چرا امسال بازیهای بقامحور مورد توجه مخاطبان قرار گرفتند؟
یکی از موفقترین بازیهای مهم سال Palworld بود؛ اثری که همه فکر میکردند یک نسخه جنگی از پوکمان باشد اما معلوم شد که یک بازی جهان باز با المانهای ساخت و ساز است که در ...
یکی از موفقترین بازیهای مهم سال Palworld بود؛ اثری که همه فکر میکردند یک نسخه جنگی از پوکمان باشد اما معلوم شد که یک بازی جهان باز با المانهای ساخت و ساز است که در آن موجوداتی به نام «Pals» را به اسارت میگیرید و از آنها کار میکشید. مدتی گذشت که بازیهای موفق دیگری مثل Enshrouded، Nightingale و Pacific Drive نیز منتشر شدند و هر یک با خلاقیت خود توانستند تا از المانهای ساخت و ساز استفاده کنند و آثار منحصر به فردی تحویل مخاطب دهند. آیا این موج بازیهای بقامحور، نشان از آن دارد که این ژانر محبوبتر از همیشه شده است؟ در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
استیم این ژانر از بازیها را Open World Survival Craft مینامد چرا که حداقل سه زیرژانر به همراه بسیاری از مکانیکهای الهامگرفته شده از دیگر بازیها را شامل می شود. کرفتینگ، ساخت پایگاه، اکتشاف، مبارزه، و نهایتا بقا از مهمترین المانهای این بازیها به شمار میرود.
البته بازیهایی که المان ساخت و ساز دارند، ابدا ایدههای جدیدی به شمار نمیروند و با این وجود میتوانند زمینهساز خلاقیت سازندگان و بازیکنها به شکلهای مختلفی باشند. به نظر میرسد سال ۲۰۲۴ ممکن است سالی باشد که این ژانر به اوج پتانسیل خود دست پیدا کند.
ممکن است برداشتهای مختلفی از بازیهای اصطلاحا Survival Crafting داشته باشیم، اما ایده کلی این بازیها اینگونه است که شما منابع مختلفی را در دنیای جهان آزاد بازی جمعآوری کنید و از آنها برای زنده نگه داشتن خود، ساختن سلاحها و ابزارهای دیگر و البته مکانی برای زندگی استفاده میکنید. هدف گیمدیزاینر در این بازیها معمولا آن است که بازیکن احساس کند که میتواند تقریبا هر کاری در بازی انجام دهد.
در طول همهگیری کرونا، بسیاری از بازیهای مستقل ساخته شده توسط تیمهای کوچک سعی کردند تا از این ژانر استفاده کنند؛ برای مثال Valheim آخرین اثری بود که توانست بازیکنهای زیادی را به خود جذب کند. با تاخیر بسیاری از بازیها به دلیل دورکاری کارمندان و خانهنشین شدن بسیاری از بازیکنها، این بازیها توانستند تا با ایجاد یک فضای مجازی جذاب، دوستان مختلف را دور هم جمع کنند تا با همکاری هم در این آثار پیشرفت کنند.
شما میتوانستید وارد اثری مانند Valheim شوید و با دوستان خود یک سرور عمومی یا خصوصی را ایجاد کنید و هر کاری را که می خواهید را در جهان آن انجام دهید. اگر میخواهید کاوش کنید، دستتان باز بود؛ یا اگر دوست داشتید میتوانستید صرفا روی ساخت بلندترین برج جهان بازی تمرکز کنید. هر یک از این بازیها نیز سعی داشتند تا نگاهی متفاوت از ژانر خود را به تصویر بکشند.
مثلا یکی از مهمترین ویژگیهای Valheim این بود که توانست یک سری از المانهای مهم بازیهای نقش بقا مثل گرسنگی و تشنگی را به شکلی نه چندان آزاردهنده در بازی پیاده کند یا جنگهای ناگهانی را در بازی کاهش دهد تا بازیکن بتواند راحتتر با جهان آن خو بگیرد و در آن احساس آرامش کند تا بتواند هرکاری که دوست دارد انجام دهد. همین موضوع باعث شد که بازیهای دیگر هم از این حس دوستانه بازی الهام بگیرند و مثلا سازندگان Enshrouded از آن در روند ساخت بازی خود استفاده کنند.
آنتونی کریستولاکیس خالق بازی Enshrouded میگوید:
ما ساخت Enshrouded را از سال ۲۰۱۹ شروع کردیم. همان موقع بود که Valheim منتشر شد و اواسط توسعهی بازی بود که از شباهت روند توسعهای که پیش گرفتیم با بازی ولهیم شگفتزده شدیم.
تحت تاثیر این بازی ما هم ناخودآگاه سعی کردیم که در ساخت بازی روند کمی دوستانهتری داشته باشیم، مثلاً اگر غذا نخورید نمیمیرید. زیرا اگر هدفتان این است که تنها به ساخت پایگاه مشغول شوید، درگیر شدن با این موارد میتواند آزاردهنده باشد.
