ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

چرا ساخت ریمیک Splinter Cell چندان کار درستی به نظر نمی‌رسد؟
مقالات

چرا ساخت ریمیک Splinter Cell چندان کار درستی به نظر نمی‌رسد؟

در انتظار بازگشت سم فیشر!

محمد علی دهقانی آراسته
نوشته شده توسط محمد علی دهقانی آراسته | ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ | ۲۲:۰۰

مطمئن هستم بسیاری از شما مانند من منتظر عرضه ریمیک Splinter Cell هستید. فرانچایز اسپلینتر سل یکی از بهترین سری بازی‌های مخفی‌کاری در تاریخ ویدیوگیم است و در نسل ششم و هفتم صنعت بازی جز پرطرفدارترین آثار یوبیسافت به شمار می‌رفتند. زمانی که رقابتی سنگین بین آثار مخفی‌کاری مانند سری متال گیر سالید و هیتمن وجود داشت، در سال ۲۰۰۲ یوبیسافت یک بازی کاملا جدید به نام Tom Clancy’s Splinter Cell را به بازار عرضه کرد که چشم بسیاری از بازیکنان سراسر جهان را به سوی خود خیره کرد.

الان در سال ۲۰۲۴ چیزی حدود ۱۱ سال از آخرین باری که سم فیشر را در یک بازی مختص خودش و نه به عنوان یک کاراکتر مهمان برای ایونت‌هایی از آثار دیگر دیدیم، می‌گذرد. دسامبر سال ۲۰۲۱، یوبیسافت اعلام کرد که مشغول توسعه ریمیک اولین بازی این سری هستند و خیلی از طرفداران خوشحال بودند که باری دیگر سم را خواهند دید ولی برای تعدادی از هواداران این خبر کمی ناامیدکننده بود. حال در این متن قصد دارم از اول این مجموعه را بررسی کنم و با هم ببینیم که چه انتظاراتی از ریمیک این اثر داریم و آیا اصلا بازسازی بازی اول کار درستی است یا خیر. با ویجیاتو همراه باشید.

Splinter Cell Trilogy – تعریفی جدید از بازی‌های مخفی‌کاری

ذره به ذره بهتر شدن تا به درجه والا رسیدن بهترین توصیف ممکن از سه‌گانه اسپلینتر سل است. اگر به نمره متاکریتیک عناوین یوبیسافت طی سالیان نگاه کنید متوجه می‌شوید سه بازی برتر این شرکت دقیقا همین سه اثر یعنی Tom Clancy’s Splinter Cell، Pandora Tomorrow و Chaos Theory هستند. داستان‌هایی که تک تک این آثار برای بازیکنان روایت کردند بسیار جذاب و گیرا بودند. اما مهم‌ترین جنبه کل سری را گیم‎‌پلی تقریبا بی‌نقص و معرکه‌اش تشکیل می‌دهد.

این سه بازی محدودیت‌های جالبی را جلوی شما قرار می‌دادند که هر مرحله را خاص و متمایز می‌کرد. اولین محدودیتی که باعث تمایز اسپلینتر سل با بقیه آثار ژانر خود می‌شد، برخورد با دشمنان است. در یک سری مراحل صرفا می‌توانید حریف خود را ناک‌اوت کنید و اجازه ندارید که آنان را بکشید. از طرفی دیگر مراحلی را داشتیم که باید به شدت اطراف خود را بررسی کنیم و ببینیم چه کسی را بکشیم و البته زمان‌بندی درستی نیز باید برای این امر داشته باشیم. بحث هشدارها نیز توسط دشمنان از محدودیت‌های جذابی بود که هر مرحله را چالش برانگیزتر می‌کرد. برای مثال یک سری مراحل محدودیت سه هشدار را دارند، در حالی که خیلی از جاهای دیگر حتی یک بار هم نباید دیده شوید.

محیط بازی نیز به شدت غیر قابل انتظار عمل می‌کرد و باید مراقب تک تک حرکات خود باشید تا جان خود را از دست ندهید. درست مانند عناوین تاکتیکال و استراتژیک، باید همه اعمال خود را به شکلی سنجیده انجام دهید و حتی دقیقه‌ها صبر کنید تا بتوانید ماموریت را با موفقیت پشت سر بگذارید. شاید مهم‌ترین چیزی که این سری به ما یاد می‌دهد این است که از بین بردن دشمنان خیلی از اوقات در اولویت نیست، بلکه اطلاعات آنان ارزش بسیار بالاتری برای ما دارد. اگر نظر من را بخواهید شاید مراحلی که قتل در آنان ممنوع است و بیشتر دنبال به دست آوردن اطلاعات به روش‌های مختلف هستیم، از بهترین مراحل این سه‌گانه باشند.

