بهترین شخصیت های زن دنیای انیمیشنها
وقتی صحبت از دنیای شخصیتهای زن به میان میآید، آنها به بخاطر شخصیت پردازی ضعیف و اغلب به دلیل قربانی شدن توسط کلیشههای توهینآمیز شهرت چندانی ندارند. با این حال، در سالهای اخیر، صنعت سرگرمی ...
وقتی صحبت از دنیای شخصیتهای زن به میان میآید، آنها به بخاطر شخصیت پردازی ضعیف و اغلب به دلیل قربانی شدن توسط کلیشههای توهینآمیز شهرت چندانی ندارند. با این حال، در سالهای اخیر، صنعت سرگرمی فراگیرتر شده و فرصتهای بیشتری برای زنان در ایفای نقشهای روی پرده و پشت صحنه ایجاد شده است. این فراگیری جدید، بازنمایی دقیقتری از شخصیتهای زن ارائه کرده است و به له کردن روش های تکراری و یکسان کمک کرده است. انیمیشن با این قوانین غریبه نیست و صنعت از داستان های قدیمی شاهزاده خانمی که نیاز به نجات دارد و طراحی شخصیت های بیش از حد جنسی آن فاصله زیادی گرفته است. در حالی که هنوز راه هایی برای رفتن وجود دارد، بسیاری از استودیوهای انیمیشن در خط مقدم داستان ها و شخصیت های زنانه پیشرو بودند.
Elastigirl در شگفت انگیزان
هنگامی که پیکسار انیمیشن شگفت انگیزان را در سال ۲۰۰۴ منتشر کرد، به مخاطبان نشان داده شد که مادر و زن خانهداری که به دیدن آن عادت کردهاند، لزوما آن شخصیتی که تصور میکنند نیست. شخصیت Elastigirl تمایل داشت وارد دنیای ابرقهرمانها یک صنعت تحت سلطه مردان شود. پس از غیرقانونی شدن Supers، زمانی که شوهرش کار میکرد، Elastigirl که دلش برای قهرمانی تنگ شده بود، وقتی فرصت بازگشت به زندگی فوق العاده در Incredibles 2 به او داده شد، از آن استفاده کرد. Elastigirl به زنان می آموزد که رویاهای خود را دنبال کنند و اینکه گاهی اوقات، کمی خودخواه بودن اشکالی ندارد.
Sam Sparks در ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی
حین کار به عنوان کارآموز اخبار هواشناسی، مخاطبان با سم اسپارکس در انیمیشن «ابری به احتمال بارش کوفته قلقلی» ملاقات می کنند. وقتی شهردار Swallow Falls با شبکه تماس می گیرد تا کسی را بفرستد تا در مورد افتتاحیه Sardine Land گزارش دهد، این شبکه سم را می فرستد زیرا آنها فکر می کنند که او «مسخره» است. سم در حرفه اش جدی گرفته نمی شود و به واقعیت های زن بودن در سرگرمی وفادار می ماند. سم پس از ملاقات با فلینت، خود واقعی و عصبیاش را پنهان می کند تا او را حسابی تحت تأثیر قرار دهد. بسیاری از زنان این حس را درک میکنند که باید با پوشیدن نقاب یک خانم خوب شخصیت واقعی خود را پنهان کنند تا در حرفهشان جا بیفتند یا پیشرفت کنند، و بازنمایی ظریف سم از این موضوع کاملاً مشخص است.
Agnes Gru در من نفرتانگیز
اگنس، کوچکترین دختر خوانده گرو، شادی و خنده را در «من نفرت انگیز» به ارمغان می آورد. بسیاری از دختران کوچک، به ویژه کوچکترین خواهر و برادر، دائماً سعی می کنند با اطرافیان خود همگام باشند. اگنس که از کنار گذاشته شدن خودداری می کند، دائماً هر کاری می کند تا حضور خود را نشان دهد و به گرو ثابت کند که می تواند به او کمک کند.
بر خلاف بسیاری از شخصیت های انیمیشنی، اگنس کامل یا یک شاهزاده خانم نیست. او کمی نامرتب است و (هرچند همیشه با نیت خوب) اشتباهات زیادی مرتکب می شود. با این حال، اگنس یکی از بهترین نمایش های یک دختر واقعی است که به مخاطبان نشان می دهد که زندگی حتی برای یک دختر بچه نیز پیچیده است.
Parvana در نان آور
«نان آور» بر اساس رمانی به همین نام اثر دبورا الیس زندگی پروانه، دختر ۱۱ سالهای را که در کابل زندگی میکند به تصویر می کشد. وی پس از دستگیری پدرش توسط طالبان، خود را به شکل یک پسر در میآورد تا مخارج خانوادهاش را تامین کند. طالبان به زنان اجازه نمیدهد که خانههای خود را بدون داشتن خویشاوند مرد ترک کنند، و پروانه، خانوادهاش را بدون وسیلهای برای تأمین معاش خود باقی میگذارند. پروانه، تصور رسانه ها از دختربچه های بی پناه را عوض می کند، موهایش را کوتاه می کند و لباس پسرانه می پوشد تا نان آور خانواده اش باشد. در سرتاسر جهان، زنانی بدون حقوق و آزادی وجود دارند که داستانهایشان معمولاً گفته نمیشود.
Megara در هرکول
مگارا یا مگ برای بازگرداندن دوست پسرش از مرگ، روح او را در ازای جان خودش به هادس می فروشد. با وجود نجات او، دوست پسر مگ او را به خاطر زنی دیگر ترک می کند و او را تنها می گذارد و به بندگی هادس می بندد. در سرتاسر انیمیشن هرکول، مگ هر کاری که لازم است انجام می دهد تا از قید ابدی خود خارج شود، زیرا می خواهد زندگی عاری از بندگی و مردانگی داشته باشد. بسیاری از فیلمها و داستانها شامل مردی در کنار یک زن میشوند و معتقدند که یک زن بدون آن نمیتواند کامل باشد. در حالی که هرکول از این چالش عبور کرده و آن را قبول نمی کند و به مخاطبان نشان می دهد که هر زنی به مردی نیاز ندارد.
Tigress در پاندای کنگ فو کار
استاد ببر یکی از پانداهای خشمگین کونگ فو کار و یکی از شاگردان استاد شیفو است. ببر با وجود تبدیل شدن به یکی از قدرتمندترین و با استعدادترین دانش آموزان، دائماً احساس می کرد که باید خود را ثابت کند. ببر تمام زندگی خود را برای مسابقات جنگجوی اژدها با این امید که به عنوان جنگجوی اژدها، اعجوبه ای که قدرت بی حد و حصری به دست می آورد، آموزش دید. با این حال، پو حتی قبل از اینکه فرصتی برای اثبات خود داشته باشد، از آسمان سقوط کرد و جنگجوی اژدها نام گرفت. ببر نسبت به این موضوع تلخ می شود، زیرا او تمام زندگی خود را برای تحقق رویای خود تلاش کرد، تنها برای اینکه مردی به معنای واقعی کلمه از آسمان سقوط کرد و فرصت را از او بدزدد. او حق دارد این احساس را داشته باشد.
Maisie Brumble در هیولای دریا
یکی از اولین ویژگیهای انیمیشن نتفلیکس، هیولای دریا، یک شکارچی هیولاهای دریایی را نشان میدهد که وقتی یک دختر جوان مخفیانه وارد کشتی او میشود، زندگی اش زیر و رو میشود. آن دختر جوان به نام Maisie Brumble، دختر دو شکارچی معروف هیولای دریایی است. والدین می توانند بزرگ ترین تأثیرگذار بر کودک باشند و اغلب یکی از اولین افرادی هستند که آنها را با علایق خود آشنا می کنند. برای Maisie، مرگ والدینش او را از تبدیل شدن به یک شکارچی هیولا منصرف نکرد، بلکه باعث شد که بیشتر بخواهد که به آنها احساس نزدیکی کند. همه دختران کوچک رویای روز عروسی یا پرنسس بودن خود را ندارند و Maisie نمونه کامل آن است.
Merida در شجاع
یک شاهزاده اسکاتلندی، مریدا در خانواده سلطنتی متولد شد. مریدا با این مسئولیت که باید خود را به عنوان یک (خانم) معرفی کند و همچنین نیاز به یافتن خواستگار دارد، دست و پنجه نرم میکند. همانطور که از عنوان فیلم پیداست، مریدا ثابت می کند که شجاع است و در مقابل پدر و مادرش و پادشاهی ایستاده است. انیمیشن شجاع یکی از اولین فیلم های شاهزاده خانم است که نشان می دهد یک شاهزاده خانم نیازی به شاهزادگی ندارد. مریدا که یک نماد فمینیستی است، از سرگرمی ها و مهارت هایی که اغلب مختص مردان است، از جمله تیراندازی با کمان، شمشیربازی و اسب دوانی لذت می برد. او که سرسخت است، هرگز از دعوا عقب نشینی نمی کند، به خصوص وقتی شادی او در خط است.
Fiona در شرک
با نگاه زیرکانه انیمیشن شرک که یک افسانه را به تصویر میکشد، غول بودن شاهزاده فیونا اهداف مهم بسیاری را دنبال می کند. تفسیر آن در مورد نیاز یک زن به «زیبا» بودن و خانم بودن، ابزار قدرتمندی است که برای کمک به بیان داستان فیونا و نشان دادن به مخاطبان استفاده می شود.
علاوه بر این، رابطه پیچیده او با والدینش، (زیرا آنها می خواهند او شخص دیگری باشد و با شخص دیگری ازدواج کند) وظایف واقعی زندگی را به نمایش می گذارد که بسیاری از خانواده ها احساس می کنند دخترانشان باید انجام دهند. با این حال، آروغ زدن فیونا، خوردن خوراک قلب و انتخاب زندگی به عنوان یک غول به عنوان گواهی بر توانایی یک زن برای زندگی کردن در زندگی مورد نظرش عمل می کند.
مولان
انیمیشن مولان داستان زن جوانی را دنبال می کند که خود را به عنوان یک مرد در می آورد تا جای پدر پیرش را در ارتش بگیرد. انیمیشن مولان بر مشکلات زنان جوانی که مجبور به ازدواج از پیش تعیین شده میشوند، تمرکز میکند و در عین حال تمایل مولان برای اثبات ارزش خود و محافظت از پدرش را نشان میدهد. مولان که در کنار مردان می جنگد، به سرعت ثابت می کند که به همان اندازه، اگر نه بیشتر، سرسخت است و حتی در نهایت کشور را نجات می دهد. مولان دو بار زندگی خود را به خطر می اندازد: یک بار برای دفاع از کشورش و بار دیگر هنگام جعل هویت یک سرباز، که یک جرم قابل اجرا است. مولان به خاطر اینکه یکی از بهترین شخصیت های دیزنی بوده، شهرت پیدا کرده است و به دختران نشان می دهد که می توانند هر کاری را که در ذهنشان است عملی کنند.
شخصیت زن مورد علاقه شما در انیمیشن ها کدامند؟
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
مطلب خوبی بود🤭❤️
(رد پای شیرین منظری حس میشه)
Robyn Goodfellowe از انیمیشن WolfWalker ?
در ضمن به استاد ببر اعتقاد ندارم
Just
ببری ( با صدای داد زدن پو )
حس می کنم نویسنده انیمیشن های جدید رو اصلا ندیدن
Mabel
Star
Moon
کامیلا ( شخصیت خانه جغد )
یا اصلا همین کاتارایی که متین گفت
تاف توی آواتار کورا خیلی تاثیر داشت
آواتار کورا واقعا ضعیفتر از قبلی بود
بنظر من آخرین باد افزار شخصیت پردازی خوبی داشت و آخراش داستانش خوب شد
اما اولای سریال واقعا نچسب بود
ولی افسانه کورا به نظر من حتی بهتر هم بود
توی هر فصل (به غیر از ۴) ویلن ها اهداف بزرگتری نسبت به ویلن قبلی داشتن
اسپویل
.
.
.
.
.
.
.
.
ویلن فصل ۱ می خواست عنصر افزاری رو از بین ببره
ویلن فصل ۲ می خواست منشا بدی و پلیدی رو آزاد کنه
ویلن فصل ۳ هدف خود آواتار بود
.
.
.
می بینی؟ اهداف ویلن ها خطرناک تر می شن
البته خب دو تا بدی هم داشت افسانه کورا
۱_فصل ۴ محتوای خاصی نداشت صرفا می خواست بگه کورا دوباره خوب میشه و قدرتش بدست میاره
۲_ آخر فصل ۴ که کورا و آسامی ....
شخصیت گیسو کمند به من نشون داد که یک زن با وجود مو های بلندش، باز میتونه خودشو جلوی مخاطبا (چه دختر چه پسر) نشون بده و در کنار بقیه پرنسسا بهترین باشه.
جاش تو لیست خالیه.
کاتارا هم میتونست باشه(؟)