![](https://vigiato.net/wp-content/uploads/2019/08/what-to-read-play-and-watch-before-playing-telling-lies.jpg)
قبل از تجربه Telling Lies چه کتابی بخوانیم، چه فیلمی ببینیم، چه بازی کنیم؟
روز گذشته دنباله معنوی بازی فول موشن ویدیوی Her Story، ساخته سم بارلو روی پی سی و iOS عرضه شد. در حالی که ماهها از معرفی بازی گذشته، حتی حالا هم اطلاعات چندانی از آن ...
روز گذشته دنباله معنوی بازی فول موشن ویدیوی Her Story، ساخته سم بارلو روی پی سی و iOS عرضه شد. در حالی که ماهها از معرفی بازی گذشته، حتی حالا هم اطلاعات چندانی از آن نداریم و گذشته از یک تریلر تیزر، صرفاً میدانیم Telling Lies نام دارد و میزبان چهار بازیگر هالیوودی است: لوگان مارشال گرین (بازیگر فیلمهای پرومتئوس، آپگرید)، الکساندرا شیپ (سری ایکس-من)، کری بیشِی (Halt و Catch Fire) و آنجلا سارافیان (سریال وستورلد). موضوع بازی هم درباره بررسی ویدیوهای به سرقت رفته از آرشیو آژانس امنیت ملی است.
حتی نام شخصیتهای داخل بازی Telling Lies هم معلوم نیست که مشخصاً تصمیمی عامدانه بوده است. هرچه نباشد، سر در آوردن از اسرار، حتی اگر راجع به نام شخصیتها باشد، بخشی از سرگرمکنندگی بازی ماجرایی و فول موشن ویدیوی جدید سم بارلو است. اما حالا که بازی عرضه شده، دیگر چندان طول نخواهید کشید تا از نام شخصیتها و موضوع Telling Lies باخبر شویم.
در جریان کنفرانس توسعهدهندگان بازی سال ۲۰۱۹، وبسایت USGamer با سم بارلو، نویسنده و کارگردان بازی مصاحبه کرد. او در جریان این مصاحبه، به گیمرها چند کتاب، چند فیلم و یک بازی پیشنهاد کرد تا پیش از تجربه Telling Lies به سراغشان بروند.
چه بخوانیم؟
- کتاب خرابکاران: جنگ FBI با دانشجویان رادیکال، و به قدرت رسیدن ریگان (Subversives: The FBI's War on Student Radicals, and Reagan's Rise to Power) نوشته سث روزنفلد
- آثار شری ترکل
سم بارلو: یک کتاب هست به نام خرابکاران که درباره نبرد میان مقامات و جنبش آزادی بیان دهه ۶۰ است، و برای من شدیداً جذاب بود که مردم چطور اعتراض میکنند. منظورم اینست که وقتی شما با بیعدالتی سیستماتیک روبرو هستید باید چه کنید؟ تمام جهانِ اعتراضات دهه ۶۰ و گستره تلاشی که دولت برای سرکوب آن کرد شدیداً جذاب بود.
شری ترکل که در دهه ۷۰ یک مبلّغ تکنولوژی بود، احساس میکرد دیوایسها، اینترنت و تمام این چیزها قرار است جهانی جدید و زیبا را شکل دهند که مردم در آن برای خود صدایی دارند و تفاوتهایمان دیگر ما را از یکدیگر جدا نمیکند. او حالا به مراتب منفینگرتر است.
او کتابی عالی در این باره نوشته که جهان دیجیتال با مکالمات انسانی چه کرده [به نام Reclaiming Conversation: The Power of Talk in a Digital Age]. او صحبتهای زیادی درباره اسکایپ میکند و اینکه چطور اسکایپ برای صمیمیت بیرونی کارآمد است. مثلاً من در شهری متفاوت نسبت به همسرم هستم، ممکن است درحالی که شام میپزم با او فیستایم کنم و میتوانیم صرفاً چت کنیم و متوجه شویم دیگری در چه حالی بوده است. و اینطور است که انگار در یک اتاق هستیم و روی این دیوایسها جواب میدهد.
