ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اخبار و مقالات

چرا به نظر من اکثر فیلم‌های ابرقهرمانی بد هستند؟

بسیاری اعتقاد دارند که فیلم‌های ابرقهرمانی نشان دهنده‌ی بخش هنری سینما نیستند. این مسئله به خودی خود اشکالی ندارد زیرا این فیلم‌ها ادعایی در مورد چنین قضیه‌ای ندارند. البته با توجه به این که این ...

شایان کرمی
نوشته شده توسط شایان کرمی | ۳ آبان ۱۳۹۸ | ۲۲:۲۰

بسیاری اعتقاد دارند که فیلم‌های ابرقهرمانی نشان دهنده‌ی بخش هنری سینما نیستند. این مسئله به خودی خود اشکالی ندارد زیرا این فیلم‌ها ادعایی در مورد چنین قضیه‌ای ندارند. البته با توجه به این که این فیلم‌ها در حال حاضر بخش بزرگی از سینما را در اختیار دارند، به نظر من وقت آن است که کمی با دقت بیشتری در مورد نقطه ضعف‌هایی که دارند صحبت کنیم.

تئوری دلیل موجه

فردی به نام آرش را در نظر بگیرید. آرش که در حال خروج از خانه برای رسیدن به قراری مهم است متوجه می‌شود که موبایل خود را جا گذاشته. آرش درون خانه می‌ماند تا موبایل خود را پیدا کند و در مقابل این استرس برای او به وجود می‌‌آید که ممکن است نتواند به قرار مهمی که دارد برسد.

همین قصه یک خطی را می‌توان به طیف گسترده‌ای از فیلم‌ها بسط داد. در اکثر موارد شخصیت اصلی در راه رسیدن به هدفی هست اما تهدیدی سر راه او سبز می‌شود که رسیدن به هدف را تاخیر می‌اندازد. در فیلم‌های عادی، بیشتر موارد جان یک انسان به خطر می‌افتاد و حال قهرمان باید برای نجات او تلاش می‌کرد. از آن‌جایی که قهرمانان اونجرز بسیار قوی‌تر از این حرف‌ها هستند، نجات جان یک فرد برای آن‌ها چالش چندانی محسوب نمی‌شود.

فیلم‌های ابرقهرمانی
برای مثال در این صحنه در فیلم اونجرز قطعا جان عده زیادی از دست رفته اما فیلم به هیچ عنوان چنین حسی را به شما القا نمی‌کند.

به همین خاطر در فیلم‌های ابرقهرمانی این دغدغه بیشتر از اندازه بزرگ می‌شود تا با یک چالش واقعی برای ابرقهرمانان طرف باشیم. برای مثال در سری اونجرز با گروه بزرگی از دشمنان طرف هستیم که به زمین حمله کرده‌اند و حال قهرمانان اونجرز وظیفه دارند تا از سیاره ما محافظت کنند.

وقتی چنین اتفاق مهمی آن‌هم در چنین ابعاد بزرگی رخ می‌دهد، جان میلیون‌ها میلیون انسان به خطر می‌افتد و قطعا صدها هزار نفر در چنین حمله‌هایی جان خود را از دست خواهند داد.

چنین اتفاقی در فیلم‌های اونجرز هم رخ می‌دهد و برای مثال در این فیلم‌ها ساختمان‌هایی را می‌بینیم که با برخورد هیولایی بزرگ یا مقدار زیادی مهمات از بین می‌روند. اما فیلم به نشان دادن همین صحنه انفجار اکتفا می‌کند. یعنی هیچ وقت ما داخل این ساختمان بزرگی که احتمالا صدها نفر در آن قرار دارند را نمی‌بینیم و متوجه سرنوشت آن‌ها هم نخواهیم شد.

در واقع این هیولاهای بزرگ و ابرقهرمان‌ها با محیط مثل یک اسباب بازی برخورد می‌کنند و همین قضیه هم باعث می‌شود تا از تاثیرگذاری این فیلم‌ها، حداقل برای من کاسته شود.

چرخه‌ی تکرار

اکثر ابرقهرمان‌هایی که به دنیای سینمایی مارول راه پیدا کرده‌اند شخصیت‌هایی دوست داشتنی با ویژگی‌های جالبی هستند و به همین خاطر هم طرفداران بسیار زیادی دارند. مشکل اصلی با فیلم‌های ابرقهرمانی این است که سازندگان برای آن که بتوانند گروه بزرگی از مخاطبین را تحت تاثیر قرار دهند، معمولا از ساده‌ترین خط داستانی برای پیشبرد قصه استفاده می‌کنند.

سالانه چندین فیلم ابرقهرمانی عرضه می‌شوند که در آن‌ها قهرمان خوب ماجرا با یک سری چالش روبرو می‌شود، چالشی که احتمالا از چالش قسمت قبلی فیلم این ابرقهرمان بزرگ است اما بازهم شخصیت اصلی راهی برای مقابله با آن پیدا می‌کند و چالش را به سرانجام می‌رساند. البته فیلم‌های ابرقهرمانی دیگری هم هستند که سعی می‌کنند بیشتر از کاراکترهای خاکستری استفاده کننده اما نتیجه کار معمولا بسیار بد می‌شود.

