ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

دیزنی بر سر یک دو راهی
فیلم و سریال

آیا دیزنی خود را مجبور به یک رنسانس خلاقانه جدید می‌کند؟

دیزنی زمانی که تصمیم گرفت مسیر بازسازی لایو اکشن را شروع کند، همه چیز را به کار گرفت. اکنون، با وجود باقی ماندن چند پروژه دیگر و حداقل سه اثر لایواکشن در دست ساخت، ممکن ...

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۲ تیر ۱۴۰۲ | ۲۰:۲۸

دیزنی زمانی که تصمیم گرفت مسیر بازسازی لایو اکشن را شروع کند، همه چیز را به کار گرفت. اکنون، با وجود باقی ماندن چند پروژه دیگر و حداقل سه اثر لایواکشن در دست ساخت، ممکن است آثار مورد نظر آن برای بازسازی تمام شود.

اما پرسش مهم این است که بعد از آن چه اتفاقی برای دیزنی و آثارش می‌افتد؟ دیزنی بعداً به سمت کجا خواهد رفت؟ آیا دیزنی پس از تمام شدن دوره تولید آثار لایو اکشن، خود را مجبور به یک رنسانس خلاقانه جدید می‌کند؟ برای آگاهی بیشتر پیرامون این موضوع در ادامه همراه ویجیاتو باشید.

داستان زمان حال دیزنی


آیا دیزنی خود را مجبور به یک رنسانس خلاقانه جدید می‌کند؟

بیایید بازسازی‌هایی که از قبل وجود داشته را فراموش کنید. این یعنی بیایید به جلو نگاه کنیم. دیزنی در حال حاضر در حال فیلمبرداری بازسازی Lilo & Stitch است، انتخاب بازیگران بازسازی Moana را آغاز کرده است، و قبلاً مسیر تولید The Hunchback of Notre Dame را انتخاب کرده است و به تازگی کارگردانی را برای بازسازی لایو اکشن Bambi نیز دریافت کرده است. آنها حداقل برای پنج سال آینده برنامه‌ریزی کرده‌اند.

این بازسازی‌ها استعدادهای جوان، ستاره‌های مسن‌تر و تعداد قابل تشخیصی از مخاطبان را جذب می‌کنند. با این حال، نه نقدهای این آثار آن‌چنان که باید مثبت است و نه تأثیر آنها به هیچ وجه به همتایان انیمیشنی خود نزدیک نیست. برای افرادی که با عشق به محتوای اصلی و کلاسیک دیزنی بزرگ شده‌اند، ایده بازسازی‌های لایو اکشن ناامیدکننده بوده است. اما چرا؟ چون آن جرقه و شور حال آثار کلاسیک دیزنی در این آثار جای خود را به زرق و برق جلوه‌های بصری داده است.

اکثر مخاطبان می‌توانند موافق باشند که دیزنی چندین فراز و نشیب را پشت سر گذاشته است. پس از فیلم‌های ناراحت‌کننده در دوران «تاریک» 1970-1988، این کمپانی تولدی دوباره را تجربه کرد که بسیاری آن را رنسانس اصلی دیزنی می‌نامند. این موضوع با فیلم پری دریایی کوچک در سال 1989 شروع شد و با تا تارزان در سال 1999 ادامه داشت. از آن زمان، این شرکت دوران نه‌چندان مناسبی را پس از رنسانس خود پشت سر گذاشته و به دنبال آن دوران احیای خود و بازگشت است.

هرچند در پانزده سال ابتدایی قرن بیست و یکم آثاری شامل فروزن، موآنا و Wreck-It Ralph سعی کردند دیزنی را به گونه‌ای زنده کنند، اما موفقیت آن‌ها راه نجات دیزنی نبود.

بنابراین، ما اکنون در عصر بازسازی‌های دیزنی و موفقیت پایین آن‌ها هستیم. این بدان معناست که دیزنی درآمد بیشتری از جنگ ستارگان، مارول و پیکسار خود نسبت به محتوای اصلی خود داشته است. با ظهور +Disney، ما اکنون از طیف کاملی از املاک دیزنی آگاه هستیم، که اغلب به هزینه محتوای اصلی دیزنی است، که در برخی موارد، به دلایل دیگر به عقب رانده شده است.

حفاری و کاوش زیاد در محتوای گذشته


آیا دیزنی خود را مجبور به یک رنسانس خلاقانه جدید می‌کند؟

در حال حاضر، با یک نگاه ساده به دخل و خرج این کمپانی بزرگ می‌توان دریافت که دیزنی در رکود است. آنها ممکن است در واقع ردپای رکود خود را از طریق حجم عظیم تولیدات (از جمله بازسازی‌ها) و تبلیغات رسانه جبران کنند. اما به زودی دیگر چیزی برای بازیافت از دل گذشته باقی نخواهد ماند.

این دوره ممکن است ده سال طول بکشد، اما پس از اینکه آثار لایواکشن جدید یک به یک تولید شدند، پس از آن دیزنی باید چه کند؟! آیا این کمپانی نباید چند ایده جدید داستانی برای خودش و آینده آثارش ایجاد کند.

واقعیت این است که صرف نظر از نحوه استقبال مخاطب از آثار دیزنی در گیشه، بسیاری از افراد خلاق همچنان می‌خواهند برای دیزنی کار کنند. توسعه یک پروژه با شرکت و قرار دادن آن در مجموعه دیزنی هنوز یک آرزوی شیرین برای خیلی از فیلمسازان است. بنابراین، این نکته باید به جایی برسد که مدیران دیزنی متوجه شوند که آنقدر در چاه آثار کلاسیک خود در گذشته کاوش و حفاری کرده‌اند که تنها کاری که باید انجام شود شروع به کاوش در یک تونل جدید برای بازگشت به سمت نور است.

وقتی این اتفاق بیفتد، شاهد مجموعه‌ای از فیلم‌های کارگردانان جدید و جوان با صدای جذاب خواهیم بود. در این صورت شاید دیگر آن‌ها به بخش‌های ویژه‌ای از دیزنی پلاس که چیزی جز وقت سوزی است، واگذار نخواهند شد. زیرا این شرکت به اندازه‌ای از طیف‌های گوناگون از افراد را پذیرفته است که این مفاهیم دیگر کاربردی نیستند.

اگر ایده جدید وارد تفکر دیزنی شود، حتی ممکن است بازگشتی به نسخه‌ای از انیمیشن دوبعدی وجود داشته باشد. ما قبلاً این احیاء را در فیلم‌هایی مانند Across the Spider-Verse دیده‌ایم، جایی که هنر زیبا معنا و همراهی را با داستان‌سرایی بی‌رقیب می‌آورد. دیزنی فشار زیادی بر پیکسار و انقلاب سه بعدی آنها وارد کرده است. در حالی که این امر در عمل اشتباه نیست، اما هزینه دارد. انیمیشن کامپیوتری در این زمان درجا باقی مانده است، اما ما اکنون شاهد استفاده از چندین نمونه از آن در کنار تکنیک‌های کلاسیک هستیم.

آینده دیزنی چه می‌شود


آیا دیزنی خود را مجبور به یک رنسانس خلاقانه جدید می‌کند؟

آینده دیزنی را پول یا کمبود آن مشخص می‌کند. بنابراین، دیزنی همیشه ضربه مثبت یا منفی را درست در کیف پولش احساس می‌کند. این کمپانی به عنوان یک شرکت بزرگ که صدها میلیارد دلار ارزش دارد، باید مراقب امور مالی باشد. ممکن است به نظر برسد که کسب و کار آن‌ها رو به ضرر کردن است، اما دیزنی بدون شک دنبال سود است.

فراموش نکنید همیشه فیلم‌ها مخاطبانی را وارد سینما می‌کنند که پولی می‌آورند که چراغ‌ها را روشن نگه می‌دارد. در مقابل فیلم‌های بد به معنای تماشاگران کمتر است و این خود به معنای پول کمتر برای آینده روشن‌تر است. پس دیزنی بر سر یک دو راهی است. اگر این شرکت می‌خواهد مسیر رو به نابودی را دنبال کند، همین مسیر کنونی جواب آن‌هاست. ولی اگر به دنبال راه فرار است، باید دل به یک رنسانس جدید بزند.

البته وجود یک نکته نیز در این میان برای دیزنی بسیار مهم است؛ آن نکته چیست؟! تا زمانی که مردم به سراغ فیلم‌های بد دیزنی می‌روند، دیزنی به ساخت فیلم‌های بد ادامه خواهد داد. این بدان معنی است که آنها برای انجام هر کاری یا خلق یک مسیر جدید باید احساس کنند کیف پولشان کوچک می‌شود. در حال حاضر آنها دیوانه‌وار در حال بازسازی فیلم هستند.

بیایید امیدوار باشیم که این ماجرا به این دلیل است که بهترین ذهن‌های آنها در پشت صحنه برای ایجاد ایده‌های شگفت‌انگیز جدید کار می‌کنند که بزودی در رنسانس جدید دیزنی آزاد خواهند شد.

در واقع، دیزنی باید خزانه‌داری دیزنی را دوباره باز کند و تمام دارایی‌های موجود خود را پرتاب کند. هر یک باید فهرست نویسی شود و به سمت نوآوری منعقد شود. بدون بازسازی یا اقتباس برای پنجاه سال آینده. این باید به آنها زمان کافی بدهد تا نویسندگان، کارگردانان و انیماتورهای جدید و هیجان انگیزی را با داستان‌هایی برای گفتن توسعه دهند.

شاید دیزنی متوجه نباشد که چه تعداد از افراد خلاق به دنبال فرصتی برای به اشتراک گذاشتن ایده‌های خود با جهان هستند. اما با ادامه دادن این مسیر مدیران دیزنی نیز به این نزدیک می‌شوند که در آخر بفهمند گاهی چقدر زود دیر می‌شود. اما از کودکی به ما آموخته‌اند که پایان شب سیه سفید است.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (2 مورد)
  • salehsahebdadi
    salehsahebdadi | ۳ تیر ۱۴۰۲

    خیل هم عالی

  • Smaya
    Smaya | ۳ تیر ۱۴۰۲

    ای وال ت دیزنی بزرگ کجایی که ببینی با دیزنی چی کار کردند..

مطالب پیشنهادی