۱۰ فیلم لایو اکشن که نیاز به یک انیمیشن دارند
بدون شک همه شما به عنوان یک مخاطب قبول دارید که انیمیشن فرصتهای زیادی را برای انجام یک کار ماندگار باز میکند. صحنههایی که نیاز به CGI یا همان جلوههای سنگین گسترده و دهها میلیون ...
بدون شک همه شما به عنوان یک مخاطب قبول دارید که انیمیشن فرصتهای زیادی را برای انجام یک کار ماندگار باز میکند. صحنههایی که نیاز به CGI یا همان جلوههای سنگین گسترده و دهها میلیون دلار در یک لایو اکشن دارند را میتوان تنها با چند ضربه قلم مو متحرک کرد. این موقعیت مناسب به تنهایی باعث میشود که انیمیشن به رسانهای عالی برای داستانهای بزرگتر از قاب زندگی با صحنههای مبارزه عظیم یا مکانهای جادویی تبدیل شود.
اکنون ما در «ویجیاتو» میخواهیم در مورد فیلمهایی که بیشتر دوست داریم به شکل یک انیمیشن بازسازی شوند، بحث کنیم. انتخابهای ما به سمت فرنچایزهای بزرگ با داستانهای خارقالعاده گرایش دارند. انیمیشن میتواند پتانسیل کامل این فیلمها را به گونهای آزاد کند که لایو اکشن نمیتواند. پس در ادامه با معرفی ۱۰ فیلم لایو اکشن که نیاز به یک انیمیشن دارند، همراه ما باشید.
Guardians of the Galaxy
«نگهبانان کهکشان» بلافاصله به عنوان فیلمی به ذهن خطور میکند که به خوبی با سبک سیال انیمیشن کار میکند. این اثر ابرقهرمانی فیلمی کاملاً کارتونی، بازیگوش و زبان زد است (به همین دلیل بهتر از اکثر فیلمهای ابرقهرمانی است که خود را بیش از حد جدی میگیرند). به علاوه، کمیکهای اصلی آن نیز در حال حاضر به عنوان یک طرح اولیه وجود دارند.
در روزهای اخیر وقتی داشتم اولین و دومین فیلم Guardians of the Galaxy را قبل از دیدن قسمت سوم آن، دوباره تماشا میکردم، به این فکر کردم که اگر یک انیمیشن با آن سبک منحصر به فرد 2D/3D برای نگهبانان کهکشان ساخته میشد، چقدر جالب بود. مخصوص اگر از سبک فیلمهایی مانند Into the Spider-verse و Puss in Boots: The Last Wish استفاده میکردند.
Harry Potter
کتابهای هری پاتر به قدری سرشار از موجودات و مکانهای جادویی هستند که هیچ راهی وجود نداشت که یک مجموعه فیلم لایو اکشن بتواند همه چیز را شامل شود. هرچند فیلمها کار خوبی انجام میدهند، اما این فیلمهای تماشایی برادران وارنر نیز شامل تمام زوایای جهان خاص جیکی رولینگ نمیشوند. چرا که از اساس این دنیای جادویی پر از نکته است. بنابراین وجود بودجههای عظیم برای یک سریال انیمیشنی ممکن است همان چیزی باشد که برای بررسی کامل داستانها لازم است.
بسیاری از کارشناسان و مخاطبان بر این باورند که نمایش جهان هری پاتر به عنوان فیلمهای انیمیشن عالی خواهد بود. از سوی دیگر فراموش نکنید که «رولینگ همه شخصیتهایش را با ویژگیهای فیزیکی اغراقآمیز مینویسد، در نتیجه من احساس میکنم انیمیشن هری پاتر میتوانست بهتر و واقعیتر جهان رولینگ را به نمایش بگذارد. همچنین «اگر میخواهید بیشتر نکات یک جهان جادویی واقعاً جالب را در حرکت ببینید، انیمیشن تنها راه انجام آن است.
The Fifth Element
فیلم علمی تخیلی و عجیب لوک بسون، یعنی «عنصر پنجم»، کوربن دالاس (بروس ویلیس)، یک سرگرد سابق نیروهای ویژه و راننده تاکسی کنونی را دنبال میکند، که وقتی یک نیروی مرموز بشریت را تهدید به نابودی میکند، تبدیل به یک قهرمان جالب و دوست داشتنی میشود. اما همانطور که یک پیشگویی باستانی عذاب قریبالوقوع را پیشبینی میکند، کوربن خود را درگیر لیلو (میلا یوویچ)، زن جوانی میبیند که عنصر پنجم، کلید نجات جهان را مجسم میکند.