همه نویسندگان بزرگ توافق دارند که ساخت یک شخصیت اصلی که به جای پروتاگونیست، آنتاگونیست داستان باشد کار بسیار سختی است. برای مثال به داستان مکبث از شکسپیر توجه کنید: با دلاوری از اسکاتلند به نام مکبث طرف هستیم که به خاطر وسوسه‌های همسر و جادوگران، تصمیم به قیام علیه پادشاه می‌گیرد و به فردی قاتل و نفرت انگیز تبدیل می‌شود. مکبث به عنوان شخصیت اصلی جنگ ناحق بزرگی راه می‌اندازد و در آخر سر هم کشته می‌شود. در بین همه این اتفاقات، شکسپیر سرنوشت مکبث را به‌گونه‌ای طراحی کرده که ما با وجود نفرت انگیز بودن این شخصیت، تا انتهای داستان با او همراه می‌شویم و حتی با وجود جنایت‌هایی که کرده هم در انتهای داستان دلمان برایش می‌سوزد.

اما در فیلم ونوم که آن هم بر اساس یک آنتاگونیست شکل گرفته نویسندگان فیلم به جای آن که شخصیت ادی بروک را پیچیده کنند و از نقاط قوت اصلی او که شر بودنش است استفاده کنند، به شدت از خشم او کاسته‌اند تا مخاطب بتواند با این کاراکتر ارتباط برقرار کند. ونوم که یکی از بزرگ‌ترین ضدقهرمان‌های تاریخ کامیک بوک است، به یک شخصیت مهربان تبدیل می‌شود که به هر کسی که در سر راهش می‌بیند سلام کرده و به فقرا کمک مالی می‌کند. چنین اتفاقی باعث می‌شود که این شخصیت نه تنها برای مخاطب قابل لمس نباشد، بلکه از آن ابهت همیشگی خود هم دور شود.

درست است که پایان اونجرز: اندگیم ما را غافل‌گیر می‌کند و اتفاقات بسیار مهمی هم برای شخصیت‌های داستان رخ می‌دهد. اما از آن‌جا که اکثر فیلم‌های ابرقهرمانی به خاطر سودآور بودن چندین قسمتی هستند، در بخش اعظمی از این فیلم‌ها شاهد اتفاقاتی مهم و چالش‌های بزرگی هستیم که قهرمان‌ها بعد از گذشت از آن‌ها فراموششان می‌کنند و از آن‌ها طبق پیش‌بینی‌ها عبور خواهند کرد. به همین خاطر، چرخه‌ تکرای به‌وجود آید که اجازه ایجاد تحولی ماندگار در شخصیت قهرمان را نمی‌دهد.

همه فیلم‌های ابرقهرمانی این‌گونه نیستند

در این میان فیلم‌های ابرقهرمانی گوناگونی هستند که شخصا با آن‌ها ارتباط زیادی برقرار کردم. برای مثال، در انیمیشن The Incredibles با جلوه دیگری از ابرقهرمان‌ها طرف هستیم. همزمان با حمله‌ای که به شهر صورت گرفته، نویسنده از عنصر خانواده برای مهم کردن سرنوشت شخصیت‌ها استفاده کرده.

به طور واضح‌تر، شخصیت‌های اصلی داستان که همگی اعضای یک خانواده هستند، درگیر نجات برادر کوچک‌ترشان می‌شوند. گم شدن برادر کوچک و تهدید شدن سلامتی او اتفاقی است که بسیار راحت‌تر از حمله موجودات غول‌آسا به ساختمان‌های بزرگ می‌توان با آن‌ها ارتباط برقرار کرد و به همین خاطر هم هست که این فیلم همزمان هم نظر دوستداران فرم کلاسیک سینما و فیلم‌های ابرقهرمانی را به دست آورده است.

آن بخش از فیلم شوالیه‌ی تاریکی کریستوفر نولان که مردم در دو کشتی توسط جوکرر به دام انداخته شده‌اند را به یاد آورید. در آن‌جا نولان به‌گونه‌ای داستان را جلو می‌برد که سرنوشت هر کدام از کشتی‌ها به مردمی که در کشتی دیگر قرار گرفته‌اند بستگی دارد. در واقع نولان نه تنها انسانیت در قرن بیست و یکم را به چالش می‌کشد، بلکه کاری می‌کند تا سرنوشت تمام انسان‌هایی که درون این کشتی‌ها قرار گرفته‌اند برای ما مهم شوند؛ اتفاقی که کمتر در فیلم‌های ابرقهرمانی سال‌های اخیر شاهد آن هستیم.

به نظر من، اگر فیلم‌های ابرقهرمانی می‌خواهند مانند ژانر وسترن رو به افول نروند و از سینمای روز حذف نشوند، باید دست به نوآوری و ریسک‌هایی در نگارش فیلم‌نامه و پردازش شخصیت‌ها بزنند. به این خاطر که کاراکترهای فیلم‌های کامیک بوکی مثل فیلم‌های وسترن به یک کلیشه تبدیل نشوند.

