ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

سریال Black Snow
سریال

نگاهی به مینی سریال Black Snow: داستان جنایی و جذاب استرالیایی

اگر در یک کپسول زمان، که سال‌ها پیش مدفون شده، سرنخی از قتلی که مدت‌هاست حل‌ نشده پیدا شود، چه اتفاقی می‌افتد؟ این پیش‌فرض تاریک و سرگرم‌کننده‌ای است که زیربنای سریال شش قسمتی Black Snow ...

سارا میرجوادی
نوشته شده توسط سارا میرجوادی | ۱۳ دی ۱۴۰۱ | ۱۳:۰۰

اگر در یک کپسول زمان، که سال‌ها پیش مدفون شده، سرنخی از قتلی که مدت‌هاست حل‌ نشده پیدا شود، چه اتفاقی می‌افتد؟ این پیش‌فرض تاریک و سرگرم‌کننده‌ای است که زیربنای سریال شش قسمتی Black Snow شبکه Stan را تشکیل می‌دهد: معمای قتلی که عمدتاً خوش ساخت است و با تنش قابل توجهی شروع می‌شود اما با نزدیک شدن به پایان پر پیچ و خمش، تا حدی باد خالی می‌کند.

این روایت در سال‌های ۱۹۹۴ و ۲۰۱۹ به تصویر کشیده می‌شود، روایت ۱۹۹۴، به فیلمنامه نویسان (لوکاس تیلور، بوید کواکاووت و بئاتریکس کریستین) و کارگردانان (سیان دیویس و متیو ساویل) اجازه می‌دهد تا بهتر به قربانی ۱۷ ساله خود، ایزابل (تالیا بلکمن کورووا)، بپردازند.

روایت دوم در سال ۲۰۱۹ زخم‌های کهنه را باز می‌کند و در آن کارآگاهی خواب‌آلود به نام جیمز کورمک با بازی تراویس فیمل تلاش می‌کند این پرونده را حل کند و از اسرار این شهر کوچک پرده بردارد.

ما ایزابل را همان اول، در حال دویدن از میان مزرعه نیشکری غرق در آتش، می‌بینیم. سپس با پرشی جلو در زمان، با کورمک به شیوه بی‌خطرتری آشنا می‌شویم: در یک میخانه، در حالی که کورمک دارد با نوعی بازی آرکید سر و کله می‌زند. اما وقتی او یک دفعه مثل ادوارد نورتون در Flight Club رفتار می‌کند و از یک جوان می‌خواهد با تمام قدرت به صورتش مشت بزند، همه چیز عجیب می‌شود.

این لحظه نوع دیگری از رمز و راز را به سریال Black Snow اضافه می‌کند: این کارآگاه چه مشکلی دارد؟ بدون آن صحنه، رفتار خسته و چشمان خیره و دور کورمک مثل تمام دیگر کارآگاهی است که یا بی‌حالند و یا بیش از حد کار می‌کنند. اما با این صحنه، ما غافلگیر می‌شویم و به فکر فرو می‌رویم. کارآگاه کورمک سعی دارد چه چیزی را مخفی کند؟

رئیس کورمک موافقت می‌کند که این پرونده را به او بسپارد، به شرطی که از گرمای کوئینزلند شکایت نکند. این مکالمه نشان می‌دهد که سریال به ژانری تعلق دارد که باید آن را اکشن/هیجان‌ انگیز/«چقدر هوا شرجیه، دارم می‌می‌رم.» نامید (سال پیش شبکه Stan سریال جذاب توریست را دقیقاً در همین ژانر تولید کرد).

به محض ورود به اداره پلیس در شهر اشفورد، کارآگاه کورمک با گروهبان ارشد محلی (با بازی کیم گینگل) آشنا می‌شود که مشخص است چندان از آمدن نیرویی از بیرون راضی نیست اما او در بیشتر مواقع همکار می‌کند. خواهر ایزابل، هیزل (جمیسون پاور) تمایلی به باز کردن زخم‌های کهنه ندارد، در حالی که خانواده مذهبی او - از جمله پدر کشیشش جو (جیمی بانی) - هنوز با قتل ایزابل کنار نیامده‌اند و پس از پیدا شدن کپسول دچار احساسات پیچیده‌ای شده‌اند.

سریال Black Snow
تراویس فیمل و کیم گینگل. عکس: لیزا توماستی

به مناسبت ۱۰۰ سالگی مدرسه محلی، مراسم کپسول زمان از دانش‌آموزان سابق استقبال می‌کند تا چیزهایی را که دفن کرده بودند بازیابی کنند (یک نوار صوتی، یک نسخه VHS از فیلم تلما و لوئیز) و آنچه را که برای آینده پیش‌بینی‌ کرده بودند به اشتراک بگذارند. در این میان نوشته‌ای مرموز از ایزابل نیز پیدا می‌شود: «من پیش‌بینی می‌کنم که در سال ۲۰۱۹ اشفورد هنوز پر از گرگ‌هایی باشد که خود را به عنوان دوست معرفی می‌کنند.» او اضافه می‌کند که این افراد از بدبختی دیگران تغذیه می‌کنند و قسم می‌خورد که دستشان را رو خواهد کرد... البته اگر آن‌ها زودتر کلکش را نکنند.

طبق سنت بزرگی که پلیس‌های بی‌کفایت به تکرار آن وافادارند، ماموران این پیام را به احساسات دوران نوجوانی ایزابل ربط می‌دهند و جدی نمی‌گیرند. اما پس از مدتی، افشاگری‌هایی مهم نشان می‌دهند که قاتل ایزابل اهل اشفورد است و آن‌طور که قبلاً فکر می‌کردند، قاتل یک فرد خارجی نیست.

قسمت دوم سریال Black Snow به عنوان آن اشاره می‌کند. ما ایزابل را می‌بینیم که دارد به پنجره پشت بام نگاه می‌کند، جایی که خاکستر حاصل از سوختن نیشکر مانند بارانی سورئال می‌بارد. چیزهایی که از آسمان می‌بارند راهی عالی برای افزایش تنش یا ایجاد تغییر در اتمسفر اثر هنری هستند. بدون شک باران رایج‌ترین آن است که اغلب برای احساسی کردن، برانگیختن مالیخولیا یا به عنوان نماد پاکسازی و تولد دوباره استفاده می‌شود. خاکستری که در سریال Black Snow می‌بارد بیشتر شبیه باران فیلم The Last Wave یا بارش قورباغه‌ها در Magnolia است. به تصویر کشیدن نقطه‌ای بدون بازگشت. جایی که در آن درام وارد سطح شدید‌تری می‌شود.

سریال Black Snow
ایزابل (تالیا بلکمن کورووا) و ازکیل (زیگی رامو) در فیلم برف سیاه.

ای کاش آن شدت تداوم می‌یافت و جلوه‌های بصری بیشتری در کنار آن پدید می‌آمد. متاسفانه با پیشروی سریال - تنش کاهش می‌یابد. بازیگران عموماً تأثیرگذار هستند، اما بازی‌ها از نظر لحنی نامتعادلند. برای مثال بلکمن کورووا در نقش ایزابل درخشان است اما بانی در نقش پدر مذهبی او، بیش از حد «بازی» می‌کند. از دیگر بازیگران این اثر می‌توان به مالی فتنونا در نقش جوانی هیزل و زیگی رامو (که در خلق موسیقی متن نیز نقش داشت) در نقش ازکیل، کارگری مرموز که از وانواتو بازدید می‌کرد، اشاره کرد. در طول سریال، انرژی عجیب و غریب فیمل انگار از دنیای دیگری آمده، انگار که این شخصیت بین هوشیاری و خواب گیر کرده است. من مطمئن نیستم که بازی او در نقش یک کارآگاه کاملاً قانع کننده باشد، اما واقعاً جذاب است.

در جایی همان اوایل سریال (این نقد تمام شش قسمت را در برمی‌گیرد.) بیننده می‌تواند حدس بزند که چه کسی یا چه کسانی می‌توانند در این ماجرا نقش داشته باشند. به نوعی فهرستی از مظنونین مشخص می‌شود. این نقدی بر منفی بودن این اتفاق نیست. چنین چیزی بخشی از قالب این سریال است. اینکه بیننده دنبال قاتل بگردد بخشی از هیجان و جذابیت چنین آثاری است. اما (به استثنای یک یا دو مورد) شخصیت‌های جانبی چندان جذاب نیستند و پس از مدتی روایت زورکی به نظر می‌رسد. با این حال: داستان اولیه راجع به کپسول زمان بسیار جالب است و سازندگان سریال تا جایی که می‌توانند از آن استفاده می‌کنند.

مطلب پیشنهادی
سفری جذاب به ژاپن فئودالی
نقد و بررسی سریال Shōgun (شوگون)
دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (3 مورد)
  • hurting-other-pepole
    hurting-other-pepole | ۱۳ دی ۱۴۰۱

    عکس مقاله حس میکنم بازیگر رگناره ...

    • Sheperd
      Sheperd | ۱۴ دی ۱۴۰۱

      فکر کنم خود رگنار کبیر باشه

    • alpha
      alpha | ۱۵ دی ۱۴۰۱

      درست حس کردی تراویس فیمل رگناره

مطالب پیشنهادی