آنتونی کریستولاکیس - خالق بازی Enshroudedبازیهای جدیدی که در این سبک منتشر شدهاند در تلاش هستند تا کلیشههای همیشگی را نیز از بین ببرند. برای مثال معمولا در بازیهای سبک بقا شما به شکلی ناگهانی و بدون لباس، بدون کوله پشتی و آیتم به خصوصی داخل جنگل از خواب بیدار میشدید و احتمالا حافظه خود را از دست داده بودید. نهایتا شروع به مشت زدن به درختان میکردید تا چوب به دست بیاورید تا با ساخت یک میز کار ساخت و ساز را شروع کنید و به همین ترتیب بازی را ادامه میدادید.
اما جدیدترین بازیهای این سبک سعی دارند تا در محیطهای فانتزی یا پساآخرالزمانی در جریان باشند و بسته به فضاسازی بازی موجودات مختلفی در کنار دیگر بازیکنان وارد محیط میشوند تا با شما درگیر و یا به منابعی برای به دست آوردن آیتمهای داخل بازی تبدیل شوند. برای مثال بازی Nightingale یک اثر بقامحور و جهان باز است، اما از قلمروها و جهانهای مختلفی تشکیل شده که بازیکنان میتوانند به صورت تصادفی آنها را آزاد کنند و در محیطهای متفاوتی به کاوش بپردازند.
یک نکته بسیار مهم که بالاتر به آن نیز اشاره کردم، نقش آزادی در اینگونه بازیها بوده که در Nightingale به خوبی پیادهسازی شده است. در واقع در حالی که نایتینگل جنبههای روایی دارد، به هیچ عنوان یک تجربه خطی از نظر داستانی نیست. شما میتوانید انتخاب کنید که با NPC ها تعامل داشته باشید یا که میتوانید به کل آنها را نادیده بگیرید. نیل تامپسون، مدیر هنری Inflexion Games گفت:
شما آزادید هر کاری که دوست دارید در این بازی انجام دهید. این نوع آزادی برای تعامل با دنیایی است که خلق کردیم و شما میتوانید در این بازی [به معنای واقعی کلمه] نقش آفرینی کنید. این برای من قدرت رسانه بازی است.
نیل تامپسون - کارگردان هنری بازی NightingalePacific Drive نیز یکی از بهترین مثالها برای بازیهای بقامحور است که سعی در شکستن کلیشهها دارند. در حالی که در این بازی شما نوار سلامتی دارید و باید به آن توجه کنید، بیشتر وقت خود را صرف ساخت قطعاتی برای ارتقاء ماشین فرسوده خود میکنید، که به نوبه خود احتمال آسیب دیدن شما را نیز کاهش میدهد. با وجود وقت بسیاری که برای ماشین خود میگذارید، امکان ندارد که شیفته این خودرو نشوید و دلتنگش نشوید که این یک حس متفاوت نسبت به چیزی است که در بازیهای قدیمیتر این سبک تجربه کردهاید.
کارگردان بازی یعنی ست روزن که سالها روی عنوان Don't Starve کار کرده گفت که تنها چیزی که او را مجاب کرد تا روی این بازی کار کند آن بود که این ژانر را متحول کند:
من بازیهای بقا یا کرفتینگ را دوست ندارم، آنها واقعاً برای من ساخته نشدهاند. به همین دلیل، در Pacific Drive برایم خیلی مهم بود که تا بازی تجربهای روان و ساده برای یادگیری باشد.
ست روزن - کارگردان بازی Pacific Driveالبته که مشخص نیست که این بازیها این مسیر را تا ابد به خوبی پیش بگیرند. به خصوص که توسعهدهندگان بیشتری بر اساس محبوبیت گسترده بازی Palworld وارد این فضا میشوند. با این حال، در حال حاضر، این بازیها تجربه منحصر به فردی را برای بازیکنان ارائه می دهند که به نظر می رسد خواسته های بسیاری از مخاطبان مختلف را در بر می گیرد.
از آنجایی که عناوینی مانند Enshrouded یا Nightingale در نحوه بازی مردم و نحوه ارائه ژانر بقا معمولاً چالش برانگیز اما انعطافپذیر هستند و میتوانند بازیکنانی را به این ژانر معرفی کنند که ممکن است قبلاً با آن آشنا نباشند. آنها همچنین راههای متعددی را برای انجام یک بازی ارائه میدهند و سعی در انتقال این احساسات را دارند تا بازیکنان برای پول خود حسابی ارزش قائل شوند و این تنوع در یک سبک مشخص میتواند کامیونیتی و جامعه وفاداری متعددی را خلق کند.
البته که کسی چه میداند؟ شاید در آینده این بازیها بتوانند آیندهی ویدیوگیم را به طور کل متحول کند.
بیشتر بخوانید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
نسخه کامل Sons of thr forest که همین امسال اومد که پُر واضح است که آینه تمامنمای این سبکه !