اما بعد میرسیم به صمیمیت مستقیمتر، مسائلی مانند ارتباط چشمی؛ اگر من در فیستایم با شما صحبت کنم و بخواهم احساس کنید که با شما ارتباط چشمی دارم، در واقع باید به دوربین نگاه کنیم. این احساس را میدهد که انگار به شما نگاه میکنم، اما این تلاش خودآگاهانهای از سمت من است، بنابراین یک لایه مصنوعی در اینجا به وجود آمده. چگونگی صحبت ما با یکدیگر از طریق این دیوایسها، یک بُعد نمایشی دارد. بنابراین در حالی که من داشتم به این تمها فکر میکردم، کتاب او برایم شدیداً جالب بود.
چه بازی کنیم؟
- Her Story
سم بارلو: نکتهای که در مورد Her Story برای من باحال بود، این بود که مردم در مدت زمانی معقولانه میتوانستند متوجه شوند چه کسی چه بلایی سر چه کسی آورده، و بعد مسائل جالبتر، چرایی آنها بود. بعد نوبت به کند و کاو در پیشینه کاراکتر و مطالعه روی او میرسید. اینها نکات باحال بود.
بنابراین به صورت مشابه [در Telling Lies]، سوال ابتدایی شما اینست که «اینجا چه اتفاقی افتاده؟» چرا این مردم با یکدیگر مرتبط هستند؟ اینجا چه خبر است؟ و میدانید، در مدتی کوتاه این ذهنیت را به دست خواهید آورد که این چه نوع داستانی است و چه اتفاقی دارد میافتد، و بعد نکته واقعاً جالب، تبدیل به کند و کاو در زندگی این مردم و درک اینکه چرا چنین کارهایی انجام میدهند میشود.
اما مفهوم ابتدایی خیلی سرراست است. در اسم بازی هم آمده، دروغگویی. اما یک تم بزرگ اینست که شما این افراد مختلف را دارید که با یکدیگر در ارتباط هستند و میتوانید تشخیص دهید هنگامی که ورژنی متفاوت از خودشان را به کسی دیگر نشان میدهند، چقدر با او صادق هستند. چقدر با خودشان صادق هستند؟ بنابراین اتفاقات زیادی در داستان در جریان است که به بازجویی میمانند. مثلا آیا فلان شخصیت، فلان کار را با نیتی خیر انجام داد؟ آیا منظور آنها از آن کار یا از آن حرف فلان چیز بود؟ و برای اینکه واقعاً به پاسخ این سوالات برسید، بیشتر و بیشتر در زندگی کاراکترها کند و کاو میکنید. اما [Telling Lies] بافت بسیار متفاوتی نسبت به Her Story دارد، چون دوربین شما را به تمام این جهانها میبرد و مربوط به جریانات دو سال است.
پس شما در حال جهیدن میان فضا و زمان هستید و زندگی این کاراکترها را میبینید. صرفاً با دیدن لوکیشن اطلاعات زیادی دریافت خواهید کرد. یک نفر در آپارتمانش است و خواهید دید که آن آپارتمان چطور در بازه دو ساله دچار تغییر میشود. زبان بدن بسیار جالبی را هنگام حرف زدن آنها روی این دیوایسها شاهد خواهید بود. شیمی میان کاراکترها جوری است که میتوانید با حرکات افراد تشخیص دهید چه کسی مخاطب قرار گرفته یا چه کسی یک طرف این مکالمات است.