چقدر با نظر من موافق یا مخالف هستید؟ دیدگاه خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (45 مورد)
  • nevisandeh
    nevisandeh | ۳ اردیبهشت ۱۴۰۱

    موافقم کاملا

  • Cpt usa
    Cpt usa | ۱۹ شهریور ۱۳۹۹

    یه دلیل برای خورد کردن دندون کسایی که میگن فیلمای ابر قهرمانی خوب نیس دارم.✋?
    اگه فیلم های ابر قهرمانی خوب نیس پس چرا اگه به بیست تای اول فروش فیلما نگاه کنی میبینی که... بیشترشون ابر قهرمانی هستن???؟

  • Wanda
    Wanda | ۱۵ آبان ۱۳۹۸

    حتی اگه دقت کرده باشی که معلومه دقت نکردی کپ و کلینت همه ی مردم رو از خیابون و ماشین ها بیرون اوردند و بردند تو ساختمون های امن نشون به اون نشون که کپ وقتی دید یکی از چیتاری ها داره میره سمت بانک که مردم اونجا پناه گرفته بودند رفت سراغش و باهاش درگیر شد .

  • Wanda
    Wanda | ۱۵ آبان ۱۳۹۸

    تو فیلم کاپیتان امریکا ی ۳ جنگ داخلی مگه ندیدی که کاملا اتفاقات گذشته مرور شد , تو پایان بازی به گذشته برگشتن , تونی بعد از حمله ی چیتاری ها به زمین از خوابیدن میترسید چون کابوس اون لحظه ها و مرگ مردم رو میدید , تو جنگ داخلی دوباره اون موقعی که داشت درمورد واقعیت مجازیش که اختراع کرده بود کنفرانس میداد و بعد اون خانومه درمورد چارلی اسپنسر بهش گفت که تو سکوویا کشته شده که بعدش وزیر راس اومد و موضوع توافقنامه سکوویا رو مطرح کرد و بعد یه بحث بزرگ بین اعضای اونجرز پیش اومد و خود ویژن گفت که اتفاقات و مرگ و میر ها از موقع تشکیل اونجرز بیشتر شده , تو عصر التران دیدیم که مردم یه شهر رو خالی کردن و کپ گفت که مردم گناهی ندارن که سرنوشتشون این جوری شده باید اولویتمون نجات جون اونا باشه , یا تو دور از خانه دیدیم که گفت مردم بعضی وقتا میمیرن و نمیشه ازش اجتناب کرد بعدشم همیشه بین بد و بدتر انتخاب کردن بد بهترین انتخابه پس اگه برای نجات یه سیاره که هفت میلیارد نفر توش زندگی میکنن دو سه نفر یا حالا ده بیست نفر بمیرن ارزشش رو داره پس من شدیدا با نظرت مخالفم .
    ژانر ابرقهرمانی بهترین ژانر سینما است .

  • AnnA98
    AnnA98 | ۱۲ آبان ۱۳۹۸

    تونی بعد از حوادث نیویورک هیچوقت دیگه راحت نخوابید و اون صحنه انفجار از انتقام جویان یک که گذاشتین ماشین های خالی بود اونا تقریبا همه رو دور کردن بجز اتفاقایی که برای یه ساختمون توی اونجرز یک افتاد و بله یه عالمه آدم کشته شدن ولی مارول هیچوقت قصدش سوگواری برای از دست رفته ها نبود حتی برای نات تونی یا ویزن یا حتی کوییک سیلور چه برسه به تلفات تو مبارزه بعدشم فیلمای مارول برای همه س و بله نوجوون ها عاشقشن چون نیاز به هیجان دارن با کم ترین خونریزی که روشون اثر نزاره ولی خدایی تو دنیای واقعی که از این خبرا نیست اگه بود تا الان نصفمون مرده بودیم...ولی حداقل میتونیم ببینیم! یه روز استرس زا رو پشت سر میزاریم و بعد میتونیم یه قسمت از سریالا یا یکی از فیلم هاشون روببینیم با خشونت متوسط بازیگرای توپ کارگردانی عالی و CGI خفن و برا چند ساعت همه چیز برامون تموم بشه و بیشترین استرسمون زنده موندن اونا باشه دیگه هیو جکمن و رابرت داونی جونیور خسته شده بودن و کریس ایوانز هم میخواست بره دنبال کارگردانی اونوقت چرا غر میزنینم چرا فلانی مرد؟ و کپ هم به چیزی که لایقش بود رسید اگه کشته میشد کی سورپرایز میشد؟

  • Mr nobody 2009
    Mr nobody 2009 | ۸ آبان ۱۳۹۸

    90درصد با نظر نویسنده موافق هستم. جز در بعضی موارد مثل کاپیتان آمریکا سرباز زمستان، آیرون من1، و چندتای دیگه بقیه به لعنت خدا هم نمی ارزند. البته فیلم های کیک اس و واچمن بهترین این ژانر هستند.

