ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اسطوره‌شناسی

هشت نامیرا در اساطیر چین

یکی از مشهورترین افسانه‌های اساطیر چین که بر اساس دین باستانی چینیان (یعنی تائویسم یا دائوئیسم) شکل گرفته و از گذشته تا به امروز منتقل شده است، داستان هشت نامیرا یا با سیان (Ba Xian) ...

پردیس احمدی
نوشته شده توسط پردیس احمدی | ۲ شهریور ۱۴۰۲ | ۲۳:۰۰

یکی از مشهورترین افسانه‌های اساطیر چین که بر اساس دین باستانی چینیان (یعنی تائویسم یا دائوئیسم) شکل گرفته و از گذشته تا به امروز منتقل شده است، داستان هشت نامیرا یا با سیان (Ba Xian) است.

هشت نامیرا اساطیر چین

این هشت نفر انسان‌هایی هستند که از روش‌های مختلف به راز زندگی جادوان دست یافته و در محل‌هایی متروکه و در کوهستان‌هایی اسرارآمیز به دور از سایر انسان‌ها زندگی می‌کنند. هر یک از این هشت تن، نماد گروهی از افراد یک جامعه هستند که به شکلی نمادین در میان خدایان ظاهر شده‌اند. این گروه هشت نفره، که روش‌های رسیدن آنها به جاودانگی می‌تواند منبع الهامی برای گروه‌هایی باشد که آنها نمادشان محسوب می‌شوند عبارتند از:

فرمانده سپاه، پیرمرد، اشراف‌زاده، زن (!)، رهبر، علیل، فیلسوف و سرخوش.

هشت نامیرا در کوهستانی دوردست زندگی می‌کنند

به هر یک از این شخصیت‌ها فرصت تجربه ماجراجویی‌های مختلفی به شکل تکی یا همراه با سایر اعضای گروه داده می‌شود و داستان‌های مختلفی درباره این شخصیت‌ها و برخورد آنها با انسان‌هایی که نماد گروه آنها هستند در اساطیر تائویسم وجود دارد.

مهم‌ترین داستان در میان این ماجراجویی‌ها، سفر تمام اعضای هشت نفره گروه نامیرایان به آن سوی اقیانوس می‌باشد. لازم به ذکر است که براساس روایاتی این هشت نفر افرادی کاملا خیالی، هم مقام با خدایان در بهشت هستند و براساس روایاتی دیگر، این افراد، شخصیت‌های واقعی هستند که در زمان سلسله تَنگ (Tang Dynasty) زندگی می‌کردند و تمام طول عمر خود را به تمرین اصول تائویسم اختصاص داده‌اند.

سفر به آن‌سوی اقیانوس

نامیرای شماره 1 - فرمانده ارتش

ژانلی چوآن - فرمانده ارتش

ژانلی چوآن (Zhongli Quan) در زندگی عادی خود رهبر ارتش بزرگ چین بوده اما رفته‌رفته تصمیم می‌گیرد که این کار را کنار گذاشته و برای تمرین اصول تائویسم به کوهستان برود و زندگی جدیدی را تجربه کند.

در کوهستان ژانلی‌ چوآن با گورهی از موبدان تائویسم آشنا شده و در کنار آنها به تمرین می‌پردازد. پس از مدت زیادی این گروه به او اعلام می‌کنند که به دلیل تلاش زیادش، قادر به رسیدن به جایگاه نامیرایان است اما باید صبر کند تا زمانش فرا رسد.

ژانلی چوآن که با تمرینات و تلاش‌های فراوان موفق شده بود با استفاده از اکسیری فلز مس را به نقره بدل کند روزی مشغول کار و مراقبه بود که کلبه‌ای که در آن زندگی می‌کرد فرو می‌ریزد و از درون دیواری جعبه کوچکی بیرون می‌آید. ژانلی چوآن جعبه را گشوده و در آن راز رسیدن به عمری جاودان را پیدا می‌کند.

او فورا مشغول انجام دستور‌العمل داخل جعبه شده و به کارش ادامه می‌دهد تا اینکه اطرافش با ابرهایی زیبا و موسیقی پر شده و دُرنای بهش ظاهر شده و او را با خود به سرزمین عمر جاودان می‌برد.

شخصیت ژانلی‌چوآن در نقاشی‌ها به شکل مردی چاق نمایش داده می‌شود که شکم بزرگش همواره نمایان است. براساس داستان‌های اساطیری، سلاح مخصوص ژانلی‌چوآن بادبزنی جادویی است که با حرکت دادن آن ژانلی چوآن می‌‌تواند ارواح مردگان را به جسم آنها بازگردانده و آنها را دوباره زنده کند.