چه تماشا کنیم؟
- مکالمه - (۱۹۷۴) به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا
- رابطه، دروغها و نوار ویدیویی (۱۹۸۴) به کارگردان استیون سادربرگ
سم بارلو: یکی از بخشهای سرگرمکننده ساخت چیزهایی مانند این که دوستش دارم، میزان تحقیقات است. چون من حالا یک بازیساز مستقلم و کارها را به شکلی اندک نامتعارف انجام میدهم. منتوانم به خودم شش ماه فرصت بدهم تا صرفاً در جستجوی این موضوعات باشم و در آنها عمیق شوم. بنابراین مفهوم نهایی که قصد داریم برای مردم توضیحش دهیم اینست... همیشه به مردم میگویم که Telling Lies نقطه تلاقی «رابطه، دروغها و نوار ویدیویی» با «مکالمه» است.
فیلم مکالمه یک سنگ محک عالیست چون یکی از آن فیلمهای دهه هفتادی است که در آن دوران از جدی بودن وحشت نداشتند؛ به گونهای که نیاز نبود طعنهآمیز یا فریبنده باشد. آن فیلم مثالی عالی برای این موضوع است. در آن زمان تا حد زیادی به اقلیم سیاسی مربوط بود و به آنها واکنش نشان میداد -مانند پارانویای واترگیت یا دوران پس از جنگ ویتنام- رابطه جدیدی میان دولت و مردم شکل گرفت و این درک که هیچ چیز به اندازه قبل ساده نیست. اما آن فیلم، این موضوعات را از طریق یک تحقیق بسیار موشکافانه روی شخصیت جین هکمن روایت و کند و کاو کرد و به این پرداخت که آن جهان و آن نقش با وی چه میکند.
حتی در سطحی بسیار ابتدایی، مثلا این بحث که او به یک مکالمه محرمانه که به صورت مخفیانه ضبط شده، دوباره و دوباره و دوباره گوش میدهد تا اینکه شروع به عوض شدن در ذهنش میکند و شما به این درک میرسید که معنایی کاملاً متفاوت داشته است. مشخصاً شباهتهای زیادی به آنچه ما با این داستانها کشف میکنیم دارد. من واقعا به آن فیلمها که با خوشحالی درگیر اقلیم سیاسی آن زمان میشدند و داستانهایی بسیار جالب درباره کاراکترها روایت میکردند تعلق خاطر دارم.
به صورت مشابه، این بازی سوالات زیادی درباره دخالت دولت در حریم شخصی ما مطرح میکند. برای من استعارهای از این ایده است که پدری، فرزندش را در خواب تماشا میکند. ما درک میکنیم که این چقدر سودمند است، این ایده که به عنوان یک پدر، برای محافظت از کودکتان باید به حریم او تجاوز کنید، باید او را به طرقی کنترل کنید، اما درک هم میکنید که خانواده اینطور کار میکند. اینکه نقش والدین، مراقبت کردن از فرزندشان است. دولت همیشه از این استعاره استفاده میکند تا اینگونه توجیه کند که در حال مراقبت از ماست. به نظر من وقتی شما منطق را تا آن حد وسیع میکنید، از هم فرو میپاشد.
پس به نظرم موضوعات جالب زیادی در مراجع قانونی امروزی و اینکه چطور با ما و چطور با حریم شخصی ما رفتار میشود وجود دارد: تا این حد که دیوایسهای دیجیتال شدیداً به تاخت و تاز در حریم ما منجر شدهاند. اینطور که وقتی من هر شب به خواب میروم و موبایلم را کنار تخت میگذارم و یک دوربین و یک میکروفون و یک پایشگر لوکیشن آنجاست.
و بعد میرسیم به رابطه، دروغها و نوار ویدیویی، آن فیلم نگاهی اندک قانونی به زندگی شخصی مردم انداخت، به شکلی که هیچوقت روی پرده سینما دیده نشده بود. هیچکس به آن شکل وارد مبحث زندگی مردم نشده بود. نگاهی که به نوار ویدیویی داشت -که در آن زمان تکنولوژی آینده به حساب میآمد- مثل طرح این پرسش بود که این تکنولوژی چگونگی ارتباط ما با یکدیگر را تغییر داده است؟
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.