من فیلم را همانطور که هست دوست دارم و جلوههای آن شگفتانگیز و بسیار فنی است، اما جالب بود که ببینیم طراحیهای این اثر در فضای انیمیشن تا چه حد میتوانستند دیوانهکنندهتر باشند، بدون محدودیتهای واقعی برای ساخت آن؛ چرا که سبک انیمیشنی چنین اثر رنگارنگی حتی میتواند دیوانه تر از فیلم لایو اکشن آن باشد.
Kill Bill
تعداد کمی از داستانها سینمایی بهتر از تلاش غرق در خون تارانتینو و عروس او (اوما تورمن) برای انتقام وجود دارند که بازسازی انیمیشن از آنها هیجانانگیز باشد. بیل را بکش از قبل شبیه یک کارتون لایو اکشن است. این اثر به شدت از کمیک و انیمیشن با سبک سازی و اکشن بیش از حد افسارگسیخته خود الهام گرفته شده است. ناگفته نماند که بخشی از آن در حال حاضر انیمیشن است.
اگر فیلم را تماشا کرده باشید حتما میدانید که بخشی از قسمت اول بیل را بکش یک سکانس از جنس انیمه را نشان میدهد. من دوست داشتم ببینم کل فیلم در آن سبک چگونه به نظر میرسد؛ به خصوص سکانس مبارزه پایانی آن که اوج هیجان است. بدون شک داشتن رویای یک نسخه انیمیشن از فیلم بیل را بکش تارانتینو یک رویای شیرین خواستنی برای هر مخاطب عاشق سینماست.
El Mariachi
این فیلم اکشن کمهزینه حول محور یک نوازنده مشتاق (کارلوس گالاردو) میچرخد که با جعبه گیتار خود به یک شهر کوچک مکزیکی میرسد، اما متوجه میشود که با یک هیتمن خطرناک اشتباه گرفته شده و به جنگ مواد مخدر بین باندهای رقیب کشیده میشود. ال ماریاچی علیرغم بودجه محدودش، در آن خلاقیت موج میزند، از دوربین پرانرژی آن گرفته تا داستان سرایی پویا و تماشایی آن.
در نتیجه، من فکر میکنم چه این اثر و چه فیلم دیگر رابرت رودریگز یعنی «دسپرادو» برای تبدیل شده به یک انیمیشن عالی هستند. بخشی از من بر این باور است که بهتر است افرادی که پشت فرنچایز جان ویک هستند، آن را انجام دهند، اما با پالت رنگیتر و روشنتر. بخشی دیگر از من معتقد است که چنین انیمیشنی باید طرحها و پس زمینههای واقعی شخصیتها را داشته اما به صورت سادهتر آن را به زبان انیمیشن روایت کند. یعنی چیزی شبیه به کارتونهای دهه 80 میلادی با بودجه بالاتر.
The Witches
برداشت رابرت زمکیس از رمان کلاسیک رولد دال بر روی یک پسر یتیم (رنگین پوست) متمرکز است که برای زندگی نزد مادربزرگ دوست داشتنی خود (اکتاویا اسپنسر) میرود. اما وقتی آنها برای سرگرمی در یک هتل مجلل اقامت میکنند، ناخواسته خود را در میان یک کنوانسیون مخفی جادوگران میبینند که توسط جادوگر پر زرق و برق بزرگ (آن هاتاوی) رهبری میشود.
اکثر کارشناسان و منتقدان پس از تماشای این فیلم احساس کردند که لایو اکشن The Witches یک فرصت از دست رفته است. بنابراین به نظر من اگر راستش را بخواهید، اقتباس چند سال پیش زمکیس باید کاملاً یک انیمیشن استاپموشن میبود که در ابتدا گیرمو دل تورو میخواست. من قطعاً تصور دیدن یک چنین داستانی را در یک فیلم استاپ موشن به شدت دوست داشتم. چرا که پتانسیل این داستان نیز کمتر از پینوکیو نیست که امسال اسکار انیمیشن را به خانه برد.
The Boondock Saints
پس از یک سری برخوردهای خشونت آمیز، برادران کانر (شان پاتریک فلنری) و مورفی (نورمن ریدوس) مک مانوس معتقدند که توسط قدرتی بالاتر انتخاب شدهاند تا شهر را از شر ساکنان فاسد خلاص کنند. آنها ردی از اجساد را در پی خود به جا میگذارند و توجه مامور اف بی آی پل اسمکر (ویلم دافو) را به خود جلب میکنند. این خلاصهای از این اثر سینمایی تماشایی است.
