دو غرق در کمیک‌های این شخصیت بودند، یک اشتباه فاحش را مرتکب شدند. آنها بیش از حد داستان برای روایت کردن انتخاب کردند و تصمیم گرفته‌اند که بیش از نصفی از کاراکترها و المان‌هایی که در مجموعه کمیک‌های هلبوی به تصویر کشیده شده را به هر طریقی که شده وارد فیلم کنند.

نقد فیلم هلبوی

موضوع عجیب و غریبی است؛ نه؟ اینکه فیلمنامه یک فیلم به خاطر داشتن داستان و محتوای بیش از حد تبدیل به یک آش پر از محتوا باشد که آنقدر سنگین و غلیظ شود که دیگر از گلو پایین نرود. فیلمنامه نویسان ریتم بسیار خوبی را برای فیلمنامه خود در آوردند و اتفاقات فیلم یکی پس از دیگری مانند رگبار مسلسل شلیک می‌شود. شاید اگر دو دقیقه در حین دیدن فیلم به دستشویی بروید و برگردید ببینید که کلی اتفاق افتاده ولی در اصل این همه اتفاق هیچ تاثیری در روند کلی داستان نگذاشته و ندیدنش لطمه‌ای به شما وارد نکرده است؛ همین موضوع پاشنه آشیل فیلمنامه می‌شود.

فیلمنامه بدون آنکه نیازی به توضیحاتی درباره شخصیت‌های داستان (چه شخصیت‌های مثبت و چه منفی ماجرا) احساس کند پیش می‌رود. ما نه درست می‌فهمیم که دعوای آرتور شاه و ملکه خونین بر سر چه است و نه درست می‌فهمیم که اساسا چرا این ملکه انقدر پلید است. شخصیت‌های منفی فیلم، یعنی ملکه و گراز سخنگو (با نام Gruagach) دلایل ناکافی برای بد شدن دارند و بیشتر شبیه به دو شخصیت کارتونی هستند که بالاخره به یک دلیلی آدم بد ماجرا هستند.

نقد فیلم هلبوی

این بی‌هویتی فقط متعلق به شخصیت‌های منفی فیلم نیست؛ تقریبا هر کاراکتری که در فیلم وجود دارد هویت چندانی ندارد. تمامی شخصیت‌ها ولو قهرمان داستان یعنی هلبوی، تکه‌های مقوایی هستند که تمامی خصوصیات و کارهایشان و پیشینه‌شان در دو سه خط قابل روایت است. فیلمنامه با اینکه سعی می‌کند روی کاراکتر هلبوی و رابطه پیچیده‌اش با پدرش تمرکز کند اما این تمرکز در نهایت بدسلیقگی اجرا و پیاده‌سازی شده و عملا مفهوم خاصی ندارد.

رابطه و شیمی هلبوی با دو یار و یاور کنار دستی‌اش نیز چندان جالب از آب در نیامده است. بازی بد دیگر بازیگران به این در نیامدن شیمی دامن زده و در کل فیلم کلا دو بازیگر هستند که نسبتا خوب ظاهر شدند، یکی همان هاربور در نقش هلبوی با آن گریم سنگینش و دیگری یان مک شین در نقش پدر معنوی هلبوی. بازی بد میلایوویچ (در نقش ملکه خونین) را اگر درباره‌اش صحبت نکنیم به خودمان بیشتر لطف کرده‌ایم.

اما بگذارید چندان از موضوع فیلمنامه و نقاط ضعف آن دور نشویم. فیلمنامه هلبوی برای کسی که کمیک بوک‌های این اثر را قورت داده باشد، نکات بسیار زیاد و جذابی دارد که یکی پس از یکی پشت سر هم به نمایش در می‌آید. فیلم آنقدر تند پیش می‌رود و آنقدر رد معرفی این وقایع، کاراکترها، مکان‌ها و... عجله دارد که هر یک از آنها مانند یک اجرای استارت آپی هستند تا بتوانند در عرض دو سه دقیقه خودشان را Present کنند! داستانک‌های فرعی گنجانده شده در بطن فیلمنامه کمترین ربط و دخل و تصرف را در داستان اصلی دارد و حذف کردن آنها هیچ لطمه‌ای به کلیت فیلمنامه نمی‌زند.

نقد فیلم هلبوی

این داستانک‌های عموما اکشن، مانند اسباب بازی یک کودک چند ساله با اکشن فیگورهای خود هستند. صحنه‌های اکشن بعضا نابی در آنها وجود دارد که بنا به دلایل مختلف (که بعدتر به آن اشاره می‌:نم) نمی‌تواند مخاطب را مجدوب خود سازد. برخی از سکانس‌ها مانند ورود جهنمی‌ها به زمین و ایجاد یک جهنم واقعی در شهر لندن نیز با اینکه تاثیرگذار و جالب توجه هستند ولی در لابلای این سیل از نقاط ضعف و گیج بودن فیلمنامه گم می‌شوند.