جزئیاتی که فرانچایز Splinter Cell همراه خود آورد واقعا بی‌نظیر هستند. برای مثال تنوع مهماتی که ما داریم بسیار زیاد است و هر کدام مکان و کاربرد خاص خود را دارند. همچنین نایت ویژن و دوربین حرارتی به مرور تکاملی بی‌نظیر پیدا کردند و نقش بسیار مهمی نیز در ماموریت‌های ما ایفا می‌کنند. همه این‌ها نشان می‌دهند که پتانسیل ریمیک اسپلینتر سل بسیار بالاست و از آن انتظار زیادی خواهیم داشت.

نسخه‌های Double Agent، Conviction و Blacklist

نسخه Double Agent یک سال بعد از عنوان Chaos Theory به بازار آمد. دقیقا در اوایل نسل هفتم کنسول‌ها بود که این بازی عرضه شد. گیم‌پلی این اثر نسبت به سه‌گانه کمی پویاتر شده بود و البته داستانی خوب روایت می‌کرد اما به بی‌نقصی سه‌گانه نبود. گیم‌پلی بازی با وجود پویایی بیشتری که داشت به شدت شبیه به آثار قبلی بود. با این حال اما این بازی هم اثری به شدت قابل تحسین، دوست‌داشتنی و تجربه‌ای فوق‌العاده برای هواداران رقم می‌زند.

اما شاید بزرگ‌ترین تغییری که می‌توانستیم در این فرانچایز شاهد آن باشیم را نسخه Conviction همراه خود آورد. این‌گونه بگویم که نسخه کانویکشن حکم Hitman Absolution را در فرانچایز خود دارد اما با محبوبیتی بسیار بیشتر. سم فیشر در این اثر ماموریت دارد تا کشورش را نجات دهد و از طرفی هم می‌فهمد دخترش زنده است و مسیرش را با دو هدف والا طی می‌کند. داستان این بازی عمیق، گیرا، به شدت احساسی و خاص است. همچنین گیم‌پلی بازی به شدت روی مبارزات و کشتن دشمنان تمرکز دارد و خشم درونی سم را می‌شود به خوبی مشاهده کرد. به قدری ترکیب داستان و گیم‌پلی بازی محشر است که خیلی طرفداران دیگر در پایان بازی دیگر گله‌ای از کم شدن مخفی‌کاری نداشتند. بخش کوآپ بازی نیز همچنان فوق‌العاده است و ارزش تجربه کردن را دارد.

در آخر هم نسخه بلک لیست را داریم که مخفی‌کاری و اکشن را به تعادل رساند و محدودیت‌ها را نیز دوباره به بازی برگرداند. نبود مایکل آیرون‌ساید به علت درگیری با بیماری سرطان و جایگزینی وی با اریک جانسون در ابتدا طرفداران را ناراحت کرد، هرچند همان اوایل بازی متوجه دلیل انتخاب آقای جانسون خواهید شد. بلک‌لیست به شما ابزارهای زیادی می‌دهد که استفاده از آنان واقعا جذاب است. با بالا بردن درجه سختی بازی نیز چالش‌های بازی زیاد و بهتر می‌شوند و باید بیشتر مراقب اعمال خود باشید. ماجراجویی‌های سم فیشر اما در این بازی به نوعی به پایان رسید و احتمالا فعلا شاهد داستانی جدید از او نخواهیم بود.

آیا ساخت ریمیک اسپلینتر سل کار درستی است؟

قطعا برای خیلی از ما دیدن دوباره سم فیشر جذاب خواهد بود اما یک سوال بزرگ اینجا پیش می‌آید. آیا ساخت ریمیک کاری درست است؟ خب اجازه دهید اول به تاریخچه ادعاهای پوچ یوبیسافت در دهه اخیر بپردازیم. اولین موردی که به ذهنمان می‌آید فاجعه‌ای به اسم Skulls and Bones است. این اثر بیش از یک دهه در دست توسعه قرار داشت، هفت بار تاخیر خورد و تمامی قول‌ها و ادعاهایی که یوبیسافت در مورد این بازی مثلا فوق عظیم و AAAA، همه پوچ بودند.

