نقد فیلم Black Adam – آزادی با یک ابرقهرمان
فیلم بلک آدام جدیدترین اثر از دنیای سینمایی دی سی است؛ دنیایی که خشت اول آن کج گذاشته شد و تا امروز با مشکلات فراوانی همراه بوده است. فیلم Black Adam قرار بود که یک ...
فیلم بلک آدام جدیدترین اثر از دنیای سینمایی دی سی است؛ دنیایی که خشت اول آن کج گذاشته شد و تا امروز با مشکلات فراوانی همراه بوده است. فیلم Black Adam قرار بود که یک اثر متفاوت در این جهان سینمایی باشد و نویدهای زیادی درباره اینکه با یک اثر متمایز روبرو هستیم، داده میشد. اما آیا بلک آدام واقعا اثری متفاوت است و حسابش جدا از دنیای سینمایی سکته زده دی سی است؟ پاسخ هم بله است و هم نه، برای اینکه بتوانیم بهتر به این سوال جواب بدهیم، با ویجیاتو همراه باشید.
دواین جانسون یا همان راک، تاکنون در فیلمی با محوریت ابرقهرمانها بازی نکرده بود. خود این مساله برای همگان تعجب آور بود و کسی نمیدانست چرا راک که در دنیای واقعی هم شبیه به ابرقهرمانها است، چرا تاکنون لباس هیچ سوپرهیرویی را نپوشیده است. طلسم این موضوع با فیلم بلک آدام شکست و از زمان درز این خبر که راک قرار است لباس بلک آدام را بپوشد، چشمهای امید زیادی به فیلم جدید او دوخته شد.
بلک آدام قهرمانی است که در دنیای کمیک بوکها و بین دوستداران داستانهای کمیک، شخصیت شماره یک و بسیار بسیار محبوبی شمرده نمیشود؛ این حرف به منزله این نیست که به طور کلی هیچ فن بیسی برای آدام سیاه وجود نداشته باشد اما جزو کاراکترهای فوق العاده محبوب دی سی هم نیست. ساخت فیلمی از روی این شخصیت نیازمند به یک بازیگر فوق محبوب داشت تا بتواند همگی را به خود جذب کند و چه کسی بهتر از راک؟
بلک آدام فیلم راک است، از همین موضوع هم ضربه خورده و نتوانسته تبدیل به اثری ماندگار در سینمای ابرقهرمانی بشود. در تک تک لحظات فیلم میتوان به این نکته پی برد که دواین جانسون چقدر در ساخت فیلم و حتی احتمالا در نماهای دوربین اعمال نظر کرده و از کارگردان خواسته که ستاره درخشان و پرفروغ فیلم، فقط خودش باشد و بس. حتی شخصیت منفی (ویلن) درست و حسابی هم برای فیلم تعریف نشده تا مبادا از ابهت بلک آدام کاسته شود. بلک آدام در قامت یک سوپرمن جدید به نمایش در آمده و راک حالا که لباس سوپرمن را نپوشیده، تصمیم گرفته در کالبد کاراکتری فرو برود که هیچ چیزی از آن کمتر از سوپرمن نباشد.
اهمیت بیش از اندازه به راک و ذوق زدگی مضاعف کارگردان نسبت به داشتن او در جلوی دوربین، پاشنه آشیل فیلم است. اما از آنسو فیلم برگهای برندهای هم دارد که کاری میکند تا کفه ترازوی فیلم کمی متعادل بشود. بلک آدام تقریبا تا یکی دو دقیقه پایانی خود ربطی به دنیای سینمایی دی سی که از آن میشناسیم ندارد و داستان را به طور مستقل پیش میبرد. کاراکترهای کاملا جدیدی را به ما نشان میدهد و پای پیرس برازنان نازنین را نیز به دنیای ابرقهرمانی باز میکند. جدا از همه اینها، پیامی که بلک آدام در فیلم خود منتقل میکند؛ پیامی است که این روزها شنیدن آن واجب است و دنیا به آن نیز دارد؛ هرچقدر که کلیشهای باشد. آن پیام چیزی نیست جز مبارزه با ستمگر و آزادی.
