گفتگو با کریس مورگان نویسنده فیلم سینمایی هابز و شاو
کریس مورگان نویسندگی تمامی فیلمهای سریع و خشمگین را از سال 2006 بر عهده داشته است و اکنون در مقام نویسنده و تهیهکننده اولین اسپین آف این فرنچایز؛ سریع و خشمگین تقدیم میکند: هابز و ...
کریس مورگان نویسندگی تمامی فیلمهای سریع و خشمگین را از سال 2006 بر عهده داشته است و اکنون در مقام نویسنده و تهیهکننده اولین اسپین آف این فرنچایز؛ سریع و خشمگین تقدیم میکند: هابز و شاو، بازگشته است. در حالیکه مورگان پیشازاین تمامی فیلمهای سریع و خشمگین را بهتنهایی نوشته بود این بار او همکاری در این راه به نام درو پیرس (مرد آهنی 3، مأموریت: غیرممکن-ملت یاغی) دارد.
در مصاحبهای تلفنی موفق شدیم با کریس مورگان درباره رابطه کاریاش با پیرس، سکانسهایی که ستارگان دواین جانسون و جیسون استاتهام میخواستند در فیلمنامه باشد، الهامات وی در نوشتن این فیلمنامه، بردن این فرنچایز به محدوده جیمز باند با افزودن خط داستانی شخصیتی شرور و ... صحبت کنیم.
وقتی با شما درباره سرنوشت خشمگین صحبت کردم، درباره اینکه وین دیزل چقدر با شما همکاری دارد و یکی از اعضای کلیدی پروسه تولید فیلمهای سریع و خشمگین است با هم گفتگو کردیم. او در هابز و شاو نه بهعنوان بازیگر و نه بهعنوان تهیهکننده حضور دارد، آیا او در هیچیک از گفتگوها درباره این اسپین آف دخالت داشته است؟
نه، فکر کنم آنها بر روی قسمت جدید کردهاند، که همزمان با این فیلم در حال ساخت بود، آنها وقتشان پر بود و ما مشغول این فیلم بودیم. خوشبختانه من همکار فوقالعادهای چون دواین جانسون را در کنار خودم داشتم. بگذار کمی عقبتر بروم. وقتی ما سریع هشت را میساختیم، یادت میآید که سکانسی در زندان داشت و ما دواین و جیسون را در مقابل هم قراردادیم و آنها باهم درگیر شدند؟
بله.
این همان لحظهای است که متوجه شدیم که اگر بخواهیم دنیای سریع را گسترش دهیم احتمالاً با این دو نفر خواهد بود. آنها دینامیک عالی دارند. به یکدیگر احترام میگذارند و درعینحال از هم متنفرند. یکی از چیزهایی که درباره تمامی فیلمهای سریع صادق است این است که تمامی آنها قطعات کلی خیلی خیلی بزرگی هستند که به خودی خود فوقالعاده است اما به شما وقت زیادی نمیدهد که به شخصیتها دقت کنید و ببینید ریشه و سرچشمه آنان کجاست، چه چیزهایی آزارشان میدهد، چه چیزهایی ماندنیشان کرده و آنان را به افرادی تقریباً حقیقی بدل میکند. مشکلات والدین، رقابتهای فامیلی و تمامی این چیزها. بنابراین ما وقتی آماده ساخت این فیلم شدیم، تصمیم گرفتیم به سراغ ریشههای هابز برویم و نشان دهیم از کجا آمده، خانوادهاش کی هستند، شاو از کجا آمده و مشکلاتش با خانوادهاش چیست. این شخصیتهای جدیدی که تابهحال ملاقاتشان نکردهایم کی هستند؟ ما با این فیلم توانستیم رؤیاپردازی کنیم و با شخصیتهایی که سالهاست با آنها زندگی میکنیم سرگرم شویم و حتی داستان را شخصی و جدی کنیم. خصوصاً برای دواین. همینکه توانستیم رگ و ریشه ساموآیی او را وارد فیلم کنیم خیلی جذاب بود.
