نقد فیلم El Camino – پایان مایوسکننده یک داستان فراموشنشدنی
چرا Breaking Bad را دوست داریم؟ این نخستین سوالی است که پیش از تماشای El Camino باید از خودمان بپرسیم. داستان یک معلم شیمی معمولی چه جذابیتی دارد؟ آیا همه ویژگیهای حیرتانگیز Breaking Bad در ...
چرا Breaking Bad را دوست داریم؟ این نخستین سوالی است که پیش از تماشای El Camino باید از خودمان بپرسیم. داستان یک معلم شیمی معمولی چه جذابیتی دارد؟ آیا همه ویژگیهای حیرتانگیز Breaking Bad در تبدیل شدن یک والتر وایت عادی به یک والتر وایت افسارگسیخته خلاصه میشود؟ واقعیت این است که El Camino دقیقا به اندازه سریالی که از آن برخاسته، غیرقابل پیشبینی است. اما یک سوال مهم از ابتدای این فیلم دوساعته مطرح میشود. آیا این فیلم میتواند در توصیف نهایی داستانی ناتماممانده موفق باشد؟ با ویجیاتو همراه باشید تا پایان یکی از زیباترین سریالهای تلویزیون را مرور کنیم.
سایه معلم دوستداشتنی روی پیکره دانشآموز بینظم
برای من Breaking Bad بهترین سریال تاریخ است. شاید سریالهای زیادی را تماشا کردهام که تلاش میکنند از زاویه محتوا به داستان زندگی والتر وایت نزدیک شوند اما برای رقابت در فرم، هیچ سریالی نمیتواند به اندازه شاهکار وینس گلیگان گسترده و پیچیده باشد. معلمی که در ذهن گلیگان پرورش یافته، نه در اپیزودهای نخست سریال یک معلم صرف است و نه در پایان یک تولید کننده مواد مخدر دیوانه. انگار والتر وایت زاییده شده تا در دل تاریخ جای بگیرد. در نقطهای میان سینما و تلویزیون. در شهری میان ادبیات و فیلمنامهنویسی. تبدیل شدن یک مرد خانوادهدوست به هیولایی که حتی خودش هم جلودار خودش نیست، عاقبت پنج فصل حیرتانگیز از داستانی است که میتواند منبع بیپایان همه زیباییها باشد. والتر وایت همان انسانی است که جایش را در همه تمدنهای بشری قرن بیست و یکم خالی میبینیم. مردی که از سرنوشت یک عمر زندگی عادی خسته به نظر میرسد و برای خارج شدن از مسیری که جامعه، خانواده، حکومت و حتی مدرسهاش در مقابل او قرار دادهاند، وارد یکی از نامشروعترین مشاغل دنیا میشود. اما آنچه والتر وایت به عنوان شغل جدید خود انتخاب کرده، خیلی هم از ارزشهای جامعه او دور نیست. شرایط اما برای جسی پینکمن تقریبا تفاوت عمدهای دارد. او از ابتدا هم زندگی منظمی نداشته و همه روزهایی که والتر در حال تدرس شیمی بوده، با جنون جوانی به پایان رسانده است. اما سرنوشت پینکمن برخلاف معلمش، در پایان سریال اصلا مشخص نمیشود.
اصلا چه نیازی به El Camino داریم؟
بنابراین داستان El Camino باوجود همه شباهتهایی که با Breaking Bad دارد، بیشتر از همه درباره سرنوشت جسی پینکمن است. دانشآموز افسارگسیخته آقای وایت برخلاف او، دیوانگیاش یک ویژگی اکتسابی نیست. جسی با دیوانگی به دنیا آمده، با آن رشد کرده، با آن خو گرفته و حالا یک دیوانه تمام عیار است. پسرکی که حتی در اشکآورترین روزهای عمرش با ریشی انبوه و صورتی سیاه هنوز هم کودکی احساساتی به نظر میرسد. با این حال ما به تماشای El Camino نیاز داریم. چرا؟ چون دنیای Breaking Bad یک مثلث بااهمیت دارد؛ والتر وایت، جسی پینکمن و سال گودمن. وینس گلیگان و دوستانش Breaking Bad را در وصف والتر وایت سرودند. پنج فصل داستان حیرتانگیز که عطش تماشاگرانش باعث شد سریالی چهار فصلی از وکیل آقای وایت مقابل دوربینها برود. بنابراین والتر وایت و سال گودمن، دنیای تلویزیونی خودشان را تشکیل دادند اما سر جسی پینکمن برخلاف بیشتر سکانسهای Breaking Bad، بدون کلاه ماند. اتفاقی که باعث شد ایده El Camino به ذهن تیم نویسندگی داستان زندگی والتر وایت خطور کند. آنها ویژگی مثبت مهمی را هم در داستان شخصیت جسی گنجاندهاند. برخلاف گودمن و وایت، سرنوشت پینکمن هنوز مشخص نشده بود. اما فیلم Breaking Bad مثل همه اپیزودهای قبلی سریال و اسپین آف حقوقی آن، صرفا درباره شخصیت اصلی و حتی حواشی او نیست. این فیلم قرار است پایان ابدی یک سریال باشد. پس آیا El Camino میتواند در توصیف نهایی داستانی ناتمام مانده موفق باشد؟ و آیا میتواند به اندازه Breaking Bad نفسگیر و خیرهکننده به پایان برسد؟ من که فکر نمیکنم.