نامیرای شماره 2 - پیرمرد

ژَنگ‌گو - پیرمرد

ژَنگ‌گو (Zhang Guo) یکی از مهم‌ترین اعضای گروه هشت نفره نامیرایان است که در زمان زندگی معمولی خود نیز بسیار پیر بوده و به عنوان کیمیاگر در بارگاه امپراطور چین خدمت می‌کرد. ژنگ‌گو در بارگاه امپراطور سخت تلاش می‌کرد تا بتواند اکسیری بسازد که با نوشیدن آن امپراطور عمری طولانی پیدا کند. او هم‌چنین مجموعه تمرین‌های تنفسی مخصوصی را کشف می‌کند که به او اجازه دادند تا صدها سال به زندگی خود به شکل انسانی میرا ادامه دهد.

ژنگ‌گو معمولا در تصاویر و کنده‌کاری‌ها به شکل پیرمردی نشان داده می‌شود که خری او را همراهی می‌کند. این حیوان که تنها ژنگ‌گو می‌تواند سوارش شود به شکل تکه‌ای کاغذ درمی‌آید و به محض برخورد با آب به شکل خر ظاهر می‌شود. سلاح ژنگ‌گو طبلی استوانه‌ای شکل است که از چوب بامبو ساخته شده و دو چوب از آن بیرون زده‌اند که با نواختن آنها شر را دور کرده و زندگی افراد را از مرگ، بلا و بیماری پاک می‌سازد.


نامیرای شماره 3 - اشراف‌زاده

کائوگوجیو - اشراف‌زاده

کائوگوجیو (Cao Gou Jiu) که با لقب "دایی کائوی اشرافی - Royal Uncle Cao" شناخته می‌شود آخرین عضو هشت نفره نامیرایان است و از همه اعضای آن دیرتر به این مقام دست یافته است. او در زندگی معمولی خود برادر پادشاه و پسر یکی از فرماندهان بزرگ ارتش چین بوده که از طریق جایگاه برادرش به جرم‌های مختلفی دست می‌زد اما با آشنایی با اصول تائو، از طرف دو عضو دیگر گروه هشت نامیرا دعوت می‌شود تا از سر گذراندن مشکلات مختلف به اکسیر جاودانگی دست یافته و نامیرا گرددو

کائوگوجیو معمولا با لباس‌های مخصوص اشراف به تصویر آمده است که سلاح مخصوص او دو لوح یا قاشقک (نوعی آلات موسیقی) از سنگ یشم است که به او قدرت‌ پاک‌سازی هوا می‌دهد. در میان گروه‌های مردم کائوگوچیو خدای مورد علاقه بازیگران، نوازندگان و به طور کلی هنرمندان است.


نامیرای شماره 4 - فیلسوف

هان سیِنگی - فیلسوف

هان سیِنگی (Han Xiangi) که براساس داستان‌ها یکی از اقوام شخصیت بزرگ هان یو (Han Yü)، دانشمند و فیلسوف بزرگ قرن 9 بود که از طریق مطالعه و کسب علم با اصول تائو آشنا شده و خود را وقف تحقیق و تمرین دستورات آن می‌کند.

در میان قدرت‌ها زیاد او، در داستان‌های مختلف به قدرت او در شکوفایی گل‌ها و رام کردن حیوانات وحشی اشاره شده است. او در تصویرسازی‌های مختلف از هشت نامیرا به شکل مردی خندان به تصویر کشیده است که همواره فلوتی بر دست دارد و با دمیدن در آن رشد و شکوفایی را ایجاد می‌کند.


نامیرای شماره 5 - بانو

هه سیِنگو - بانو

هه سیِنگو (He Xiengu) تنها زن در میان گروه هشت نفره نامیرایان است. او به جایگاه نامیرایان از طریق بلعیدن پرتوی ماه و به وجود آوردن مروارید دست یافته است. هه سینگو پیش از رسیدن به جایگاه نامیرایان قسم می‌خورد که همواره باکره بماند.

در روایتی دیگر او دختر امپراطور است که با خوردن هلویی جادویی به قدرت پرواز و جایگاه نامیرایان دست می‌یابد اما در این نسخه از روایت او به شکل بانویی زیبا که تنها شش تار مو از زمان تولد بر روی سرش دارد توصیف شده است!

سلاح مخصوص او گل نیلوفر آبی (لوتوس) و میوه هلو است که می‌دانیم نماد میوه بهشتی است و عمر جاودان به تمام کسانی که آن را بخورند می‌بخشد. هه سینگو نماد مراقبه (مدیتیشن)، بصیرت و پاکی است.


نامیرای شماره 6 - رهبر

لو دانگبین - رهبر

رهبر این گروه هشت نفره شخصیتی به نام لو دانگبین (Lü Dongbin) است که موفق شد اصول تائوئیسم را از پیرمرد گروه نامیرایان (ژانگلین‌چوآن) بیاموزد. او معمولا با لباس فیلسوف‌ها به تصویر کشیده شده که شمشیر جادویی سلاح مخصوص اوست.

لو دانگبین با استفاده از این شمشیر موفق می‌شود اژدهایان را به قتل برساند (که گویی در این سری روایات شخصیتی منفی محسوب می‌شوند) و همواره این شمشیر را در غلافی مخصوص بر پشتش حمل می‌‎کند.

سلاح دیگری که معمولا در تصاویر در دستان او می‌بینیم قلمی از جنس پر است که در کنار شمشیر جادویی به او قدرت مبارزه با جهل و نیروهای شیطانی را می‌دهد.


نامیرای شماره 7 - علیل

لی تای‌گوای - علیل

لی تای‌گوای (Li Tieguai) یا کونگ مو (Kong Mu) معروف‌ترین نامیرا، از میان این گروه هشت نفری، شعبده‌بازی زیباروی و زبردست بود که با قدرتش روح خود را از بدنش جدا کرده و به دنیاهای مختلف سفر می‌کرد اما یکبار، زمانی که روحش به دنیای دیگری سفر کرده بود، رهگذری بدن بی‌جان او را پیدا کرده و فکر می‌کند که مرده است. رهگذر براساس رسوم جسد لی‌ تای‌گوای را می‌سوزاند.

شعبده‌باز زمانی که از سفرش باز می‌گردد متوجه نابود شدن بدن خودش شده و به ناچار به بدن گدایی علیل که به تازگی جان باخته بود وارد می‌شود. براساس همین داستان او، که در سفرهای خود به اکسیر جاودانگی دست‌یافته بود، عضوی از هشت نامیرای اساطیری می‌شود.

در تصاویری که از لی تای‌گوای نمایش داده می‌شود او را به شکل یک گدایی زشت و علیل نشان می‌دهند که کدویی بزرگ به پشتش بسته است. این کدو که نماد عمر طولانیست، با گرد و غباری که از آن خارج شده و در حقیقت روح خود لی تای‌گوای است، قدرت دور کردن نیروهای شیطانی را دارد. (شبیه به شخصیت گارا در انیمه ناروتو)

لی‌ تای‌گوای هم‌چنین عصایی آهنین دارد که از آن برای کمک به بیماران و فقرا استفاده می‌کند. در برخی تصاویر نیز نشان داده شده که او برای کمک به افراد نیازمند سوار بر کیلین (Qilin) که در مقالات بعدی اساطیر چین بررسی خواهد شد، نیز می‌شود. از این روی لی تای‌گوای خدای مورد علاقه طبقه فقرا و بیماران است.


نامیرای شماره 8 - سرخوش و مست

لان کای - سرخوش و مست

لان کای (Lan Cai) عجیب‌ترین نامیرا در میان این گروه هشت‌نفره است. او که به طور دقیقی مشخص نیست که زن است یا مرد، یا صرفا قدرت تغییر جنسیت خود را دارد در گذشته و در زمان زندگی عادی خود به شکل گدایی در خیابان‌های شهر قدم می‌زد و آوازهایی زیبا درباره کوتاهی زندگی سر می‌داد. از همین طریق خدایان نیز صدای آواز زیبای او را شنیده و به او هم اکسیر جاودانگی عطا می‌کنند.

لان کای که در دوره‌های مختلف تاریخی به شکل مرد، زن، پیر و جوان به تصویر کشیده شده است همواره سبدی حصیری در دست دارد که پر از گل‌هایی جادویی بوده که نماد طول عمر هستند. او معمولا در تصویرسازی‌ها لباسی بلند و آبی‌رنگ بر تن و تنها یک لنگه کفش به پا دارد. در داستان‌های مختلف ماجرای لان کای با زیاده‌روی کردن او در نوشیدن آغاز شده و با یک‌باره ناپدید شدن او از فضای داستان به پایان می‌رسد.


همان‌طور که مشخص است، نامیرایان اساطیر چین، همگی افرادی عادی با مشکلات و ضعف‌های انسان‌های معمولی بودند که با استفاده از اصول تائو موفق به دست‌یابی به عمر جاودان، بصیرت و حضور در میان خدایان شدند.

هشت نامیرا؛ ایزدانی انسانی
دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (1 مورد)
  • eivor wolfkissed
    eivor wolfkissed | ۳ شهریور ۱۴۰۲

    قشنگ بود. فرهنگ چین هم چیزای باحالی داره

مطالب پیشنهادی