نقد فیلم Golden Kamuy | سفری تماشایی به هوکایدو
جستجوی گنج گمشده، فرار از زندان، ساموراییها و خرسهای عصبانی در جدیدترین اقتباس لایو اکشن از یک مانگای ژاپنی!
در این مطلب به بررسی فیلم «کاموی طلایی» خواهیم پرداخت که اخیرا در نتفلیکس سر و صدای فراوانی به پا کرده و جز آثار شاخص مورد نظر مخاطبان شده است. این فیلم با اقتباس از یک مانگای شاخص در ژاپن، یک عنوان کاملا متفاوت است که با تمرکز بر شخصیتهای برآمده از «قوم آینو»، در عین برجسته کردن زبان، فرهنگ و آداب و رسوم مردم بومی، راوی یک داستان اکشن ماجراجویی پیرامون یک جنگجوی جاودانه به نام سوگیموتو است. در ادامه با نقد فیلم Golden Kamuy همراه ویجیاتو باشید.
پیش از هر چیز باید گفت که تا همین اواخر، اقتباسهای لایو اکشن از سریالهای مانگای محبوب مترادف با شکست بودند. در واقع اکثر آثار سینمایی برآمده از مانگا کار سختی برای نمایش هویت آن اثر در دل یک فیلم لایو اکشن داشتند. اما پس از مدتی سه گانه «رورونی کنشین» یا همان «شمشیرزن دورهگرد» از کیشی اوتومو (14-2012) نقطه عطفی را رقم زد و الگویی برای فرانچایزهای موفق فیلم ایجاد کرد که بعداً توسط فیلمهایی مانند «پادشاهی» و «انتقام جویان توکیو» و همچنین سریال «آلیس در سرزمین مرزی» تکرار شد.
اکنون «کاموی طلایی» نیز دنبالهرو همان آثا موفق است؛ هرچند در نگاه اول این فیلم عنوانی به نظر نمیرسید که بتوانم آن را با خیال راحت به مخاطب توصیه کنم. در واقع من هنوز هم مردد هستم این اثر را به هر مخاطبی برای دیدن پیشنهاد کنم. اما همه چیز بستگی به این دارد که چقدر میتوانید به سمت داستان آن کشیده شوید. ولی اگر مانگا را دوست دارید و افکتهای CGI یا همان جلوههای بصری نه چندان عجیب بیش از حد شما را آزار نمیدهد، تماشای این فیلم مصداق یک زمان سرگرمکننده است.
این فیلم سینمایی بر اساس مانگای محبوب نوشته شده توسط ساتورو نودا، یک اکشن پویا را با پیچشهای هیجانانگیز به خوبی ترکیب میکند. به تعبیری در اینجا با تأملی در فطرت انسان سروکار داریم که تا حدودی همیشه حریص باقی خواهد ماند. و داستان در مورد شرورها و جویندگان طلایی است که در طول یک فرار زمستانی به شهر هوکایدو در اوایل قرن بیستم روایت میشود.
طمع انسان حد و مرزی نمیشناسد
خط روایت فیلم «کاموی طلایی» در آغاز قرن بیستم در مناطق وحشی هوکایدو و اطراف آن اتفاق میافتد. شخصیت اصلی، سوگیموتو سایچی (با بازی کنتو یامازاکی)، کهنه سرباز جنگ بین روسیه و ژاپن است. این شخصیت در راه بازگشت از جنگ به سمت خانه، در مورد یک گنج افسانهای پنهان شده توسط آینوها (ساکنان بومی هوکایدو) نکاتی را میشنود. با این حال، او برای یافتن این فلز گرانبها، به یک نقشه عجیب نیاز دارد.
در ادامه با کمی تلاش، او آن را روی خالکوبی بدن زندانیان فراری مییابد. با این حال، یک دختر جوان آینو به نام اسیرپا (با بازی آنا یامادا)، که دلایل خاص خود را برای پیوستن به این ماجراجویی مشترک دارد، سد راه اوست. آنها هر دو باید با خطرات مختلفی روبرو شوند، از جمله یک نظامی دیوانه به نام توکوشیرو سورومی (هیروشی تاماکی) با یک یک زخم مشخص بر روی پیشانی خود.
یکی از بزرگترین امتیازات «کاموی طلایی» به عنوان یک اثر سینمایی قطعا بازیهای عالی شخصیتهای اصلی آن است. در این فیلم کنتو یامازاکی در نقش سوگیموتو شخصیتی پر از عزم را ارائه میدهد، اما همچنین از درد و تأمل درونی او نیز نکاتی قابل دیدن است که در بازی یامازاکی به چشم میخورد. شریک روی پرده او، یعنی آنا یامادا، در نقش آسیرپا نیز قدرت و لطافت دختر جوانی را که سرنوشتش با داستان سوگیموتو در هم آمیخته است، به بهترین شکل ممکن منعکس میکند. رابطه آنها پر از تنش اما در عین حال دارای یک درک متقابل است. بنابراین مرکز عاطفی فیلم را میتوان به سادگی همین شیمی بین این دو شخصیت دانست.
همچنین نمیتوان پیشینه فرهنگی بسیار غنی را که در کل داستان نفوذ کرده است نادیده گرفت. «کاموی طلایی» زندگی و سنتهای قوم آینو را به نمایش میگذارد، یک گروه اغلب فراموش شده در کشور ژاپن. کارگردان شیگاکی کوبو سعی کرده بتواند از صحت تصاویر آیینها و اعمال روزمره مردم آینو اطمینان درستی حاصل کند که به عمق و ارزش آموزشی فیلم میافزاید.
