Elemental  و عصری نو برای پیکسار

استودیو پیکسار را بخاطر خلق تعدادی از ماندگارترین شخصیت‌ها و داستان‌ها در تاریخ انیمیشن می‌شناسیم. آن‌ها در طول چند دهه زندگی هنری خود آثاری مثل Toy Story، Cars، The Incredibles، Inside Out و Wall-E را خلق کردند که می‌توان آن‌ها را به تنهایی، با دوستان یا با خانواده دید و از داستان‌سرایی فوق‌العاده آن‌ها لذت برد.

هر چند مثل تمامی کمپانی‌ها، پیکسار نیز گاهی عملکردی پایین‌تر از حد انتظار نشان داده است که اکثر آن‌ها بخاطر قربانی احساس نوستالژی شدن و ساختن ادامه بر شاهکارهای پیشین خود بوده است؛ مثلاً Cars 2، Monsters University، Fining Dory و Incredibles 2 همگی به عنوان یک ادامه پا به عرصه وجود گذاشتند و در حد انیمیشن اسبق خود نبودند. گاهی آثار اورجینال مثل The Good Dinosaur و Brave هم توسط پیکسار ساخته شد که جادوی دیگر کارهای این استودیو را نداشتند.

اکنون در سال 2023 با نگاهی بر اثر جدید این استودیو یعنی Elemental می‌توان گفت که آن‌ها در حال بازگشت به ریشه‌های خود هستند و اثری کاملاً اورجینال خلق کرده‌اند که می‌تواند بسیاری از کودکان و خانواده‌ها را سرگرم کند.

در نگاه اول، Elemental ممکن است یک ایده‌ی قابل حدس به نظر برسد. عناصر چهارگانه مثل آتش، آب، باد و خاک برای هر کسی که کمی سواد آکادمیک داشته باشد آشنا هستند و می‌توان حدس زد که با چه درون‌مایه و زمینه‌ای روبرو خواهیم بود. اما با تماشای انیمیشن، به انتظارات‌تان خیانت خواهد شد و باز با جادوی همیشگی پیکسار روبرو می‌شویم.

شخصیت اصلی داستان یعنی Ember تقریباً همان چیزی است که از یک فرد ساخته شده از آتش می‌توان انتظار داشت؛ فردی کله داغ، پر اراده و تند مزاج. Wade و شخصیت‌های ساخته شده از عنصر آب، کمی با انتظارات تفاوت دارند. آب، عنصری است که معمولاً آن را به آرام بودن، رازآلودگی و حتی افسردگی می‌توان ارتباط داد اما Wade پرشور و پر از احساسات است؛ هرچند که صحنه‌های اشک ریختن و احساسی شدن او، در واقع لبریز شدن از عنصر آب می‌باشد و بی‌ارتباط نیست.

داستان این انیمیشن مثل همان چیزی است که از پیکسار انتظار داریم؛ یعنی سر راست و مستقیم در انتقال مفهوم و بی‌نقص در روایت و اجرای آن. در Elemental، امبر و وید با وجود تفاوت‌های ذاتی و آشکار (یکی آب است و دیگری آتش) عاشق یکدیگر می‌شوند.

امبر و وید زمانی با یکدیگر آشنا می‌شوند که وید از طریق یک لوله‌ی در حال چکه وارد فروشگاه خانواده امبر می‌شود؛ همانطور که مشخص است، آب و آتش با یکدیگر همخوانی ندارند و این لوله یک مشکل برای خانواده امبر می‌باشد. وید متخصص سازه است و با بررسی مشکلاتِ فروشگاه، فوراً آن‌ها را گزارش می‌کند. کمی بعد، وید متوجه می‌شود که خانواده امبر فروشگاه را از هیچ ساخته‌اند و در واقع اولین ساکنان شهر Elemental City به حساب می‌آیند. وید که با شنیدن داستان خانواده امبر تحت تأثیر قرار می‌گیرد، مصمم می‌شود که فروشگاه را نجات دهد و مطمئن شود که میراث خانواده او ادامه پیدا خواهد کرد؛ آغازی برازنده برای یک داستان زیبا!

در ادامه این دو به یکدیگر نزدیک‌تر شده و خلاقیتِ پیکسار در نمایش دادن رابطه‌ی دو قطب کاملاً مخالف یکدیگر واقعاً حیرت‌انگیز است و یکی از تأثیرگذارترین روابط دیده شده در انیمیشن‌ها را می‌سازد. امبر پس از آشنایی با وید متوجه می‌شود که درکش از زندگی اشتباه بوده و حالا چیزهای متفاوتی از زندگی می‌خواهد، اما ابداً دوست ندارد که به رسوم خانوادگی‌اش خیانت کند و باعث سرافکندگی پدرش بشود. همچنین، رابطه بین آب و آتش امری نامتعارف در Elemental City است و مشخصاً توجهات را به خود جلب می‌کند؛ خانواده امبر از نزدیکی این دو نگران می‌شوند که بعداً منجر به ایجاد فاصله بین او وید می‌شود.

داستان در ادامه بالا و پایین‌های تأثیرگذاری را دنبال می‌کند. احساسات بیننده با دیدن انیمیشن Elemental تحت تأثیر قرار خواهد گرفت؛ با آن می‌توان لبخند زد، ناراحت شد، احساس شگفتی کرد و در خلاقیت بی حد و حصرش غرق شد. احساساتی که تنها با آثار قدیمی‌تر پیکسار قلقلک داده می‌شدند.

بطور کلی، انیمیشن Elemental یادآور قلب و روح پیکسار است؛ به یادمان می‌آورد که پیکسار تا چه حد می‌تواند خلاق و شگفت‌انگیز باشد. در دهه 2020، طعم و مزه‌ی کارهای پیکسار کمی تغییر کرده بود، اما با وجود Elemental می‌توان امید داشت که نسل جدید هم به همان اندازه ما، جادوی قدیمی پیکسار را بچشند.