اما من به عنوان مخاطب به نوعی میخواهم فیلم «قدیسان بوندوک» را به عنوان یک فیلم انیمیشن ببینم. این فیلم در حال حاضر شبیه اقتباسی لایو اکشن از یک کمیک است که وجود ندارد (مثل صحنهای در فیلم که ویلم دافو آنچه را که فکر میکند در یکی از صحنههای جنایت اتفاق افتاده را به شکلی تماشایی روایت میکند). این اثر صفر تا صدش پتانسیل بدل شدن به یک اثر انیمیشنی ویژه را دارد.
The Suicide Squad
ریبوت نرم جیمز گان از فیلم 2016 جوخه انتحار، تیمی متشکل از ابرشرورها را دنبال میکند که توسط یک سازمان دولتی به خدمت گرفته شدهاند. این تیم به رهبری آماندا والر بی رحم (ویولا دیویس)، متشکل از شخصیتهایی مانند هارلی کوئین (مارگو رابی)، بلاداسپورت (ادریس البا)، پیسمیکر (جان سینا)، و کینگ شارک (سیلوستر استالونه)، به جزیره دورافتاده کورتو مالتیس فرستاده میشود تا پروژه مخفیانهای را که به نام پروژه ستاره دریایی شناخته میشود، نابود کند.
اما در جوخه انتحار اثر جیمز گان، هر شخصیت یک سبک قابل توجه خودش را دارد. برای مثال ریک فلگ سبک G.I Joe، پیسمیکر سبک کتاب کمیک کلاسیک، بلاداسپورت با نوعی طراحی مینیمالیستی و کینگ شارک نیز شبیه یک نقاشی کودکانه به نظر میرسد. همچنین دانیلا ملچیور در نقش شکارچی موش با حس آرت دکو و هارلی کویین با ترکیبی از مانگا و گرافیتی خیابانی. پس با چنین محتوای مناسبی داشتن یک انیمیشن پویا و تماشایی از چنین شخصیتها و داستانی یک تصویر ذهنی به شدت خواستنی است.
Sucker Punch
مشت ناگهانی حول زن جوانی به نام بیبی دال با بازی امیلی براونینگ میچرخد که توسط ناپدری بدسرپرستش در یک آسایشگاه روانی زندانی میشود. بیبی دال برای کنار آمدن با واقعیت تلخ موقعیتش، به دنیایی فانتزی عقب نشینی میکند، جایی که خود و همبستگانش را به عنوان جنگجویان قدرتمندی تصور میکند که ماموریتهای جسورانه را آغاز میکنند.
این فیلم در حال حاضر نسخه لایو اکشنش نیز بسیار کارتونی است، با عناصر خارق العاده و طراحی مبارزه استادانه. بنابراین به نظر من Sucker Punch باید یک فیلم انیمیشن به سبک انیمههای ژاپنی میبود. حتی این اثر توانایی تبدیل به یک فیلم انیمیشن کلاسیک اکشن دو بعدی را نیز داشت.
Star Wars: Episode IV - A New Hope
جنگ ستارگان بارها و بارها ثابت کرده است که میتواند انیمیشن دوستان را میخکوب کند. آثاری مانند سریال The Clone Wars و The Bad Batch و حتی Rebels از جمله سرگرم کننده ترین آثار در کل این فرنچایز هستند. اما فراتر از این آثار دیدن سه گانه اصلی به عنوان انیمیشن، شاید به سبک The Clone Wars، بسیار عالی خواهد بود. اگرچه این فیلمها در دهههای پس از اکرانشان بارها تماشا شدهاند، اما به دلیل جلوههای ویژه زمان خود کمی محدود ماندهاند. در نتیجه ساخت انیمیشن میتواند صحنهها و شخصیتهای نمادین آن را بهطور کامل دوباره زنده کند.
مخاطب امروزی که تصاویر پر زرق و برق را دیده است، برایش اکشن اصلی سه گانه جنگ ستارگان حس بدی دارد. به خصوص دوئلهای شمشیر نوری. آنها برای این مخاطب بسیار آهسته و خستهکننده هستند، اما همین لحظات اگر با زبان انیمیشن روایت شوند، سکانسهای شگفت انگیزی خواهند بود. پویاتر، پر انرژیتر، گرمتر و بسیار سرگرمکننده.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بریکینگ بد: منو جا نزارید 🗿🤲