بررسی سریال Renegade Nell | نِل یاغی
مینی سریال فانتزی از سالی وین رایت بریتانیایی
گاهی که جهان در تاریکی و ظلم فرو میرود، فقط یک نفر لازم است تا آتش طغیان را شعلهور سازد. چنین شخصی نِل جکسون، قهرمان سریال «نل یاغی» است که اخیرا در پلتفرم دیزنی پلاس منتشر شده است. این مینی سریال هشت اپیزودی داستان دختر جوانی است که در مواجهه با ظلم و بیقانونی به نمادی از امید برای مستضعفان تبدیل میشود. در ادامه با بررسی سریال Renegade Nell همراه ویجیاتو باشید.
سریال «نل یاغی» با ارائه دیدگاهی جالب به داستان قهرمانان سنتی برآمده از دل مردم میتواند اثری مخاطب پسند باشد. سالی وین رایت به عنوان سازنده این سریال، خالق آثار موفقی مانند «Happy Valley»، ما را به قرن هجدهم میبرد، جایی که نل جکسون تواناییهای ماوراء طبیعی خود را کشف میکند. آیا سریال شایسته توجه ماست؟ بیایید دریابیم.
در سادگی، قدرت نهفته است
طرح داستان مینی سریال نل یاغی پیچیده نیست. در انگلستان سال 1705، نل جکسون، دختری جوان و مصمم، از جنگ به زادگاهش بازمیگردد. در آنجا، او شاهد سوء استفاده از قدرت توسط یک نجیب زاده بیرحم به نام توماس بلانچفورد است. نل که قادر به تماشای منفعلانه رنج دیگران نیست، همانند خیلی از قهرمانان سنتی با ظالم مبارزه میکند. در این بین بیلی بلیند، یک جن یا پری مرموز با قدرتهای جادویی، در مبارزه به او کمک میکند.
اما سالی وین رایت که معمولا داستانهای خود را در دنیایی معمولی (واقع گرایانه) قرار میدهد، این بار از عناصر ماوراء طبیعی برای روایت داستانش استفاده کرده است. در واقع در تمام طول داستان شخصیت نل از موجودی بالدار به نام بیلی کمک میگیرد که در لحظه خطر او را نجات دهد. از این نقطه به بعد، سریال پویایی غیرمنتظرهای به خود میگیرد. قدرتهای تاریک، مبارزه برای بقا و پدیدههای اسرارآمیز نکاتی هستند که «نل یاغی» را نه تنها به یک درام تاریخی، بلکه به یک ماجراجویی اکشن تبدیل میکند. سازندگان سریال سعی کردهاند که این داستان برای همه سرگرمکننده باشد، هر چند من کمی در این مورد ملاحظات دارم.
قهرمان سنتی برای ما
لوئیزا هارلند که به خاطر نقش اورل در «دختران دری» شناخته میشود، نقش نل را با جذابیت باورنکردنی ایفا میکند. نل آمیزهای از شجاعت و ضعف انسانی است. هنگامی که تحت فشار یا در مواجهه با خطر، تواناییهای مافوق بشری را دریافت میکند، او دیگر یک دختر ساده عدالتخواه نیست و این یعنی او تبدیل به قهرمانی میشود که با جادوی سیاه مبارزه میکند. هارلند قدرت و آسیب پذیری را کاملاً در اجرای خود متعادل میکند و نل را به شخصیتی آسان برای دنبال کردن و همراهی مخاطب تبدیل میکند.
برای نمونه شخصیت نل بلافاصله توانست در همان دقایف اولیه همدردی من را نسبت به خودش جلب کند. او شجاع، نجیب (تا حدی) و آماده فداکاری برای خیر دیگران است. او از مخالفت با شر هراسی ندارد، حتی وقتی خطرات زیاد است. گرمای شورش در رگهایش جریان دارد و او را به مبارزه برای عدالت ترغیب میکند. تمام این نکات یعنی او قهرمانی است که جهان پر از نابرابری و بی عدالتی به آن نیاز دارد. و اگر کسی طنز انگلیسی قرن هجدهم را دوست داشته باشد، بیشتر مجذوب آن خواهد شد. شخصیتهای مکمل او عبارتند از: فرانک دیلان، آلیس کرملبرگ و انی اوکورونکوو که اجراهایی را در سطح قابل قبولی خلق کردند. بقیه بازیگران و شخصیتها اما فقط یک پس زمینه برای کل داستان هستند و در اینجا فیلمنامه نویسان کار خوبی برای آنها انجام ندادهاند.
صحنهنگاری خاص و یک پیمانه بزرگ قیر در بشکهای عسل
دنیای ارائه شده در این سریال با چشم انداز آب نباتی که دیزنی معمولاً در دیگر آثارش به ما ارائه میدهد، فاصله زیادی دارد. در اینجا شاهد وحشیگری جنگ، فقر و بی رحمی قدرت هستیم. همچنین گاهی تیرگی قابها خیره کننده هستند و مناظر کاملاً فضای انگلستان قرن هجدهم را به تصویر میکشد. همچنین از لباسها تا کوچکترین جزئیات به درستی در جهت لحن داستان اصلاح شدهاند و موسیقی کاملاً فضایی درخور این روایت را ایجاد میکند. این یعنی در مواقع لزوم ساکت است، اما ایجاد شور و حال معمولی نیز در اینجا انجام میشود، اما در لحظات اکشن.
از سوی دیگر سازندگان مجموعه موفق شدند عناصر فانتزی، ماجراجویی و اکشن را به طرز ماهرانهای باهم ترکیب کنند. این سریال پر از صحنههای مبارزه پویا، پیچشهای داستانی معمولی و رازهای تاریک است. همچنین لحظات طنز فراوانی وجود دارد که به کل موضوع انتقامی داستان سبکی جالب میافزاید و تماشای هر قسمت را کمی لذتبخشتر میکند. اگرچه نکته قوت اصلی خود هارلند در قامت نل است. او احساسات، طنز و پویایی لازم را فراهم میکند و شخصیت خود را به یک دارایی واقعی برای سریال تبدیل میکند.
اما اکنون وقت آن است که به معایب این سریال نیز اشاره کنیم. اگرچه نل یک شخصیت متمایز است، اما برخی از شخصیتهای فرعی در سایه او باقی میمانند. این یک سریال است، نه یک فیلم، بنابراین زمان زیادی برای توسعه داستانها و شخصیتها باقی مانده وجود دارد. بنابراین کار سالی وین رایت در این بخش ضعیف است. جدای از این، در برخی از نقاط طرح قابل پیش بینی است. این حرف یعنی از همان ابتدا سخت است حدس نزنیم که نل پیروز داستان است، اما این کار و پیروزی به گونهای ضعیف انجام شده است که تمام تنشهای داستانی را تضعیف میکند.
بدون شک، سریال نل یاغی یک ماجراجویی فوقالعاده است که برای مخاطبان نوجوان لذتبخش است و در طول روایت میتواند سرگرمکننده باشد. اما همین حرف را برای مخاطب بزرگتر نمیتوان بیان کرد. همچنین نباید فراموش کرد که ما با یک قهرمان زن روبرو هستیم که رفتار او همخوانی دقیقی با تاریخ روایت سریال ندارد.
داستان زنانه در کالبد مردانه!
نکته دیگر من با این سریال آن است که ما با قهرمانی روبرو هستیم که مردانه رفتار میکند؛ این سریال داستان نسبتاً جالب است که بدون مصالحه، تمام قوانین تاریخی قرن هفدهم بریتانیا را واژگون میکند. آن هم به نفع یک روایت تا حدودی فراگیر در این روزها. منظور من قهرمانان زنی است که از اساس رفتار مردانه از خود نشان میدهند. رفتاری که امروز شاهد کاربرد فراوان آن هستیم.
در سریال نل یاغی علیرغم این واقعیت که ما در یک دوره نژادی و مردسالارانه غوطهور هستیم، شخصیتهای قوی داستان منحصراً زنان هستند، این یعنی آنها هستند که با هدایت خود در صحنه، داستان را به حرکت در میآورند. اگر شخصیتهای مرد لحن رویدادها را تعیین میکنند، این شخصیتهای زن هستند که در صفحهنمایش اهمیت پیدا میکنند، در فیلمنامهای که اساساً بر نشان دادن قدرت زنان، بهعنوان افرادی فارغ از هرگونه قرارداد اجتماعی تمرکز دارد.
برای مثال اگر در شروع داستان کنت پویتون و توماس بلانچفورد به عنوان شخصیتهای شرور روایت را آغاز میکنند و راه سختی را برای نل میبافند، اما در همان زمان این خواهران تروتر و سوفیا ویلموت خواهند بود که سکان داستان سمعی و بصری را در دست میگیرند و برای اهداف خود میجنگند. تمام حرف من این است که در این مینی سریال، مردان، حتی خود کنت پویتون، آنتاگونیست اصلی داستان، نقش مشاور، کمک کننده و راهنما را در داستان دارند و به زنان میآموزند که بهتر درک کنند و در دنیایی که نمیشناسند زندگی کنند. در نل یاغی، زنان از نشستن، کلاه گیس و تجمل چشم پوشی میکنند، و آدرنالین یک مبارزه با آتش، ماجراجویی و هنر پنهانی را ترجیح میدهند. و این با روح واقعیت در تضاد کامل است.
افسانه دیزنی
در پایان باید گفت که «نل یاغی» سریالی است که مطمئناً برای دوستداران آثار فانتزی، ماجراجویی و داستانهایی درباره مبارزه بین خیر و شر، جذاب خواهد بود. این یعنی سریالی برای کسانی که به دنبال سرگرمیهای سبُک در دنیای افسانهای دیزنی هستند. در مجموع «نل» به دلیل روایت فراگیر و شیوهای که در آن زنان نقشی غالب در داستان ایفا میکنند و قوانین تاریخی قرن هفدهم بریتانیا را زیر و رو میکنند، اثری متمایز است.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.