  • مازیار
    مازیار | ۸ آبان ۱۳۹۸

    خیلی از کسایی که از این فیلم ها خوششون نمیاد میگن طرفدارهاش نوجوون هستن. من یک سوال دارم، چه کسانی فیلم کلاه قرمزی رو تبدیل به پر فروش ترین فیلم سالش کردند؟ کسایی که در کودکی اون رو دیده بودند و خاطره دارن.
    مخاطب اصلی فیلم های مارول کسانی هستن که با کمیک هاش خاطره دارن و واسشون نوستالژی به حصاب میاد اما به خاطر برنامه ریزی درست و... بقیه هم جذبش میشن پس اینقدر بی خود تینیجر تینیجر نکنید. نو جوون ها حق فیلم دیدن ندارند؟
    این حرف مثل این میمونه که میپن طرفدار های انیمیشن فروزن دختر های چهار پنج ساله هستن. ایا این دختر بچه ها این انیمیشن رو تبدیل به پر فروش ترین انیمیشن تاریخ کردند؟

    • Cpt usa
      Cpt usa | ۱۹ شهریور ۱۳۹۹

      دمت گرم که حرف دلمو زدی
      راست میگی یه جوری حرف میزنن که انگار فقط فیلمایی که افراد جوان و بزرگسال دوست دارن خوبه?

  • pejman
    pejman | ۷ آبان ۱۳۹۸

    خوب اگر بحث هنر باشه، هنر کمیک بوک یا بهتر بگیم داستان مصور قدمت بسیار بیشتری نسبت به سینما داره که خوب فیلم ها و سریال ها هم از کمیک های خودشون جان گرفتند.
    اگر از لحاظ ارزش سینما بگیم بله حرف نویسنده عزیز میتونه درست باشه البته که نه برای تمامی فیلم های ابر قهرمانی.
    اما برگردیم به سینما، ارزش و هنر!
    خوب الان بیاید یک بررسی کنیم که در سال چند فیلم با ارزش تولید میشه! چند فیلم رو میتوانیم نام ببریم که از لحاظ ارزش و هنر در قیاس با فیلم های قدیمی تر و کلاسیک میتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند ؟ قطعا انقدر کم و ضعیف هستند که صحبت از ارزش های سینما خنده دار باشه در سال 2019.
    سالانه هزاران فیلم در امریکا و اروپا ساخته میشه و برای مثال در سال 2019 که تقریبا پایان آن هستیم چند فیلم درجه 1 تولید و اکران شده؟ چند کارگردان توانسته اند روح سینما رو زنده نگه دارند و صرفا سرگرمی نباشند. کشورهای اروپایی صاحب سبک و ژانر هم مانند امریکا نسبت به گذشته افت شدیدی کردن که حال کارگردانان بزرگ برای پنهان سازی افت و مرگ تدریجی سینما به فیلم های ابر قهرمانی حمله میکنند ;)

    • DARKSUN
      DARKSUN | ۳۱ شهریور ۱۳۹۹

      آیا ژانر ابرقهرمانی سینما رو زنده نگه داشته؟ آیا مرگ تدریجی سینما اثر همین تولید بی مهابا و بی فکر عناوین کمیک بوکی نیست؟ کمپانی هایی که اختیار ساخت این فیلم ها را دارند به چیزی جز پول فکر نمیکنند و حتی حاضرند داستان های غنی کمیک بوکی رو فدای تجارت خودشون بکنند.
      سه گانه بتمن نولان با افتخار در پله های بالای تاریخ سینماست پس نمیتوانیم بگوییم ابرقهرمان ها و کمیک بوک هایی که آثار سینمایی از ان اقتباس میشوند بی ارزش هستند.

      ولی با مقایسه ای که شما درباره هنر ، ارزش و سینما انجام دادید بله علاوه بر هیچ فیلم دیگری حتی یک فیلم ابر قهرمانی شایستگی و ارزش حضور در تاریخ سینما را ندارد ولی من اینطور فکر نمی کنم.

      چیزی که آزار دهنده است افول ژانر ابرقهرمانی است نه وجود آن عناوین جذابی که با یک فرمول تکراری فقط جیب صاحبانشون رو پر می کنند و من و شما را برای مدتی هیجان زده نگه می دارند.

  • MmdZhd
    MmdZhd | ۵ آبان ۱۳۹۸

    اول شما فن پیج های مارول رو ببین که چقدر دارن با فیلم ارتباط برقرار میکنن و خیلی ها هم سر فیلم اخر گریه کردن
    دوم اینکه شما میگید به جون انسان ها اهمیت نمیدن فیلم های اسپایدر من یا فلش رو ببین تا متوجه بشی مثلا در اسپایدر من بازگشت به خانه دیدیم که اسپایدرمن چطوری تلاش کرد تا کشتی غرق نشه

    • Wanda
      Wanda | ۱۵ آبان ۱۳۹۸

      خودم به شخصه برای مرگ تونی و نت و خداحافظی کپ چقدر گریه کردم بعدش درمورد مردعنکبوتی مگه یه بچه ۱۶ ساله وظیفه داره بره از یه سیاره یا یه کشور محافظت کنه ؟ ولی رفته ولی محافظت کرده منم ۱۶ سالمه و اگه همچین کارایی میتونستم بکنم حتما از کشورم و سیارم محافظت میکردم .

      • Cpt usa
        Cpt usa | ۱۹ شهریور ۱۳۹۹

        اینا رو واقعا راست میگید.
        یه حرف و ختم کلام
        اون فیلمی خوبه که بتونه رو آدم تاثیر بزاره
        مثل فیلمای ابر قهرمانی از جمله مارول

  • سامان
    سامان | ۵ آبان ۱۳۹۸

    شما یک اشتباهی کردین اونم این بود ک در فیلم های ابر قهرمانی جون ادمها بی ارزش تلقی میشنو به اینکه بعد مرگشون چ اتفاقی می افته اهمیتی نمیدن ولی این کاملا اشتباهه شما اگه دقت کرده باشید در فیلم عصر اولتران انگیزع ویلن اصلب داستان همین مرگ خانوادش در کشمکش هتی بین قهرمانان د وشمنان انها بود و در سینمای دیسی هم همینگونه بیشتر انتقاداتی ک بع فیلم سوپر من مرد پولادین وارد شد هم همین موضوع بود ک چرا سوپر من به جون مردم در ساختمان ها امیت نمیده و دقیقا در فیلم لیگ عدالت میبینیم ک چگونه سوپر من ساختمانی پر از ادمو از اون صحنه درگیری خارج میکنه یا فلش اون خانوادرو از مرگ حتمی در امان نگه میدار

    • شایان کرمی
      شایان کرمی | ۶ آبان ۱۳۹۸

      من راجع به این حرف زدم که تو این فیلم‌ها معمولا به زندگی آدم‌های عادی هیچ اهمیتی داده نمیشه و انقدر هم وسعت نبردی که کاراکترها درگیرش هستند بزرگه که خیلی از این دلایلی که برای خشم و انتقام دارند خیلی زود فراموش میشه. (به عبارتی گم میشه تو اکشن)

      • Wanda
        Wanda | ۱۵ آبان ۱۳۹۸

        مرد اهنی سه تونی به اون پسربچه چارلی که کمکش کرده بود و یه ادم عادی بود کمک کرد و یه عالمه وسیله براش فرستاد یا تو جنگ داخلی به دانشجوها گفت هزینه هاشون پرداخت شده و رایگانه

    • AnnA98
      AnnA98 | ۱۲ آبان ۱۳۹۸

      نه تورو خدا اونجام دیگه سوپر من وایمیساد نگاه میکرد
      سوپر من باید تو مایه های کپ باش6 نه این که فقط مامانش و نامزدش براش مهم باشن بتمن هم که آدم میکشه!!! بتمن حتی جوکر و بعد از قتل رابین نکشت بتمن میگه اگه من آدم بکشم با دشمنام هیچ فرقی نمیکنم سوپر من عینک میزنه میره دفتر روزنامه! واندر وومن همون عینکو هم نمیزنه!! اینا باعث ضعیف شدن یه اثر ابر قهرمانی میشه نه اونایی که شما گفتی

  • علی
    علی | ۵ آبان ۱۳۹۸

    کاملا باهات موافقم تا زمانی که اثار ابر قهرمانی سخصیت سازی ندارن وفقط به انفجار تیراندازی منتهی میشن هیچ حرفی برا گفتن ندارند نمونه بهترین سکانس شوالیه تاریکی چی بود مسلما سکانسهای اکشنش نیست ولی در اثار ابرقهرمانی صرف شما فقط صحنه های اکشن و شلوغکاریهای جلوی پرده ابی براتون مهمه چون چیزی دیگه ای ندارند

  • Reza Dark
    Reza Dark | ۴ آبان ۱۳۹۸

    کاملا عقیده درستی هست. واقعا این فیلما دارن تو ورطه تکرار میوفتن...

  • حسين
    حسين | ۴ آبان ۱۳۹۸

    همين الان همه شون كليشه شدن، ابر قهرمانيا بنظر من از نظر هنري فقط در حد تينيجر ها و دختراي جوون كه حوصله فيلم هنري ندارن ميخوره، كسي كه به ظرافت هاي هنري فيلم ها دقت داشته باشه هيچوقت ازين فيلم ها خوشش نمياد، در عوض ممكنه جذب موزيك و سناريوي يك فيلم در سال 1940 بشه

    • Sherry
      Sherry | ۵ آبان ۱۳۹۸

      ربطی به دختر جوون یا پسر پیر! نداره. سلیقه ها و علایق افراد متفاوته یکی فیلم هنری یکی هم فقط برای سرگرمی...
      مهم برداشتی هست که از دیدن یک فیلم میگیرید مثلا اینکه هیچ وقت افراد رو اینطور از هم تمیز(الان اینجا زلزله اومد! وسط نظر دادن :/ ) ندید... تینیجرها و دخترای جوون؟؟!!!

