ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم سینمایی

چگونه Venom به نمادی عجیب در قاب سینما تبدیل شد؟

فن‌بیس و فن‌فیکشن محرک اصلی برای ساخت محتوای کوییر در سری ونوم بوده‌اند

حمزه سروری
نوشته شده توسط حمزه سروری | ۱۸ آبان ۱۴۰۳ | ۱۳:۰۰

بینندگان هر روز قدرت بیشتری پیدا می‌کنند. آن‌ها حتی می‌توانند یک بیگانه‌ی کله‌خور را تبدیل به نمادی از اقلیت‌ها کنند. این قدرت هر روز بیشتر در مین‌استریم دخالت می‌کند و از قلمروی صفحه‌های لپ‌تاپ و طرفداران تیک‌تاک فراتر رفته است. نویسندگان و تیم بازاریابی بیش از پیش با انجمن‌های طرفداری مکالمه می‌کنند و به آن‌ها اعتبار کافی می‌دهند که فیلم و سریال موردعلاقه‌ی خود را در جهتی که دوست دارند سوق بدهند. یکی از بهترین مثال‌های این مورد بدون شک فیلم Venom می‌باشد که در واقع تلاشی از سوی سونی برای بزرگ‌تر کردن یونیورس اسپایدرمن بود. در هنگام عرضه‌ی این فیلم نقدهایی منفی به سوی آن روانه شد اما در گیشه توانست بسیار مثبت عمل کند و رقمی حدود ۸۵۶ میلیون دلار فروش جهانی را به نام خود ثبت کند. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید تا نگاهی داشته باشیم به تأثیر طرفداران در ساخت Venom: The Last Dance.

در رسانه‌هایی چون Tumblr و Twitter این فیلم شدیداً محبوب شد؛ در اینجا ادی براک و ونوم توانستند تبدیل به آیکون‌هایی شوند که حداقل در ده سال گذشته کم‌رقیب بوده‌اند. این محبوبیت غیرمنتظره بیشتر به‌خاطر این بود که طرفداران رابطه‌ی آن‌ها را نوعی علاقه‌ی فیزیکی بین شخصیت‌ها تعبیر می‌کردند.

لوییز، یک کارکن شاغل در زمینه‌ی Arts PR در مصاحبه با رسانه‌ی The Daily Beast، این اتفاق را چنین توضیح می‌دهد:

«ادی و ونوم هر روز در بدن یک‌دیگر جست‌وجو می‌کنند. این آرک داستانی را می‌توان به عنوان یک مقابله با داستان‌های رمنس کلاسیک در نظر گرفت.»

این فرانچایز داستان روزنامه‌نگاری به نام ادی براک را دنبال می‌کند که قصد دارد با مدیر اجرایی یک ابرکمپانی به نام Life Foundation مقابله کند و او را پایین بکشد. این کمپانی در زمینه‌ی سفرهای فضایی و آزمایشات انسانی خبره است. ادی در طول کشف این آزمایش‌ها بدنش با یک بیگانه‌ی هم‌زیست ترکیب می‌شود؛ نتیجتاً ادی قدرت‌های ماورایی کسب می‌کند و بدنش را با فردی دیگر به اشتراک می‌گذارد.

جنبه‌ی کوییر بودن فیلم در این نقطه حتی از شهرت آن به عنوان یک اثر در ژانر ابرقهرمانی هم پیشی می‌گیرد. یکی از حرفه‌ای‌های شاغل در OffScreen Central Kenzie Vanunu می‌گوید:

«تنها در توییتر جوک‌های زیادی مربوط به رابطه‌ی عاشقانه‌ی ونوم و ادی موجود است. در Tumblr هم که می‌گشتم، فن‌آرت‌های مربوط به آن‌ها همه‌جا دیده می‌شد. زمانی هم که The Bikeriders بیرون آمد با وجود جدید بودن فیلم عملاً شاهد همان محتوایی بودیم که مربوط به ونوم و ادی می‌شد.»

اگرچه که اولین فیلم سری شش سال پیش منتشر شد، جوک‌های مربوط به رابطه‌ی ونوم و ادی تبدیل به بخشی از میراث آن فیلم شدند و این اثر را به سوی مرکز سینمای کوییرها سوق دادند.

وقتی که فیلم رسماً این جنبه را به آغوش گرفت، مربوط به Venom: Let There Be Carnage در سال ۲۰۲۱ می‌شود. در دومین فیلم سری، ادی و ونوم نمونه‌ی تصویری بی‌نقصی از سیاست‌های محلی آمریکا بودند. این دو برای یک‌دیگر غذا می‌پزند، از یک‌دیگر محافظت می‌کنند و حتی شکست عشقی برایشان پیش می‌آید که ممکن است آدم فکر کند قرار است تا ابد از هم جدا شوند. ونوم به همین دلیل از ادی جدا می‌شود تا به مأموریتی برای شناخت خودش برود.

اندی سرکیس این سکانس را به عنوان «مهمانی اعلام کردن» ونوم توصیف کرده است (این واقعه اخیراً در دنیای غرب به معنی فاش کردن احساسات کوییر و هم‌جنس‌خواهانه رواج یافته). این سکانس نقطه‌ای برای اعلام رسمیِ زمینه‌ی کوییر بودن فرانچایز ونوم محسوب می‌شود که هر چه بیشتر با آن پیش رفتیم، بیشتر خودش را نمایان کرد تا اینکه تماماً توسط سازندگان به آغوش کشیده شد.

مضامین فرعی سریعاً در این سری تبدیل به مضامین اصلی شدند که علت آن را می‌توان به تعهد طرفداران ارتباط داد. کنزی در این رابطه می‌گوید:

«من فکر می‌کنم مردم فن‌فیکشن و انجمن‌های طرفداری را دست کم می‌گیرند. با این وجود، نه تنها در آنجا استعدادهای واقعی یافت می‌شود بلکه اشتیاق بسیار زیادی برای مدیای موردعلاقه‌ی خود دارند.»

از فبریه‌ی ۲۰۱۸، یعنی چیزی حدود هشت ماه پیش از انتظار برای اولین فیلم از سری ونوم، این عبارت در وبسایت فن‌فیکشن Archiveofourown.org حدود ۶۰۵۰ بار مورداستفاده قرار گرفته است. از آن زمان هر روزه کارهایی بر روی این وبسایت توسط طرفداران قرار می‌گیرد که بر روی ادی و ونوم تمرکز دارند؛ در خیلی از آن‌ها محتوای کوییر وجود دارد که این دو احساسات مربوط به یکدیگر را می‌فهمند و وارد رابطه‌ای رمانتیک می‌شوند.

ژانر ابرقهرمانی تاریخچه‌ی درازی در فن‌فیکشن رمانتیک دارد که در آن طرفداران می‌خواهند شخصیت‌ها با یکدیگر وارد رابطه بشوند؛ البته که سازندگان از این منابع بهره‌ی کافی برده‌اند و خیلی وقت‌ها به خواسته‌های طرفداران گوش داده‌اند.

از شخصیت‌های استیو و باکی در سه گانه‌ی کپتن امریکا گرفته تا کارو و ماریا در کپتن مارول، طرفداران شدیداً به دنبال کوچک‌ترین سرنخ‌ها برای فهمیدن گرایش جنسی شخصیت‌های موردعلاقه خود بوده‌اند. دنیای سینمایی مارول از شانزده سال پیش تا به امروز چیزی بیش از ۵۰۰ هزار اثر فن‌فیکشن به خود دیده است. حتی با وجود اینکه در سال‌های اخیر پروژه‌های مارول افت محسوسی در محبوبیت خود داشته‌اند، قطعات فن‌فکیشن با مضامین کوییر همواره در قالب توییت یا پست بلاگ منتشر می‌شوند. با وجود اینکه خیلی وقت‌ها قول‌هایی سرسری از سوی بازیگران و کارگردان‌های شاغل در دنیای سینمایی مارول در رابطه با مانور بر مضامین کوییر و گرایش‌های جنسی شخصیت‌های محبوب بینندگان بوده‌ایم، اما موارد مشابه Venom محدود بوده است؛ عوامل این فیلم دقیقاً آن چیزی را که طرفداران خواسته بودند در حرکتی رادیکال به آن‌ها دادند.

در آخرین فیلم این سری یعنی Venom: The Last Dance، شخصیت ونوم با آهنگ Dancing Queen از ABBA برک می‌رقصد. او و ادی در این سکانس یک‌دیگر را تلما و لوییز خطاب می‌کنند تا با محتوای آهنگ هماهنگی داشته باشند. شاید این سکانس به خیره‌کنندگی سکانس اعلام گرایش جنسی ونوم در Carnage نباشد، اما به خوبی بر روی مضامینی که طرفداران از رابطه‌ی این دو شخصیت خواسته بودند، مانور می‌دهد. این دو شخصیت در ابتدا به شکلی تصادفی یک‌دیگر را یافتند و اکنون رابطه‌ای کوییر با هم دارند.