تماشاگر ناآشنا با دنیای هلبوی از دیدن این همه موضوع سرسام می‌گیرد و تماشاگر کمی آشنا نیز همین سیر را با شیبی ملایم‌تر طی می‌کند و البته تماشاگر هوادار دو آتشه هلبوی می‌تواند بیشتر از این دو قشر از خرده روایت‌ها لذت ببرد اما با این وجود حتی چنین آدمی (مثل شخص بنده) از اینکه این سوژه‌ها به این شکل پرداخته شده و عملا هدر رفته، آزرده خاطر می‌شود.

با پیشروی در فیلمنامه خرده داستانک‌ها بیشتر و بیشتر می‌شوند. فیلمنامه به زور کاراکترهایی بی‌ربط را وارد داستان می‌کند و نمی‌داند که با آنها چه کند پس معمولا سر چند دقیقه کارش را با آنها تمام می‌کند.

نقد فیلم هلبوی

در کنار این موضوعات باید به خشونت بیش از حد حاکم در فیلم نیز اشاره کرد؛ نکته‌ای که شاید بتوان به آن به عنوان تنها برگ برنده فیلم هم نگاه کرد. بسیاری از منتقدان در نقدهای خود این حجم از خشونت و بی‌رحمی در داخل فیلم را نکوهش کردند ولی واقعیت اینست که میزان خشونت و خون و خونریزی در کمیک‌های هلبوی بیشتر از چیزی است که در فیلم به نمایش در آمده است. خشونت بی‌سانسور و وحشتناکی که کارگردان در صحنه‌های نبرد و حماسی خلق کرده جرات خاصی می‌خواهد و شاید به مذاق همه بینندگان خوش نیاید اما وفاداری کاملی به اتمسفر حاکم داستان‌های این شخصیت داشته است. نصف شدن اعضای بدن و تکه تکه شدن آدم‌ها و نشان دادن جنازه کودکان و... صحنه‌های عادی نیست که همه روزه در پرده سینماها ببینیم و شاید چندان هم دل‌انگیز نباشد و گاهی به سمت زنندگی پیش برود، اما اینجا جهنم است و داستان قصد دارد که نبرد جهنمی‌ها را نشانمان دهد؛ پس منطقا روش نمایش این قصه هولناک را درست پیش رفته است.

گیج بودن فیلمنامه و سرسری بودن آن کاری کرده که در برخی جهات فیلم مانند یک کارتون دو بعدی رفتار کند که در آن منطق کمتری وجود دارد. تمامی این تکه تکه کاغذپاره‌هایی که به همدیگر وصل می‌شوند، همانطور که گفتم با سرعتی زیاد ارائه می‌شوند و همین مورد و تدوین سریع فیلم شاید بتواند طرفداران سینمای اکشن را راضی نگه دارد چرا که فیلم نمی‌گذارد تا بیننده یک دقیقه نفس بکشد. اما صبر کنید! در همینجا هم به مشکل می‌خوریم؛ مشکلی به نام کمبود بودجه و در نتیجه بد شدن جلوه‌های ویژه.

نقد فیلم هلبوی

بودجه ۵۰ میلیون دلاری برای فیلم هلبوی و ناشی بودن کارگردان و عوامل سازنده دست به دست هم داده تا فیلم از حیث CGI از دو فیلم قبلی خود که سالها پیش اکران شدند عقب بماند. از گریم عجیب و غریب هلبوی و طراحی لباس این شخصیت گرفته که با کج سلیقگی تمام صورت گرفته تا هیولاها و صحنه‌های نبرد که گاهی جلوه‌های ویژه‌ای مانند فیلم‌های ایرانی پیدا می‌کند! این نقص فنی باعث شده که فیلم حتی در صحنه‌های اکشن و بزن بزنی که پشت سر هم ردیف کرده نیز نتواند چندان موفق آمیز عمل کند. کارگردان سعی خود را کرده با حرکات دوربین و استفاده از موسیقی تند و مناسب با حال و هوای فیلم این ایراد را برطرف کند اما تلاشش نافرجام باقی مانده و به جز چند مورد انگشت شمار، فیلم از لحاظ سینمای اکشن هم حرفی برای گفتن ندارد.

گریم و طراحی صحنه و لباس در هلبوی هم به بهترین نحو ممکن اجرا شده و معلوم نیست تیم سازنده با خود در ساخت این موارد چی فکر می‌کرده است. خود هلبوی گرچه ظاهری بیشتر شبیه به کمیک‌ها پیدا کرده ولی دست مصنوعی که برای ان در نظر گرفته شده به شدت توی ذوق می‌زند و گریم سنگین او گاهی باعث می‌شود که حرکات لب و دهانش به چشم نیاید و شبیه به یک عروسک سخنگو شود. در مواردی مانند ظهور ارواح از دهان دخترک کنار دست هلبوی نیز می‌توانید تلفیقی از فاجعه جلوه‌های ویژه و گریم را در کنار یکدیگر مشاهده کنید و به تیم فنی پشت این اثر لعن و نفرین بفرستید که چطور در آستانه سال ۲۰۲۰ چنین چیزی را خلق کردند. بودجه کم و ناقص فیلم می‌تواند بیشترین دلیل این موضوع باشد چرا که روایت در هلبوی برخلاف کاراکتری مانند ددپول، در گروی جلوه‌های ویژه بصری است ولی الان که فیلم اکران شده و فروش بسیار کمی داشته شاید بتوانید به استودیو در قبال پرداخت بودجه کم حق بدهیم.

نقد فیلم هلبوی

هلبوی جدید سینما کاری کرد که فرنچایز سینمایی جدید این اثر به بن بست بخورد، با اینک پایان بندی فیلم نوید از ساخت ادامه ان می‌داد ولی بعد از این فروش اسفناک، به طور رسمی اعلام شد که خبری از ساخت قسمت دوم فرنچایز نیست و استودیو هیچ برنامه‌ای برای ساخت ادامه هلبوی ندارد. این خبر ناراحت کننده تنها به دلایل نقاط ضعف زیادی که در بازسازی فیلم رخ داده به گوش ما می‌رسد و مایک مینولا، آبزی و کارگردان (نیل مارشال که کارنامه چندان پرباری به جز ساخت یکی دو اپیزود از سریال بازی تاج و تخت را در سابقه‌اش ندارد) در کنار همدیگر توانسته‌اند کار بسیار سختی کنند! آنها به شخصیتی که خود مینولا خلق کرده رحم نکردند و از بی‌تجربگی‌شان در ساخت فیلم و عالم سینما نهایت بهره را برده‌اند. هلبوی می‌تواند درسنامه‌ای برای این نکته مهم باشد که لازم نیست تمام کارت‌های خوب در آن واحد روی میز باشد و شاید بد نباشد که داستان‌ها با تعمق بیشتر و پردازش بیشتری به تصویر کشیده شوند.

فیلم هلبوی در ارائه جلوه‌های ویژه و گریم بسیار ضعیف عمل می‌کند و در نتیجه در این بخش هم ناکام می‌ماند اما باید اعتراف کرد که می‌توان از این فیلم با وجود تمام این ایرادات لذت هم برد. به قول منتقد سایت آریزونا ریپابلیک اگر دکمه خاموش منطق خود را بزنید و مغزتان را خاموش کنید و فقط به چشمانتان اعتماد کنید و فیلم را نظاره‌گر باشید؛ با این مشکلاتی که پیش‌تر درباره‌شان به شرح و تفصیل صحبت شد کمتر برخورد می‌کنید.

نقد فیلم هلبوی

فیلم هلبوی می‌تواند به عنوان یک اکشن پاپ‌کورنی به چشم بیاید چرا که همانطور که گفته شد فیلم از یک ضرباهنگ بسیار شدید و بالا برخوردار است و می‌تواند دوستداران سینمای از اول تا آخر اکشن را نسبتا راضی نگه دارد و سرشان را گرم کند. هلبوی جدید سینما آن چیزی نیست که نزدیک به ۱۱ سال چشم به انتظارش بودیم، اگراز عاشقان این شخصیت به حساب می‌آیید و کمیک‌هایش را قورت داده‌اید، دنیای اقتباسی از چیزهایی که خواندید منتظر شماست که البته صرفا از روی کاغذ کمیک بوک به فیلم تبدیل شده و ارزش افزوده خاصی ندارد؛ اگر هم از طرفداران هلبوی نیستید و صرفا سینمای اکشن را می‌پسندید؛ با خاموش کردن یک سری توقعات می‌توانید از نبرد پسر جهنمی و دشمنان عجیب و غریبش لذت ببرید. اما در کل باید بدانید که هلبوی یکی از با پتانسیل‌ترین شخصیت‌های دنیای کمیک بوک است که در این فیلم به قهقهرا رفته و رسما به قعر جهنم سقوط کرده است.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (6 مورد)
  • SoltanMSH
    SoltanMSH | ۱۱ مرداد ۱۳۹۸

    خوب نیست! O_O سری اول اش خیلی قشنگ تر بود!

    • آرش پارساپور
      آرش پارساپور | ۱۱ مرداد ۱۳۹۸

      قطعا سری اولش قشنگتر بود.

  • الیاس
    الیاس | ۱۱ مرداد ۱۳۹۸

    فیلم کاملا چرتی بود که اصلا به قسمتای دیگش مربوط نبود کلا اون داستان قشنگو نابود کردن

    • آرش پارساپور
      آرش پارساپور | ۱۱ مرداد ۱۳۹۸

      البته اساسا قرار نبود به قسمتهای قبلی مربوط باشه.

  • Reza Dark
    Reza Dark | ۱۱ مرداد ۱۳۹۸

    من که میبینمش قشنگه.
    تیزرشو تو ماهواره نشون داد. من که خیلی خوشم اومد...

    • آرش پارساپور
      آرش پارساپور | ۱۱ مرداد ۱۳۹۸

      اگر عاشق هلبوی و آشنا به کمیکهاش هستید خوبه. اگر بهسینمای اکشن هم علاقه مندید میتونه راضیتون کنه

مطالب پیشنهادی