ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اخبار و مقالات

چرا اقتباس‌های سینمایی از بازی‌های ویدیویی شکست می‌خورند؟

صنعت هالیوود با برآورد مالی ۳۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۵ و پیش بینی ارزش ۵۰ میلیارد دلاری در سال ۲۰۲۰ در حال حاضر بزرگ‌ترین صنعت سرگرمی دنیا به شمار می‌رود. برای زنده و سرپا ...

حسین توکلی
نوشته شده توسط حسین توکلی | ۲۷ آذر ۱۳۹۸ | ۲۳:۰۰

صنعت هالیوود با برآورد مالی ۳۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۵ و پیش بینی ارزش ۵۰ میلیارد دلاری در سال ۲۰۲۰ در حال حاضر بزرگ‌ترین صنعت سرگرمی دنیا به شمار می‌رود. برای زنده و سرپا نگه داشتن چنین صنعتی استفاده از ایده‌ها و بسترهای پول‌ساز و هیجان‌انگیز، نکته‌ای حیاتی است. سرمایه‌گذاران و متفکران هالیوود هیچ‌گاه نمی‌گذارند که هیچ بستری با پتانسیل بالا از تیررس‌شان دور بماند.

در جایی دیگر از زیرشاخه‌های صنایع سرگرمی، دنیای بازی‌های ویدیویی قرار دارد. دنیایی با ارزش ۱۹.۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ و برآورد ارزشی بیشتر از ۲۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰. پس به خودی خود این پدیده یکی از پول‌سازترین و مورد توجه‌ترین صنایع در زمینه سرگرمی به شمار می‌رود.

صنعتی که عمرش بسیار کوتاه‌تر از فیلم است ولی آن‌ چنان گوی سبقت را ربوده که شانه‌به‌شانه آن در تمامی موارد پیش می‌رود.

کار به جایی رسیده است که اثری مانند GTA V تبدیل به عنوانی می‌شود که سریع‌ترین میزان فروش را بین تمام محصولات سرگرمی-محور، حتی در کنار فیلم‌های بسیار پر خرج هالیوودی به دست می‌آورد.

طبق گفته‌های قبلی، اتاق فکر هالیوود زمانی که نفس‌های صنعت بازی‌های ویدیویی را پشت گردن خود حس کرد، به جای هراس و تلاش برای مقابله با آن، کمر به استفاده از این پتانسیل بی‌نظیر گرفت.

اینجا بود که نقطه عطفی در هالیوود به وجود آمد و شاهد باز شدن عناوین مشهور دنیای بازی‌ها بر پرده نقره‌ای بودیم. رزیدنت ایول، مکس پین، شاهزاده پارسی و بسیاری دیگر عناوینی بودند که اسم آن‌ها کافی بود تا خیل عظیمی از مخاطبان برای دیدن‌شان پشت درهای سینما صف بکشند.

البته این رابطه یک‌طرفه نبوده است و بازی‌های زیادی هم وام‌دار صنعت سینما هستند. بازی‌هایی که اصولا خوب از آب در می‌آیند و لذت تجربه دنیای فیلم‌ها را در بستری جدید به گیمر‌ها اعطا می‌کنند.

اما در سوی دیگر کمتر فیلم سینمایی اقتباس شده‌ای را دیده‌ایم که بتواند هیجان و اتمسفر یک بازی ویدیویی را به خوبی پیاده‌سازی کند و محصولی درجه یک را تحویل مخاطبان دهد.

در ادامه به دلایل این امر خواهیم پرداخت که چرا این اقتباس‌ها اصولا در آخر به یک محصول درجه چندمی و تاریخ مصرف‌دار هالیوودی تبدیل می‌شوند؛ پس با ما همراه باشید.

صدا، دوربین، اکشن-ادونچر

همه ما تجربه غرق شدن در دنیاهایی خیالی که ساخته و پرداخته ذهن بازی‌سازان هستند را داشته‌ایم. به جای شخصیت‌های بازی زندگی، مبارزه و حتی انتخاب‌هایی حیاتی کرده‌ایم و به سراغ کند و کاو سرزمین‌های فانتزی رفته‌ایم.

معمولا هنگامی که عنوانی در دنیای بازی‌های ویدیویی بر سر زبان‌ها می‌افتد، کمپانی‌های بزرگ سینمایی دست به ساخت اقتباس از آن عنوان می‌زنند و این سوال را برای هواداران آن ویدیو گیم به وجود می‌آورند که دنیای عظیم بازی چگونه قرار است در چند ساعت خلاصه شود؟

فیلم‌های اقتباس شده از روی بازی‌های ویدیویی همیشه به شکلی یک‌نواخت با صفت «خیلی بد» شناخته شده‌اند. درست است، خیلی از آن‌ها پر زرق و برق، البته بسیار ناقص هستند.

خیلی از آن‌ها صرفا پدیده‌ای هستند که به آن «گیلتی پلژر» (چیزی که ما پنهانی دوست داریم و از علاقه به آن احساس شرم می‌کنیم) می‌گوییم. اما چرا هیچ‌گاه رابطه بازی‌های ویدیویی با پرده نقره‌ای سینما خوب نبوده است؟

دو راهی اجتناب‌ناپذیر

معمولا فیلم‌های ساخته شده براساس بازی‌های ویدیویی به دو دلیل شکست می‌خورند که هردو تا حدی طعنه‌آمیز به نظر می‌رسند:

  1.  دوری از خط داستانی و فضای بازی
  2. تلاش زیاد برای تشابه به داستان و فضاسازی بازی و غرق شدن در آن

برای مثال از فیلم تکن شروع می‌کنیم. کاتسوهیرو هارادا (کارگردان بازی تکن) به صراحت اظهار کرده که: «این فیلم هالیوودی افتضاح است. ما حتی قادر به تماشای آن نبودیم؛ قرارداد بی‌رحمانه‌ای بود. اصلا به این فیلم علاقه‌مند نیستم.»

طرفداران بازی نیز بسیار سرخورده شدند، زیرا سیر اتفاقات بسیار گیج‌کننده بود و بسیاری از شخصیت‌ها و روایت و اصلیت‌شان نیز با بازی تفاوت بسیار داشت؛ به طوری که طول می‌کشید تا شخصیت‌ها را تشخیص دهیم.

از طرفی دیگر پایبندی متعصبانه به دنیای بازی و المان‌های آن همیشه برای یک اقتباس اکشن جوابگو نیست. بازی‌های ویدیویی، تعاملی هستند. به طور صرف یک داستان نیستند، فیلم هم نیستند؛ بلکه می‌توانند داستان داشته باشند. این نکته به تغییرات اساسی در ساخت اقتباس از آن‌ها می‌انجامد و باعث می‌شود که بازی‌های ویدیویی سوژه‌ مناسبی برای اقتباس‌های سینمایی نباشند.

بسیاری از بازی‌های ویدیویی، مخصوصا بازی‌های اکشن-ادونچر از فیلم اقتباس شده‌اند. با این تفاوت که در این اقتباس‌ها تنها طرح فیلم مورد استفاده قرار می‌گیرند و خود بازی‌سازان داستان و شخصیت‌هایی باویژگی‌های منحصر به فرد خلق می‌کنند. در واقع آنچه در بازی مورد توجه قرار می‌گیرد، فعالیت شخصیت‌هاست؛ حال آن که در فیلم بیش از حرکات شخصیت‌ها، به صحنه‌های اکشن نیاز است.

از خود بپرسید: ترجیح می‌دهید فیلمی ببینید که در آن شخصیت‌ها در کمال سکوت و سر به زیری دنبال هدف و انجام کار خود هستند یا شخصیت‌هایی که نظرات مختلف دارند، با یکدیگر دچار تنش می‌شوند و یا برای یکدیگر دردسر می‌سازند و باهم بحث می‌کنند؟

این همان درام است. برخورد ایدیولوژی، شخصیت‌ها، نیازها و کشش‌های بین دو یا چندین شخصیت که مختص فیلم است. این نیز همان نقطه‌ای به حساب می‌آید که فیلم‌ها در اقتباس از بازی شکست می‌خورند.

شما در این فیلم‌ها توانایی تجربه شخصی داستان را ندارید و از طرفی بازیگری که نقش شخصیت اصلی بازی محبوب ما را به تصویر می‌کشد، به تبع تصورات و انتظارات شخصی ما را نیز برآورده نمی‌کند. از طرفی قسمت عمده‌ای از شخصیت‌های قهرمانان دنیای بازی‌هایمان را ذهنیت و تخیل ما شکل می‌دهد، ولی در فیلم‌ها این کارگردان و بازیگر هستند که رویه رفتاری کاراکترها را شکل می‌دهند.

هدف ما این نیست که بگوییم ساخت فیلم براساس بازی‌های ویدیویی اشتباه است اما بسیاری از ایرادات وارده به این فیلم‌ها وارد به خود مدیوم فیلم است.

نگاهی به مدت گیم‌پلی بازی‌ها بیندازیم. کوتاه‌ترین بازی‌های ویدیویی ۱۰-۱۵ ساعت گیم‌پلی دارند. حال آن که فیلم سینمایی به مراتب کوتاه‌تر و خلاصه‌تر از بازی‌های ویدیویی است و شاید مجموعه تلویزیونی یا همان سریال‌ها، مدیوم مناسب‌تری برای روایت بازی‌ها باشند.

جدی نگرفته شدن فیلم ها

  • مخاطبان، فیلم‌های اقتباسی از بازی‌ها را جدی نمی‌گیرند. خبر ساخت یک فیلم براساس بازی ویدیویی همیشه با کم‌ترین هیجان و استقبال مواجه بوده. به دلیل ساخت اقتباس‌های ضعیف از بازی‌های ویدیویی، مخاطبان دیگر انتظار زیادی ندارند و از تمامی اقتباس‌های آینده انتظار ضعیف بودن را دارند. این برای فیلم‌های اقتباسی به معنای نبردی ناجوانمردانه از ابتدای مسیر است.

انتخاب های اشتباه

  • از طرفی تعداد بازی‌های بهره‌مند از داستان‌پردازی‌های قابل قبول و شخصیت‌های پیچیده کم نیست و عناوین بسیاری از مس افکت گرفته تا الدر اسکرولز، پتانسیل بالایی برای ساخت اقتباس‌های سینمایی دارند. این در حالیست که چنین بازی‌هایی با داشتن عناصر سینماتیک قوی در صف انتظار می‌مانند و عناوینی چون رزیدنت ایول اقتباس می‌شوند؛ آن هم در حالی که به آن نیازی نبوده است. همچنین عناوینی مثل نید فور اسپید و Dead or Alive هردو دارای اقتباس سینمایی هستند و عنوانی چون بایوشاک همچنان در گوشه‌ای منتظر اقتباسی خوب مانده.

بیان غلط داستان

  • عناوینی چون استریت فایتر و تکن خط داستانی پیچیده‌ای ندارند، پس سازندگان فیلم آزاد هستند تا خط داستانی خود را بنویسند و شخصیت‌ها را به میل خود تغییر دهند و این برای سازندگان بهانه‌های سینمایی را می تراشد؛ تقصیری هم ندارند اما مخاطبان جذب تصورات و داستان‌های دیگران درباره بازی مورد علاقه‌شان نمی‌شوند و نمی‌توانند بپذیرند که در این مقطع آن‌ها تنها تماشاچی هستند و نه بازیکن.

وفاداری بیش از اندازه به منبع

  • فیلم‌ها و بازی‌های ویدیویی در عین تشابه بسیار، دارای تفاوت بسیار هم هستند. نوع روایت داستانی این دو کاملا متفاوت است و این در حالیست که سازندگان فیلم‌های اقتباسی بیش‌تر روی موفقیت‌های بازی تمرکز می‌کنند و این نکته را از یاد می‌برند که روایت قوی در فیلم حرف اول را می‌زند. حال آنکه نقطه قوت بسیاری از بازی‌ها به خصوص در ژانر اکشن ادونچر، گیم‌پلی قوی آن است.

تمرکز روی ظاهر

  • بیش‌تر فیلم‌سازان تمرکز زیادی روی گریم قوی، گرافیک بالا و طراحی لباس و صحنه قوی می‌گذارند اما کمتر به روایت داستانی قوی توجه نشان می‌دهند.

درک نادرست از دنیای گیم

  • معمولا سازندگان عناوین سینمایی اقتباسی، درک درستی از دنیای بازی‌ها ندارند و گیمر نیستند. برای همین تمرکز خود را بر روی عناصری می‌گذارند که برای مخاطبان آنچنان اهمیتی ندارند. آن چیزی که دنیای گیم در دو ساعت ارائه می دهد شاید بخش کوچکی از محتوای پیش روی ما در دنیای وسیع بازی باشد و وجود چک‌پوینت‌ها نیز به کیفیت تجربه گیمینگ می‌افزاید. حال آن که فیلم در بازه ۹۰ الی ۱۵۰ دقیقه، کل داستان اقتباس شده خود را ارائه می‌دهد و چک‌پوینتی برای جبران اشتباهات وجود ندارد پس به طبع نمی‌تواند کل داستان و ماجراجویی شخصیت‌های مورد علاقه‌مان را به تصویر بکشد.

این ها دلایلی بود که تا به این جای کار سینما نتوانسته آن‌طور که باید از دنیای بازی‌های ویدیویی الهام بگیرد و از آن استفاده کند. نظر شما راجع به اقتباس‌های سینمایی و خروجی پایانی آن‌ها چیست؟

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (2 مورد)
  • Reza Dark
    Reza Dark | ۲۹ آذر ۱۳۹۸

    عالی بود مقاله مثل همیشه جذاب و مفید خسته نباشی ??✌?❤⚘?

  • uni
    uni | ۲۹ آذر ۱۳۹۸

    به نظرم استفاده از ایده و هسته ی اصلی بازی واسه ساخت فیلم کافیه.فیلم ها میتونن شخصیت و حتی داستان بازی رو تغییر بدن و انعطاف پذیر تر هم باشن

مطالب پیشنهادی