ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد فیلم A Family Affair
فیلم و سریال

نقد فیلم A Family Affair – رئیسم عاشق مامانمه!

تو از مامانم بیست سال کوچیک‌تری!

مهسا فرهادي
نوشته شده توسط مهسا فرهادي | ۱۳ تیر ۱۴۰۳ | ۲۰:۰۰

A Family Affair یک فیلم کمدی و رمانتیک آمریکایی، محصول سال ۲۰۲۴ به کارگردانی ریچارد لاگراونیس (Richard LaGravenese) و نویسندگی کری سالامون (Carrie Solomon) می‌باشد. نیکول کیدمن (Nicole Kidman) به عنوان بروک مادری مجرد و نویسنده‌ای معروف، زک افرون (Zac Efron) در نقش کریس یک بازیگر مشهور و موفق، جوی کینگ (Joey King) به عنوان زارا، دختر بروک و دستیار شخصی کریس، لایزا کوشی (Liza Koshy) و کتی بیتس (Kathy Bates) در این فیلم به ایفای نقش می‌پردازند. این فیلم توسط نتفلیکس منتشر شده است.

سرنوشت ما سه تا

A Family Affair

فیلم A Family Affair یک کمدی رمانتیک پر از پیچیدگی‌های خانوادگی و روابط عاشقانه را روایت می‌کند. فیلم با تمرکز بر روی زنی جوان به نام زارا (با بازی جویی کینگ) آغاز می‌شود که به عنوان دستیار شخصی، برای یک بازیگر معروف کار می‌کند. رئیس او، کریس با بازی زک افرون به زارا وعده داده بود که او را برای موقعیت تهیه کنندگی آماده سازد اما بعد از دو سال زارا همچنان دستیار است و از خودشیفتگی و کار‌های کریس به تنگ آمده. بروک (با بازی نیکول کیدمن) به عنوان مادر زارا، زنی مقتدر و موفق و نویسنده قابلی است. در ابتدا به نظر می‌رسد که رابطه این مادر و دختر صمیمی و خوب است. با این وجود بعد از این که زارا به دلیل فشار‌های کاری و درخواست‌های کریس از شغل خود استعفا می‌دهد، بروک به او گوشزد می‌کند که قبلا هم راجع به نتیجه بد این شغل به او هشدار داده است. معضلات این مادر و دختر در این نقطه پررنگ می‌شود.

کریس بعد از مدتی برای دل‌جویی از زارا و برگرداندن دستیارش، به خانه آن‌ها می‌رود و با بروک آشنا می‌شود. کریس مردی دوست‌داشتنی و جذاب است که به سرعت بروک را مجذوب خود می‌کند. آنها شروع به برقراری رابطه‌ای عاشقانه می‌کنند و بعد از ورود ناگهانی زارا و عصبانیت او تصمیم می‌گیرند که هرگز هم را ملاقات نکنند. با این وجود در قرار دوم این رابطه به سرعت جدی می‌شود. زارا بعد از فهمیدن این رابطه به شماتت مادر و رئیس خود ادامه می‌دهد. این کشف، زارا را در موقعیتی دشوار و پیچیده قرار می‌دهد. در نهایت زارا رابطه این دو نفر را می‌پذیرد اما با دیدن گوشواره‌های الماسی که کریس برای تمام کردن تمام رابطه‌هایش از آن استفاده می‌کرد، خشم خود را تخلیه می‌کند.

در واقع زارا تمام مسائل شخصی مربوط به گذشه کریس را می‌گوید و او را یک مرد بی‌احساس که ارتباط عاشقانه را نمی‌فهمد خطاب می‌کند. او سعی دارد مادرش را از این منجلاب جدایی و غصه نجات دهد. طبق گفته‌های زارا، بروک از کریس جدا می‌شود و هر دوی آن‌ها شرایط سختی را سپری می‌کنند. تا این که کریس در گفت‌‌و‌گویی صادقانه با زارا احساسات خود را نسبت به بروک بروز می‌دهد و زارا بعد از فهمیدن اشتباهش نقشه‌ای می‌چیند تا کریس دوباره بروک را ببیند. پایان فیلم، شروع یک رابطه عاشقانه است. این فیلم با تمرکز بر روی پیچیدگی‌های روابط انسانی و ارزش‌های خانوادگی، توانسته است توجه مخاطبان را تا حدودی به خود جلب کند.