اضافه بار طرح داستانی و جلوههای ویژه!
با وجود برخی نکات مثبت، فیلم یک مشکل اساسی دارد؛ این فیلم پر از بار اضافی طرحی است که تنها شروع یک داستان بلند را روایت میکند. این یعنی کاموی طلایی سعی میکند صادقانه پیچیدگی مانگا مورد اقتباس خودش را کامل منعکس کند، اما این حرکت منجر به انباشته شدن توطئهها و شخصیتهای فراوانی میشود که به سادگی میتواند برای مخاطب محتوایی بسیار زیاد و خستهکننده باشد. فلاشبکهای متعدد، داستانهای جانبی و شخصیتهای فرعی، اگرچه جالب هستند، اما همیشه زمان کافی برای نمایش را ندارند و باعث میشوند فیلم کمی از هم گسیخته شود.
سرعت روایت نیز چیزی است که میتوان به آن ایراد گرفت. برای مثال جهش بین صحنههای اکشن پویا و لحظات آرام که انعکاس شخصیتها را به ما میدهد، خیلی ناگهانی هستند و جریان داستان را مختل میکنند. در برخی نقاط ممکن است مخاطب به دلیل فراوانی اطلاعات و پیچشهای داستانی غیرمنتظره احساس گمراهی کند. البته خوشبختانه این وضعیت توسط بخش بصری نجات مییابد. کاموی طلایی از زیبایی طبیعت وحشی هوکایدو نهایت لذت را میبرد. این یعنی مناظر جلوی چشم من بیننده بسیار غنی و متنوع است، از جنگلهای انبوه گرفته تا کوههای پوشیده از برف، که زمینهای فوق العاده برای ماجراجویی قهرمانان داستان ایجاد میکند.
جلوههای ویژه نیز از استاندارد خوبی برخوردار است. صحنههای مبارزه پویا هستند، اما کمی اغراق آمیز به نظر میرسند که این برآمده از دل مانگا و انیمه آن است. با تمام این تقاسیر استفاده از فناوری مدرن CGI به تیم تولید این اثر سینمایی امکان داده است که سکانسهای بسیار خوبی ایجاد کنند، اما استفاده بیش از حد از آن نیز چیز خوبی نیست. هرچند بعضی از این سکانسها ارزش توجه بیشتری دارند، مانند لحظات پرتنش شکار و تعامل با حیات وحش.
ثروت واقعی در طلا نیست، بلکه در درک متقابل است
موسیقی متن «کاموی طلایی» یکی دیگر از عناصری است که جای تحسین دارد. موسیقی کاملاً با فضای فیلم مطابقت دارد. تنهای سنتی ژاپنی در اینجا با یک چیدمان مدرن ترکیب میشوند که یک سفر موسیقیایی منحصر به فرد را در تاریخ و فرهنگ ژاپن ایجاد میکند. موسیقی این فیلم نه تنها تنش ایجاد میکند، بلکه صحنههای اکشن و لحظاتی را نیز غنی میکند که در آن یک منظره احساسی بهتر دیده میشود.
همچنین باید اشاره کرد که «کاموی طلایی» نه تنها یک فیلم ماجراجویی است، بلکه داستانی پر از نمادگرایی و پیامهای عمیقتر است. در این ماجرا، داستان جستوجوی طلا به نوعی استعارهای برای جستجوی انسان در کشف خود و ریشههای خود میشود. روابط بین شخصیتها، به ویژه بین سوگیموتو و آسیرپا، نشان میدهد که چگونه فرهنگهای مختلف میتوانند دیدگاه فعلی جهان را غنیتر از حد معمول خود کنند. زیرا این دو شخصیت علیرغم اختلافاتشان، متوجه میشوند که ثروت واقعی در طلا نیست، بلکه در درک متقابل همدیگر است.
خلاصهای از یک سفر حماسی
«کاموی طلایی» به عنوان یک اثر سینمایی برآمده از یک مانگا قطعاً سزاوار توجه است، به خصوص برای کسی که عاشق اقتباسهای سینمایی است. علیرغم برخی کاستیها، مانند «بار زیاد طرح داستان» و سرعت روایت، این فیلم تجربهای جالب و منحصربهفرد را ارائه میکند. تیم بازیگری عالی، پسزمینه فرهنگی معتبر، صحنهنگاری نفسگیر و یک موسیقی متن عمیق با هم ترکیب میشوند تا اثری را خلق کنند که میتواند حرکت کند و الهامبخش مخاطبان جوان باشد. در نهایت، کاموی طلایی سفری است که ارزش تماشا شدن را دارد، اثری پر از ماجراها، احساسات و پیامهای عمیق انسانی که پس از پایان فیلم با بیننده باقی میماند.
قسمتهای دراماتیک میتوانست مانند فلاشبکها که دقیقاً در لحظههای ایدهآل قرار نمیگیرند، به شکل بهتری مدیریت شوند. با این حال، در کل، «کاموی طلایی» قطعاً فیلمی است که ارزش دیدن را دارد، هم برای اقتباس و هم از نظر عناصر منحصر به فرد درون خود داستان.
نکات مثبت: تیم بازیگری، نمایشی جالب از فرهنگ مردم آینو، فرم بصری، موسیقی متن.
نکات منفی: توطئهها و شخصیتهای زیادی که از باز زیاد داستان از بین میروند و مخاطب را نیز خسته میکنند، سرعت روایت نامنظم در قصهگویی، نیمه دوم به دلیل نمایش سنگین محتوای داستانی سرعت خود را از دست میدهد.
۶ از ۱۰
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.