ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

سریال The Acolyte
سریال

بررسی سریال The Acolyte (قسمت اول و دوم)

اولین برداشت ما از سریال جدید جنگ ستارگان؛ آیا پاسخ مخاطب به اَکِلایت مثبت است یا منفی؟!

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۱۸ خرداد ۱۴۰۳ | ۱۳:۰۰

یکی از نگرش‌های به شدت منفی مخاطبان در مقابل دنیای تلویزیونی جنگ ستارگان تحت مدیریت دیزنی این است که آن‌ها با هر سریال جدید رو به عقب رفته و کهنه‌تر شده‌اند. اما اکنون آخرین سریال دیزنی پلاس، یعنی «اَکِلایت» از راه رسیده است؛ سریالی که پیش از نمایش نیز حرف و حدیث پیرامون آن زیاد بود. ما در این مطلب از ویجیاتو می‌خواهیم به بررسی سریال The Acolyte (قسمت اول و دوم) بپردازیم و این موضوع را واکاوی کنیم که آیا این اثر توانسته آن نگرش منفی را تغییر دهد یا خیر؟!

بررسی سریال The Acolyte (قسمت اول و دوم)

باید اعتراف کنم که دلیل اصلی کنجکاوی من در مورد «The Acolyte» نسبت به سریال‌های دیگر حماسه جنگ ستارگان، این واقعیت است که این اثر جدید در حال جدا شدن از دیگر آثار است، این یعنی سریال جدید تقریباً در نهایت از نظر داستانی و ارجاعات دیگر به زمان اسکای واکر مربوط نمی‌شود. البته این حرف اینطور نیست که آنها خیلی از هم جدا شده باشند، اما داستان این سریال ما را صد سال قبل از ظهور امپراتوری می‌برد، در به اصطلاح دوران جمهوری عالی، دوران که ادعا می‌شود جدای‌ها در شکوه بوده‌اند. داستان نیز در دو قسمت اول روی این پاشنه می‌چرخد که در این دوران خاص ظاهراً یک نفر در حال کشتن استاد‌های جدای است.

ما این سریال را با محیطی شروع می‌کنیم که همیشه در جنگ ستارگان آن را دوست داریم؛ یعنی یک سکانس اکشن در یک مکان واحد یا همان کانتینا. در آنجا آنتاگونیست کوچک داستان (آماندلا استنبرگ) وارد می‌شود، استاد ایندارا (کری-آن ماس) را پیدا می‌کند و نبردی باشکوه آغاز می‌شود که به نظر می‌رسد در آن استاد جدای حریف خود را می‌شناسد. در طول این مبارزه پر هیجان ناگهان خنجر به قلب استاد جدای می‌رود و این یعنی خداحافظ ایندارا. در ادامه به سبک آثار جنایی پلیسی ما با یک پرونده قتل یک یا چند جدای روبرو هستیم که ما را با استاد سول (لی جونگ جه) و افراد زیر دستش برای حل این معما همراه می‌کند.

بررسی سریال The Acolyte (قسمت اول و دوم)

خب اولین واکنش من نسبت به این دو اپیزود این بود که یاد تبلیغات سازندگان در هنگام فیلمبرداری این سریال افتادم؛ در آن زمان بارها بر این نکته تأکید شد که سریال اَکِلایت شامل مؤلفه کارآگاهی است. اکنون که این دو اپیزود را تماشا کردم، به سادگی می‌توانم بگویم سریال جدید جنگ ستارگان، بار دیگر ثابت کرد که چقدر باید مراقب وعده‌ها و انتظارات باشیم.

اما چرا؟ چون ما نه با یک سریال کارآگاهی به معنای خاص روبرو هستیم و نه معمای طراحی شده در این دو قسمت دارای وزنی است که بتواند من مخاطب را مجاب کند که ما با یک جدای قاتل مخوف روبرو هستیم. حتی به نظر من بانوی پیر آگاتا کریستی اگر بفهمد که دیزنی یک داستان پلیسی را با یک جدای قاتل ساخته‌، از خنده منفجر می‌شود. مشکل من با سریال در این دو قسمت این است که توطئه اصلی داستان حتی تا تیتراژ پایانی قسمت اول هم زنده نمی‌ماند. بعد از نیم ساعت بیننده از قبل می‌داند مقصر این قتل‌ها کیست و باید چه کار کند.

بررسی سریال The Acolyte (قسمت اول و دوم)

حتی همان شیطان مرموزی که پشت دستور قتل‌ها پنهان شده و می‌تواند یک معمای بهتر برای این سریال باشد نیز ناگهان تمام قد ظاهر می‌شود و به طرز تهدیدآمیزی یک شمشیر نوری با یک تیغه قرمز بیرون می‌کشد. البته به اعتبار فیلمنامه نویسان « اَکِلایت»، داستان با فدای معماهای جذاب، قلاب‌های روایی دیگری را برای بیننده باقی می‌گذارند. بنابراین، به زودی مشخص می‌شود که چهار ارباب جدای، که در حال شکار شدن هستند، احتمالا در گذشته دچار ارتکاب گناهانی شده‌اند و زمان خطای بزرگی را در جایی انجام داده‌اند. و این یعنی مجرم انگیزه روشنی دارد.

همان‌طور که در ابتدا گفتم نکته جالب توجه و خاص، به ویژه برای طرفداران کهکشان‌های بسیار دور، زمان بندی The Acolyte است. یعنی روایت یک داستان جدید آن هم صد سال قبل از The Phantom Menace، جایی که جمهوری هنوز در فساد غرق نشده است و فرقه جدای در اوج قدرت خود است و فعالانه بر سیاست خارجی و داخلی تأثیر می‌گذارد. این دوره رسماً ظهور جمهوری نامیده شد و در سال ۲۰۲۱ در مجموعه‌ای از رمان‌ها و کمیک‌ها مورد بررسی قرار گرفت. اما این اولین بار است که داستانی بر پایه این دوره بر روی صفحه نمایش ظاهر می‌شود، که این خود نشان دهنده تازگی خاصی از تنظیمات است. اما فقط خبره‌های فداکار جهان جورج لوکاس آن را خواهند دید.

بررسی سریال The Acolyte (قسمت اول و دوم)

در اپیزود 35 دقیقه‌ای اول، ما شاهد مبارزه در یک کانتینا (بدون یک کانتینای پر سر و صدا در جنگ ستارگان چه می‌شد!)، یک فرار خطرناک از یک سفینه فضایی ویژه زندانی‌ها و تعقیب و گریز در غارهای برفی هستیم. و اکشن در The Acolyte با توجه به جزئیات فیلمبرداری شده است. این یعنی جایی برای ویرایش ژولیده و تفکر مضحک بازیگران وجود ندارد. مبارزات این سریال جدید یادآور فیلم های اکشن دوران VHS و حاکمیت نمایش خانگی است، جایی که ژان کلود ون‌دام جوان و چاک نوریس میانسال در آن زمان قهرمان اصلی داستان‌ها بودند. اگرچه پس از اکشن‌های ملموس فیلم‌های جان ویک، دیدن مبارزات تن به تن جدای‌ها ممکن است کمی آرام به نظر برسد.

اما در این اپیزود یک تغییر لحن نیز توجه من را به خود جلب کرد، در یک صحنه، سریال به‌طور غیرمنتظره‌ای به رنگ‌های تیره نزدیک می‌شود؛ منظور من این است که جلوی تماشاگر میله‌های زندان، زندانیان فضایی بد و حتی یک نسخه آشنا از انگل‌های چسبناک جهان بیگانه ظاهر می‌شود! اما ده دقیقه بعد، ما توسط یک دروید با صدای جیر جیرهای شاد سرگرم می‌شویم و همه چیز به استانداردهای دیزنی باز می‌گردد، جایی که، همانطور که می‌دانید، نمی‌توانید بدون یک همنشین کوچک سرگرم کننده چنین داستانی را روایت کنید.

بررسی سریال The Acolyte (قسمت اول و دوم)

اما جلوه‌های بصری سریال «Acolyte» به گونه‌ای کار شده که فراتر از ستایش، هر گونه اعتباری از اعتماد مخاطب را توجیه می‌کند. به دلایل واضح، استودیو Industrial Light & Magic روی جلوه‌های ویژه این سریال کار کرده و ILM که زمانی توسط لوکاس برای فیلمبرداری انقلابی A New Hope مونتاژ شد، هنوز هم بهترین در این تجارت محسوب می‌شود.

از پانورامای سیارات دور تا پروازهای فضایی و موجودات عجیب و غریب، همه چیز تا حد امکان زیبا و متقاعدکننده نشان داده شده است. برخی از صحنه‌ها حتی طرفداران با تجربه داستان‌های علمی تخیلی را شگفت زده خواهد کرد. بنابراین، یک بیگانه قدرتمند به ما نشان داده می‌شود که می‌تواند یک شاخک بلند را درست از بالای سرش رها کند و یک دروید نگهبان را با آن پاره کند. این مجموعه همچنین دارای طراخی لباس‌های مجلل است؛ این جزئیات در فرانچایز در سال 1999 با اولین نمایش The Phantom Menace ظاهر شد. در آنجا بود که بسیاری از شخصیت‌ها لباس‌های ویژه خودشان را پوشیده بودند، و اکنون شخصیت‌های این سریال نیز هرکدام پوشش جذاب و مناسب خود را دارند.

بررسی سریال The Acolyte (قسمت اول و دوم)

خب اگر بخواهم پس از تماشای این دو قسمت، سریال را قضاوت کنم، باید گفت: The Acolyte هرگز اثری منحصر به فرد نبود. لزلی هدلند، سازنده سریال، پیش از این حداقل برای سریال فانتزی «Russian Doll» با اقیانوسی از طنز سیاه، نشانه‌ای از خود ثبت کرده بود. اما او تهیه‌کنندگان برای این اثر تیم نویسندگی و افرادی را که قبلاً حتی یک فیلم جنگ ستارگان را ندیده بودند به خدمت گرفتند؛ اما چرا؟ چون آنها باید دنیای لوکاس را با ظاهری بدون فیلتر و تازه نشان می‌دادند. اما به روشنی می‌توان گفت در این دو اپیزود و تا به حال این اتفاق نیفتاده است، اما این به هیچ وجه Acolyte را بد نمی‌کند.

در نتیجه The Acolyte در ابتدا فاقد ویژگی‌های قابل تشخیص است. در اینجا هیچ اشاره‌ای به فضای دنج یک افسانه کیهانی از سه گانه اصلی لوکاس وجود ندارد، همانطور که Mandalorian به خاطر آن به یادگار مانده است. حتی هیچ مغناطیس کیهانی پیرامون یک شخصیت اصلی هم وجود ندارد که چیزی مانند کتاب بوبا فت را کمی جذاب کرد. بنابراین می‌توان کفت شاید «The Acolyte» به سریال Obi-Wan نزدیک‌تر باشد، جایی که خیر و شر با نهایت جدیت و قاطعیت، بدون مصالحه یا اختلافات غیرضروری، با یکدیگر روبرو می‌شوند. با این تقاسیر باید سریال را دنبال کرد و در پایان به یک نتیجه نهایی رسید.

55
امتیاز ویجیاتو

سریال The Acolyte در دو قسمت اول خود اثری خاص یا متفاوت از دیگر آثار جهان جنگ ستارگان نیست؛ در نتیجه قضاوت آن بر پایه دو اپیزود اول ما را به سمت یک ناامیدی دیگر سوق می‌دهد، پس باید صبر کرد و اپیزود‌های آینده سریال را دید.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (1 مورد)
  • Chaos-Master
    Chaos-Master | ۱۸ خرداد ۱۴۰۳

    خلاصه میگم
    اکلایت استار وارز نیست، وقتتون رو برای اینکه استار وارز هستش هدر ندید.

مطالب پیشنهادی