کارگردان کم مایه!

A Family Affair

فیلم A Family Affair با وجود بازیگران سرشناس و پتانسیل‌های بالای داستانی‌اش، از نظر کارگردانی نتوانست به انتظارات بسیاری از مخاطبان و منتقدان پاسخ دهد. فیلم از نظر لحن و تنوع در سبک، دچار ناهماهنگی است. بخش‌های کمدی و رمانتیک فیلم به خوبی با هم ترکیب نشده‌اند، که این موضوع باعث می‌شود که مخاطب نتواند به راحتی با جریان داستان ارتباط برقرار کند. برخی صحنه‌ها بسیار کمدی و برخی دیگر به شدت درام هستند، بدون اینکه یک پیوستگی طبیعی بین آنها وجود داشته باشد. همچنین لازم به ذکر است که کارگردان نتوانسته عمق کافی به شخصیت‌ها بدهد. بسیاری از شخصیت‌ها به نظر می‌رسد که به طور سطحی پرداخته شده‌اند و تغییرات آنها در طول داستان قابل باور نیست. به عنوان مثال، تحول شخصیت زارا از یک فرد سخت‌گیر و عصبانی با دید تک سویه به فردی حامی و فهمیده به نظر ناگهانی و بی‌منطق می‌آید. به ویژه این که دلیل کافی نیز برای تغییر افکار و اعمال او وجود ندارد.

 علاوه بر این، فیلم از کلیشه‌های تکراری کمدی رمانتیک استفاده زیادی کرده است که باعث شده داستان قابل پیش‌بینی و خسته‌کننده باشد. این کلیشه‌ها شامل سوء تفاهمات عاشقانه، صحنه‌های معمولی از قرارهای عاشقانه و تغییرات ناگهانی در رفتار شخصیت‌ها می‌باشند. این کلیشه‌ها حتی سطحی تر از این موارد پیش می‌روند و در نهایت در سطح وقت گذرانی در لوکیشن‌های لاکچری خلاصه می‌شوند. درست مثل هر فیلم درآمد‌زای آمریکایی دیگری که در قدم زدن کنار ساحل خلاصه می‌شود! متاسفانه معضلات کارگردانی به همین نقطه ختم نمی‌شود. چرا که ریتم ناپایدار فیلم  A Family Affair را نیز می‌توان جز نکات منفی فیلم در نظر گرفت. ریتم فیلم ناپایدار است و گاهی اوقات صحنه‌ها بیش از حد طولانی می‌شوند، در حالی که برخی دیگر به سرعت و بدون پرداخت کافی به پایان می‌رسند. این مشکل باعث شده که فیلم در برخی نقاط کش‌دار و در برخی نقاط ناقص به نظر برسد.

سازنده با وجود حضور بازیگران توانمندی مانند نیکول کیدمن و زک افرون، نتوانسته به خوبی از ظرفیت‌های بازیگری آنها استفاده کند. در واقع به نظر می‌رسد که بازیگران در این فیلم نقش‌های خود را به صورت کلیشه‌ای و بدون نوآوری بازی کرده‌اند. حتی در اکثر سکانس‌ها چون هر دوی این بازیگران به شیوه معمول خود به ایفای نقش پرداختند، در کنار هم ناموزون و بی‌ربط تجسم می‌شوند! در مجموع، اگرچه A Family Affair  به دلیل حضور بازیگران مشهور و داستان پتانسیل‌دارش توجهاتی را به خود جلب کرد، اما ضعف‌های کارگردانی باعث شد که نتواند به یک فیلم به‌یادماندنی یا منحصر به فرد تبدیل شود.

واگنی پر از کلیشه!

A Family Affair

فیلم A Family Affair به دلیل استفاده از عناصر کلیشه‌ای فراوان در داستان و شخصیت‌پردازی‌هایش مورد نقد قرار گرفته است. در اینجا به برخی از جنبه‌های کلیشه‌ای فیلم اشاره می‌کنم. سوء تفاهمات عاشقانه پررنگ‌ترین المان این بخش است. یکی از کلیشه‌های رایج در کمدی‌های رمانتیک، ایجاد سوء تفاهم‌هایی است که باعث ایجاد تنش‌های دراماتیک می‌شود. در A Family Affair، این سوء تفاهمات به طرز اغراق‌آمیزی استفاده شده‌اند تا داستان را پیش ببرند. این ترفند، اگرچه در ابتدا ممکن است جالب به نظر برسد، اما با تکرار مداوم آن، از تأثیرگذاری‌اش کاسته می‌شود و مخاطب را خسته می‌کند. علاوه بر این بسیاری از شخصیت‌های فیلم به صورت کلیشه‌ای و بدون پیچیدگی خاصی ارائه شده‌اند. برای مثال زارا زن جوان و سخت‌کوشی است که برای رئیس خود اهمیت قائل است، با این وجود از ارتباط کریس با مادرش ناراحت است و همین موضوع او را با مشکلات زیادی روبرو می‌کند.

 کریس نیز کاراکتری تکراری دارد. مرد جذاب و موفقی که به سرعت عاشق بروک می‌شود و با مسائل خانوادگی دست و پنجه نرم می‌کند. متاسفانه با انتظاری که از کیدمن می‌رفت، او نیز وارد این چرخه تیپ‌های تکراری شد. زنی مقتدر و سخت‌گیر که در نهایت قلبش نرم می‌شود و حمایت خود را از خانه و خانواده به طور تشدید شده‌ای بروز می‌دهد.تحولات ناگهانی از مسائل کلیشه‌ای به شمار می‌رود. تغییرات ناگهانی در رفتار و نگرش شخصیت‌ها بدون پیش‌زمینه مناسب یکی دیگر از تکرار‌های رایج است. در این فیلم، شخصیت‌ها بدون اینکه توسعه مناسبی در طول داستان داشته باشند، به سرعت تغییر می‌کنند. این موضوع به‌ ویژه در مورد شخصیت زارا دیده می‌شود که از یک فرد سخت‌گیر و کم‌احساس و پرخاشگر، به یک فرد حامی و مهربان تبدیل می‌شود.

بسیاری از کمدی‌های رمانتیک با یک پایان خوش به اتمام می‌رسند و A Family Affair نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگرچه پایان خوش برای این ژانر امری عادی است، اما زمانی که تمام مسیر داستان قابل پیش‌بینی باشد، جذابیت کمتری دارد. مخاطبان از ابتدا می‌توانند حدس بزنند که چگونه داستان به پایان می‌رسد و این پیش‌بینی‌پذیری از هیجان و جذابیت فیلم می‌کاهد.  فیلم پر از صحنه‌هایی است که در بسیاری از کمدی‌های رمانتیک دیگر نیز دیده شده‌اند، مانند قرارهای عاشقانه در مکان‌های زیبا، مشاجرات احساسی در لحظات حساس و تلاش‌های شخصیت‌ها برای به دست آوردن دل یکدیگر. این صحنه‌ها به جای اینکه نوآورانه باشند، بیشتر به صورت تکراری و بدون خلاقیت خاصی اجرا شده‌اند. در مجموع باید گفت که، استفاده مفرط از کلیشه‌ها در A Family Affair  باعث شده که فیلم به جای اینکه تجربه‌ای تازه و منحصربه‌ فرد باشد، به یک کمدی رمانتیک تکراری تبدیل شده است که عناصر آن قبلاً در فیلم‌های دیگری دیده شده‌اند. این امر باعث شده که نتواند تاثیر ماندگاری بر مخاطبان خود بگذارد.

بازیگر فدای سرمایه

A Family Affair

استفاده از بازیگران سرشناس و محبوب برای افزایش فروش فیلم یک استراتژی رایج در صنعت سینما است و A Family Affair نیز از این قاعده جدا نیست. دلایل این استراتژی تا حدودی واضح است مثلا برای جذب مخاطبان بیشتر! بازیگران مشهور مانند نیکول کیدمن و زک افرون دارای پایگاه طرفداران بزرگی هستند که به تماشای فیلم‌هایی که این بازیگران در آن حضور دارند، علاقه‌مندند. حضور این بازیگران می‌تواند مخاطبان بیشتری را به سینما بکشاند و فروش فیلم را افزایش دهد. علاوه بر این حضور بازیگران با تجربه و شناخته‌شده می‌تواند به اعتبار و وجهه فیلم اضافه کند. بازیگران برجسته معمولاً به دلیل کارنامه حرفه‌ای و قوی خود، انتظارات بالایی را در بین مخاطبان ایجاد می‌کنند و این موضوع می‌تواند به نفع فیلم باشد. اما نتیجه کار به ویژه در فیلم مورد نظر جدا مخاطبان را ناامید می‌کند.

بازیگران مشهور می‌توانند سرمایه‌گذاران و حمایت‌های مالی بیشتری را جذب کنند. حضور یک بازیگر معروف می‌تواند تضمین کند که فیلم حداقل در گیشه عملکرد خوبی خواهد داشت و این موضوع می‌تواند انگیزه‌ای برای سرمایه‌گذاران باشد تا در پروژه سرمایه‌ گذاری کنند. بازیگران سرشناس معمولاً در فعالیت‌های تبلیغاتی و بازاریابی فیلم نقش فعال دارند. حضور آنها در مصاحبه‌ها، برنامه‌های تلویزیونی و رویدادهای تبلیغاتی می‌تواند توجه رسانه‌ها و مخاطبان را به فیلم جلب کند. این نوع تبلیغات می‌تواند به افزایش شناخت عمومی از فیلم و در نهایت به فروش بیشتر منجر شود. در نهایت حضور بازیگران معروف می‌تواند توجه منتقدان سینما و جشنواره‌های فیلم را جلب کند. نقدهای مثبت و شرکت در جشنواره‌ها می‌تواند به افزایش اعتبار و شهرت فیلم کمک کند و به طور غیرمستقیم بر فروش آن تأثیر بگذارد.

در مورد  A Family Affair، استفاده از بازیگران مطرحی مانند نیکول کیدمن و زک افرون احتمالاً برای بهره‌ برداری از این مزایا صورت گرفته است. این بازیگران به خاطر شهرت و توانمندی‌های بازیگری خود می‌توانند مخاطبان گسترده‌ای را به سینما جذب کنند، حتی اگر داستان و کارگردانی فیلم از نظر هنری و خلاقانه قابل توجه نباشد. این استراتژی معمولاً در فیلم‌هایی که به دنبال فروش بالا در گیشه هستند، به کار می‌رود و می‌تواند تضمینی برای بازگشت سرمایه باشد. به طور کلی، در حالی که حضور بازیگران معروف می‌تواند به افزایش فروش فیلم کمک کند، اما موفقیت بلند مدت یک فیلم بیشتر به کیفیت داستان، کارگردانی و اجرا بستگی دارد. فیلم‌هایی که تنها به ستاره‌های سینما تکیه می‌کنند، بدون ارائه محتوای قوی و خلاقانه، قطعا نمی‌توانند تاثیر ماندگاری بر مخاطبان بگذارند.

دغدغه‌های ساده!

A Family Affair

در فیلم  A Family Affair، شخصیت‌های بورژوا و مسائل آنها به طرز اغراق‌آمیزی نمایش داده شده‌اند. این معضلات نه تنها از واقعیت‌های زندگی روزمره فاصله دارند، بلکه به نظر می‌رسد که به صورت کلیشه‌ای و سطحی به تصویر کشیده شده‌اند. در اینجا به برخی از این معضلات احمقانه و غیرواقعی اشاره می‌کنم. شخصیت‌های اصلی فیلم، به ویژه زارا و کریس، با مسائلی روبرو می‌شوند که بیشتر به نظر می‌رسد به دلیل عدم ارتباط و سوءتفاهمات ساده به وجود آمده‌اند. این مشکلات، که می‌توانستند با یک مکالمه صادقانه حل شوند، به طرز غیرمنطقی‌ای پیچیده می‌شوند و باعث ایجاد درام‌های غیرضروری در داستان می‌شوند.

فیلم به طور مداوم به مشکلات و دغدغه‌های پیش پا افتاده‌‌ی کاراکتر‌هایی که از نظر مالی و اجتماعی تامین هستند، اشاره می‌کند، که برای بسیاری از مخاطبان، غیرواقعی و دور از دسترس به نظر می‌رسد. به عنوان مثال، نگرانی‌های بروک درباره حفظ موقعیت اجتماعی و تاثیرات آن بر روابط خانوادگی‌اش به طرز اغراق‌آمیزی به تصویر کشیده شده است. یا ناراحت شدن زارا از یک جفت گوشواره الماس! که این سبک از ناراحتی تنها برای طبقه مرفه در فیلم‌های آمریکایی پیش می‌آید!

روابط بین شخصیت‌ها به شکلی کلیشه‌ای و سطحی نمایش داده شده‌ است. بسیاری از تعاملات آنها بر اساس سوء تفاهمات و درگیری‌های بی‌اساس شکل می‌گیرد. به عنوان مثال، تغییر ناگهانی و بدون دلیل منطقی در رفتار بروک نسبت به زارا و کریس، نشان‌دهنده عدم عمق در شخصیت‌ پردازی و ایجاد روابط است. علاوه بر این، مشکلات خانوادگی در فیلم به صورت اغراق‌آمیزی به تصویر کشیده شده‌اند.

به طور مثال، تعارض بین نسل‌ها و تاثیرات آن بر روابط عاشقانه بروک و کریس به گونه‌ای نمایش داده شده که بیشتر به نظر می‌رسد برای ایجاد درام و تنش در داستان به کار رفته تا اینکه به صورت طبیعی از داستان نشأت گرفته باشد. فیلم بر زندگی لوکس و بدون دغدغه‌های واقعی شخصیت‌های بورژوا تمرکز دارد. این نمایش غیرواقعی از زندگی بورژوا، که در آن مشکلات اصلی شخصیت‌ها بیشتر حول محور مسائل احساسی و اجتماعی سطح بالا می‌چرخد، باعث می‌شود که مخاطبان نتوانند با شخصیت‌ها همذات‌پ نداری کنند و داستان برایشان غیرقابل باور و سطحی به نظر برسد.

این نوع نمایش اغراق‌آمیز و کلیشه‌ای از معضلات شخصیت‌های بورژوا در A Family Affair باعث شده که فیلم نتواند ارتباط عمیقی با مخاطبان خود برقرار کند. مشکلات و دغدغه‌های شخصیت‌ها به جای اینکه واقعی و قابل لمس باشند، بیشتر به نظر می‌رسد که برای ایجاد درام‌های مصنوعی و غیرضروری در داستان به کار رفته‌اند. این مسئله یکی از نقدهای اصلی است که به فیلم وارد شده و باعث شده که فیلم از نظر عمق و واقع‌گرایی نتواند به خوبی عمل کند.

هیچ غایتی در کار نیست!