بعد از آن می‌شود به Assassin’s Creed Mirage اشاره کرد که قرار بود به نسخه‌های اول سری بسیار شباهت داشته باشد و تجربه‌ای کلاسیک برای طرفداران رقم بزند. حال نتیجه صحبت‌های یوبیسافت چه شد؟ یک بازی متوسط که بسیار کم به گذشته شبیه بود و به هیچ عنوان با آثاری مانند اساسینز کرید اول قابل قیاس نیست. از همه خنده‌دارتر شاید بازی واچ داگز باشد. تریلر این بازی به شدت بازیکنان را هایپ کرد و هنگام عرضه اثری که به دست آنان رسید خیلی پایین‌تر از چیزی بود که اول دیده بودند.

اما همه این‌ها به کنار داستان ریمیک Prince of Persia: The Sands of Time خیلی وحشتناک است. اواخر سال ۲۰۲۰ این بازی برای عرضه در ژانویه ۲۰۲۱ معرفی شد اما تریلر آن به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. از این رو یوبیسافت دو ماه عرضه بازی را تاخیر زد ولی نهایتا گفتند که تا تاریخ نامعلومی عرضه بازی به تعویق افتاده است. سال پیش بود که پروسه ساخت این ریمیک به یوبیسافت مونترئال داده شد و البته طبق اخبار شرایط خوبی را سپری می‌کند. همه این‌ها اما برای اثری است که کلا چهار الی پنج ساعت طول می‌کشد تا بخش داستانی‌اش تمام شود و بازی آن‌چنان عظیمی در مقابل آثار امروزی به شمار نمی‌رود.

حال بیایید شایعات حول ریمیک Splinter Cell را مرور کنیم. این بازی توسط استودیوی یوبی‌سافت تورنتو ساخته می‌شود و آن‌ها ادعا دارند که می‌شود بدون کشتن دشمنان، بازی را تمام کرد که با توجه به نسخه اورجینال واقعا مورد عجیبی است. بعد از آن اخیرا گفته شد که این بازی قرار است مرز بازی‌های مخفی‌کاری فعلی را جابه‌جا کند که طبق ادعاهای همیشگی یوبیسافت واقعا غیر واقع‌بینانه به نظر می‌رسد. دوباره می‌گویم که خیلی خوشحالم سم فیشر را بار دیگر و در قالب ریمیک ببینم اما اینکه این بازی به خوبی نسخه اورجینال خود باشد و بتواند مانند آن موفق عمل کند ادعای بزرگی‌ست و حتی می‌تواند به نقطه سیاهی برای مجموعه‌ی کم‌نقص «اسپلینتر سل» تبدیل شود. از همه مهم‌تر این است که طرفداران بیشتر ادامه داستان سم فیشر را می‌خواهند و ریمیک چندان ایده خوبی برای احیای این فرانچایز نیست.

چه انتظاراتی از این ریمیک داریم؟

کمتر از یک ماه تا شوکیس یوبیسافت فاصله داریم و شاید برای اولین بار نمایش این بازی را مشاهده کنیم و آن زمان همه چیز مشخص خواهد شد. اما چه انتظاراتی از این بازی داریم و چه احتمالاتی حول آن وجود دارد؟

اگر این بازی صرفا یک ریمیک باشد و قصدی بر ریبوت سری توسط یوبیسافت وجود نداشته باشد احتمال می‌دهم که رویه نسخه اورجینال را پیش بگیرد. این یعنی گیم‌پلی بهبود پیدا بکند و تغییراتی لازم بر مکانیک‌های آن داده شود تا با نسل فعلی صنعت بازی همخوانی لازم را داشته باشد. همچنین روایت داستان و سیستم دیالوگ باید با استانداردهای فعلی هماهنگ شود و به گونه‌ای نباشد که رویه‌ای خسته‌کننده و کهنه برای بازیکنان داشته باشد.

اما اگر قصد یوبیسافت ریبوت سری باشد داستان کاملا متفاوت است. مشخصا تغییرات عظیمی خواهیم دید و اگر در بهترین حالت ممکن بازی عرضه شود شاید رویه‌ای جدید را شاهد باشیم که به احیای مجموعه در نسل فعلی کمک کند. اگر شایعات را در نظر بگیریم ممکن است با توجه به تغییرات صحبت شده این اتفاق بیوفتد ولی حداقل تا شوکیس یوبیسافت هیچ چیز قطعی نیست. پس باید منتظر بمانیم و ببینیم که سم فیشر دوست داشتنی چه مسیری را پیش خواهد گرفت. امیدوارم که برعکس خیلی از ادعاهای پوچی که طی سالیان اخیر از یوبیسافت شنیده‌ایم این بازی مانند نسخه اورجینالش یک اثر جذاب و خوب باشد.

خب دوستان نظر شما چیست؟ آیا شما به موفقیت این بازی امید دارید؟ انتظارات شما از این بازی چیست؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.  

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی