نقد فیلم Ghosted | یک عاشقانه اکشن
یک بلاکباستر سرگرمکننده فرمولی که میخواهد کلیشههای نخنما شده آثار اکشن کمدی را بار دیگر در یک داستان ساده دور هم جمع کند؛ آیا این اثر موفق به انجام چنین کاری شده است؟! برای یافتن ...
یک بلاکباستر سرگرمکننده فرمولی که میخواهد کلیشههای نخنما شده آثار اکشن کمدی را بار دیگر در یک داستان ساده دور هم جمع کند؛ آیا این اثر موفق به انجام چنین کاری شده است؟! برای یافتن پاسخ با نقد فیلم Ghosted همراه ویجیاتو باشید.
خلاصه داستان: کول (کریس ایوانز) به شکل اتفاقی طی یک برخورد دیوانهوار عاشق سادی مرموز (آنا د آرماس) میشود، اما سپس کشف تکان دهنده ای میکند که او یک مامور مخفی است. کول و سادی قبل از اینکه بتوانند برای قرار دوم خود تصمیم بگیرند وارد یک ماجراجویی بینالمللی میشوند تا دنیا را نجات دهند.
کمدیهای اکشن کار میکنند، و حتی اگر بازیگران خوشقیافهای مانند آنا د آرماس و کریس ایوانز داشته باشند، بیشتر کار میکنند. اما چرا چنین آثاری همیشه جواب میدهند؟ چون این استاندارد هالیوود برای جلب نظر تمام خانواده است. فرمولی که در طی تاریخ سینمای جریان اصلی بارها تکرار شده و مخاطبان زیادی را با کاسههای پاپکورن روانه سینما کرده است. اکنون فیلم «Ghosted» نیز تمام عناصر یک فیلم موفق را دارد: بازیگران کاریزماتیک و آیندهدار، صحنههای اکشن خوش ساخت، یک عاشقانه و فیلمنامهای ساده و سرگرمکننده.
با چنین محتوایی اما فیلم اثر خوب و کاملی نیست؛ شاید سوال شود پس مشکل چیست؟ مشکل این است که در این اثر با فیلمنامه در ذات احمقانهاش بین کریس ایوانز و آنا د آرماس هیچ شیمی خاصی وجود ندارد تا داستان را به جریان بیندازد. تصور من این است که فیلم فقط یک اثر دیگر در حرفه پرمشغله هر دو ستاره است که با دستمزد بالا آن را قبول کردهاند و متاسفانه همین دلیلی برای فراموش شدنی بودن آن است. با وجود این، هنوز هم میتوانید بین یک سکانس کمدی اکشن و سکانس دیگر کمی خوش بگذرانید، تا زمانی که انتظارات شما بالاتر از حد معمول نباشد.
این اثر سینمایی توسط کارگردان دکستر فلچر (فیلم Eddie the Eagle او را تماشا کنید) تولید شده است. اگرچه از نظر فنی میتوان گفت که کار تیم تولید و از اساس شخص کارگردان به عنوان رهبر فیلم کارآمد است، اما متأسفانه اغلب اوقات مکانیکی بودن یا همان کلیشهای بودن آن ثابت میشود. برای مثال: این کلیشهای بودن داستان و سازوکار آن در دقایق اول، در دیالوگ اولیه بین سادی رودز (آنا د آرماس) و کول ترنر (کریس ایوانز) قابل توجه است. چیزی که قرار بود خرید ساده یک گل توسط یک جاسوس از یک کشاورز سادهدل باشد، به فرمولیترین حالت ممکن به یک مشاجره ختم میشود. این مشاجره نقطه شروع یک برخورد عاشقانه است که بقیه روز و شب ادامه دارد.
در واقع یک برخورد ساده یک داستان عاشقانه با اکشن زیاد را در آشناترین شکل ممکن شروع میکند. تلاش کول برای غافلگیری سادی، کشاورز جوان را درگیر یک نقشه جاسوسی بین المللی میکند. در ادامه او که با یک جاسوس اشتباه گرفته شده، متوجه میشود که سادی کاملاً آن چیزی نیست که او میگوید، و اکنون این دو باید از دست راهزنان خطرناک فرار کنند، و یک سلاح کشنده را نیز در اختیار بگیرند. راستش را بخواهید چند سال پیش فیلم «Knight and Day» با داستانی مشابه و بازیگرانی ستاره چون تام کروز (در نقش جاسوس) و کامرون دیاز (در نقش مکانیک سادهدل عاشق) همین مسیر را انجام داده بود و اکنون فیلم «Ghosted» آن را تکرار میکند.
در اینجا و در این فیلم کمدی اکشن، مقدمه این است که به مخاطب نشان دهیم «تضادها چگونه باعث جذب دو نفر به هم میشود»، اما آنچه میبینیم دیالوگهایی است که بدون احساسات نقل شدهاند و در واقع به ما کمک خاصی نمیکنند، بنابراین چرا باید باور کنیم که از همان ابتدا درگیری بیشتری بین دو شخصیت مرکزی قصه وجود دارد. قبول کنید چنین روابطی قانع کننده نیست.
در مورد شخصیتها، چگونه میتوان آنها را به بهترین نحو توضیح داد؟ خیلی وقت است که چنین حجم عظیمی از شخصیتهای تک بعدی را در یک فیلم ندیدهام. عملاً هر کسی میتوانست چنین شخصیتهایی را بازی کند و دو ستاره اصلی در کنار آدرین برودی، که نقش شرور را بازی میکند، تنها به این دلیل که ستاره هستند به اینجا آورده شدند. استریمینگ فیلمها به اندازه عناوین سینمایی کمپین تبلیغاتی گستردهای ندارند و حدس میزنم تهیهکنندگان فکر میکردند که این نامهای شناخته شده باعث میشود مردم این فیلم را تماشا کنند. و این احتمالاً کارساز خواهد بود، اما فیلم باید خوب باشد.
در ظاهر، به نظر من این فیلم از همان مشکلاتی رنج میبرد که موفق ترین فیلم اورجینال نتفلیکس تا به امروز، یعنی «Red Notice»، را گرفتار کرده بود. مشکل این گونه فیلمها پرهزینه بودن آن هاست، اما وقتی بیشتر بودجه به دستمزد چنین نامهای مطرحی میرسد، انگار جای زیادی برای نوشتن یک فیلمنامه آبرومند باقی نمیماند.
البته تا زمانی که طرح متمرکز روی اکشن باشد، تمام کارها بهتر عمل میکنند. وقتی کول و سادی از یک سکانس اکشن به سکانس بعدی میپرند، فیلم مضحکتر و سرگرمکننده میشود. سکانس اتوبوسی در پاکستان که این دو توسط افراد بد تعقیب میشوند، هواپیمای شخصی که در آن موفق میشوند از سه قاتل عصبانی فرار کنند، و رستوران چرخشی در واشنگتن دیسی که در آن مبارزه نهایی اتفاق میافتد. صحنههای مبارزه با حضور آنا د آرماس به خوبی طراحی شدهاند و سکانس تعقیب و گریز اتوبوس در وسط بیابان نیز شاید بهترین سکانس فیلم از منظر اکشن باشد.
اما مشکل این است که بین یک صحنه اکشن و صحنه دیگر اتفاقاتی میافتد که چرخدنده مناسبی برای فیلم و شخصیتهای درونش نیست. دکستر فلچر موفق میشود سکانسهای اکشن عظیمی را روی صحنه ببرد، اما فراموش میکند که فیلمش نیز قرار است کمدی باشد و منطق درونی داشته باشد. بنابراین، در حالی که صحنههای اکشن گفته شده عالی هستند، اما در متن فیلم بهعنوان یک کل بسیار کمتر مورد توجه قرار میگیرند. باید پذیرفت نیم ساعت اول واقعاً جذاب است و ماجراهای آن در پاکستان حداقل بهطور پراکنده سرگرمکننده هستند، اما با گذشت زمان، فیلم کمارزشتر میشود.
این فیلم توسط رت ریس و پل ورنیک که دو فیلم قبلی ددپول (و فیلم سوم را نیز خواهد نوشت) با کمک کریس مک کنا و اریک سامرز، یکی دیگر از دو فیلمنامه نویسی که هر سه فیلم مرد عنکبوتی را با بازی تام هالند نوشتهاند، به نگارش درآمده است. و علاوه بر همه اینها، وقتی چهرههای شناخته شده و زیبا و جذابیت کریس ایوانز و آنا د آرماس را اضافه میکنید، حداقل برای یک کمدی اکشن انتظار بالایی از این اثر دارید. ولی اگرچه این فیلم از ذهن افرادی که فیلمهای ددپول را نوشتهاند بیرون آمده است، در اینجا انتظار هیچ چیز عجیب یا جنجالی نداشته باشید. تنها هنر این دوستان در نگارش فیلمنامه طراحی حضورهای کوتاه برخی بازیگران شناخته شده در قامت شخصیتهای کارتونی است.
در نتیجه فیلم «Ghosted» این تِز را تایید میکند که این نوع فیلمها بیشتر ساخته میشوند تا بازیگران و گروه تولید بتوانند در حین حضور در تعطیلات به چند مکان زیبا بروند و فیلم بسازند. پس اگر این فرمول جهانگردی با ستارگان هالیوودی را دوست دارید فیلم را تماشا کنید، در غیر این صورت چیز خاصی از دست ندادهاید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
فقط عکس پست🗿🗿👍😂
فیلم نامه مضخرف + بازیگر های مضخرف + متای مضخرف = توهینی به سطح شعور مخاطب
این همه پولو امکانات دارن این فیلمای بی محتوا و بی کیفیت میسازن
متاش شده ۳۵ 🤣🤣