اساطیر ژاپنی در داستان بازی سکیرو
مشابه سایر بازیهای کمپانی فرامسافتور، بازی Sekiro: Shadows Die Twice از لحاظ روند بازی و داستان کلی بسیار غنی و چالشبرانگیز است. درحالیکه در بازی سکیرو، برخلاف محموعهدارک سولز یا بازی بلادبورن، داستان به طور ...
مشابه سایر بازیهای کمپانی فرامسافتور، بازی Sekiro: Shadows Die Twice از لحاظ روند بازی و داستان کلی بسیار غنی و چالشبرانگیز است. درحالیکه در بازی سکیرو، برخلاف محموعهدارک سولز یا بازی بلادبورن، داستان به طور واضحی روایت میشود اما جزئیات فراوانی در داستان آن مخفی شدهاند که شاید با یک بار تجربه بازی قادر به پیدا کردن آنها نشوید.
بازی سکیرو از لحاظ تاریخی در زمان نبردهای سنگوکو (Sengoku) یا دوران وارینگ (Warring) در ژاپن اتفاق میافتد که از لحاظ مذهبی و اعتقادات اساطیری خصوصیات ویژهای دارد. مذاهب بودا و شینتو مهمترین مذاهب دوران ژاپن فئودالی هستند. داستان بازی سکیرو حول محور ایده جاودانگی میچرخد؛ تعدادی از شخصیتها به دنبال خلاص شدن از جاودانگی درحالیکه تعدادی دیگر خواهان دستیابی به این قدرت هستند. نامیرایی و جاودانه شدن از مهمترین ایدههایی است که در ادیان و اساطیر تمدنهای مختلف همواره به آن پرداخته شده است.
در دوران جنگ زدهی ژاپن، شما در نقش یک سامورایی ظاهر میشویدکه وظیفه حفاظت از تنها بازمانده خاندان اژدهایان را به عهده دارید و در روند بازی نگرشهای مختلفی درباره جاودانگی را شاهد خواهیم بود که توسط مرز باریکی که بین مرگ و زندگی قرار دارد به بازی گرفته میشود.
نگرش میازاکی به ایده جاودانگی برخلاف اساطیر و ادیان مختلف است؛ او نامیرایی را به عنوان یک قدرت و معجزه نشان نمیدهد بلکه در دنیای سکیرو جاودان بودند نوعی نفرین تلقی میشود. براساس اساطیر بودایی، روشها متعدد و مختلفی برای دستیابی به جاودانگی وجود دارد و میازاکی با الهام از این اساطیر به هر شخصیت دنیای سکیرو انواع مختلفی جادوانگی میبخشد که هر یک به اشکال متفاوتی در دنیای بازی تاثیر میگذارند.
با وجود اینکه نکات و جزئیات فراوانی در طی بازی روایت میشود اما در این مقاله به بررسی الهامات میازاکی و تیم سازنده بازی از اساطیر ژاپنی و فرهنگ بودایی و شینتو میپردازیم که به این منظور در طی این مقاله ناچاریم بخشی از داستان بازی را اسپویل کنیم.
کاگاره (Kagare) و ایده ناپاکی (Impurity)
کاگاره یک مفهوم در ادیان شینتوئیسم است که به دچار شدن جسم و روح از هر نوع آلودگی اشاره دارد. کاگاره ممکن است به دلایل متعددی شبیه به بیماریهای جسمی یا روانی، اعتیاد، راذیل اخلاقی و ... ایجاد شود، مهمترین ویژگی آن این است که به مرگ منجر میشود.
هر آنچه که به مرگ یا مردگان مربوط باشد سراسر از کاگاره پوشیده شده و باید طی مراسمی طولانی و ویژه از آلودگی کاگاره پاک شده یا در برابر آن ایمن شود. آب یکی از مهمترین عناصری است که برای پاکسازی از کاگاره مورد استفاده قرار میگرفت؛ با شستن هر چیزی در آب پاک میتوان به راحتی آن را از کاگاره پاک کرد.
در اساطیر ژاپن مردم معتقد بودند که آبی که از آن برای شستشوی کاگاره استفاده میشود خود نیز پیش از پاکسازی آلوده میشود و آشامیدن یا تماس با آن را نیز منجربه منتقل کردن بیماری و کاگاره میدانستند و درست همین موضوع است که باعث تمام مشکلات ما در دنیای بازی سکیرو میشود.
منشا جاودانگی در سکیرو از خون اژدهایان، یا به طوری که در طول بازی از آن یاد میشود "میراث اژدهایان" ایجاد شده است که در قصر فونتینهد (Fountainhead Palace) قرار دارد. آب جاودانگی از این قلعه تا آشینا (Ashina) جاری میشود و در اعماق این شهر جمع شده و راکد باقی میماند و دقیقاً تمام مشکلات قییله از این نقطه آغاز میشود.
آب راکد شده که به میراث اژدهایان آغشته بود با راکد ماندن در اعماق زیرزمین باعث میشود قدرت جادوییش و ایده نامیرا شدن را برای ساکنین آشینا دیگر به نظر معجزه و برکت محسوب نمیشود بلکه به نظر میرسد منشا تمام مشکلات و فساد در سراسر سکیرو از همین آب راکد آغشته به خون اژدهایان و دلیل اصلی جنون، بیماری و پوسیدگی تمام افرادی باشیم که در سرتاسر دنیای سکیرو حضور دارند.
زمانی که با کورو (Kuro) در قلعه آشینا ملاقات کنید او به طور کامل برای شما این داستان را توضیح میدهد؛ او به شما میگوید که دلیل اصلی نامیرایی شما این است که با خون اژدهایان ارتباطی داشتید و این چرخه مریض و معیوب برای شما دائماً در حال تکرار شدن است. این دقیقاً بیانگر اعتقاد مردم به نحسی و ناپاکی آب به دلیل انتقال نفرین جاودانگی است.
بیشترین قسمتی که به این اعتقادات اساطیری اشاره شده، پایینترین بخش دهکده غرقشده (Sunken Valley) و زمانی که با میمون نگهبان (Guardian Ape) مبارزه میکنید دیده میشود. میمون نگهبان وظیفه نگهبانی از گل سفید که در عمیقترین بخش مرداب روییده است را به عهده دارد. در نگاه اول ممکن است او به نظر تنها یک دشمن ساده بیاید اما حقیقت تلخی پشت ظاهر نفرتانگیز او وجود دارد: او یک موجود نامیراست که توسط هزار پایانی که در داخل بدن فاسد شدهی او زندگی میکنند زنده نگه داشته شده است.
ما بارها در طی بازی شاهد بودیم که مرگ ما باعث بیماری و مرگ سایر افراد قبیله میشود اما به درستی مشخص نبود که چه چیزی منجربه انتقال طاعون فساد اژدها (Dragonrot) در آشینا شده است. با هر بار مرگ ما در طی بازی شاهد خواهیم بود که مردم قبیله مریضتر میشوند، سرفه میکنند و رفتهرفته قبیله به کلی خالی از سکنه میگردد. به نظر میرسد مرگ ما در روند بازی منجربه پخش شدن بیماری از آب گندیده زیر زمین در میان مردم قبیله میشود.
وجود هزارپایان در سکیرو به انگلهایی شبیه است که در آب گندیده زندگی میکنند، هرچند مشخص نیست که آنها دقیقاً به چه شکلی به وجود آمدهاند اما شاید میمون نگهبان از آب این مرداب نوشیده و هزارپای کوچکی به بدن او وارد شده است که رفتهرفته تکثیر شده و سراسر بدن او را در برمیگیرند.
آب گندیده مرداب و هزارپایانی که در آن زندگی میکنند مفهومی دقیقاً مشابه کاگاره دارد که به خون اژدها آغشته شده است و دیگر پاک نیست، همچنین خون اژدها که انتظار میرفت منجر به عمر بیپایان و جوانی ابدی شود تاثیری معکوسی بر مردم قبیله گذاشته و کمکم تمام مردم را بیمار کرده و از بین میبرد.
اُموکاده (Omukade)
در اساطیر ژاپنی اُموکاده یک یوکای (yokai – موجودی افسانهای و روحی جادویی در اساطیر ژاپنی است که با انسانها دشمنی دارند) است که به شکل یک هزارپای عظیمالجثه تبدیل شده و ظاهرش را طوری تغییر داده است که شبیه به اژدهایان شود و به قتلعام موجودات، حتا اژدهایان بپردازد. در اساطیر ژاپنی میتوان اُموکاده را به نوعی شیطان مجسم تصور کرد که این شخصیت اساطیری در بازی سکیرو به شکل همان هزارپایان نمایش داده میشوند که در اثر فاسد شدن خون مقدس اژدهایان ایجاد شدهاند.
نکته جالب درباره داستان افسانهای اُموکاده این است که در نهایت توسط جنگجویی به نام هیدِساتو (Hidesato) به قتل میرسد. در این قصه اساطیری، هیدساتو باید از کوهستان بزرگی بالا رود که اُموکاده به دور آن پیچیده است. پس از کشتن این یوکای، دختر پادشاه اژدهایان به هیدساتو که یک کیسه برنج جادویی هدیه میدهد که هرگز خالی نمیشود.
در داستان بازی سکیرو، ولف با کودکی عجیب آشنا میشود که به نوعی به شکل منبع بینهایت برنج نشان داده میشود. ولف برای رسیدن به او باید وارد معبد سنپو (Senpou) در دل کوهستان کانگو (Mount Kongo) شود که سراسر آن با راهبههایی اشغال شده است که توسط هزارپایان تسخیر شدهاند.
نکته عجیب اینجاست که در طی داستان بازی با باسی مواجه نمیشویم که دقیقاً شبیه به اُموکاده باشد، با اینکه سراسر آشینا به بیماری و طاعون عجیبی گرفتار شده است. با این حال بالا رفتن ولف از کوهستان کونگو به طور قطع از داستان هیدساتو و نبردش در برابر شیطان اعظم الهام گرفته شده است.
راهبانی که در معبد سنپو حضور دارند داستانی شبیه به شخصیتهایی در بازیهای دیگر فرامسافتور دارند؛ آنها راهبانی هستند که آموزش و تمرینات بودایی را کنار گذاشتهاند تا برای دستیابی به عصارهی جوانی و زندگی جاودان به نوشیدن آب مرداب و خون گندیده اژدهایان پرداختهاند.
راهبان معبد سنپو به دنبال دستیابی به قدرت اژدهایان آزمایشها زیادی را بر روی کودکان انجام دادهاند تا بتوانند با تزریق خون اژدهایان به کودکان، نسل آنها را دوباره زنده کنند (اشاره به داستان خون خدایان در بازی بلادبورن) و به همین دلیل است که وقتی کتارو (Kotaro) را در محل ورودی معبد میبینیم بیمار و پریشان است.
در طی روند بازی به طور دقیق اشاره نمیشود که خود راهبان چطور به بیماری دچار شدهاند اما میتوان حدس زد که آنها یا از آب گندیده مرداب که به خون اژدهایان به امید نامیرا شدن نوشیدهاند و یا خون اژدهایان را به خود تزریق کردهاند اما در هر صورت هزارپایان به بدن آنها وارد شده و با تکثیر در آنها سراسر بدن آنان را از تو بلعیدهاند.
نکته جالب درباره اُموکاده اساطیری این است که آن در حقیقت از یک بندپای واقعی به نام موکاده (mukade) که موجودی بسیار خطرناک و تهاجمی است که در ژاپن یافت میشود، الهام گرفته شده است. این هزارپایان در بازیهای دیگری مثل رزیدنت ایول 7 نیز حضور دارند که به طور کلی چه در دنیای واقعی، چه در دنیای اساطیری و چه در دنیای بازیهای ویدیویی موجوداتی به شدت نفرتانگیز هستند.
در راستای مفهوم کاگاره نیز حضور موکاده قابل بررسی است چرا که این بندپا در نزدیکی مرداب و لجنزار زندگی میکند که کاملاً با فضاسازی و داستان بازی سکیرو همخوانی دارد.
یائو بیکنی(Yao Bikuni)
یکی دیگر از شخصیتهای مهم در بازی سکیرو راهبه فاسد (Corrupted Monk) است. شما اولین بار با او در دهکده میبو (Mibu Village) ملاقات میکنید که دقیقاً اولین محلی است که بیماری ناشی از آب گندیده در سراسر شهر پخش شده است، بار دوم که با راهبه فاسد مواجه میشوید در ورودی اصلی قصر فاونتین هد (Fountainhead Palace) است که با رسیدن به سومین مرحله از مبارزه با او خواهید دید که در داخل بدن او نیز هزارپایان حضور دارند.
پس از شکست دادن او با استفاده از خاطراتش خواهیم دید که نام واقعیش راهبه یائو (Yao) است که اشاره مستقیمی به راهبه بزرگ بوداییان یائو بیکنی دارد. یائو بیکونی یکی از شناختهشدهترین شخصیتهای اساطیر ژاپنی و بودایی است که با خودن یک ماهی که پدرش صید کرده بود نامیرا و جاودانه میشود و بعدها مشخص میشود ماهیایی که یائو میخورد خود نیز در حقیقت یک موجود اسطورهای به نام نینگیو (ningyo) است که مشابه پری دریایی در اساطیر ژاپنی محسوب میشود. در این قصه اساطیری خوردن این ماهی (پری دریایی) تاثیری مخربی بر سلامتی یائو نمیگذارد و او هزاران سال به خوبی و خوشی زندگی میکند.
اما این موضوع درباره داستان سکیرو از راهبه یائو صادق نیست، با وجود اینکه داستان بازی هرگز به شکل مستقیم به داستان نامیرا شدن یائو (راهبه فاسد) اشاره نمیکند اما حضور خرچنگ عظیمالجثه و ماهیهای مختلف در حومهی آشینا و قصر فاونتین هد میتواند نشاندهنده این باشد که به امید نامیرا شدن یائوی سکیرو یکی از این خرچنگها یا ماهیها را بلعیده اما غافل از اینکه بدن خود را به خانهای برای هزارپایان تبدیل میکند.
نقش و داستان دقیق راهبه فاسد در داستان سکیرو به هیچوجه به طور مستقیم بیان نمیشود اما با توجه به نامش که با دیدن خاطراتش برملا میشود و لقب او به عنوان نگهبان جاودان این ایده را در ذهن ایجاد میکند که او برای رسیدن به عصاره جوانی و جاودانگی به قصر فاونتین هد آمده تا از راهبههای سنپو مقداری از آب مقدس تهیه کند و همواره جوان و زیبا باقی بماند اما وقتی میبیند راهبههای سنپو درحال انجام آزمایشاتی کشنده بر روی کودکان برای زنده کردن نسل اژدهایان هستند، تصمیم میگیرد که جلوی راهبگان سنپو را بگیرد تا بیشتر به منشاء بیماری نزدیک نشوند و تلفات و وحشت بیشتری به بار نیاورند.
در تمام بازیهای کمپانی فرامسافتور داستان حول محور بیماری فراگیر و فساد شکل میگیرد، از مغاک (Abyss) در دارکسولز گرفته تا ورمین (Varmin) در بلادبورن و در سکیرو نیز به شکل هزارپایانی که از دل آب گندیده بیرون آمدهاند. در داستان بازی سکیرو اشارات مستقیمی به دیگر شخصیتهای اساطیری ژاپن (هیولاها، فرشتهها و...) نیز شده است؛ برای مثال میتوان به دشمنان بدون سر و موجودات کاپا (Kappa creature) اشاره کرد که مستقیماً از اساطیر ژاپنی بیرون آمدهاند و به شکل نقاشی و حکاکی بر روی چوب از فرهنگ ژاپنی به تمدنهای امروزی رسیدهاند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
سپاس از مقاله خانم پردیس احمدی، واجب شد که این بازی رو بازی کنم
داستان بازی درباره یک شینوبی( نینجا ) ئه، نه سامورایی
ولی چرا بازیای فرام سافتور رو جدی میگیرید
گیم پلی :سخت مسخره ( هر کاری کنی فقط میمیری)
داستان : بی سر و ته
گرافیک: کمتر از بازیای این دوران
خلاقیت : ندارد
پس صرفا به دلیل این بازی میکنید که فخر فروشی کنید بگید من چقدر خفنم تونستم این بازی رو تموم کنم
پ.ن : میدونم الان کلی دیس مکنید و میگید تو نوبی ولی همینه
ترجیح میدم از سه کلمه ی طلایی کامیونیتی سولز برای جواب دادن بهت استفاده کنم:
GIT GUD CASUL
خلاقیت نداره ها
گیم پلیش الکی سخت و مسخره است؟
خیییلیییی دوست دارم از نزدیک ببینمت داداش
مطالب طنز؟
اجازه بدید مخالفت کنم. یکی از دلایل علاقه بیشتر طرفداران فرامسافتور حس خوبیه که بعد از تلاشهای بسیار در نهایت به موفقیت منجر میشه که همون رو دقیقن میتونیم توی زندگی خودمون پیاده کنیم؛ انقد تلاش کنیم و از شکست خوردنهای زیاد ناامید نشیم تا بالاخره موفق بشیم.
واتاشیما سامورایی
مقاله عالی بود
میشه گفت سکیرو متفاوت ترین بازی فرام سافتوره
ولی داستانش بازم مثل بقیه شون هست
"یه روز یه یاروهه یه منبع گودرت زیاد رو پیدا میکنه و گودرت میگیره بعد این گودرته باعث میشه این یاروهه یه چیزیش بشه و کل سرزمین به فنا بره،شخصیت اصلی داستان هم که یه چیز ناچیزه باید بیاد این گندکاری رو جمع کنه"
چی بگم دیگه :)
خسته نباشید??
جالب بود ?
حقیقتن چه مینوازد این نویسنده :))))
کی ؟
هیدتاکا ؟
خیر، بنده!
عالی مینوازی?
اگه قرار باشه از لحاظ جذابیت بین سه باس فایت owl , corrupted monk , Saint sword انتخاب کنم ، خب نمیتونم ... هر سه تاشون باس فایت های جذابی بودن .