من درباره نوشتن یک فیلمنامه برای بازیگران بزرگ و قدرتمندی مانند جانسون و استاتهام کنجکاوم. چه شرایطی را برای شما ضمن نوشتن این فیلمنامه تعیین کردند؟ آیا خواهان زمان حضور یکسان در فیلم شدند یا چیزی شبیه اینکه باید پیرامون آن داستان را مینوشتی؟
نه واقعاً. فیلم هابز و شاو است تو طبیعتاً از دید داستاننویسی میخواهی زمان برابر به هر دو اختصاص دهی. این دو شخصیتهایی هستند که آن دو عاشق بازی کردنشان هستند و دوباره دوست دارند باهم روبهرو شوند. با دانستن اینکه ما میخواهیم این رقابت را با سکانسهای اکشن، درگیریها و بعضی از مسائل شخصی بزرگتر نشان دهیم معمولاً چیزهایی که دربارهاش سؤال میکنند شامل «میتوانیم این سکانس احساسی را با دخترم داشته باشیم؟ میتوانیم سراغ تاریخچه خانواده من برویم؟» میشود. اینها چیزهایی هستند که میخواهند از آن مطمئن شوند و آنها میدانند که ما از پس بخشهای اکشن به خوبی بر خواهیم آمد.
برای من این فیلم در باطن نسخه مدرن بازسازیشده تانگو و کش است. آیا این فیلم وقتی نوشتن داستان هابز و شاو را آغاز کردید برایتان ملاک بود؟
(میخندد) بله درسته. من عاشق تانگو و کش هستم. آن فیلم و بوچ و ساندس و سلاح مرگبار و 48 ساعت. بله تمامی آنها ملاک بودند.
آیا تانگو و کش را ازنظر ساختاری بررسی کردی؟
(میخندد) وقتی سنم کمتر بود! در سینما چندین بار این کار را کردم.
از دیدگاه نویسندگی چطور با داستان این فیلم برخورد کردی؟ بهعنوان اولین اسپین آف فرنچایز، چقدر مهم بود که آن را به محدودهای جدید برده و درعینحال حس و حالآنکه این هنوز هم یک ماجراجویی در دنیایی که ما با آن آشنا هستیم را حفظ کنی؟
بله، اصل توازن است نه؟ نام فیلم سریع و خشمگین تقدیم میکند: هابز و شاو است پس باید مطمئن شوی مردمی که عاشق سریع و خشمگین هستند متوجه شوند که این فیلم نیز در دنیای سریع در تایم لاین ما جریان دارد. یکی از دلایل استودیو مبنی بر انتخاب من بهعنوان نویسنده و تهیهکننده این بود که مطمئن شوند که این فیلم حال و هوای سایر فیلمهای سریع را داشته باشد و درعینحال خاصی خودش را داشته باشد که شما با دیدن آن حس کنید چیزی متمایز و ویژه در این اسپین آف ها وجود دارد. عمدتاً، این مهم که یک: ما کمی بیشتر به اعماق شخصیتهایمان و زندگیشان میپردازیم و دو: کمدی در این فیلم با سایر فیلم های فرنچایز تفاوت دارد. برای این فیلم، فقط به خاطر انرژی میان دواین و جیسون کمدی بیشتری منظور کردیم. خصوصاً هابز و شاو و همچنین دواین و جیسون.
پس بله، فکر میکنم بهعنوان یک هوادار سریع و کسی که مدتی ست پیگیر آن است، میخواهم مطمئن شوم که ما فیلمی درخور فرنچایز سریع ازنظر کیفیت، اکشن، جامعیت قابلقبول و جهانگردی عرضه میکنیم. دیوید لیچ به جمع ما پیوست. وی به تازگی ددپول 2 و بلوند اتمی را به اتمام رسانده و حس و حال دوست داشتنی و سرگرمکنندهای دارد. او همچنین فرد بسیار شوخ طبعی ست که همین موضوع به خلق سکانس های کمدی بسیار کمک کرد.