با مانور بیشتر بر روی چنین رابطه‌ای، فیلم‌سازان اجازه دادند که Venom تا ابد با کامیونیتی طرفداران خود و کارهای آن‌ها گره بخورد. این فیلم شبیه به یک کمدیِ رمنس شده که در دنیای بیگانه‌های فضایی و ابرقهرمان‌ها جریان دارد. سازندگان فیلم از کارگردانش یعنی اندی سرکیس گرفته تا ستاره‌ی اصلی آن یعنی تام هاردی، نسبت به واکنش طرفداران اپن بودند و استعدادهای موجود در میان آن‌ها را پذیرا شدند تا فیلم بتواند به پتانسیل‌های ذاتی خود نزدیک‌تر بشود. کنزی می‌گوید:

«عبارت کلی فیلم آخر “Til Death Do They Part"  است که هر کسی می‌داند معنای واقعی‌اش چیست و به چه چیزی اشاره دارد.»

در اولین فیلم، ادی به بدبختی رسیده است؛ کارش را از دست می‌دهد و نامزدش اَن او را رها می‌کند. وقتی که توسط ونوم تسخیر می‌شود او می‌بایست در مقابل خواست‌های وحشیانه‌ای که درونش شعله‌ور می‌شود بایستد. هر کدام از فیلم‌های سری ادی را در حال تقلا با هویت خودش نشان می‌دهند و این ایده که شاید او دروناً آدم خوبی نباشد را به نمایش می‌کشند. اما وقتی که او ونوم را درون خود شناسایی می‌کند و این افکار را به اشتراک می‌گذارد هر دوی آن‌ها قادر هستند که خودشان را شفا بدهند و بهبود یابند.

همین‌طور که شاهد نسخه‌های جدیدی از سری فیلم‌های ونوم بوده‌ایم، هر کدام نسبت قبلی دارای مضامین کوییر بیشتری بوده‌اند. در ابتدای امسال کمپانی سونی تریلری از Venom: The Last Dance را منتشر کرد و همچنین در چند هفته‌ی گذشته نیز تریلری دیگر را شاهد بودیم که ونوم با مگان دی استالیون که رپر مشهوری‌ست روبروی هم صحبت می‌کنند. مشخصاً تیم بازاریابی می‌فهمد که فن‌بیس فیلم چه خواسته‌هایی دارند و سعی می‌کند که از کلیشه‌های موجود در ژانر ابرقهرمانی فاصله بگیرد. حتی عنوان فیلم که Venom: The Last Dance است نشان می‌دهد که شاهد تقلیدهای توخالی از فیلم‌های گذشته نیستیم. آندریا می‌گوید:

«سینمای کوییر و اقلیت‌‌های جنسی اکنون دیگر پربار شده و ما باید یاد بگیریم که همانند گرایش‌های جنسی عادی با آن برخورد کنیم.»

نهایتاً می‌توان گفت که با موردی همانند The Shape of Water روبرو هستیم، فقط کوییرتر و با پیچیدگی کمتر. لوییز می‌گوید:

«این فیلم‌ها خودشان را جدی نمی‌گیرند و اصلاً بلندپروازی کافی برای گفتن داستانی عظیم را ندارند. چنین فیلم‌هایی بر پوچی کل این موضوع تکیه دارند.»

فن‌بیس مربوط به اقلیت‌ها که پیرامون فیلم ونوم شکل گرفته است، به شکلی ناخواسته این سری را از محو شدن و ناپدید گشتن نجات داد. در فضایی که دیگر هیچ شور و شوقی برای فیلم‌های ابرقهرمانی باقی نمانده، به لطف طرفداران داستانی را شاهد بودیم که آن‌ها همواره انتظارش را می‌کشیدند.

سری فیلم‌های Venom شاهدی بر این مدعا هستند که طرفداران گاهی می‌توانند وسیله‌ای قدرت‌مند برای رو به جلو بردن پروژه‌ها باشند. با فعالیت مهمی که در طول شش سال گذشته از سوی طرفداران این فیلم بوده‌ایم، یک سه گانه‌ی معنادار درباره‌ی هویت و هم‌حسی بوجود آمده است. پس وقتی کسی به شما می‌گوید که بیگانه‌های فضایی گاهی می‌توانند جذاب باشند، می‌توان انتظار داشت که تصمیم‌های مهمی برای ادامه‌ی آن صورت خواهد گرفت.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (1 مورد)
  • Lia H
    Lia H | 2 هفته قبل

    شخصا از این سه گانه ی جذاب خیلی خوشم اومد.
    به نظرم داشتن ذهن باز خیلی مهمه. این تو غرب بیشتر جا افتاده اما جایی مثل ایران، خیلی جبهه گیری اضافه وجود داره. اگه از حد نگذره و افراط نداشته باشه مشکلی نداره، ولی مردم بدون اینکه سعی در تحلیل داشته باشن اول گارد خودشون رو بالا میارن و بعد شروع به فکر کردن و حرف زدن میکنن.
    خسته نباشین مقاله عالی بود.

مطالب پیشنهادی