بدون هیچ جذابیت تازهای
واقعیت این است که El Camino نمیداند قرار است پایان داستان جسی پینکمن را روایت کند یا ادای دینی سینمایی به Breaking Bad باشد. انگار وینس گلیگان در جستجوی پایان ابدی شخصیتهای سریال جذابش حاضر شده هر تصمیمی بگیرد. او فیلمنامه 9 فصل از دو سریال را مقابل چشمانش قرار داده، پربینندهترین فکتهایش را یادداشت کرده و تصمیم گرفته از همان ویژگیهای جذاب، یک فیلم دو ساعته بیسرانجام بسازد. در واقع El Camino یک داستان جدید برای Breaking Bad است اما هیچ ویژگی خیرهکنندهای ندارد. از آن خلاقیتهای تحسینبرانگیز سریال هیچ نشانی در فیلم دیده نمیشود. از آن ناامیدکنندهتر؟ جسی پینکمن و رفقایش هیچ تلاشی برای ادامه دادن داستان هیجانانگیزشان ندارند و این افسردگی را حتی میتوان در رفتار شخصیتها هم تماشا کرد. فیلم Breaking Bad میخواهد دو ساعت نمایش نوستالژیک از همه شخصیتهای دوستداشتنی ما باشد و دوباره محو شود؛ این بیرمقی احتمالا بزرگترین نقطه ضعف و آغاز سقوط El Camino است.
شیشهها مثل همیشه آبی نیستند
ما Breaking Bad را دوست داشتیم چون اتمسفری دوستداشتنی داشت. شاتهای زیبایی که روی موسیقیهایی دلنواز نشسته بودند و با بهرهگیری از داستانی که هر اپیزودش یک بحران تازه را رقم میزد، مرز درام و تراژدی را از میان جاده کمدی عبور میدادند. اما El Camino در حال و هوای همیشگی Breaking Bad نیست. فیلم آنقدر سکانسهای طولانی و بیابانی دارد که اگر برای یک تماشاگر ناشنوا اما آشنا با Breaking Bad به نمایش گذاشته شود، او نمیتواند درک کند این فیلم واقعا چه ارتباطی با سریال محبوبش دارد. طنز کمنظیر شخصیتهای ریز و درشت سریال در فیلم هم ظهور میکند اما هیچ ویژگی تازهای ندارد. احتمالا وینس گلیگان چند فرضیه را برای به پایان رساندن داستانش در نظر گرفته اما در نهایت به این نتیجه رسیده کمخطرترین حرکت مهرههای شطرنجش، تکرار دوباره همان حرکاتی است که در Breaking Bad هم ارائه داده بود. بنابراین El Camino چیزی فراتر از عنوان ابتداییاش نیست؛ فیلمی از Breaking Bad. یک اپیزود دو ساعته و ضعیفتر از همه اپیزودهای سریال که تلاش میکند تا همان فرمول همیشگی را تکرار کند اما این بار به جذابیت قبل نیست. هیچ اتفاق تازهای در سراسر El Camino انتظار ما را نمیکشد. احتمالا عوامل فیلم هم نیازی به هیچ اتفاق تازهای نمیدیدند.
در واقع تماشای یک فیلم از دنیای سریال Breaking Bad خودش یک اتفاق تازه است. احتمالا کارگردان و نویسنده فیلم به این نتیجه رسیده برای تماشاگری که پس از شش سال با شخصیتهای محبوبش مواجه شود، دیدار دوباره مهمترین اولویتی است که او به آن فکر میکند. همین هم باعث شده داستان فیلم کاملا به حاشیه رفته باشد. ما از شخصیت جسی پینکمن چیزی فراتر از یک ترس فراموشنشدنی و یک فرار بیپایان میخواهیم اما نتفلیکس و AMC چنین انتظاری ندارند. آنها نیازی به تغییر یک ترکیب برنده ندیدند و نتیجهاش فیلمی شده که هرچقدر هم عنوان Breaking Bad را یدک بکشد، باز هم نمیتواند به اندازه اپیزود «مگس» آن خلاق باشد. پس از شش سال انتظار، تماشای داستان تکراری چند شخصیت از زندگی والتر وایت، جسی پینکمن و تاد آلکوییست چیزی نبود که انتظارش را داشتیم.
مسئله اساسی این است که El Camino هیچ مشکلی ندارد. اما یک هوادار والتر وایت و دوستانش اگر این فیلم را تماشا نکند، میتوانیم به او بگوییم چیزی از دست نداده است. «بیایراد بودن» نخستین انتظاری است که ما از دنیای تلویزیونی Breaking Bad داریم. همه ما دوست داریم شخصیتهای محبوبمان در سریال را دوباره تماشا کنیم، اما این تنها دلیلمان نیست. این فیلم مطلقا هیچ صحنه خاطرهانگیزی را به حافظه تصویری ما از جهان Breaking Bad اضافه نمیکند. انگار فقط ساخته شده تا در نتفلیکس تماشا شود و پول هنگفتی را به صاحبان ایدهاش تقدیم کند. بنابراین El Camino بیشتر از آن که یک دنباله «معنوی» برای Breaking Bad باشد، شبیه به یک سواستفاده «تجاری» از مخاطبانش است. شاید این اتفاق به تصمیم نادرست عوامل فیلم هم بازمیگردد. اگر تصمیم میگرفتند به جای ساخت یک فیلم دو ساعته، یک سریال چند فصلی از جسی پینکمن ارائه دهند، اختیار بیشتری برای بازی با فیلمنامه نداشتند. اما این تصمیم هم نباید شش سال پس از پایان Breaking Bad و پنج سال پس از آغاز Better Call Saul گرفته میشد. حالا یک سوال اساسی مطرح میشود. اگر هواداران پذیرفته بودند که داستان شخصیتهای محبوبشان تمام شده، پس چرا باید دوباره آنها را برای تماشای یک فیلم دو ساعته هیجانزده کنیم؟ پاسخ آن در انگیزه ساخت دنباله همه فیلمهای موفق، به پایان نرساندن سریالهای جذاب و بازسازی چندباره انیمیشنهای خاطرهانگیز بازمیگردد.
El Camino هیچ ویژگی تازهای ندارد. اگر پنج سال بعد AMC فیلم دیگری از Breaking Bad منتشر کند، هیچکس آن را با داستان فیلمی که اخیرا منتشر کرده به یاد نخواهد آورد. برعکس، شاید بسیاری از هواداران Breaking Bad از تماشای این فیلم پشیمان باشند. احتمالا سالها بعد گلیگان (البته او تصمیم گرفته برای همیشه با شخصیتهایش خداحافظی کند) دوباره شخصیتهای دنیای تلویزیونیاش را گرد یکدیگر جمع کند تا برای دو ساعت دیگر، صرفا ما را «سرگرم» کند. اگر قرار باشد آرون پال، برایان کرانستون، جسی پلیمانس و کریستن ریتر چند سال دیگر دوباره برای فیلم بعدی Breaking Bad با یکدیگر همکاری کنند، مطمئن میشویم در بهترین حالت صرفا یک تفاوت بزرگ را تماشا میکنیم؛ مثلا در نهایت احتمالا شاهد این خواهیم بود که این بار AMC فیلم جدید سریالش را با همکاری سرویس دیزنی پلاس منتشر خواهد کرد!
شما درباره El Camino چه فکر میکنید؟ در ویجیاتو برای ما بنویسید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
یکی از بهترین سریال و فیلمی بود ک میتونم بگم تو زندگیم دیدم قدر این بازیگران و کارگردان باید بدونن
سنگ تموم گذاشتن
هیچ نظری نمیتونم بدم فقط واقعا عالی بود باور کنید آرزو میکنم تا زنده هستم فیلم و سریالش ساخته بشه و ببینم
تنها فیلمی هست که تا ب این سن نظر دادم و خواستم نظر بدم باقی نگاه میکردم و تمام
ولی از سال 2003تا الا بهترین فیلم و سریال زندگی من بودههههههه
به نظرم جسی تو پنج فصل سریال چه از نظر بازیگری چه از نظر شخصیت زیر سایه والت بود این فیلم فرصتی برای تبدیل شدن پینکمن به محور داستانه و از طرفی فلش بک ها به بیننده نشون میده زمانی که سریال درگیر روزهای آخر زندگی والت و اتفاقاتش بوده به جسی تو قفس چی گذشته . بهرحال من که دوسش داشتم و دوبار دیدمش
کاملا مخالف نظر شما هستم و معتقدم که علاوه بر اینکه موقع خوبی برای پخش بود که طرفدارا برای یکی از فصلایی مهم سریال سول در سال آیینده آماده میشن ، بلکه داستان فوق العاده بود . یه پایان جالب . مخصوصا سکانس راهروی هتل بینطیر بود و واقعا اشک از چشمام جاری شد .
به نظر من فقط این فیلم ساخته شده بود که سرنوشت جسی رو مشخص کنه که مشخص شد . و خیلی خوب نشون داده شد. من از دیدن اش لذت برم .قرار نبوده سریالی باشه برای نشون دادن انتقام یا هر چیز دیگه. اینکه والتر میمیره و جسی هم فرار میکنه و یه زندگی.جدید شروع میکنه کاملا پایان مناسبی بود برای سریال.
فیلم خوبی بود
پایانش هم راضی کننده بود زندگی جدید تو الاسکا و فراموشی گذشته
خلاصه با این فیلم 2 ساعته به پایان داستان هایزنبرگ و جسی پینکمن میرسیم:(
کسایی که میگن لزومی نداشت این فیلم ساخته بشه خب بگن بعد پایان سریال سرنوشت جسی نامشخص موند رو باید چیکار میکردن
فیلم به عنوان اثر مستقل شاید کسل کننده باشه ولی کسی که دنیای بریکینگ بد رو دیده و دوست داشته این 2ساعت براش یکی از بهترین 2 ساعت هاست
به نظر من این فیلم اگه ساخته نمیشد بهتر بود
چون نتونست قسمت های باز مونده ی سریال رو به خوبی تموم کنه، پایان داستان سریال اونقد باز نبود که نیاز به یه تموم کننده داشته باشه، اما وقتی این تموم کننده ساخته شد باید همه جوره تمومش میکرد.
فیلمی که نباید ساخته میشد !
چاق شدن اون بازیگر ( بخاطر اسپویل اسم نمیبرم ) خیلی تو ذوق میزد
و در کل هیچ چیزی به پایان سریال اضافه نکرد ! همون چیزی بود که در قسمت آخر سریال دیدیم !!!
اصلا این گونه نیست بازیگر پا به سن گذاشته انتظار داشتی کلا انیمیشن یا دروغ یا کامپیوتری باشه...
ولی اگه با دقت نگاه کنی و فکر کنی بیشتر حق میدی
مثل آرنولد در فیلم های ترمیناتور کاپیتری باشه واسه جونیاش یا تو هر فیلم پیرتر شد کدوم بهتر؟؟؟
توی تریلر های معرفی فیلم من دیدم دارن از اسکینی بازجویی میکنند ولی تو فیلم نبود!!
من فکر میکردم پلیسی تر باشه فیلم و اون احساس عذاب وجدان پینکمن واضح تر باشه و به دنبال جبران اشتباهش باشه اخه اخرای سریال جسی خیلی نا امید و افسرده شده بود و به پوچی رسیده بود ولی اینجا اثری از اون جسی پینکمن نبود انگار کلا عوض شده بود.
یه نکته دیگه که من منتظرش بودم مشخص شدن سرانجام والتر بود. اخر معلوم نشد هایزنبرگ مرد یا زنده موند.
کاش سرنوشت زن و بچه والتر هم نشون میدادن اینجا.
اما در نهایت خوشحالم که سریال پایانش خراب نشد و حداقل خنثی موند
چیزی که خود من هم پیش بینی میکردم یعنی احتمال فرار پینکمن از کشور و حقیقت سوپرایز نشدم از پایان فیلم
جسی دیگه ترس از دست داده بود باید این احساس یا تجربه بد حس کنی تا بفهمی مثل اینه که خودت کشیده باشی من همچین تجربه بدی حس کردم دیگه ترس از مرگ ندارم و ب نظر من که خودم تجربه داشتم تنها راه پیش رفتنه جسی تسلیم نشد ادامه داد بخاطر همینه ترسش ریخته بود فقط دنبال زندگی دوباره بود اولش همیشه خرابکاری میکرد دیگه زخم خورد و پیش رفته
واقعا عالی بود خدا به سر هیچ بنی بشری میاره ن مسلمون ن کافر ...
باید فیلم حس کنید همینو میتونم بگم
و در آخر حیف که من پیشت پرده سینمای ایران نیستم ولی اگه بودم سینمای میساختم که فیلم اگه سانسور کردم مطلب موضوع مبهم نباشه.....
دوست عزیز این فیلم سرنوشت والت رو نشون داد اگه فیلمو خوب دیده باشی حتما متوجه این جمله می شدی که جسد والتر وایت رو در آزمایشگاه پیدا کردن
این بابا منتقد فیلم انتظار داشت وینس گیلیان توو یه فیلم دو ساعته پنج فصله برکینگ بد و چهار فصل ساول رو ادغام کنه و جسی پینکمن کل آلباکروکی رو به آتیش بکشه?آخه منتقد محترم مهم این بود که ما بدونیم جسی بعد فرارش چیکار کرد که توو دو ساعت به بهترین شکل ممکن نشونمون دادش.حالا بماند که شاید در آینده جسی و ساول گودمن بهم برخورد کنن و مارو از تماشای آینده شخصیتهای فیلم سیراب کنن.در کل به خودت بیا برادر و فنی تر و منصفانه تر تیغ نقد و بر پیکره ی این فیلم جذاب فرود بیار.
فدای گفتارت
کسی به این فیلم چیزی بگه بخدا خونم به جوش میاد
نقد شما رو نخونده رد باید کرد فیلم هرچند عالی نبود ولی خوب بود پایان زیبایی هم داشت .
آقای سلیمانی عزیز من قطعااین به اصطلاح نقد،نظر شخصی شماست و نباید بعنوان یک تحلیل و یا نقد اون رو روی وال پیج منتشرکنی،من به تجربه ای نزدیک به 9سال فیلم و سریال دیدن ومخصوصا سریال دیدن باید بگم کاملا بانظرشمامخالفم،این فیلم داستان سرانجام شخصیت پینکمن بود نه فیلمی تومایه های انتقام جویان،قطعاانتظارشماازفیلم اشتباه بوده که نقداشتباه نوشتی مثلا انتظار داشتی پینکمن بعدازفرار دوباره شیشه تولید کنه!!مگه والتر به تنهایی کارتل رو نابود نکرد؟مگه والتر به تنهایی گرونگیرای پینکمن رو نابود نکرد؟اتفاق خاصی قرار نبود بیفته که اینطوری به فیلم تاختی!!!!قراربود مابفهمیم بعدازفرار چه اتفاقی واسه پینکمن افتاد که فهمیدیم ،من حداقل 7بار این سریال رو دیدم باتمام مترومعیاری که اندازه گرفتم این فیلم زیباترین پایان برای جذابترین دانش آموزتاریخ،به شمادوست عزیز هم توصیه می کنم انتظار نداشته باش هرفیلمی مخصوصا اسپین آف ها مثل فیلم مردعنکبوتی بتونه 2ساعت سرگرمت کنه و پرازاکشن و داستان باشه.نقد یک اسپین آف با نقد یه فیلم مستقل کاملا متفاوت کاملا دوستانه توصیه می کنم در نقدهای بعدی این مطلب رو درنظربگیر.
بااحترام
خط اول رو دیدم اول شخص نوشته شده. اصل اولیه نقد اینه که زبان اول شخص نباشه چون القا میشه که نظر شخصیه به جای نقد تخصصی. بقیهشو دیگه حاضر نشدم بخونم. نقد بیاعتباری به نظر میاد
بنظرم اصلا مهم نیست که کی چی نقد میکنه، من که فیلم رو دیدم و لذت بردم و خاطرات سریال واسم زنده شد، مهم لذت بردن خودت از فیلم هست
البته چنین «اصلی» که میگین الزاما در نقد نویسی وجود نداره.