  • سهیل فقیه
    سهیل فقیه | ۴ آبان ۱۳۹۸

    خودم از طرفدارای این جور فیلما هستم. ولی تا حدودی با نظر شما موافقم. اگر فیلمای ابر قهرمانی همین فرمون بخواد تا آخر بره، آخر و عاقبتش میشه دقیقا همون عاقبت فیلمای وسترن.
    جالب اینجاست که من کوچیک که بودم فیلمای وسترن دوست داشتم ولی الان حوصله‌شون رو ندارم. به جز یکی دوتا فیلم خوب تو این چند سال بقیه همه کلیشه‌ای و تکراری.

  • Amirironbat
    Amirironbat | ۴ آبان ۱۳۹۸

    موافقم.
    کلا فیلم های مارول بی مغزن.وقتی هدفت کسب پول بیشتر باشه همین میشه دیگه.
    ولی به نظرم دیسی داره کم کم به اون جایگاهی که استحقاقش رو داره می رسه اول با جوکر بعد با بتمن...

    • Sherry
      Sherry | ۵ آبان ۱۳۹۸

      کلا هم بی محتوا نیست. آثار خوب هم داره...

    • Cpt usa
      Cpt usa | ۱۹ شهریور ۱۳۹۹

      نظر فن تعصبی ینی باد هوا
      فعلا دیسلایک هات بیشتر لایک هاته?????????

  • Sina
    Sina | ۴ آبان ۱۳۹۸

    برای نظرت احترام قاءلم ولی با نظرت کاملا مخالفم. چون تو خوشت نمیاد دلیل نمی شه بد باشن.یه سریا از دیدن این فیلما لذت میبرن و با هاشون خوشحالن تو دوست نداری نگاه نکن.

    • محمدمهدی
      محمدمهدی | ۴ آبان ۱۳۹۸

      دقیقا

    • Cpt usa
      Cpt usa | ۱۹ شهریور ۱۳۹۹

      باهات کاملا موافقم ولی نمیدونم چرا مفت بر ها دیسلایکت کردن

  • MOHAMMAd
    MOHAMMAd | ۴ آبان ۱۳۹۸

    جالب بود
    ممنون

  • Mahdi
    Mahdi | ۴ آبان ۱۳۹۸

    دقیقا چیزایی که مدنظر خودم هست رو گفتید و اینکه مسایل اجتماعی مثل رنگین پوستان و فمنیست و غیره که اصلا جاش نیست رو هرجور شده میچپونن تو اینجور فیلما

    • سامان
      سامان | ۵ آبان ۱۳۹۸

      اتفاقا شما کاملا در اشتباهین شما اگه یکم از انجور فیلم ها سردربیارین متوجه میشین ک هر فیلمی منبع اقتباسی داره خو مثلا منبع اقتباس فیلم بلک پانتر کمیک های بلکپانترن ک هدف اصلی این کمیکا اینه ک با سیاه پوستا همدردی کنه و جوری نباشه ک فقط مشتری های کمیک فقط افراد سفید پوست باشن

      • Cpt usa
        Cpt usa | ۱۹ شهریور ۱۳۹۹

        چه حرف باحالی

  • amingh3
    amingh3 | ۴ آبان ۱۳۹۸

    ۳.تو قسمت آخر هم خودت از فیلم‌های متفاتی که تو این ژانر هستن حمایت کردی. پس اینقدر هم بد نیستن. این وسط باید نولان رو از سازندگان این مدل فیلم‌ها بذاریم بیرون چون استثناست. با همه فیلم‌های قبل و بعدش مثل اینسپشن، پرستیژ و اینتراستالر اینو اثبات کرده.
    نکته مهم؛ نباید فراموش کرد هالیوود چرا اومد سراغ کمیک بوک. فیلم‌ها نمیفروخت. نویسنده‌ها چیز جدید آنچنانی پیدا نمی‌کردن و اگه استثنا هم پیدا می‌شد ریسک فروش داشتن و استودیوها حاضر نبودن کلی هزینه کنن.
    بعد دیدن یه حجمه از اثر‌های هنری هر سال داره تولید میشه به اسم کمیک بوک. طرفدارای کم سن خودشونو دارن که سالانه کلی دلار خرجشون می‌کن و کلا حداقل با یکی از کاراکترها ارتباط دارن. پس زدن تو این کار و جواب گرفتن.
    این حرفو میشه قبول کرد که این فیلم‌ها اثر هنری نیستن و در واقع کلا یه محصول تبلیغاتی هستن مثل ۸۰ درصد هالیوود و خوب میفروشن. حمله بسیاری از بزرگان سینما به اونا هم به همین دلیله.
    از حق نگذریم پول خوب، کارگردان‌های خوبی رو به ساخت این مدل فیلم کشونده و امضاها و المان های خوبی به فیلم‌ها اضافه کرده. به هر حال مطلب خیلی بدی نبود. مرسی

    • شایان کرمی
      شایان کرمی | ۴ آبان ۱۳۹۸

      مرسی که خوندی.

