نگاه نخست به بازی Gears 5
بالاخره فرصت پیدا کردم که چند ساعت ابتدایی، یا به طور دقیقتر بخش نخست بازی Gears 5 را تجربه کنم؛ حالا که دنیای جدید سیاره سرا را در قالب هر دو کاراکتر جیمز فینکس و ...
بالاخره فرصت پیدا کردم که چند ساعت ابتدایی، یا به طور دقیقتر بخش نخست بازی Gears 5 را تجربه کنم؛ حالا که دنیای جدید سیاره سرا را در قالب هر دو کاراکتر جیمز فینکس و کیت دیاز مشاهده کردهام، میتوانم به جرئت مدعی شوم امسال با یکی از بهترین گیرزهای تاریخ طرف هستیم. فرنچایزی که بعد از جدایی از اپیک گیمز کمی رنگ و بوی ناامیدی به خود گرفته بود.
با ورود به بازی در مرحله نخست، حتی با اینکه حساب کاربری ایکس باکسم سابقه تجربه نسخههای قبلی سری گیرز را به خاطر دارد، مرا وارد زمین تمرین و آموزشی این قسمت که Boot Camp نامیده میشود وارد کرد. اگرچه میتوانستم این بخش را اسکیپ کنم، ترجیح دادم دوباره مکانیزمهای شوتر این بازی را مرور و با تسلط بهتری ماجراجوییهایم را شروع کنم.
بعد از اتمام مرحله آموزشی -که تقریبا هیچ قسمت تازهای نداشت و همان الگوریتم آشنا و همیشگی گیرز بود- بالاخره وارد منوی اصلی شدم. این منوی متفاوت و جذاب نظرم را فوراً به خودش جلب کرد؛ برخلاف گذشته، منوها کمی از حالت بیروح و تاریکش فاصله گرفته و شاهد شمایل کاراکتر اصلی داستان و نوشتههای درشتی هستیم که هر کدام بازیکن را به یکی از مُدهای قابل بازی هدایت میکند. علاوه بر این بخش مفصلی برای شخصیسازی کاراکترها و تجهیزات نظامی در دسترس است که البته مختص حالت آنلاین بازی خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
- ۸ نکته که باید پیش از بازی کردن Gears 5 بدانید
- محالی به نام آرامش – پرونده داستانی مجموعه گیرز آف وار
بعد از کمی بالا و پایین کردن منوی Extras و چسباندن بنرهای ترمیناتور دارکفیت و هیلو ریچ روی لباسها و سلاحهایم (که به لطف گیمپس آلتیمیت نصیبم شده)، وارد بخش اصلی یعنی Campaign شدم. همانطور که کوالیشن گفته، خط داستانی بازی سهنفره، به صورت آفلاین اسپلیتاسکرین یا آنلاین قابل بازی است. اما فعلاً ترجیح دادم تنهایی بازیم را آغاز کنم و تجربه Co-Op را بگذارم برای بررسی نهایی گیرز 5.
داستان با نمایشی خلاصه از آنچه در قسمت چهارم اتفاق افتاده آغاز میشود و در نخستین گام دوباره پای در کفشهای جیمز دامینیک فینکس، فرزند مارکوس فینکس بزرگ قرار میدهیم تا بازی درست از همان جایی که در نسخه قبلی به اتمام رسیده بود، دنبال شود.
در کنار جیمز، کیت دیاز، مارکوس فینکس، دل و همینطور دیو، ربات پرنده و مفید تیم دلتا حضور دارند. طبق عادتم در نسخههای قبلی، سلاح لنسر را در سمت راست تجهیزات، و شاتگان مورد علاقهام یعنی Gnasher را در قسمت چپ تجهیزاتم قرار دادم تا راحتتر به استقبال دشمنان بروم.
در ابتدا بازی سعی میکند چند مکانیزم مفید را معرفی کند؛ از امکان جابجایی و تغییر حالت کاورها گرفته، تا کمکهایی که دیو به صورت تکنولوژیک به تیم دلتا میرساند. وقتی اولین سوارمها (همان گونههای جدید لوکاستها) از در و دیوار سرازیر شدند، سعی کردم با انواعی از سبک مبارزات آنها را از سد راه بردارم. استفاده از لنسر که مثل همیشه مفید و کارآمد بود، شاتگان هم که در نبرد نزدیک مفید است. اما من همچنان با کاربرد اره برقی جایگذاری شده زیر لنسر مشکل دارم و بعد از نصف کردن یکی دو تا سوارم، موفق نشدم در میان جمعیتی از آنها زنده بمانم.
بعد از مدت کوتاهی دیو به خاطر مجموعه حوادثی از کار افتاد. ولی خوشبختانه برد که مشغول تحقیق و توسعه تجهیزات برای تیم دلتا است، ربات جدیدی به اسم جک را معرفی کرده که هم تواناییهای بیشتری داشته، هم قابل شخصیسازی و ارتقا است. مکانیزم پیشرفت تواناییهای جک که از الگوی درختی پیروی میکند خیلی برایم جالب بود، در نتیجه در اکثر مراحل سعی میکنم تمام سوراخ سنبههای اتاقها را بگردم تا لوازم مورد نیاز برای ارتقا را پیدا کنم.
تا اینجای کار به غیر از سوارمهایی که در قسمت قبلی با آنها آشنا شدیم، که شامل نوعهای غولآسایی از آنها نیز میشود و حکم باسفایت را دارند، Gears 5 مدل جدیدی از دشمنان را هم مقابلم قرار داده. همان رباتهای به دردبخور و قدرتمندی که دیبی نام دارند، به خاطر برخی از حملات دچار اختلال شده و در واقع برعکس عمل میکنند. یعنی به جای دشمنان به خود تیم دلتا حمله کرده و رنگشان هم از آبی به قرمز تغییر میکند.
مبارزات و نبردها در Gears 5 بیش از گذشته سریع و شلوغ هستند؛ این بازی عملاً فرصت استراحتی به شما نمیدهد و به جز مقاطعی بسیار کوتاه، شاهد روندی آرام نخواهید بود. خیلی سریع هر موقعیتی به جهنمی پر از دشمنان وحشی تبدیل شده و تمام در و دیوار و کوهها و صخرههای اطراف روی سرتان آوار میشوند. گاهی هم که یک جانور غولپیکر کریستالی پیدایش شده و خونتان را در شیشه میکند.
بعد از آنکه اتفاقاتی رخ داد و وارد فاز دوم داستان شدم، کنترل کیت به جای جیمز به دستم سپرده شد؛ این موضوع باعث شد احساس کنم از این به بعد قرار است تغییراتی در روند یا سرعت بازی ایجاد شود، اما متاسفانه ناامید شدم. همه چیز در Gears 5 عالی به نظر میرسد، اما یکی از فاکتورها فعلا ذهنم را درگیر کرده که باید نتیجهاش را در پایان داستان ببینم. چه فاکتوری؟ تکراری بودن سیستم کلی بازی نسبت به قسمت قبلی.
اگر صرفا بخشهایی از گیرز 4 را تجربه کرده باشید و با سرعت پیشروی و مکانیزم نبرد با دشمنان آشنا باشید، خیلی زود درخواهید یافت که به سختی میتوان تفاوتی فاحش بین دو قسمت پیدا کرد. همه چیز شبیه به قبل است و تنها چند المان کوچک متمایزکننده هستند. امیدوار هستم ادامه بازی این دیدگاه را در من تغییر دهد، چون که هنوز خیلی از بخشهایش را تجربه نکردهام. با ویجیاتو همراه باشید تا به زودی بررسی تمام بخشهای بازی Gears 5 را از نظر بگذرانیم.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
هرکی میخواد کمپین رو کو آپ آنلاین بزنه آی دی شو اینجا بزاره این مال من: raminbafs