سازندگان ترجیح دادند یک شهر فرضی را برای فیلم خود مطرح کنند و نام آن را خندق گذاشتند، شهری که دقیقا تداعی کننده مصر باستان است. مردم خندق، در دوران باستان با ظهور بلک آدام، توانستند در برابر ستمگر قد علم کنند و با آن مبارزه کنند. با این وجود طی سالیان متمادی، خندق در دوران امروزی هم بار دیگر تحت استعمار کشوری ظالم قرار گرفته و مردم آن در اسارت به سر میبرند. برخی از مردم خندق به صورت زیرزمینی کارهایی میکنند تا بلکه شهرشان رهایی پیدا کند و یکی از آنها باستان شناسی است که به افسانه بلک آدام باور دارد. او میخواهد با احیا کردن این فوق انسان، از او برای آزادی خندق کمک بگیرد.
بلک آدام شخصیتی است که از هزاران سال پیش تا کنون خواب بوده و حالا در دنیای مدرن امروزی بار دیگر متولد شده است. او راه و روشی مانند دیگر ابرقهرمانان ندارد چرا که اساسا خودش را یک «قهرمان» نمیداند. بلک آدام از زور و خشونت استفاده میکند؛ او خشونت طلب است و پاسخ مشت را با مشت میدهد. قصد سازش ندارد و در برابر ظلم، تمام قد میایستد. آرناشیسم بودن بلک آدام به مذاق دیگر سوپرهیروها خوش نمیآید اما او بازهم راه خودش را میرود و فیلم نشان میدهد که گاهی لازم است برای رسیدن به آزادی، هزینههایی را محتمل شد.
به جز بلک آدام ما شاهد یک گروه ابرقهرمانی دیگر در فیلم هستیم که همگی شخصیتهای جدیدی هستند و تاکنون در دنیای سینمایی دی سی ظاهر نشده بودند. این گروه برخلاف بلک آدام خشونت طلب نیستند و با دشمنان خود گفتگو میکنند. یکی از آنها یعنی دکتر فیت (سرنوشت) آینده را میبیند اما قصد ندارد آن را به طور شفاف برای دیگران بازگو کند. شباهت دکتر فیت به دکتر استرنج و شباهتم شخصیت اتم به آنتمن، به دنیای کمیک بوکها و رقابت دی سی و مارول برمیگردد اما شباهت آنها در جهان سینمایی خیلی بیشتر توی ذوق میزند و تیم سازنده تلاشی نکرده تا بتواند با دادن خصیصهها و ویژگیهایی خاص، آنها را متمایز جلوه کند. کاراکتری مثل دکتر فیت که ریشه داستانی جذابی دارد هم در فیلم عملا به قهقهرا رفته و شخصیتی کاملا کاغذی دارد. به جز دکتر فیت، دیگر ابرقهرمانانی که در کنار بلک آدام هستند هم شخصیتهای تک بعدی و مقوایی هستند و این مساله به همان نقطه ضعفی برمیگردد که پیشتر به آن اشاره کردم: تمرکز بیش از حد فیلم روی راک.
در فیلم سینمایی ازادی محور بلک آدام این موضوع مطرح میشود که آزادی به دست انسانها انجام میشود و سوپرهیروها نه یک لیدر و رهبر بلکه نهایتا یک نگهبان هستند. بلک آدام سعی میکند به مخاطب خود یاد بدهد که ابرقهرمانان واقعی انسانها هستند و با اینکه این کار را بسیار شعاری انجام میدهد، اما باز هم پیامی است که به دل مینشیند. فیلم سعی کرده به جای پرداختن به موضوعات کلیشهای و تکراری نبرد خیر و شر در اکثر فیلمهای سوپرهیرویی، وارد زاویه جدیدی بشود و رنگ و بوی سیاسی - اجتماعی به آن بدهد. این کار به سادهترین شکل ممکن و حتی در مواقعی به شکلی بچهگانه صورت گرفته اما همانطور که گفته شد، اقدامی ستودنی است که رسما آن را با سایر فیلمهای سوپرهیرویی متمایز میکند.