      همون‌طور که آخر متن گفتم فیلم‌های کامیک بوکی اگر بخواند مثل ژانر وسترن از هالیوود حذف نشند نیاز دارند که یک خورده بیشتر و عمیق‌تر به قصه بپردازند‌. کانسپت حرفی که راجع به فیلم‌هایی مثل بلک پنتر زدی هم به نظرم درسته ولی خب هنوز تعداد همین فیلم‌ها هم قابل قیاس با فیلم‌های کامیک بوکی یکسانی که هر سال ده تا ازشون ساخته میشه نیست.

      جدا از اینا، این که نویسنده‌ها به بن بست خوردن حرف اشتباهیه. از همون زمان پیدایش هالیوود تا الان ژانرهای مختلفی بودند که یه مدتی رو تو اوج گذروندن و بعدش هم به دلایل فرهنگی اجتماعی یا غفلت خودشون کم رنگ شدند.

  • amingh3
    amingh3 | ۴ آبان ۱۳۹۸

    خب من کاملاً با نظرت مخالفم. اما خب نظر هر کس به جای خودش قابل احترامه!
    ۱. تو بتمن در برابر سوپرمن؛ ما بروس وین رو می‌بینیم که از دختری محافظت می‌کنه که مادرش تو حوادث و اتفاقات «من آو استیل» جونشو از دست می‌ده. بعلاوه کل ساختمان وین تو اون اتفاقات از بین میره و .... پس از اون نقطه نظر هم بهش پرداخته شده اما در کل فیلم‌های علمی-تخیلی مثل روز استقلال و جنگ دنیاها و ... شاهد پاره شدن کل جمعیت جهان هستیم و این خصوصیت برای فیلم‌های نجات دنیایی هستش نه فقط برای فیلم‌های ابر قهرمانی، پس شما کلا با ژانر علمی تخیلی مشکل داری نه ابرقهرمانی.
    ۲. خود مارول و دی و حتی شبکه‌هایی که سریال ابرقهرمانی ساختن، این چرخه تکرار رو دیدن بنابراین، تور رگنوراک اینقدر کمدی خوش ساختی شده. یا اسپایدرمن به فیلم‌های ژانر مدرسه و تین ایجری تبدیل شده. بلک پنتر فیلم فرهنگی آفریقا شده ( یه جورایی کپی شیرشاه) و همین فیلم جوکر بوجود اومده. پس این چرخه تکرار هم داره کم کم از بین میره و هر بار با یه اثر مجزا طرفیم که امضای کارگردان رو داره. ( همین جا به نقش کارگردان تور ۳ اشاره می‌کنم که قشنگ تاثیرش در تک تک پلان‌ها هست.)

  • Sherry
    Sherry | ۴ آبان ۱۳۹۸

    با حرفتون موافقم تقریبا خیلی از داستان های قهرمانی کلیشه ای شدن و خط داستانی مشابه ای دارند و تفاوتشون هم اینه که قهرمان ها قدرت هاشون با هم متفاوته و اکثرا کاراکتر بد اصلی هم موجود! خنگ و بی عرضه ای هست یا بازم به باهوشی کاراکتر اصلی نیست و در اخر هم شخصیت خوبها زنده می مونن بدها تبعید یا کشته میشن البته بجز انتقام جویان چهار (هر چند که من انتظار تلفات بیشتری داشتم ) و انتقام جویان ۳ که خیلیهاشون دوباره برمیگردن.
    اما نویسنده یکسری جاها واقعا احمقانه داستان نوشته بود مثل مرگ لوکی چون سنگ مکان رو داشت میتونست قبل از مرگ بیشتر ازگاری ها اونا رو از اونجا ببره یا همون والکری و بقیه ازگاری ها که اصلا نفهمیدم چه جوری زنده موندن!
    البته این فقط یه بخش از ابهام ها و اسکل بازیای فیلم های ابرقهرمانی و اینجور چیزا بود که توی نقد همون فیلم گفته میشه ولی در کل بیشتر این فیلم ها جز یک کلیشه چیزی نیستن و بیشتر بازیگرها و کارگردانی هست که باعث میشه فیلم فروش کنه تا خط اصلی داستان.
    (اوه خیلی شد! ?)

    • شایان کرمی
      شایان کرمی | ۴ آبان ۱۳۹۸

      وقتی که تعداد کاراکترهای مهمی که تو داستان حضور دارند خیلی زیاد میشه نویسنده‌ها مجبور می‌شند خیلی جاها کلا قید منطق فیلمنامه رو بزنند.

    • MANHATTAN
      MANHATTAN | ۴ آبان ۱۳۹۸

      تازه جالبتر ازاون اینه که تانوس کله کهکشانو طی میکنه میره تو یه سیاره تا یه اهنگر خاص با استفاده از نور یه ستاره واسش یه دستکش بی نهایت بسازه اونوقت تونی میاد تو انبار سریع واسه خودش دستکش بینهایت میسازه تازه جالبتر از اون تور واسه ساخت سلاح جدیدش میره به اون سیاره اخه چه کاریه بیا همین جا تونی واست چند تا خوشگلشو واست بسازه??

      • Cpt usa
        Cpt usa | ۱۹ شهریور ۱۳۹۹

        تو که تو فیلم نبودی شاید تونی میلیارد ها پول برای اون دستکش گذاشته
        بعدشم دستکش تانوس خیلی سال قبل ساخته شده و نکته مهم اینه که تونی از اون دستکش الگو برداری کرد و دستکش رو توی یه جعبه مخصوص گذاشت که کنترل بشه و خودتم دیدی که هالک چقد نیرو رو تحمل کرد
        و همینطور ثور هم واسه اینکه جنس تبرش مثل چکش قدیمیش باشه به اون ستاره رفت

  • Parsa
    Parsa | ۴ آبان ۱۳۹۸

    کاملا موافقم قشنگ همه حرفای تو ذهنمو تو گفتی

  • Amir
    Amir | ۳ آبان ۱۳۹۸

    دقیقا

  • AAF
    AAF | ۳ آبان ۱۳۹۸

    آقای کرمی ، نظر شما محترم ، اما اینجا یه سایت عمومیه و «نظر من» در داخلش جایی نداره . هر کسی اینجا یه نظری داره ، اگه همه بخوان بیان یه مقاله در مورد نظرشون بنویسن که عملا سایت نابود میشه! مثل اون دوستی عزیزی که با نوشتن مطلب «چرا اسکایریم بهترین بازی نقش آفرینی تاریخ نیست» داخل سایت نظر خودش رو به همه غالب کرده بود. مطالب این جور سایت ها باید به دور از هر گونه جهت گیری و «نظر من» باشه!

    • محسن وفانژاد
      محسن وفانژاد | ۳ آبان ۱۳۹۸

      سلام
      این وبسایت نتیجه تلاش شبانه‌روزی یک تیمه و همه اعضای این تیم علاوه بر اطلاع‌رسانی‌های کلی و جزئی، این اجازه رو دارن که حتما نظر خودشون رو راجع به هر اونچه که مرتبط با موضوعات سایت باشه بنویسن. مثل بررسی بازی‌ها، فیلم‌ها و حتی یادداشت‌های این چنینی. گاهی شما با یک موضوع مخالفی و گاهی موافق و فضای کامنت‌ها برای همینه که با همدیگه گفتگو کنیم، بگیم چرا نظرات مطرح شده اشتباهه یا هر چیز دیگه‌ای، نه اینکه منع کنیم و جلوی انتشار نظرات مخالفمون رو بگیریم. من هم اتفاقا مخالف سرسخت همون مقاله‌ی اسکایریم هستم ولی از خوندن و شنیدن نظرات دیگران آدم می‌تونه اطلاعات خوبی کسب کنه که چرا دیگران اینطور فکر می‌کنن. در واقع با گفتگو و بحثه که آدم‌ها چیزای جدیدی یاد می‌گیرن. حتما شما هم نظرت رو راجع به این موضوع بگو.

      • AAF
        AAF | ۵ آبان ۱۳۹۸

        حرف شما کاملا درسته اما سایت هایی مثل دیجیاتو و ویجیاتو سایت هایی هستن که حتی من دیدم که به عنوان منبع استفاده میشن. برای نظر و گفت و گو داخل این قبیل سایت ها بهتره که مثلا یک بخش گفت و گوی یا انجمن ایجاد بشه تا همه بتونن نظراتشون رو بیان کنند. من منظورم این بود که نظرات شخصی بهتره به عنوان مقاله و مطلب داخل سایت گذاشته نشوند.
        برای مثال من از بازی God of war و counter strike به شدت بدم میاد (در اینکه این عناوین بسیار عالی و محبوبی هستند شکی نیست اما من ازشون خوشم نمیاد) اما اگه بخوام نظر خودم رو بیان کنم قطعا نباید که داخل همچین سایتی مطلبی بنویسم با مضمون «چرا God of war بازی بدی است». به نظرم بهتره که اگر خواستم نظر خودم رو بیان کنم داخل یه انجمن یا بخش گفت و گو این کار رو انجام بدهم.

        • محسن وفانژاد
          محسن وفانژاد | ۱۵ آبان ۱۳۹۸

          باز هم اگه شما دلایلی داشته باشی هیچ ایرادی نداره و می‌تونی بنویسی. کی گفته ایراد داره؟ کمااینکه ما اینکار رو هم کردیم و در مورد اینکه چرا GoW بازی بزرگی نبود صحبت و تبادل نظر کردیم که به نظرم بحث مفیدی هم بود. شما هم بخون حتما: https://dgto.ir/y5y
          به این فرم مطالب میگن یادداشت یا دیدگاه که فرمی از ژورنالیسم به حساب میاد و قرار نیست راجع به فکت‌های موجود صحبت بشه، قراره راجع به عقیده‌ی آدم‌ها صحبت بشه. چون بین رسانه‌های فارسی زبان حوزه گیم کمتر این مدلی خوندید شاید یکم براتون ناآشنا باشه ولی توی ویجیاتو حتی بیشتر از دیجیاتو به چنین فرم مطالبی می‌پردازیم و امیدواریم که شما هم مشارکت کنید.

مطالب پیشنهادی