اولین باری است که داری بر روی یکی از فیلمها بهصورت مشترک نویسندگی میکنی. آیا شما و درو پیرس فیلمنامه را باهم نوشتید یا او به جمع شما ملحق شد و بهصورت جداگانه از تو نویسندگی کرد؟ این رابطه نویسندگی بین شما دو نفر چطور بود؟
عالی. ما باهم روی پروژه کار کردیم. در حقیقت وقایع اینطور پیش رفت: همانطور که ما داشتیم وارد پروسه تولید میشدیم من به همراه نویسندگی تهیهکنندگی را هم بر عهده داشتم و خوب ما به کمک احتیاج پیدا کردیم. دیوید پیشازاین با درو کار کرده بود. پس وقتی همکاریمان را شروع کردیم همهچیز به خوبی پیش رفت و ما فقط سکانسها و کار را تقسیم کردیم و او نظارت میکرد و سپس من میآمدم نظارت می کردم و به همین شکل پیش رفتیم. یک نکته مثبت امر این است که ازآنجاییکه او از انگلستان آمده است توانست دیالوگهای جالبی را برای خانواده شاو خلق کند که کمی بیشتر طبیعی جلوه کند.
پیش از این به سکانسهای اکشن در نقاط مختلف جهان اشاره کردی. این فرنچایز در گستردگی خود با فیلمهای باند مقایسه شده است اما سازمان مخفی که میخواهد با جایگزین کردن ضعفهای انسانی با تکامل مکانیکی مرتکب نسلکشی شود احتمالاً باندترین داستان شرورانهای است که این فرنچایز به خود دیده است. افکار پشت خلق سازمان اتیون شامل چه چیزهایی بود؟
خوب، در معیارسنجی میزان باند بودن آن من از ابتدا شروع میکنم. ما هابز و شاو را داریم که دو مرد سرسخت هستند. آنها را میبینیم که اتاقی پر از خلافکاران را شکست داده و از چیزی هراس ندارند. ما به چیزی نیاز داشتیم که واقعاً سر راه آنها قرار بگیرد و آنقدر قدرتمند باشد که آنها را به بدترین شکل ممکن شکست دهد که این دو نفر که قطعاً نمیخواهند باهم کار کنند- بااینکه به یکدیگر احترام میگذارند اما احتمالاً از هم بیزارند- تنها راه حل کردن مشکل فیلم برایشان همکاری باهم و شکست بریکستون، ادریس البا در فیلم ما باشد.
دلیل تغییر اندک ژانر فیلم- که پیشازاین در سریع پنج انجام داده و آن را به ژانر دزدی وارد کردیم- این بود که من داشتم تحقیقاتی بر روی ابر سربازان و دارپا و تکنولوژیهای آینده نظامی میکردم، چیزهایی که روی آنها کار میشود و اینکه به نظرشان به کجا خواهند رسید. ما تصمیم گرفتیم کمی از این شاخصهها را به بریکستون بدهیم تا او را فوقالعاده قدرتمند جلوه دهیم. همچنین کمی مضمون «قلب در برابر تکنولوژی»در فیلم جریان دارد که تِمی سنتی محسوب میشود. در فیلم مشخص میشود که او برای سازمانی کار میکند و آنها اهداف پلیدانه ای در سر دارند ما حتی مطمئن نیستیم چه برنامه هایی دارند؛ حداقل از دیدگاه بینندگان. این داستان جالب به نظر میرسید. قدمی کوتاه بهسوی ژانری دیگر است اما خیلی بهسوی آن سوق پیدا نکرده است. تکنولوژی که بریکستون استفاده میکند مثل موتور خودکاری که دارد می توان گفت پنج دقیقه جلوتر در آینده است.
صحبت از سنتی شد، باید دربارهی هان بپرسم. در این فیلم به او اشاره نشد اما بار آخر که حرف زدیم گفتی که خیلی به این شخصیت فکر میکنی. اگر قرار بود هان در یکی از فیلمهای آینده سریع بازگردد آیا در فرم فلش بک خواهد بود؟ یا ایده اینکه او به شیوهای از انفجار در توکیو جان سالم به دربرد برای تو خیلی دور از ذهن نیست؟
خوب. خیلی سؤال در این جملات جا داشت. اجازه بده با این شروع کنم، یک دیالوگ از شاو در این فیلم وجود دارد، درست پیش از نبرد سلاحهای باستانی در ساموآ جایی که او دارد با هتی صحبت میکند میگوید: «کارهایی را انجام دادم و چیزهایی که باید برایشان تاوان بدم.» این بهخصوص به هان اشاره دارد. به همین دلیل این دیالوگ را نوشتم.
درباره هان، فکر میکنم هان و شاو_ شاو قرار است یکی از بهترین خطوط داستانی فرنچایز سریع را داشته باشد. چیزی که دربارهاش مدتهاست گفتگو کردهایم و اینکه چقدر میخواهیم تا جای ممکن وقت در اختیار او قرار دهیم تا این خط داستانی به ثمر بنشیند. اما خط داستانی او درباره رستگاری و پشیمانی است. باید بدونی که درگرفتن عدالت برای هان هیچکس بهاندازه ما خواهان آن نیست. خصوصاً برای سانگ کانگ بهعنوان یک دوست، ما کل تایم لاین دنیای سریع را تغییر دادیم تا سه فیلم دیگر به آن اضافه کنیم. باور کنید ما خودمان بزرگترین هواداران هستیم و من میخواهم مطمئن شوم که داستان او به خوبی حل میشود. من فقط از جواب دادن به سؤال درباره بازگشت او یا فلش بک صرفنظر میکنم- بگذارید ببینیم داستان چطور پیش میرود.
عادلانه است. میخواستم بدانم که آیا روح هان شما را آزرده است؟ ازآنجاییکه داری دیالوگهای شاو را مینویسی، شخصیتی که او را کشت و بدون مجازات به زندگی خود ادامه داده است؟
بله اینطوره. هان یکی از شخصیتهای موردعلاقه من هست. او از ابتدای راه سفر من با فرنچایز سریع همراه بود و همچنین سانگ. این شخصیت همیشه برای من وجود داشته و یکی از شخصیتهای مورد علاقهام است. کسی که به او اغلب اوقات فکر میکنم و اینکه چطور هر برنامهای که در آینده برایش در سر داریم را کنار هم میچینیم.
در بخشی از فیلم، شاو به یک مینی کوپر اشاره میکند و درباره یک «کار در ایتالیا» حرف میزند. آیا دکارد شاو اسمش را تغییر داده و بهعنوان راب خوشتیپ در کسبوکار ایتالیایی مدتی مشغول بوده است؟(اشاره به بازی جیسون استاتهام در فیلم کسبوکار ایتالیایی)
(میخندد) نظری در این مورد ندارم. می دونی چطور است؟ چه کسی میداند! اما من این را میگویم، یادم میآید که وقتی مشغول آمادهسازی مخفی گاه دکارد بودیم و داشتیم به ماشینها نگاه میکردیم تعداد زیادی مک لارن دیده میشد، همگی ماشینهای انگلیسی و ما با خودمان میگوییم «خدای من ما باید حتماً یک مینی کوپر اضافه کنیم. باید اضافه کنیم.» آنها در جواب گفتند «واقعاً؟» و ما گفتیم: «بله. بله باید.» ممنون که متوجه شدی. جالب است چون من عاشق آن فیلم هستم. چه کسی میداند که شاو سرگرم چهکاری بوده است.
آیا نویسندگی سریع ده را بر عهده خواهی گرفت؟
باید ببینیم چه پیش میآید. آیا دوست دارم بنویسم؟ البته که اینطور است.
وضعیت جنایت قرن چطور است؟
خدای من، سؤال خودمم هست. من با کارگردان دان تراختنبرگ در گفتگو بودهام. کارها در حال انجامند. فقط این را میگویم که صبور باشید چون این پروژه فوقالعاده است.
میدانیم که فیلمی با مضمون سفر در زمان و دزدی است اما میتوانی به من بگویی که چه چیزی دزدیده میشود؟ و شخصیتهای داستان به دنبال چه چیزی هستند؟
فکر کنم بهتر است پاسخ به این سؤالات را به دان واگذار کنم چراکه برای او اهمیت خاصی دارد. نمیخواهم این اطلاعات را بدون حضور و رضایت او فاش کنم.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.