در فیلم بلک آدام پتانسیلهای زیادی وجود دارد که از آنها استفاده نشده و حتی از خود کاراکتر اصلی که هسته و تمرکز اصلی روی آن است هم به درستی استفاده نشده است. فرصتهای هدر رفته زیادی در بلک آدام وجود دارد که معلوم نیست چرا اینچنین سوختهاند. سازندگان حتی در خلق صحنههای اکشن فیلم هم خلاقیتی از خود به کار نبردند و هیچ یک از نبردهای ابرقهرمانانی که در طول فیلم با همدیگر میجنگند، یک صحنه جادویی و حماسی خلق نمیکند.
دی سی در فیلم دیگر خود یعنی جاستیس لیگ هم ابرقهرمانانی را ردیف کرد که چند تن از آنها هنوز برای مخاطب بیگانه بودند. در فیلم بلک آدام نیز چندین سوپرهیروی دیگر رونمایی شده که هیچ شناختی از آنها وجود ندارد. حضور این همه کاراکتر ابرقهرمان در کنار هم نشان میدهد که دی سی هنوز درس خود را یاد نگرفته و تصور دارد که هرچقدر ابرقهرمانان بیشتری را در تصویر جای دهد، بیشتر میتواند شبیه به مارول باشد و موفقیت آن را تکرار کند. کاراکترهایی ناشناخته و نامحبوب که حضورشان در یک اثر سینمایی صرفا یک رفع تکلیف بوده و به نظر نمیرسد هدف درستی پشت آن بوده باشد.
لوکیشن فیلم به طور کلی در شهر خندق است، قرار نیست به فضا و سیارههای دیگر برویم و شهرهای کره زمین را دربنوردیم. همه چیز در بلک آدام از خندق شروع شده و در خندق هم تمام میشود. داستان فیلم داستان شهری فرضی است که مشکلاتی با رنگ دنیای واقعی ما آدمها دارد. بلک آدام در برخی موارد شبیه به مستندی عمل میکند که هوشمندانه برای نوجوانان بازآفرینی شده و قرار است با طعم سوپرهیروها، درسهای درستی از سیاست به آنها بدهد.
امضاهای تاریک و دارک بودن فیلمهای دی سی که وجهه تمایز آن با آثار رقیب خود یعنی فیلمهای سینمایی دنیای مارول بود هم در اینجا رنگ باخته است. بلک آدام حالا دیگر آن تاریکی آثار قبلی دی سی را هم ندارد و طنز و شوخی در آن به کرات دیده میشود به طوری که عملا در برخی سکانسها، به فیلم ضربه خورده است.
فیلم Black Adam آن موفقیتی که دی سی از آن دم میزد نیست اما به عنوان اثری که میتواند به طور مستقل در دنیای سینمایی ابرقهرمانی خودنمایی کند، پذیرفتنی است. راک توانسته در اولین حضور خود در این ژانر، ابهت خوبی از خودش نشان دهد و با اینکه پیازداغ این موضوع زیاد شده و گاهی به سوختن هم کشیده! ولی در کل سوپرهیرویی که او به نمایش میگذارد، میتواند در آینده بسیار بیشتر بدرخشد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
فکر میکردم با بقیه فیلم های دیگه دی سی فرق داشته باشه ولی از همشون مزخرفترین بود
دیگه آدم داره حالش از راک بهم میخوره
من دوستش نداشتم
فیلمش اصلا بهم نچسبید.
هم خیلی سعی می کرد راک و بلک آدام رو فوق العاده عالی و خفن نشون بده ?
(مشک آن است که خود ببوید نه آن که عطار جار بزند و التماس کند و حلقش را پاره کند تا بگوید مشک بو میدهد!)
باید با یه داستان جذاب یه چیزی مثل شوالیه تاریکی رو خلق کرد؛ نه کار های مسخره کرد.
یه مشکل دیگه هم اینه که سعی می کرد دارک باشه سعی هم می کرد لایت باشه.
آخه چرا؟!
تکلیف خودتون رو مشخص کنید با این شوخی های سطحی ای که خیلی اضافه و بیهوده بودند.