تیم ویجیاتو: بهترین بازی‌های تابستانی

بالاخره تابستون شده و حالا به نظرم بهترین فرصته که بریم سراغ بازی‌هایی که توی بک لاگ داریم. اما اگه دنبال پیشنهادات خوبی برای بازی تابستونی هستید، من به جاتون از بچه‌های تحریریه پرسیدم که پیشنهاداتشون برای یه بازی تابستونی خوب چیه!

معمولا وقتی تابستون از راه می‌رسه، خیلی‌ها میرن سراغ فعالیت‌های ورزشی و توی حوزه‌ ورزشی که دوست دارن، تابستون رو می‌گذرونن. توی دنیای بازی‌ها هم می‌تونیم بریم سراغ بازی‌های ورزشی مختلف و در این مورد من بازی OlliOlli World رو پبشنهاد میدم. یک بازی فان و سرگرم‌کننده که برای عاشق‌های اسکیت برد و طرفدارهای بازی‌های پلتفرمر خیلی می‌تونه جذاب باشه. این بازی دو و نیم بعدی طراحی هنری خیلی جذابی داره و از لحاظ رنگ‌بندی هم خیلی زیباست و یک جورایی حس تابستونی رو تداعی می‌کنه. تکنیک‌هایی که میشه با اسکیت برد روی پلتفرم‌های مختلف اجرا کرد خیلی فانه و قطعا ساعت‌ها سرگرمتون می‌کنه. البته به اینم اشاره کنم که بعضی وقتا ممکنه یک سری مسیرها حسابی اذیتتون کنه و چالش‌هایی که وجود داره شما رو تا جنون ببره. ولی خب لذت رد کردن این چالش‌ها هم غیرقابل توصیفه. خلاصه مراقب موس و کیبورد و کنترلرها باشید و از اسکیت سواری لذت ببرید!

الان که این متن رو می‌خونید، چند روزی می‌شه که بازی Oxenfree II منتشر شده. همین اتفاق بهونه خوبیه تا سراغ قسمت اول برید و خودتونو برای قسمت دوم آماده کنید. بازی اول هفت سال پیش منتشر شد، ولی از همون موقع تا حالا یکی از بهترین روایت‌هاییه که تو یه ویدیوگیم تجربه کردم. داستان اینطوری شروع می‌شه که یه گروه دختر و پسر نوجوون تصمیم می‌گیرن آخر هفته رو به یه جزیره سفر کنن. شخصیت اصلی که یه دختری با نام «الکس» هست، اونجا غاری رو پیدا می‌کنه که فرکانس‌های رادیویی عجیب و غریب ازش بیرون میاد. پیدا کردن این فرکانس‌ همانا و شروع زنجیره اتفاقات عجیب و غریب و کشف رازهای مخفی این جزیره همانا. اگه دنبال یه بازی با روایت خوب هستید، قسمت اول Oxenfree به هیچ وجه ناامیدتون نمی‌کنه، مخصوصا اگه به سبک علمی تخیلی و بازی‌های با اتمسفر سنگین علاقه دارید.

تابستونی‌ترین بازی‌ای که به ذهنم می‌رسه The Touryst هست. یه بازی فوق‌العاده چیل که اتفاقا راجع به یه مسافرت تابستونی به یه سری جزایر هست. کل بازی راجع به حل کردن پازل، گشت و گذار، انجام دادن مینی‌گیم‌های مختلف و سرگرم‌کننده و البته در نهایت رسیدن به یه راز مرموز هست. بازی تجربه اونقدر طولانی هم نیست و تا جایی که توی ذهنم دارم، نهایتا ۱۰-۱۲ ساعت طول می‌کشه.

بازی یه زمان انحصاری نینتندو سوییچ بود و من هم روی اون پلتفرم تجربه‌اش کردم. اما بازی الان برای نسل هشتم و نهم پلی استیشن و ایکس باکس و همچنین پی‌سی هم اومده. با وجود اینکه بازی واقعا گرافیک خوشگلی داره، حجمش به طرز عجیبی پایینه (حدودا ۵۰۰ مگابایت) و تقرییا روی هر سیستمی هم اجرا می‌شه. پس حتما پیشنهاد می‌کنم یه نگاه به این بازی داشته باشین.

تابستون گرمه و اولین چیزی که آدم نیاز داره حضور تو یک محیط خنکه. خب تو دنیای ویدیوگیم بازی‌های کمی هستن که این حس خنکی و حضور تو یک محیط سرد رو بهتون القا میکنن. برای من بهترینش The Long Dark هست. جایی که شما تو نقش یک محقق خودتون رو گیر افتاده وسط یک طبیعت وحشی پیدا می‌کنید و حالا تلاش برای بقا اولین اولویت شما محسوب میشه.
من علاقه زیادی به بازی‌های سوروایول دارم و از چالشی که پیش پام می‌ذارن استقبال میکنم. اصلا یکی از دلایلی که The Long Dark رو پیشنهاد دادم همین بود چون بازی‌های زیادی هستن که تم برفی داشته باشن. ماجراجویی تو این بازی متفاوته و حس حضور تو یک محیط سرد و یخ‌زده و البته تلاش برای زنده موندن داخلش یکی از بهترین تجربیات تابستونی شما میتونه باشه.

سال‌ها قبل از این که استودیوی اینسامنیاک بازی اسپایدرمن رو برای پلی‌استیشن بسازه و به زیرمجموعه استودیوهای این شرکت تبدیل بشه، بازی‌ای رو با همکاری اکس باکس ساخت به اسم Sunset Overdrive. برای من، سانست اوردرایو نه تنها یه بازی تابستونی محسوب میشه، بلکه یه بازی متفاوت در بین این همه بازی شبیه به همه. بازی‌ای که همزمان هم اپن ورلد خوبیه، هم سیستم مبارزاتش باحاله، هم دنیای رنگی و قشنگی داره. اگه اسپایدرمن‌های پلی‌استیشن رو بازی کرده باشید، می‌دونید که اینسامنیاک توی دنیاسازی بی‌نظیره. به نظر من به جز رچت اند کلنک، بازی دیگه‌ای که خیلی به اینسامنیاک برای دنیاسازی کمک کرد، سانست اوردرایو بود. بازی‌ای که یکی از انحصاری‌های کنسول اکس باکسه ولی روی پی‌سی و استیم و حتی گیم پس هم می‌تونید پیداش کنید.