نقد فیلم Bad Boys: Ride or Die | پسران بد ۴
پسران بد در آن سوی سنگر؛ مایک لوری و مارکوس برنت، دو پلیس کاریزماتیک اهل میامی، برای چهارمین بار بازگشتند. ماجراهای جدید آنها چگونه است؟
فیلم «پسران بد ۴» اثری ساده و سرگرمکننده است که اصلاً سعی در اختراع مجدد چرخهای جدید برای ژانر اکشن کمدی ندارد و از اینکه همان چیزی باشد که در ابتدا قرار بود باشد خجالت نمیکشد. این یعنی در خروجی کار بیننده دقیقا همان چیزی را دریافت میکند که قبل از تماشا میتوانست روی آن حساب کند. فیلمی در اجرا ایدهآل، تماشایی و خندهدار برای یک روز خستهکننده، با دو بازیگری که هنوز هم در فرم عالی هستند. در ادامه این بررسی با نقد فیلم Bad Boys: Ride or Die همراه ویجیاتو باشید.
پس از اکران فیلم «پسران بد ۳»، بازگشت شخصیتهای جذاب آن فرنچایز پس از گذشت 17 سال از قسمت دوم بسیار غافلگیر کننده بود. برای همین منتقدان و بینندگان به دو دسته تقسیم شدند. برخی فکر میکردند که این یک دنباله موفقیت آمیز بود، برخی دیگر فکر میکردند که این یک کسب پول حریصانه از یک برند قدیمی است. من به گروه اول تعلق دارم چون هنگام دیدن Bad Boys for Life لحظات خوبی داشتم.
در آن فیلم سازندگان به طرز ماهرانهای این اکشن را با یک کمدی درباره دو پلیس سالخورده ترکیب کردند که شروع به پذیرش این ایده میکنند که دیگر کارآمد نیستند. این یعنی وقت آن است که با یک تیم جوان از خود حمایت کنید! یا شاید حتی به بازنشستگی فکر کنید؟! با این حال، Bad Boys: Ride or Die در مسیر کمی متفاوت قرار میگیرد. این فیلم به قسمتهای اول و دوم این فرنچایز نزدیکتر است. اما چرا؟ چون قهرمانان داستان بار دیگر همان گرگهای تنها هستند و بدون حمایت زیاد باید در صفوف خود با فساد مبارزه کنند.
نقطه شروع قصه این فیلم برای کل داستان واقعا جالب است. ولی چرا؟ چون فیلمنامه نویسان کریس برمنر (پسران بد 3) و ویل بیل (آکوامن) طبیعتاً با یک سناریو ساده به قسمت قبل اشاره کردند. آنها از مرگ کاپیتان کنراد هاوارد (جو پانتولیانو) در فیلم قبل استفاده کردند و این شامل تلاشی برای بازپروری آرماندو (جاکوب اسکیپیو)، پسر نامشروع مایک در این فیلم شد.
در نتیجه خط داستان اصلی این قسمت دور از ذهن نیست و به خوبی با فضای کل این فرنچایز همخوانی دارد. در واقع سازندگان یک قاچاقچی جدید اختراع نکردند که پلیسهای شجاع ما باید با او مبارزه کند. بلکه این بار دشمن در جایی میان صفوف آنها پنهان شده و به اندازه اعضای کارتل بیرحم است. پس باید بیان کرد که در داستان این فیلم هیچ چیز اورجینال نیست.
به طور کلی در پسران بد 4 فیلمنامهنویسان مضامینی را به ما دادند که قبلاً به میلیونها روش اجرا شدهاند. اما این کار به گونهای طبیعی و ساده انجام شده که باعث خستگی یا ناامیدی من مخاطب نمیشود. علاوه بر این، پس از گذشت سالها از شروع این فرنچایز کماکان شیمی بسیار خوبی بین شخصیتهای اصلی وجود دارد. این یعنی مایک و مارکوس مثل همیشه جوک رد و بدل میکنند و به بهترین شکل همدیگر را مسخره میکنند.
ویل اسمیت همچنان در نقش مایک لوری نقش یک قهرمان زمینی را بازی میکند که اجازه نمیدهد خودش را گول بزند. او پیگیر است، اگرچه افکاری در سرش ظاهر میشوند که اعمال خاصی را زیر سوال میبرند. اما متأسفانه نویسندگان اینبار تصمیم گرفتند شریک زندگی او را تبدیل به یک قهرمان در اجرا احمق کنند.
من میدانم که مارکوس برنت با بازی مارتین لارنس در پسران بد همیشه مثل یک گلوله نمک رفتار میکند. در واقع در تمام این فرنچایز، او مسئول شکلدادن طنز و آرامش فضا بود. با این حال، صحنههای متعددی در این فیلم جدید وجود دارد که نویسندگان به سمت تقلید میروند. این یعنی ناگهان، مارکوس یک مرد چاق است که نمیتواند یک هات داگ در فروشگاه را نادیده بگیرد. او مرد شیرینی است که فقط به غذای ناسالم فکر میکند. لوری وزن اضافه کرده و باید به نوعی این شخصیت با ظاهر جدید مدیریت میشد، اما در قسمت قبل این کار خیلی بهتر انجام شد.
از سمت دیگر در بخش کمدی کار به نظر من خط داستانی تیفانی هدیش در این فیلم کاملا اشتباه بود. او به راحتی میتوانست از فیلم حذف شود. البته من میدانم که نشان دادن او بهعنوان شخصیتی که به گذشته ناجور مایک گره میخورد قرار بود خندهدار باشد، اما به نظر من خجالتآور بود. در واقع آن سکانس شوخی بود که نگرفت.
البته من دوست داشتم که سازندگان تصمیم گرفتند از داماد مارکوس، یعنی رجی که در قسمت قبل به عنوان یک سرباز معرفی شده بود استفاده کنند. ما بالاخره او را در یک سکانس اکشن دیدیم که بسیار جالب بود. همچنین نباید این نکته را فراموش کرد که اریک دین نیز به عنوان یکی از شرورهای اصلی این قسمت هرچندن مصداق یک آنتاگونیست کلیشهای است، اما در ظاهر بد نیست. او با آرامش سرد و دقت عمل زیاد معرفی میشود. و نکته اینجاست که فیلمنامه نویسان او را جزو آن آدمهای بدی قرار ندادند که زیاد حرف میزنند و سعی میکنند دیگران را با دیدشان از جهان عذاب دهند. او یک کار برای انجام دادن دارد و روی آن متمرکز است. در نتیجه این بازیگر خیلی طبیعی این نقش را برعهده گرفت و به خوبی از عهده آن برآمد.
از دیگر نکات قابل بحث فیلم Bad Boys: Ride or Die برخی سکانسهای اکشن انفجاری و تماشایی آن است. به نظر من اکثر صحنههای تعقیب و گریز یا تیراندازی به لطف استفاده عادل العربی و بلال فلاح از دوربینی به شدت در حرکت، به شیوهای جالب فیلمبرداری شده است. در فیلمهای این مجموعه میتوان دید که چگونه یک تیراندازی در یک شهربازی متروکه میتواند به معنی واقعی هیجانانگیز باشد.
تیم کارگردانی عادل العربی و بلال فلاح روی پویایی عالی صحنههای اکشن تمرکز کردند تا آدرنالینی که در شخصیتها جمع میشود به بینندگان نیز منتقل شود. هرچندن در لحظاتی کار دوربین میتواند چشم مخاطب را اذیت کند، اما فیلمسازان موفق شدهاند اثری سرگرمکننده در بخش اکشن به مخاطب خود هدیه کنند. علاوه بر این، آنها همچنان به رنگهای پر زرق و برق معرفی شده توسط مایکل بی در Bad Boys II پایبند هستند که در اینجا بسیار مناسب این فرم است.
بنابراین اساساً ما در پسران بد 4 یک داستان استاندارد در مورد پلیسهای بد فاسد، یک توطئه بزرگ و تلاش برای پاک کردن نام دو قهرمان خوب داستان با چند سکانس اکشن قابل قبول دریافت میکنیم. همانند قسمتهای قبلی، در فیلم Bad Boys: Ride or Die نیز قدرت واقعی فیلم دو شخصیت اصلی هستند. مایک و مارکوس با هم شیمی شگفت انگیزی دارند که حتی در لحظات ضعیفتر باعث میشود کل فیلم مطلوب به نظر برسد.
اما این بار آنها باید وقت خود را با آرماندو، یک قاتل خونسرد که نارضایتیهای زیادی از لوری دارد، تقسیم کنند. این شاید یک موتیف جالب برای چنین داستانی باشد، اما به طور کامل مورد بهره برداری قرار نگرفته است و هیچ نکته عمیق تری به رابطه شخصیتها اضافه نمیکند.
تمام این نکات یعنی خوشبختانه، این اکشن میتواند بسیار سرگرم کننده باشد، بنابراین طرفداران Bad Boys راضی خواهند شد. قسمت جدید ماجراجوییهای دو پلیس میامی ممکن است ضعیفتر از قسمت قبلی باشد، اما همچنان سرگرمی عالی است. در پسران بد 4 اکشن و طنز حرف اول را میزند و مشکلات شخصیتها در مرتبه سوم است؛ این یعنی یک فیلم خوب برای استراحت.
«پسران بد 4» یگ سرگرمی معمولی و یک اکشن متوسط است؛ آن هم با دوربینی که نمیتواند ثابت بماند و طنز خاصی دارد. طرح داستان کمی بیش از حد ساده است و نکته جدیدی برای گفتن وجود ندارد، اما هنوز دو ساعت سرگرمی نوستالژیک برای مخاطب آماده شده است.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.