A Family Affair

فیلم A Family Affair از جهات مختلف به دلیل بی‌هدفی و عدم تمرکز در داستان و پیام‌هایش مورد نقد قرار گرفته است. یکی از دلایل و جنبه‌های این بی‌هدفی، عدم وضوح در پیام اصلی فیلم می‌باشد. به نظر می‌رسد که فیلم می‌خواهد هم‌زمان چندین موضوع مختلف را پوشش دهد، از جمله روابط عاشقانه، مشکلات خانوادگی، تفاوت‌های نسل‌ها و مسائل اجتماعی. با این وجود هیچ ‌یک از این موضوعات به طور کامل و عمیق بررسی نمی‌شوند. این پراکندگی باعث می‌شود که فیلم نتواند پیام مشخص و قوی‌ای به مخاطب منتقل کند. داستان پراکنده و ناپیوسته نیز یکی دیگر از مولفه‌های این عبث بودن به شمار میرود. در واقع ساختار داستانی فیلم به صورت پراکنده و ناپیوسته است. بسیاری از صحنه‌ها و اتفاقات به نظر می‌رسد که بدون پیوستگی منطقی و فقط برای پر کردن زمان فیلم اضافه شده‌ است. این پراکندگی در روایت باعث می‌شود که مخاطب نتواند به راحتی با جریان داستان همراه شود و ارتباط معنایی قوی‌ای با آن برقرار کند.

شخصیت‌پردازی سطحی و بدون هدف نیز بر بی‌محتوایی فیلم پافشاری می‌کند. شخصیت‌های فیلم به گونه‌ای پرداخته شده‌اند که به نظر می‌رسد هدف مشخصی ندارند و به صورت سطحی و کلیشه‌ای به نمایش گذاشته شده‌اند. تحول شخصیت‌ها نیز بدون پیش‌زمینه و توسعه مناسب رخ می‌دهد، که این امر باعث می‌شود مخاطب نتواند انگیزه‌ها و تصمیمات آنها را درک کند. همچنین صحنه‌های تکراری و غیرضروری نیز بر این عدم هدف‌مندی اضافه می‌کند. بسیاری از صحنه‌های فیلم به نظر می‌رسد که تکراری و بدون ضرورت خاصی هستند. این صحنه‌ها نه تنها به پیشبرد داستان کمکی نمی‌کنند، بلکه باعث کندی ریتم فیلم و افزایش طول مدت بدون افزودن ارزش معنایی می‌شوند. این امر نشان‌دهنده بی‌هدفی در تدوین و کارگردانی فیلم است.

چیزی که در فیلم A Family Affair واضح است، ناتوانی در ایجاد همذات ‌پنداری می‌باشد. فیلم مورد بحث نتوانسته احساسات و دغدغه‌های شخصیت‌ها را به گونه‌ای به تصویر بکشد که مخاطب بتواند با آنها همذات ‌پنداری کند. به جای ایجاد ارتباط عاطفی عمیق، فیلم بیشتر بر روی نمایش ظواهر و کلیشه‌های رایج تمرکز کرده است. بنابراین در نهایت باید گفت که ضربه نهایی این فیلم کم‌ مایه را، پایان‌بندی بی‌تاثیر و ناامیدکننده آن وارد کرده است. در واقع پایان فیلم نیز به گونه‌ای است که تأثیر ماندگاری بر مخاطب نمی‌گذارد. به دلیل عدم توسعه مناسب داستان و شخصیت‌ها، پایان‌بندی فیلم بی‌هدف و ناامیدکننده به نظر می‌رسد و نمی‌تواند نتیجه‌گیری قانع‌کننده‌ای از موضوعات مطرح‌ شده ارائه دهد. در مجموع، A Family Affair  به دلیل بی‌هدفی و پراکندگی در روایت و پیام‌هایش نتوانسته است یک تجربه سینمایی منسجم و معنادار ارائه دهد. این ضعف‌ها باعث شده که فیلم نتواند تأثیر ماندگاری بر مخاطبان خود بگذارد و بیشتر به عنوان یک کمدی رمانتیک سطحی و کلیشه‌ای شناخته شود.

35
امتیاز ویجیاتو

فیلم «A Family Affair» اثری تا حد امکان معمولی از نتفلیکس است که قبلاً بارها دیده‌ایم و در آینده نیز بارها خواهیم دید.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی