اسطورهشناسی در سهگانه دارک سولز
اساطیر اساس داستان اصلی تمام بازیهای فرامسافتور و تجربه بازیکنان از آنها را تشکیل داده است. در این مجموعه بازی شما اصولاً به دنبال انجام دستورهای خدایان هستید و تاثیر قدرت آنان را در محیط ...
اساطیر اساس داستان اصلی تمام بازیهای فرامسافتور و تجربه بازیکنان از آنها را تشکیل داده است. در این مجموعه بازی شما اصولاً به دنبال انجام دستورهای خدایان هستید و تاثیر قدرت آنان را در محیط اطراف خود میبینید و با برخی از آنها مستقیماً ملاقات میکنید. تجربه شما از بازیهای دارکسولز تبدیل شدن به بخشی از چرخه مرگ و زندگی داستان هر بازی خواهد بود که هم در مسیر دشوار پیش رفتن در بازی و هم در خط داستانی، به وضوح احساس میشود.
برخی از داستانهای مجموعه دارک سولز شباهتی زیادی به داستانهای اساطیری تمدنهای مختلف دارد و دلیل آن الهام گرفتن از اساطیر و طراحی یک دنیای موازی برای تجربه شما از داستانهای کهن است. این شباهتها به شما اجازه میدهند که خود به عنوان شخصیتی در داستانهای اساطیری حضور یافته و با بررسی دقیق دیالوگها و یا اطلاعات ارائه شده در طی بازی درک کنید که این خدایان دنیای پیرامون شما را چطور خلق کردهاند.
در ادامه به بررسی نکاتی از خط داستانی، محیطها و شخصیتهای مختلف سری دارک سولز میپردازیم که مستقیماً از داستانهای اساطیری الهام گرفته شدهاند.
- 1 گذر از عصر باستانی به عصری از جنس آتش
- 2 گوین، ارباب روشنایی خورشید و خاکستر
- 3 گوینِویر، شاهدخت روشنایی خورشید
- 4 خورشید سیاه، گویندولین
- 5 پسر ارشد گوین و پادشاه بینام
- 6 آنور لاندو، شهر خدایان
- 7 نیتو، ارباب قبر
- 8 جادوگر ایزالیث و دختران آشوب
- 9 چهار شوالیه گوین
- 10 معبد آنور لاندو
- 11 کوتوله پنهان و روح تاریک
- 12 مانوس و مغاک
- 13 فیلیانور و تخم کیهانی
- 14 اربابان خاکستر
ادامه مقاله حاوی اسپویلر از داستان بازیهای سهگانه دارکسولز خواهد بود
گذر از عصر باستانی به عصری از جنس آتش
اولین بازی از سهگانه دارک سولز نحوه خلق شدن دنیا و نقش شما در حیات دوباره بخشیدن به آن را در همان شروع بازی توضیح داده و بستری برای ادامه داستان در دو بازی بعدی فرآهم میکند.
در عصر باستانی دنیا هنوز شکل نگرفته بود اما آتش دو عنصر زندگیساز و متضاد هم، یعنی نور و تاریکی را به وجود آورد. در تاریکی محض چهار موجود، ارواح پادشاهان را از آن خود کردند؛ گوین، ارباب روشنایی خورشید (Gwyn, the Lord of Sunlight)، نیتو ارباب قبر (Gravelord Nito)، جادوگر ایزالیث (Witch of Izalith) و کوتوله پنهان (Furtive Pygmy) پایههای خلقت دنیای لردران (Lordran) را بنا نهادند. این پادشاهان پس از پیروزی در نبرد علیه اژدهایان، عصر آتش را آغاز کردند. شما زمانی پا به این دنیا میگذارید که عصر آتش رو به پایان بوده و تاریکی در شرف بلعیدن تمام هستی است.
این داستان اشاره به اعتقادات اساطیری درباره خلقت از طریق ظهور دارد و به جای اینکه خدایی باشد که هستی را خلق کند، دنیا همیشه وجود داشته است. ویدیویی که در ابتدای بازی دارک سولز ۱ پخش میشود نشان میدهد که پیش از آنکه پادشاهان ظهور کرده و با تصاحب ارواح، اساس دنیا را پایهریزی کنند، دنیایی وجود داشته که اژدهایان در آن زندگی میکردند.
گوین، ارباب روشنایی خورشید و خاکستر
با شروع عصر آتش، گوین ارباب روشنایی یکی از چهار روح پادشاهان را پیدا کرده و پادشاه لردران میشود که همان دنیای بازی دارک سولز است. او پیش از آنکه قلمروی خود را برای تمدید عصر آتش ترک کند، به همراه گروهی از خدایان در آنور لاندو (Anor Londo) بر لردران حکومت میکرد.
بین این چهار موجود که ارواح پادشاهان را تصاحب کردند، گوین بیشترین تاثیر را بر داستان شما، در هر سه نسخه بازی دارد. در دارک سولز ۲ متوجه نقش گوین در دور کردن تاریکی و شکلگیری عصر آتش و عصر تاریکی میشویم. در حقیقت این گوین بوده که باعث شده چیزی به نام عصر تاریکی شکل بگیرد که پس از نابودی عصر آتش ایجاد میشود. با دور کردن تاریکی گوین بشریت را ضعیف کرده و این شما هستید که در طی روند بازی باید تصمیم بگیرید که عصر آتش را ادامه داده یا با از بین بردن نفرینی که در اثر کارهای گوین در عصر باستانی گریبانگیر نسل بشر شده است، عصر تاریکی را آغاز کنید.
شخصیت گوین شبیه به اسطورههای بسیاری همچون زئوس (Zeus) از اساطیر یونان است، ریش بلند، توانایی استفاده از قدرت صاعقه و جایگاهش در میان خدایان به عنوان پادشاه آنها، او را بسیار شبیه به زئوس میکند.
گوینِویر، شاهدخت روشنایی خورشید
دختر گوین، گوینویر (Gwynevere) چیزی در اختیار شما قرار میدهد (Lordvessel) که برای روشن کردن اولین شعله به آن نیاز دارید. براساس اطلاعاتی که در حین بازی بدست میآورید، او همسر خدای شعله، فلَن (Flann) است و آنها فرزندان زیادی دارند اما در طی گشت و گذار در سرزمین خدایان آنور لاندو خواهید فهمید که گوینویر شهر خدایان را خیلی وقت پیش ترک کرده است.
گوینویر و ازدواجش با فلن، شباهتهای زیادی با خدایانی دارد که در اساطیر نقشی مادرانه به عهده دارند و همسر خدایی پرقدرت و مظهر شکوفایی و زایش هستند، خدایانی مثل آیسِس (Isis) که در اساطیر مصری همسر اُسایرس (Osiris) و مادر حورس (Horus) است یا فریگ (Frigg) در اساطیر نورس که همسر اودین (Odin) و مادر ثور (Thor) است. هیدتاکا میازاکی خود نیز در مصاحبهای درباره گوینویر اعلام کرده است که او را به شکل زنی غولپیکر در نظر داشته، همانگونه که کودکی خردسال مادرش را میبیند، تا حس امنیت و آرامشی که از مادر به فرزند منتقل میشود را از طریق گوینویر به شما منتقل کند.
خورشید سیاه، گویندولین
گویندولین (Gwyndolin) یکی از پسران گوین و تنها خدای باقی مانده در آنور لاندو، شهر خدایان است. او توهمی از آنور لاندویی خلق کرده که در نور خورشید میدرخشد و گوینویر در آنجا منتظر شماست تا شما را راضی کند که اولین شعله (The First Flame) را روشن کرده و عصر آتش را ادامه دهید. او بر فراز مقبره بزرگ گوین در آنور لاندو، نگهبانی میدهد تا کسی مانند شما از راه برسد که بتواند اولین شعله را روشن کند.
براساس اطلاعاتی که از گویندولین بدست میآید، او از کوچکی به دلیل ارتباطی که با ماه برقرار میکرد به عنوان یک دختر بزرگ شده است و به همین دلیل است که به جای او، گوینویر به عنوان شاهدخت روشنایی انتخاب شده است در صورتی که در آنور لاندو خورشید نماد مردانه و ماه نمادی زنانه است که این ارتباطات مستقیماً از اسطورههای تمدنهای مختلف مانند مصر، نورس و یونان سرچشمه گرفته است.
سالها پس از داستان دارک سولز ۱ در زمان دارک سولز ۳، گویندولین به حکومت خود در آنور لاندو ادامه میدهد و در نهایت آلدریچ، ارباب خاکستر (Lord of Cinder Aldrich) او را بلعیده و لقب خدا خور (Devourer of Gods) را از آن خود میکند.
پسر ارشد گوین و پادشاه بینام
در طی بازی دارک سولز ۱ به اولین فرزند گوین اشاره میشود که به دلایلی از سرزمین خدایان تبعید شده است. او قدرت استفاده از روشنایی خورشید را از پدرش به ارث برده بود، اما به عنوان خدای جنگ، برای نبرد ترجیح میداد از سلاحهایی واقعی نظیر نیزهی قدرتمندش که از صاعقه قدرت میگرفت یا شمشیر مخصوصش که از نور خورشید ساخته شده بود، استفاده کند. او به دلیلی که به عنوان "حماقت" به آن اشاره میشود از شهر خدایان تبعید شده و جایگاهش به عنوان خدا از او گرفته شده است.
دارک سولز ۳ یک باس فایت انتخابی به نام پادشاه بینام (Nameless King) دارد که به نظر میرسد همان پسر تبعید شده گوین باشد. در داستان بازی از او با نام خدای جنگ و وارث روشنایی خورشید یاد میشود و با توجه به داستان این پادشاه بینام، گویا او تمام قلمروی خود را قربانی کرده تا با اژدهایان همدست شود (شاید این همان حماقتی است که در بازی دلیل تبعید پسر گوین بیان میشود).
این پادشاه بینام با خدایانی یاغی مانند هادس (Hades - تلفظ درست هِیدیس است)، که در قلمروی خود به تنهایی حکومت میکند، شباهتهای زیادی دارد. مشابه این پادشاه بینام، هادس هم از سرزمین خدایان، جایی که برادرش زئوس حاکم است تبعید شده و به تنهایی در دنیای زیرزمین حکمرانی میکند، پادشاه بینام هم به سرزمین دور افتادهای پناه برده که محل پرستش اژدهایان باستانی است.
آنور لاندو، شهر خدایان
آنور لاندو در تمام سه بازی دارک سولز، شهر خدایان است که علاوه بر اینکه محلی واقعی و فیزیکی است، به نوعی ماهیت افسانهای و جادویی نیز دارد. در اولین بازی مجموعه دارک سولز داستان بازی، شما را وادار به رفتن به آنور لاندو میکند که در آنجا توسط گوینویر ابزار و دستورالعملهای لازم برای جمعآوری ارواح پادشاهان و روشن کردن اولین شعله در اختیار شما قرار میگیرد. در دارک سولز ۳ اما شما بقایای آنور لاندو را در شهر جدیدی که گویندولین در آن حکمرانی میکند (ایریثیل از روستاهای شمالی - Irithyll of the Boreal Valley) خواهید یافت.
زمانی که به این شهر جادویی میرسید خواهید دید که سالیان زیادی از زمانی که خدایان در آن زندگی میکردند گذشته است و تمام خدایان جز یک نفر، این شهر را ترک کردهاند. گویندولین در این شهر منتظر کسانی مانند شماست اما آلدریچ او را میبعلد.
شما در دنیای واقعی میتوانید رد پای آنور لاندو را در مناطق افسانهای پیدا کنید، ایدهی آنور لاندو بسیار مشابه اُلَمپ (Olympus)، محل زندگی خدایان یونان یا اَزگارد (Asgard)، سرزمین خدایان نورس است که خدایان همگی در آن زندگی کرده و بر قلمروهای خود حکمرانی میکنند.
نیتو، ارباب قبر
ارباب قبر نیتو، یکی دیگر از موجوداتی است که در زمان شروع عصر آتش موفق به تصاحب یکی از ارواح پادشاهان شده و خود به شاهی تبدیل شده است. قدرت اصلی روح تصاحب شده توسط او در زمینه کنترل مرگ و بیماری است که او از این قدرت برای پیروزی در برابر اژدهایان استفاده کرده بود.
شما تاثیر قدرت نیتو را در دو بازی اول سهگانه دارک سولز خواهید دید؛ در بازی اول شما باید با او در مقبره جاینتها (Tomb of Giants) مبارزه کرده و شکستش دهید تا بتوانید روح پادشاهی که در تصاحب او بود را بدست آورد. هزاران سال بعد در دارک سولز ۲، ملیفانیتو (Milfanito) و فِنیتو (Fenito) وظیفهی او را که نظارت بر امور مردگان بود را به عهده گرفته و از او با نام خدای مرده (Great Dead One) یاد میکنند و برای آرام کردن کسانی که لحظه مرگشان فرا رسیده است شعرهایی که نیتو به آنها آموخته است را میخوانند.
ظاهر مرده مانند نیتو و قدرتش بر مرگ و بیماری همه را به یاد خدایانی نظیر اسایرس، خدای مرگ در اساطیر مصر، هادس، ارباب مردگان در اساطیر یونان و حتا هِل (Hel)، بانوی سرزمین مردگان در اساطیر نورس میاندازد. در حالیکه این خدایان همگی در قلمروی مردگان حکمرانی میکنند، نیتو از محل مقبره جاینتها وظیفه نگهبانی از دنیای زیر زمین را به عهده دارد.
جادوگر ایزالیث و دختران آشوب
با شروع عصر آتش، جادوگر ایزالیت یکی از ارواح پادشاهان را از آن خود کرده و قدرت آن را با دخترانش تقسیم میکند. با استفاده از این قدرت مشترک آنها توانایی کنترل طوفانهایی از جنس آتش را داشتند که برای ضعیف کردن اژدهایان از آنها در نبرد بزرگ استفاده کردند.
بعد از تلاش بیثمر جادوگر ایزالیث برای روشن کردن اولین شعله با کمک جادوی آتش، او به نوعی نفرین شده و به عنوان گهوراه آشوب (Bed of Chaos)، منشا تولد تمام هیولاها میشود و دخترانش نیز به هیولاهایی عنکبوتمانند تبدیل میشوند که دختران آشوب (Daughters of Chaos) نام میگیرند.
این اتفاق تاثیر عمیقی بر دنیای سهگانه دارک سولز دارد، در بازی اول شما باید گهواره آشوب را شکست داده و بقایای روح جادوگر ایزالیث را تصاحب کنید. هیولاهایی که از این گهواره زاییده شدهاند نیز در سراسر دنیای هر سه بازی مجموعه دارک سولز پراکنده شده و حضور دارند که به شما حمله خواهند کرد.
اشتباه جادوگر ایزالیث منجر به خلق جادو با آتش (Pyromancy) در میان فرزندانش میشود که پس از شکست خوردن در ماموریت روشن کردن اولین شعله، تصمیم میگیرد به فرزندانش آموزش دهد که چطور از آتش نهراسند و بر آن مسلط شوند. داستان جادوگر ایزالیث و جادوی آتش، برگرفته از اساطیر یونان و داستان پرومِتئوس (Prometheus) است که اولین آتش را در اختیار انسانها قرار داد و خشم خدایان را برانگیخت.
چهار شوالیه گوین
مشابه داستان افسانهای شاه آرتور و شوالیههای میزگرد (King Arthor and the Knights of Round Table)، گوین نیز چهار شوالیه وفادار داشت که هر یک از آنها را در بازی دارک سولز ۱ و بسته الحاقی آرتوریاس زادهی مغاک (Artorias of the Abyss) ملاقات خواهید کرد. در این بسته الحاقی شما در زمان سفر کرده و وقایع زمان مرگ آرتوریاس که یکی از این چهار شوالیه مخصوص گوین بود را از نزدیک خواهید دید. پس از آرتوریاس، افسانهی او در دارک سولز ۳ ادامه یافته و افرادی با نام نگهبانان مغاک (Abyss Watchers) هدف او را که مبارزه با مغاک است، دنبال میکنند و شما برای دستیابی به ارواح آنها باید موفق شوید آنان را شکست دهید.
معبد آنور لاندو
همانطور که گفته شد آنور لاندو سرزمین تمام خدایانی بود که هر یک بر جنبهای از زندگی بشر حکمرانی میکردند و گوین تنها یکی از آنان است. این خدایان شامل گوین، دو پسرش و یکی از دخترانش میشوند، اما در داستان بازی اشارهای به مادر این خدایان نمیشود. جز خانواده گوین خدایان دیگری بر جنبههای متفاوتی از زندگی انسانها همچون رویا، حرص و طمع، مبارزه و درمان مسلط هستند که تمامی این خدایان در معبدی در آنور لاندو مستقر بودند اما زمانی که شما به آنور لاندو و معبد خدایان وارد میشوید هر یک از آنها به مقصد مکانهای نامعلومی آنجا را ترک کردهاند.
از میان خدایانی که در معبد گوین زندگی میکردند میتوان به لوید، پدر خدایان (Allfather Lloyd – اشاره به نام اودین، پدر خدایان) و وِلکا، الهه گناه (Velka, Goddess of Sin) اشاره کرد که وظیفه قضاوت گناهان انسانها و تنبیه آنها بر اساس گناه مرتکب شده را داشت. همانگونه که گوین شباهت زیادی به زئوس و آنور لاندو به اُلَمپ دارد، معبد خدایان در آنور لاندو برگرفته از کوه اُلَمپ (Mount Olympus) در اساطیر یونان است که در آن خدایان در کنار زئوس به حکومت بر انسانها در زمینههای مختلف میپرداختند.
کوتوله پنهان و روح تاریک
آخرین کسی که موفق به تصاحب روح پادشاهان در زمان شروع عصر آتش شد کوتوله پنهان بود که در ویدیوی شروع بازی اشاره مختصری به او میشود و راوی داستان اشاره میکند که او "به سادگی به دست فراموشی سپرده شده است" و در ادامه تمام مجموعه دارک سولز هرگز اشارهای به او نمیشود.
هیدتاکا میازاکی در مصاحبهای تایید میکند که او در حقیقت جد نسل بشر است و روح پادشاهی که به دست او رسیده است روح زندگانی بود که او این روح را خرد کرده و به شکل روح انسانها در جسم تکتک آنان جا داده است.
در مکالمهای با مار کهن، کاث، پِیروی تاریکی (Darkstalker Kaathe) که سعی دارد شما را قانع کند که اجازه دهید عصر تاریکی آغاز شود، از روحی صحبت میشود که تحت تصاحب کوتوله پنهان است و او به شما اطلاع میدهد که این روح در حقیقت همان روح تاریکی (Dark Soul) است.
داستان کوتوله پنهان و خلق روح انسانها اشاره به داستان خلقت در اساطیر مختلف دارد که خدایان پس از خلق جسم انسان، روحش را به طور جداگانه خلق کرده و بر جسم او اضافه میکنند.
مانوس و مغاک
یکی از تئوریهای طرفداران مجموعه دارک سولز این است که باسی که در بسته الحاقی دارک سولز ۱ (آرتوریاس از مغاک) با نام مانوس، ارباب مغاک (Manus, the Lord of the Abyss) با شما مبارزه میکند در حقیقت همان کوتوله پنهان است. مردمان اولاسیل (Oolacile) قبر اولین انسان (جد انسانها) را کنده و این کار باعث خشم مانوس شده که آنها را به یکباره میبلعد و مغاک را خلق میکند.
مغاک، انسانهای فانی و قدرتشان و همچنین تاریکی و پلیدی در سراسر مجموعه دارک سولز با یکدیگر پیوند و ارتباط عمیقی دارند. در طی بازی شما با دشمنانی روبهرو میشوید که به نوعی با استفاده از عنصر بشریت، در مغاک خلق شدهاند. همچنین منطقهای در دارک سولز ۳ وجود دارد که به نظر میرسد نقطه شروع عصر تاریکی باشد که ثابت میکند عصر تاریکی نیز مانند مغاک در تاریکی مطلق خواهد بود.
در داستانهای اساطیری تمدنهای مختلف، پلیدی با تاریکی به ترتیبی پس از خلقت انسان در وجود او رخنه میکند. از جعبه پاندورا (Pandora's Box) در اساطیر یونان گرفته تا آغاز خلقت در خلا هستی (Ginnungagap) در اساطیر نورس و حتا وجود نیروهای روشنایی و تاریکی که در برابر هم مبارزه میکنند در اساطیر ایرانی. در تمام این داستانها تاریکی که منشا پلیدی است، طی اتفاقات مختلفی در وجود انسانها نرخنه میکند. لازم به ذکر است نام ارباب مغاک، مانوس (Mannus) از نیز از موجودی در افسانههای ژرمنیک گرفته شده است که پدر تمام انسانها میباشد.
فیلیانور و تخم کیهانی
در دارک سولز ۳ شما با چهارمین فرزند گوین، فیلیانور (Filianore) ملاقات خواهید کرد، شاهدختی که از یک تخم جادویی مراقبت میکند و به نظر میرسد این تخم نوعی قدرت جادویی دارد که به واسطه این قدرت میتواند زمان را کنترل کند. برعکس سایر فرزندان گوین، فیلیانور در دو بازی اول حضور ندارد و شاید داستان او به طور کلی با بازی سوم روایت و به دنیای دارک سولز اضافه شده است. گوین به فیلیانور قول داده است که با فرا رسیدن زمان موعود او نزد دخترش باز خواهد گشت.
در پایان بسته الحاقی شهر محصور (The Ringed City) فیلیانور را در حالی که بر روی یک تخم شکسته خوابیده است خواهید یافت و به نظر میرسد او نگهبان ارواح سیاه انسانهایی است که در شهر محصور زندگی میکنند که با لمس کردن پوست این تخم محیط اطراف به کلی تغییر کرده و فیلیانور به جنازهای در حال تجزیه تبدیل میشود و این نشان میدهد که در حقیقت فیلیانور با استفاده از جادوی تخم توهمی از شهر ایجاد کرده است، یا شاید با لمس کردن تخم در حقیقت زمان را به جلو میفرستیم.
تخمی که فیلیانور از آن محافظت میکند اشاره به داستانهای افسانهای ژاپنی، از تخم کیهانی و شکلگیری جهان هستی از داخل این تخم دارد که در روند بازی برای یافتن روح تاریک و خلق دنیای جدید لازم است تخمی که فیلیانور از آن محافظت میکند را لمس کنید و این موضوع دقیقاً برگرفته از داستان اساطیری بیرون آمدن دنیا از داخل یک تخم جادویی است.
اربابان خاکستر
در مجموعه دارک سولز قهرمانان زیادی موفق به روشن کردن اولین شعله و رسیدن به جایگاه ارباب خاکستر (Lord of Cinder) شدهاند. هدف شما در بازی سوم این است که با دریافت ارواح این قهرمانان اولین شعله را دوباره روشن کنید. این قهرمانان شامل نگهبانان مغاک، آلدریچ (Aldrich)، قدیس ژرفا (Saint of the Deep)، شاهزاده لوثریک (Prince Lothric) و یورم جاینت (Yhorm the Giant) میشوند.
در انتهای بازی دارک سولز ۳ شما باید با روح خاکستر مبارزه کنید، موجودی خداگونه که از روح تمام این قهرمانانی که به ارباب خاکستر تبدیل شده بودند تشکیل شده است. او سعی دارد از اولین شعله مراقبت کرده و عصر آتش را حفظ کند و در حین مبارزه خود را شبیه به تمام قهرمانان مجموعه دارک سولز تبدیل میکند که یکی از آنها نیز تمام تواناییهای مبارزه گوین را دارد. این موضوع نشان میدهد در حقیقت روح خاکستر قدرت تمام اربابان خاکستر را پس از مرگشان تصاحب کمیکند.
اربابان خاکستر شباهت زیادی به خدایان میرا در اساطیر یونان و سایر تمدنها دارند. در اساطیر یونان انسانهایی وجود دارند که از روی شانس یا ازدواج با یک خدا یا الهه و یا به دلیل قلب پاک و هدفی که دارند توسط خدایان اُلَمپ به جایگاه خدایان میرسند که به آنها برگزیدگان یا آپوتِئوسیس (apotheosis) میگویند. اربابان خاکستر نیز هر یک توسط خدایان به این جایگاه رسیدهاند و نیروی خود را در اختیار روح خاکستر قرار میدهند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
با سلام
یه سوال
کتابی هست که توش داستان های اساطیری و آورده باشه و ترتیبش چطوری و واسه چه نظری
اعتراف میکنم...وقتی هلث بار سیف به ده درصد رسید و شروع به لنگیدن کرد ولی هنوز باهام میجنگید ناراحت شدم و وقتی دی ال سی artorias of the abyss رو بازی کردم ، دیدم سیف هم مثل آرتوریاس پای جلوییش ( دست چپش ) شکست گریم گرفت و وقتی دیدم گروهی از مردم به نام abyss watchers افسانه آرتوریاس الهام گرفتن و بعد از اون همه جنگیدن و عقب روندن ابیس بالاخره مثل آرتوریاس با تاریکی تسخیر شدن ، حقیقتا هیچ چیز توی دارک سولز پایان خوبی نداره ، و این شباهت زیادی به دنیای واقعی داره .
۲ ما پیش بالاخره بعد از تجربه Elden ring, Sekiro و Bloodborne تونستم ۳ نسخه ی Dark souls رو هم پلی بدم و میتونم بگم به معنای واقعی شاهکار بودن. هر ۳ بازی حالا دارک سولز ۲ کمتر به خاطر گیم پلیش و یک سری مکانیزم ها تو گیم پلی ولی از لحاظ موسیقی، داستان، طراحی محیط، طراحی دشمن ها و باس واقعا دارک سولز ها شاهکارن
اولین بار که آهنگ Gwyn رو شنیدم باورم نمیشد این فقط برای یک بازیه و اینکه آهنگ فقط با نت های سفید پیانو نواخته شده بود به خاطر لقب gwyn . حتما برید سراغ سری سولز، به حرف مردم توجه نکنید که میگن خیلی سخته و اعصابتون خرد میشه و این جور چیزا. سری سولز اعصاب خوردیش رو داره ولی لذت زدن یک باس تو سری سولز خیلی بیشتره از زدن باس ها تو بازی های دیگه. نمیدونید دارید خودتون رو از چه شاهکاری محروم میکنید
دقیقا?
جای این مقاله توی ویجیاتو خالی بود. زیبا بود پردیس.
آقو نیماااااااا
آقو نیما چه خبر از آموگوس؟?
مقاله فوق العاده بود ،خسته نباشید ❤️
سری سولز واقعا به نحو احسنت از اساطیر الهام گرفته
بنظرم میشد توی مقاله به سیف،گرگ آرتوریاس و خیانت seath the scaleless به همنوعانش اشاره کرد
جدا از این واقعا مقاله عالی بود،خیلی وقته که دنبال همچین چیزی بودم
کاش یه مقاله درمورد بازی پرنس اف پرشیا بزنید :( هم مرور خاطره میشه شاید بعضی چیزا نمیدونستیم و یاد اوری بشه
این مقالیه که میخواستم (یه کاربر رندم : ایکاش اسطوره شناسی دارک سولز رو نمینوشتید بجاش اسطوره شناسی مبارزه در خلیج عدن (یا هر کوفتی که اسمشه ) رو مینوشتید .)
یکی بگه آخرین ویدیویی که راکستار تو یوتوب منتشر کرده چیه
اسپم به چه معانست برادر؟
دانلود اسپمر
کاش آقو نیما مینوشت
لذت مطلب خیلی میرفت بالا(همین جوریش هم لذت بخشه)
چه فرقی داره :/
قلم آقای احمدی هم واقعا جذابه
مقاله هم مثال نزدنی بود
*خانم احمدی
درسته?
خو برا منم فرق ندارع :||
من دارک سولز یکو همین چند وقت پیش تموم کردم الان میخوام بقیه سری رو برم ولی شنیدم DS 2 از بقیه سری ضعیف تره. آيا ارزش بازی کردن داره؟ و بازی کردنش برای درک کردن داستان حیاتیه ؟
با اینکه گفته میشه ضعیف تره اما از نظر من بهترین این سری بود
فضا سازی و تم خیلی دلنشینی داره و برای شروع این سری یه انتخاب عالیه
داستانش با اینکه جداست اما خیلی از ابهامات نسخه اول برامون توش معلوم میشه و داستان به شدت زیبایی داره و حتماً سه تا دی ال سی بازی پیشنهاد میشه
بازی پر از رمز و رازه و با اینکه هیت باکس نسبتاً ضعیف تری داره اما سلاح های بازی دارای داستان و ضربه های خاص خودشون هستن و اگه با سلاح ها ور بری می تونی ضربه های جدیدی کشف کنی
تنها مشکلی که هست دوام سلاح ها تو این بازی یکم کمتره که حالا مشکل خیلی خاصی نیست و با یکم تدبیر قابل تحمله
من خودم این سری و بازی های فرام سافتویر رو با نسخه دوم شروع کردم و از تجربه ای که داشتم کاملاً راضی هستم?
به نظرم DS2 اگر بهتر از دو نسخه دیگه نبود قطعا ضعیف تر نیست. من بشدت لذت بردم از بازی بخصوص dlc ها. hub اصلی بازی یا همون majula به نظرم کاملا از دو نسخه دیگه دلنشین تره.
دقیقاً :) :)
Solair of astora ?
درسته که تئوریکه میگفت اون پسر گویینه اشتباه بود ولی واقعا بنظرم حقش بود اسمی ازش بیاد در مقاله بشخصه اگه سولیر نبود حتی اسمو و اورنشتاین رو هم نمیتونستم بزنم ?
واقعاً داستان سرایی این سری خارق العاده ست
همچین داستان سرایی های شاهکاری خیلی کم نظیره و کم پیش میاد که بازی ها و یا محتوا هایی به این خوبی به وجود بیان
دستتون درد نکنه
مقاله واقعاً عالی بود
خسته نباشید?
روز به روز بیشتر متوجه میشم چرا آقای فرشین عاشق دارک سولزه
ما همه عاشق سولزیم (البته بلادبورن رو خیلی بیشتر!)
راضیم ازتون
تجربه ش واجب تر از همیشه شد
اینو نباید نیما مینوشت؟
پردیس هم مطالب سریالی درباره الدن رینگ و بازیهای سولز نوشته -که میتونید داخل سایت بخونید- و هم مطالب ثابت اساطیر پنجشنبه رو مینویسه، بنابراین یکی از شایستهترین افراد تحریریه برای نوشتن چنین مقالهای بوده.